eitaa logo
غـََ۪۪ٜ۪ٜؔٛٚؔؔٛٚؔمــڪـَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ؔٛٚؔ͜͡دﮦ حـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲سـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲یــᬼـ̲ـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲ن
2.1هزار دنبال‌کننده
39.9هزار عکس
24.3هزار ویدیو
176 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر👇 @Hossein_hajivand تبلیغات 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات عجایب
مادرم بوددو توی روستا هرروز کنایه میشنید من ثریام،نوه ی اسم و رسم دار روستا مادرم و زن عموم به خاطر چشم و هم چشمی یکسال درمیون می‌کردند ‌ مادر من هرسال دختر بدنیا میاورد و زن عموم ... روزها گذشت تا اینکه ما شش دخترپشت سرهم بزرگ شدیم .. توی همون روزها بود که به یکباره به خاطر نه گفتن به عشق پسر عموم سر زبون ها افتادم👇 https://eitaa.com/joinchat/394723744Cf4ef57f64d
مادرم بوددو توی روستا هرروز کنایه میشنید من ثریام،نوه ی اسم و رسم دار روستا مادرم و زن عموم به خاطر چشم و هم چشمی یکسال درمیون می‌کردند ‌ مادر من هرسال دختر بدنیا میاورد و زن عموم ... روزها گذشت تا اینکه ما شش دخترپشت سرهم بزرگ شدیم .. توی همون روزها بود که به یکباره به خاطر نه گفتن به عشق پسر عموم سر زبون ها افتادم👇 https://eitaa.com/joinchat/394723744Cf4ef57f64d
مادرم بوددو توی روستا هرروز کنایه میشنید من ثریام،نوه ی اسم و رسم دار روستا مادرم و زن عموم به خاطر چشم و هم چشمی یکسال درمیون می‌کردند ‌ مادر من هرسال دختر بدنیا میاورد و زن عموم ... روزها گذشت تا اینکه ما شش دخترپشت سرهم بزرگ شدیم .. توی همون روزها بود که به یکباره به خاطر نه گفتن به عشق پسر عموم سر زبون ها افتادم👇 https://eitaa.com/joinchat/394723744Cf4ef57f64d