📘مطالعه کنید. 👓چشم‌ها را باید شُست، جور دیگر باید دید! 🖌علی و پدر و مادرش به محله جدیدی اسبا‌ب‌كشی كردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، مادر علی متوجه شد كه همسایه‌اش درحال آویزان كردن رخت‌های شسته است و به پدر علی گفت: لباسها چندان تمیز نیست... 📍ادامه حکایت را در فایل، ببینید. #تزکیه #یقظه #حکایت 🌍نشانی پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir

📙 برای مطالعه ... 📌#حکایت ملاقات پیرمرد قفل ساز با امام عصر عجل الله فرجه الشریف ✔️ طراحی و تنظیم: پایگاه نُمو ☑️ مناسب برای مطالعه در گوشی #امام_زمان عج #تقوا 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir

#حکایت 🔰 استادی با شاگردش از باغى می‌گذشت. چشمشان به یک کفش کهنه افتاد. شاگرد گفت گمان میکنم این کفشهای کارگرى است که در این باغ کار می‌کند بیا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببینیم و بعد کفشها را پس بدهیم و کمى شاد شویم! 🔹 استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنیم بیا کارى که می‌گویم انجام بده و عکس العملش را ببین... قدرى پول درون آن قرار بده ..... 🔸 شاگرد هم پذیرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند کارگر براى تعویض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همینکه پا درون کفش گذاشت متوجه شیئى درون کفش شد و بعد از بررسی، پول ها را دید. 📌 با گریه فریاد زد خدایا شکرت .... خدایی که هیچ وقت بندگانت را فراموش نمیکنى .... میدانى که همسر مریض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رویی به نزد آنها باز گردم و همینطور اشک میریخت.... 🍃 استاد به شاگردش گفت همیشه سعى کن براى خوشحالیت ببخشى نه بستانی. 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو»: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908