💫
هرروز به شوق #تُ ،
بهانه دست خورشید می دهم
تا بیدارم کند
من تمام لبخندهای عاشقی را
ازلب هایت می نوشم جرعه جرعه...
چه تکرار زیبایست
هر روز صبح بیدار شدن
باخورشیدنگاهت،
باخنده های #تُ ...!
#عرفان_یزدانی
صبحتون عشق
❤️❤️❤️#متن_های❢ #خاص ❥❣❥ ʝσɨŋ 👇🏻
┏━━━━•✾•●•✾•━━━━┓
Jõıň ⇄☞ @MatnhayeKhas ❥•
┗━━━━•✵•●•✵•━━━━┛
هر روز به شوق تُ ،
بهانه دست خورشید می دهم
تا بیدارم کند ...
من تمام لبخندهای عاشقی را
ازلب هایت می نوشم جرعه جرعه ...
چه تکرار زیبایی ست
هر روز صبح بیدار شدن
با خورشید نگاهت ،
با خنده های تُ ...!
#عرفان_یزدانی
#ݦَݓـ.ٓ.ـݩهْاٰیٍ_خْـ.ٓ.ـاٰڝٖ ❁❣❁
←•┅═══•❁₯❁•═══┅•→
ℓɨŋk•☞ @MatnhayeKhas
.
نام تو ، دلگرمم می کند !
نام تو ، جانم را می سوزاند !
نام تو آتش می شود در چشم هایم
نام تو ، تابستان است
و من دیوانه ای ، که
از این همه یک جا بودنم ،
در دوری تو از زمستان می ترسد !
من شرم چکیده ی آغوشت را می شناسم
ما دو تن هستم
تن هایی، که در سرما و گرما
فاصله را تا جدایی عشق می پیماییم
مبادا عطش گرم این دوست داشتن ،
در قلبمان خاکستر شود ...
#عرفان_یزدانی
°
به ترمه ی خیال تو
حریرِ شعرِ من، سپید نوشت!!!
تا خودِ بهشت....
که این دلم، برای تو
دل تو هم، برای من ...
#عرفان_یزدانی
❥•═•↷ ℳaイŋɦaყ↬εkɦas ↶•═•❥
#ݥݓــــݩهــآے_ڂــــآڝ
₯↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝❤️⇜⊃
°
به ترمه ی خیال تو
حریرِ شعرِ من، سپید نوشت!!!
تا خودِ بهشت....
که این دلم، برای تو
دل تو هم، برای من ...
#عرفان_یزدانی
❥•═•↷ ℳaイŋɦaყ↬εkɦas ↶•═•❥
#ݥݓــــݩهــآے_ڂــــآڝ
₯↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝❤️⇜⊃
.
نام تو ، دلگرمم می کند !
نام تو ، جانم را می سوزاند !
نام تو آتش می شود در چشم هایم
نام تو ، تابستان است
و من دیوانه ای ، که
از این همه یک جا بودنم ،
در دوری تو از زمستان می ترسد !
من شرم چکیده ی آغوشت را می شناسم
ما دو تن هستم
تن هایی، که در سرما و گرما
فاصله را تا جدایی عشق می پیماییم
مبادا عطش گرم این دوست داشتن ،
در قلبمان خاکستر شود ...
#عرفان_یزدانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهری ست پر آشوب!
دست هایش میانِ تکلّمِ پنجره ها
و عبور روزها نشسته!
ساعتی به وقتِ لبخندهایِ گمشده،
که صبح آسمان را آب و جارو می کند
و عصر خیابان چشم هایش را
میان نفس های مردی
زندگی را دو شیفت کار می کند ...🍃
#عرفان_یزدانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اردیبهشت،
و همه ی عاشقانه هایش،
پشت شکوفه ها، گل می کنند ...
وقتی قاب پنجره ای
رو به صبح، باز می شود
و تو،
نغمه ی دلتنگی هایت را
برای خورشید هم، می خوانی ...
تو گرم می شوی و انگار
خبری آورده باشند،
از خوشبختی ...
یعنی تو هم،
طعم لبخندهایِ صبحانه ات،
عشق است ...
#عرفان_یزدانی