eitaa logo
غـََ۪۪ٜ۪ٜؔٛٚؔؔٛٚؔمــڪـَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ؔٛٚؔ͜͡دﮦ حـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲سـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲یــᬼـ̲ـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲ن
2.1هزار دنبال‌کننده
41.1هزار عکس
25.6هزار ویدیو
177 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر👇 @Hossein_hajivand تبلیغات 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات گسترده VIP
نداری؟ 😢💔 جاری هات با طلاهاشون پز میدن؟ 😕🙈 زیورآلاتت کمه؟ ☹️🙊 🏃‍♀بدو بیا اینجا که کلی بدلیجات داره😵 دیگه نبینم غصه بخوری عروسی داریم طلا ندارمااا🤭😉 از بهترین مارک های جهانی✅ من خودم از همین جا سفارش میدم 😌👇 برای دیدن کارهای عید غدیری 😍👇 https://eitaa.com/joinchat/686030904C7b46242898 ❌ارسال رایگان❌ به سراسر کشور 🌐
هدایت شده از  ایده های بانوان
✳️ لباس هایی که سفارش داده بودم خیلی سریع رسید، امروز قرار بود نامزدم بیاد خونمون براهمین پوشیدم اینقدر خوشگلن نامزدم چشم ازم برنمیداشت😁😍 آخرش برادرم قاطی کرد میگفت اگه میدونستم چشم چرونی نمیذاشتم این وصلت اتفاق بی افته😐😂 اگه میخواین شوهرتونو دیوونه کنید حتما یه سر به اینجا بزنید😍 https://eitaa.com/joinchat/3328573592C424332ebbb
Yousef Zamani - Madar - Yousef Zamani.mp3
1.16M
آهنگ یوسف زمانی مادر چشماتو نبستی تابخوابم لالایی هات توی خوابم تقدیم به تمام مادران سرزمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای خانمهایی ڪه به تمیزی خونه اهمیت میدن یه کانال زدیم👇 ✅نکته ها و ترفندهای 📛مادرشوهر وجاریت سلیقه تو مسخره میکنن😬 کشوهای کابینتات همیشه بهم ریخته است😩 همه چی رو هم تلنباره😏 اینکه غصه نداره عزیزم😍 بیا اینجا👇 ✅اینجامثل واسه هرزنی! کار راه اندازه😉 از آرایشو آشپزی بگیر تا خونه داری و پرورش گیاهان 😈 میکنه😎 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3444572250Cc106209e1e
هدایت شده از اشپزی بانو ایرانی
دکتر رضایی هستم دو ماه از شروع زندگیم میگذره بدلیل بورسیه به امریکا مهاجرت میکنیم کل اجناسم رو حراج میکنم همه در حد نو عجله دارم به هر قیمتی میفروشم مبل سلطنتی 750هزار لباسشویی الجی یک میلیون فرش ابریشم اصل 400هزار عکس اجناسم رو.این کانال گذاشتم 👇👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1238302748Cdd1abf1dab
🌷🌷🌷 💕این متن برنده جایزه نوبل شده مردی درحال مرگ بود، وقتیکه متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید، خدا: وقت رفتنه. مرد: به این زودی؟ من نقشه های زیادی داشتم خدا: متاسفم، ولی وقت رفتنه مرد: درجعبه ات چی دارید؟ خدا: متعلقات تو را مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛ لباسهام، پولهایم و .... خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند مرد: خاطراتم چی؟ خدا: آنها متعلق به زمان هستند مرد: خانواده و دوستانم؟ خدا: نه، آنها موقتی بودند مرد: زن و بچه هایم؟ خدا: آنها متعلق به قلبت بود مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند؟ خدا :نه؛ آن متعلق به گردوغبار هستند مرد: پس مطمئنا روحم است؟ خدا: اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است مرد با اشک در چشمهایش و باترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و بازکرد؛ دید خالی است! مرد دل شکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟ خدا : درسته، تومالک هیچ چیز نبودی! مرد: پس من چی داشتم؟ خدا: لحظات زندگی مال تو بود ؛ هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود زندگی فقط لحظه ها هستند قدر لحظه ها را بدان و لحظه ها را دوست داشته باش آنچه از سر گذشت، شد سر گذشت ... حیف، بی دقت گذشت، اما گذشت ! تا که خواستیم یک دو روزی فکر کنیم، بر در خانه نوشتند: "در گذشت" مطالب زیبا
🔴جنسامون ارزونه چون اجاره مغازه ومالیات نداریم🔴 🔵 🔵 و جین و.... فروش بصورت ولی به نرخ 👌👌 ارسال به تمام نقاط ایران 📦📦👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3869376564C0a36df5b32 😍 _تابستانه_رسید 🍂
هدایت شده از  ایده های بانوان
❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️ 🌹معتبر ترین کانال ایتا که ترکونده💥🔥 😱 ❌❌ ❤️بیایدببینید تاباورتون شه🏃🏃‍♀👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3869376564C0a36df5b32 💥💥 💥💥
Γ🍃✨•• هرگاھ‌ڪہ‌نمـازٺ‌قضا‌شـد‌و‌نخواندۍ در‌این‌فڪر‌نباش‌ڪہ‌وقـٺ‌نمـاز‌خـواندݩ‌ نیافٺۍ‌... بلـڪہ‌فڪر‌ڪن‌ چہ‌گناهـے‌را‌مرٺڪب‌شدۍڪہ‌خداونـد‌ نـخواسـٺ،درمقابلـش‌بأیسٺـۍ!💔(:
🌷🌷🌷 💕روزگاری در زدن هم اصولی داشت ، کوبه زنانه داشتیم و مردانه... و وقتی در زده میشد صاحب خانه میدانست آنکه پشت در است زن است یا مرد و بر آن مبنا به استقبال او میرفت، زندگی ها در عین سادگی در و پیکر و اصول داشت... مردها کفشهای پاشنه تخم مرغی میپوشیدند تا از صدای آن از فاصله دور در کوچه پس کوچه های تو در تو خانمها بفهمند نامحرمی در حال عبور است... منزلها بیرونی و اندرونی داشت و از ورود مهمان تا خروجش طوری منزل ساخته شده بود که متعلقات به تکلف نیفتند... آن روزگاران امنیت ناموسی چندین برابر این زمان بود، نه سیستم امنیتی در منازل بود و نه شبکه های مجازی برای پاییدن همدیگر... اطمینان و شرافت و وفاداری و نگه داشتن زندگی با چنگ و دندان و آبروداری زوجین اصل زندگی بود... من هرگز بخاطر ندارم کسی مهریه ای اجرا بگذارد و دادسراها این همه پرونده طلاق و درخواست طلاق و فرزندان طلاق... نه ال سی دی بود نه اسپیلت و لباسشویی، صابون مراغه ای بود و دستان یخ زده مادر در زمستان که با گریسیلین ترکهایش را مداوا میکرد... و پدری که سر شب دم غروب خونه بود و خیز برمیداشت زیر کرسی و مادر کاسه اناردون کرده روی کرسی میگذاشت و نصف بدنمان زیر کرسی و سر و کله کز کرده در بیرون آن،با لباسهای ضخیم... پاییزی پر باران و زمستانی پر از برف داشتیم یادش بخیر همه چکمه داشتیم و تا لبه چکمه برف می آمد،هم زمین برکت داشت هم آسمان... سفره مان برنج بخودش کم میدید،اما صفا و سادگی داشت... و پنج ریالی پدر در صبحگاه مدرسه میشد نصف نان بربری با پنیر... آن روزها پشت این دربهای کوبه دار با هم حرف میزدند خیلی گرم و صمیمی... تابستان ها چقدر روی تخت های چوبی ستاره شمردیم و لذت آسمان بی غبار را بردیم... چه حرمتی داشت پدر و مادر... و پولها و مالها چه برکتی... چقدر دور هم حرف برای گفتن داشتیم، و چقدر از خدا میترسیدیم... کله صبح قمری ها(یاکریم ها) میخواندند ، با دوچرخه درخونه ها نون تازه و عدسی و شیر می آوردند محال بود کسی یازده صبح بیدار شود... زود میخوابیدند و سحر بیدار میشدند و بهترین رزقها را دریافت میکردند، زمستون برف وشیره میخوردیم و خیلی چیزی برای خوردن پیدا نمیشد و بهترین غذا را جمعه ها میخوردیم، آنروزها مردم چقدر به یکدیگر رحم میکردند و مهربان بودند و گره گشا و اعصابها حرام ترافیک و ... نمیشد... نفهمیدم چی شد ولی برف و کرسی و ستاره ها و کاسه بی تکلف انار و درب کوبه دار و دورهمی ها همه یکباره جمع شد... حالا ما مانده ایم و دنیای بی خیر و برکت و دربهای ضدسرقت و آدمهایی که سخت فخر میفروشند و متکبرند گویی هرگز نمیمیرند و چنان دنیا دارند که گویی برای آن آفریده شده اند... چقدر نعمتها از کف رفت و ما خواب خوابیم