eitaa logo
نوحه سنتی مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.1هزار دنبال‌کننده
42 عکس
29 ویدیو
13 فایل
شامل زمزمه ها و نوحه های سینه زنی و زنجیرزنی محرم و صفر (ترکی و فارسی)با مدیریت ذاکر اهلبیت (ع) کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @Moslemi_124 @nooheemajmaozakerin
مشاهده در ایتا
دانلود
[WWW.FOTROS.IR]ma1401051505.mp3
20.89M
قمر آل الله سپر ثارالله پسر اسدالله فی امان الله با تو کویر دریا بی تو حسین تنها با تو حرم آروم بی تو حرم غوغا هنوز نرفته تموم بال و پرم ریخته هنوز نرفته غم دنیا تو دلم ریخته هنوز نرفته حرم آشوبه بهم ریخته بچّه هام سرگردون دست پر از میدون بیای ان شاءالله فی امان الله از صبح که هر خیمه چند تا شهید داده بعد از خدا دستات به ما امید داده هنوز نرفته یه لشکر فکر یه گهواره‌ان هنوز نرفته نگاه از ما برنمیدارن هنوز نرفته حسینو راحت نمیذارن بی کسی شد آوار توی این شام تار بی پناه شدم ای ماه فی امان الله تا خیمه ها عطر یاس کبود اومد وقتی عمود روی فرقت فرود اومد هنوز نرفته دارن میمیرن کبوترها هنوز نرفته دارن میترسن دخترها هنوز نرفته گره زد زینب به معجرها ای وای حسین با تو کویر دریا بی تو حسین تنها با تو حرم آروم بی تو حرم غوغا @nooheemajmaozakerin
[WWW.FOTROS.IR]ResayeMandegar[187].mp3
13.73M
ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری ای یار ای یار ای یار عباس یا بن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری شهیدامون مریداتن دم آخر رو دستاتن شهیدامون مریداتن دم آخر رو دستاتن بیاد ای کاش همون دم که سر ما رم تو برداری ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری عاشق و مواجم عشق تو شد تاجم عاشق و مواجم عشق تو شد تاجم ای همه خوبی من به تو محتاجم همه دردا دوا میشن همه حاجت روا میشن با دست تو تو اون دنیا حسینی ها سوا میشن ای یار ای یار ای یار عباس یا بن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری زلف محنّایی قوس اغثنایی زلف محنّایی قوس اغثنایی اوج معانی عالم معنایی اباالفضلی دلش دریاس اباالفضلی سرش بالاس صدای قلب ما اینه سلام الله علی العباس ای یار ای یار ای یار عباس یا بن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل @nooheemajmaozakerin
Mahmoud Karimi - Ye Ghalb Mobtala To Sinast (128).mp3
6.26M
یه قلب مبتلا تو این سینست مریضم و دوام ابالفضله سینه ما سینه زنا وقفه موقوفه آقام ابالفضله اون که چشیده طعم این عشق و غیر تو هیچ کس و نمیشناسه حک میشه روی سنگ قبرم این سینه زنه رایت العباسه سرم ماله ابالفضله دل تنگم دنبال ابالفضله دلم مدیون چشماته لبم مهمونه دریاته دله زینب دله زهرا اسیر قدر و بالاته ابوفاضل ابوفاضل 💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 چه نعمتی بالاتر از این که گدای خونه علمدارم من از تو چیزی نمیخوام آقا من به تو تا ابد بدهکارم برای این گدا فقط این که با تو بمونه بهترین اجره هر شب من با تو شب قدره ذکر تو حتی مطلع الفجره شب قدرم ابالفضله چراغ نور قبرم ابالفضله شب قدرم ابالفضله چراغ نور قبرم ابالفضله ابوفاضل ابوفاضل💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 ارمنیا میان در خونت بس که تو دردا رو دوا کردی هر چی گره به کارمون افتاد با دستای بریده وا کردی فقط تویی که پرچمت قده پرچم شاه کربلا بالاست ما کی باشیم وقتی به تو ارباب میگه بنفسی انت یا عباس می نابم ابالفضله علمدار اربابم ابالفضله ابوفاضل ابوفاضل💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 وقتی ستون خیمه ها افتاد رفتی و موج علقمه خون شد شبیه چشم غرق در خونت دل حسین فاطمه خون شد تو رفته بودی و تک و تنها برادرت میون اون گودال حسین دست و پا زد و زینب رو تل زینبیه رفت از حال الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا 🍃🍃🍃🍃 ألا نوحوا وضجوا بالبکاء على السبط الشهید بکربلاء الا نوحوا بسکب الدمع حزناً علیه وامزجوه بالدماء @nooheemajmaozakerin الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا
Mahmood Karimi - Vaghe Jodaie Resid 128 (MusicTarin) (1).mp3
7.32M
وقت جدایی رسید باد مخالف وزید از شرر داغ تو پشت برادر خمید پشت و پناهم شکست پشت سپاهم شکست فاطِمه در کربلاست علقمه در خون نشست (از جان خود سیرم ای خدا من بی او میمیرم ای خدا )۲ اهل حرَم، ناله کنان ،با مادرم تو هم رفتی، حالا که من،بی لشکرم (میر و علمدار من یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفادار من)۲ اهل حرم بی قرار خسته و چشم انتظار ماه حرم در خسوف مانده در این شام تار (ای یل ام البنین گریه ی من را ببین من چه کنم تا که تو پا نکشی بر زمین)۲ دریای خون گشته علقمه دیدارت آمَده فاطمه در این غربت،سایه تو رفت از سرم تو هم رفتی،حالا که من بی لشکرم (میر و علمدار من یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفادار من ۲) العطش کودکان هلهله دشمنان ولوله کاروان برلبم آورده جان وقت جسارت شده نوبت غارت شده خواهرت آماده بند اسارت شده جانم را آوردی بر لبم من فکرفردای حیدرم ای یاورم ، همسنگرم ،آب آورم تو هم رفتی، حالا که من بی لَشکرم میر و علمدارمن یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفادار من ای یل ام البنین گریه من را ببین من چه کنم تا که تو پا نکشی بر زمین اهل حرم،ناله کنان،با مادرم تو هم رفتی،حالا که من،بی لشکرم میر و علمدار من یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفادار من صلی الله علی الباکین علی الحسین
AUD-20220726-WA0027.mp3
4.78M
دشتی حضرت علی اصغر(ع) 📝 👤 🎺 الا ای کودک شیرین زبونُم الا مادر مو داغِت را نبینُم لالایی کن ندارُم بهر تو شیر شدم از ناله های تو زمین گیر خدایا سهم او چند قطره آب است دلُم بهر علی اصغر کباب است گلوی نازکش شده پاره پاره بگوئید آسمون دیگر نباره بخواب آروم گُلِ ناخورده شیرُم من آخر از غمِ داغت میمیرُم لالا لالا گُلِ سرخ و سفیدُم شدی پرپر مو خیرت را ندیدُم الهی مادرت اصغر بمیره تنِ خونین تو در بر نگیره زِ بعدِ اصغرم آزاد شد آب ولی گهواره ی خالی دهم تاب بگو(هستی)که قلبم گشته@nooheemajmaozakerin صدچاک بخواند(پرویزی)با چشم نمناک
. شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان پسر مظهر یزدان، که بُدى صاحب طبل و علم و بیرق و سَیف و حَشم و با رقم و با رمق اندر لقب او ماه بنى هاشم و عباس علمدار و سپه دار و جهانگیر و جهانبخش و دگر نایب و سقا دید کاندر حرم خسرو خوبان شده بس ناله و افغان و پر از شیون طفلان همه شان سینه زنان نوحه کنان موى پریشان دل بریان سوى عباس شتابان که عموجان چه شود جرعه آبى برسانى به لب سوختگان کز عطش آتش بگرفته گلوى ما *.....* (شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل) غضب آلود ز غیرت شد و عباس بشد موی تنش راست، زجا خواست، بخود گفت که عباس، تو اشجع به همه ناس، عجب از تو است که با این همه مردی و شجاعت، شود از صولت تو زهره ی شیر فلکی آب، عجب آسوده نشستی و روان شو بنما آب مهیا. شه باوفا ابوالفضل،  صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *....* پس علم کرد قد سرو دل آرا، به سرش تاج زمِغفِر که زدی طعنه به قیصر، به تنش کرده زره چشمه ی او تنگتر از چشم حسودان بد اختر، به کمر بست یکی تیغ مهندس به میان سرو، دو پیکر، به سردوش یک اسپر به مثل گنبد مینا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل،        معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پس ز اصطبل برون کرد، یکی توسن صرصر تک و ، فرخ رخ و طاووس دم و یال پر انبوه به پیکر چو یکی کوه، خط و خال چو آهو، که از شیهه ی او گوش فلک کر شد و رفتی به ثریا. شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پس بیاویخت بدوش دگر خویش، یکی مشک چو مشکی که بدی خشک تر از لعل لب ماه مدینه، گل گلزار سکینه، به فغان گفت که یا بنت اخا، ناله مکن، ضجّه مزن، ز آنکه عموی تو نمرده روم الحال کنم بهر تو من آب مهیا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پور حیدر چو یکی مرغ سبک روح، مکان کرد روی عرشه ی زین، روح الامین، گفت که ای احسنت از آن مادر فرزانه، که آورد چو تو شیر دل و ناموری را که دو زانوش گذشتی ز سرو گوش فرس یکسره هی هی به تکاور زدی همچون علی عالی اعلی، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پس به تعجیل سوی شط فرات آمده، مانند سکندر، زپی آب حیات آمده، آن شیر غضنفر، نظری کرد بر آن آب، که چون اشکم ماهی بزدی موج بفرمود که ای آب، عجب موج زنی، لیک نداری خبر از تشنگی عترت طاها،  شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * پس به تکبیر بزد نعره، همان شیر به جولان شد و در صحنه ی میدان شد و پاشید زهم لشکر کفار، یکی گفت که ای قوم گریزید که این است ابوالغزه، تُهَمتَن، لقبش ماه بنی هاشم و باشد  پسر حیدر صفدر، شده منسوب به سقا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. *    *    * از چه ای آب، عجب می روی، اما خبرت نیست، سکینه، گل گلزار مدینه، رخ مهش بفسرده، زعطش غش بنموده، آخر ای آب تویی مهریه فاطمه اما پسرش شد ز تو محروم، همان             سید مظلوم، الهی که گل آلود شوی، تا به ابد (شوقی) غمدیده از این غم شده دیوانه و شیدا، شه باوفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتی ابوالفضل. @nooheemajmaozakerin ✍ .
124.9K
▪️نوحه شب عاشورا 👇 امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود امشب شهادت نامه... امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود امشب شهادت نامه... امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشب شهادت نامه... امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود امشب شهادت نامه... امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود امشب شهادت نامه... امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان" فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود امشب شهادت نامه... ✍مرحوم چایچیان (حسان)
43559_1397628161127_235614.ogg
235.6K
▪️نوحه شب عاشورا 🎙سبک: چه سروی الله اکبر (مطیعی) شب آخر شد بیا بنشین خواهر من بیا بنشین نور هر دو چشم تر من بیا بنشین که رسیده وقت جدایی ای خواهر من رسیده نوبت که جان را سازم فدایی ای خواهر من تو نور چشم حسینی، تو مهتاب عالمینی تحمل کن خواهر زارم درد دوری که سهم تو گشته از دنیایت صبوری الوداع،خواهر زار و غمینم... بیا تا با تو وصیت گویم نگارم خزان گردد عصر فردا فصل بهارم ز بالای تل ببینی شمری نشسته رو سینه ی من مهیا شو رختی از غربت را کنی خواهر جان تو بر تن خدا حافظ جان خواهر روم بر دیدار مادر سلامت را می رسانم بر مادر خود سپارم دست تو طفلان و دختر خود الوداع،خواهر زار و غمینم... ✍وحید زحمتکش شهری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
{ شب وصل است و تبِ دلبری جانان است } { ساغر وصل لبالب به لب مستان است } { در نظر بازیشان اهل نظر حیران است } { گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است } { چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { « یارب این بوی خوش از روضة جان می آید ؟ } { یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید ؟ » } { « یارب این نور صفات از چه مکان می آید ؟ » } { « عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید ! » } { یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است ؟ } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { « چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید ؟ } { « چه صفیر است که دل بال زنان می آید ؟ » } { چه پیامی است ؟ چرا موج گمان می آید ؟ } { چه شکار است ؟ چرا بانگ کمان می آید ؟ } { چه فضائی است ؟ چرا تیر قضا پران است ؟ } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { گوش تا گوش ، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست } { شاه بنشسته ، بر او حلقة یاران الست } { « پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست » } { چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست } { خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود } { « مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود » } { « عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود » } { « خم می بود که خون در دل و پا در گل بود » } { ساغر سرخ شهادت به کف مستان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { این حسین است که عالم همه دیوانة اوست } { او چو شمعی است که جانها همه پروانة اوست } { شرف میکده از مستی پیمانة اوست } { هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست } { حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { قل هوالله بزاید زلبش ، رمز احد } { لم یلد گوید و لم یولد و الله صمد } { این تمنا ز احد در دل او رفته زحد: } { می وصلی بچشان – تا در زندان ابد } { بشکنم – از خم وحدت که چنین جوشان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { محرمان حلقه زده در پی پیغامی چند : } { « چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند » } { « فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند » } { که نماندست ره عشق مگر گامی چند } { در بلائیم ولی عشق بلا گردان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { امشب است آنکه « ملایک در میخانه زدند } { گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند » } { « با من راه نشین باده مستانه زدند » } { « قرعه فال به نام من دیوانه زدند » } { یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { هان که گوی فلک صدق به چوگان من است } { ساحت کون و مکان عرصه میدان من است } { دیدة فتح ابد عاشق جولان من است } { هر چه در عالم امر است به فرمان من است } { پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { « هان و هان ناقة حقیم » مجوئید حیَل } { «تا نبرد سرتان را سرِ شمشیرِ اجل » } { « پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل ؟ » } { « کار حق کن فیکون است نه موقوف علل » } { بی فروغ رخ او ، جان و جهان بی جان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم } { « قطع این مرحله با مرغ سلیمان » بکنم } { حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم } { « آنچه استاد ازل گفت بکن » ، آن بکنم } { عاقبت خانه ظلم است که آن ویران است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع } ##### ادامه👇
{ گفت عباس که : من از سر جان برخیزم } { از « سر جان و جهان دست فشان برخیزم » } { « از سر خواجگی کون و مکان برخیزم » } { من « ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم » } { این چه روح است و کرامت که در این یاران است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { در شب قتل، نگفت از سر و سامان، زینب } { « داشت اندیشه فردای یتیمان ، زینب » } { گفتی از یادِ پریشانی طفلان ، زینب } { داشت آن شب همه گیسوی پریشان ، زینب » } { این چه خوابی است که در خوابگه شیران است ؟ } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { ظهر فردا ، قد رعنای حسین است کمان } { باز جوید شه بی یار ز عباس نشان } { ز علمدارِ خود آن خسرو شمشاد قدان } { « که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان » } { قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند : } { صبر از این بیش ندارم ، چکنم تا کی و چند ؟ } { جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند } { بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند } { دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { « او سلیمان زمان است که خاتم با اوست » } { « سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست » } { نفس « همت پاکان دو عالم با اوست » } { زخم شمشیر و سنان چیست ؟ « که مرهم با اوست » } { پس چه رازی است که خنجر به گلو بُران است ؟ } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان } { در هیاهوی رذیلانة آن اهرمنان } { پرسد از پیکر صدچاک شه تشنه زبان } { « که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان ؟ » } { جگر رود فرات از تف او سوزان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { که دربانی میخانه فراوان کرده است } { نوش پیمانة خون بر سر پیمان کرده است } { اشک را پیرهنِ یوسفِ دوران کرده است } { چنگ بر گونه زده موی پریشان کرده است } { در دل حادثه مجموعِ پریشانان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { یارب این شام سیه را به جلالی دریاب } { بال و پر سوخته را با پر و بالی دریاب } { «تشنة بادیه را هم به زلالی دریاب» } { جشن دامادی جان را به جمالی دریاب } { که عروسِ شرف از شوق حنابندان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } @nooheemajmaozakerin
‍ ❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ 🔻همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است 🔻چرا که حضرت مشگل گشا ابالفضل است 🔻دودست داده به راه خدا پس چه عجب 🔻اگر که معنی دست خدا ابالفضل است اگه مادر داری خدا حفظش کنه ، اگر مادر از دست دادی سر سفره مولا مهمون بشه ( قدر مادراتونو بدونیداا) همیشه به من یاد داد مادرم تنها ، پسرم مادر فدات بشه 🔻دوای درد گرفتارا ابالفضل است 🔻خود امام زمان گفته هست 🔻میاید به مجلسی که دران ذکر یا ابالفضل است روضه ام این یه جمله باشه قافله که بر میگشت سمت مدینه ، امام سجاد گفتن بشیر زود تر از ما یه پرچم سیاهی به دستت بگیر برو مدینه کوجه پس کوچه های شهرو داد بزن بگو ای اهل مدینه چه اروم نشستید اون قافله ای که با حسین رفت بی حسین داره بر میگرده اون قافله ای که علمدار داشت ابالفضل داشت بدون ابالفضل داره بر میگرده این قافله دیگه سه ساله نداره این قافله دیگه علی اصغر نداره قاسم نداره محمد نداره عون نداره این قافله دیگه علی اکبر نداره ،، عبدلله نداره همه رو کشتن بشیر میگه جلوتر اومدم مدینه کوچه پس کوچه ها داد میزدم ای اهل مدینه قافله داره میاد ،، ولی حسین نداره ،، عباس نداره چون از ابالفضل خوندم این جمله رو میخوام بگم ⏺بشیر میگه اومدم به یه جایی رسیدم به بی بی ام البنین برخورد کردم ، تا بی بی نگام کرد یه صدایی زد صدام کرد بشیر از کربلا چه خبر از حسینم چه خبر صدا زدم بی بی جان دستای عباستو قلم کردن خانوم تا این جمله رو گفتم گفت بشیر به من بگو از حسین چخبر دوباره صدا زدم بی بی تیر به چشمای عباست زدن دوباره صدا زد بشیر به من بگو از حسین چخبر چیشد یه نگاهی کردم گفتم بی بی جان مگه مادر ابالفضل نیستی چرا هی سراغ حسین و میگیری یه نگاهی کرد گفت بشیر حسین مادر نداره یاصاحب الزمان دلت اماده هست برات بخونم دلتو ببر اون لحظه ای که صدای ابی عبدالله بلند شد گفت عباسم 🏴نیزه زار امده ام یا تو پر از نیزه شدی یه جمله ای رو میخوام تصور کنی الله اکبر از ادب این بزرگوار از ادب بی بی از ادب مولا ابالفضل،، اگر شد ابالفضل از سر ادب شد تا اومد بالا بدن ابالفضل ببینم حقشو ادا میکنی یا نه ابی عبدالله یه نگاهی کرد دید بدون دست رو زمین افتاده داره دست و پا میزنه بگم یا نه گفت داداش دست ندارم تکیه بدم از جا بلند شم تو از راه رسیدی داداش ناله ات میرسه کربلا یا نه 💥پناه حرم ،،کجا میخوای بری بگو ،،برادرم بدرقه راه تو چشمای ترم ،، اهسته تر برو داداش مضطرم هیچ جا ابی عبدالله دست به کمر نگرفت، اما وقتی از کنار بدن ابالفضل بلند شد دیدن مولا دست به کمر گرفته،، میگه کمرم شکست میدونی چرااا اخه یه نامردی صداشو بلند کرد حالا حمله کنید دیگه ابالفضل نداره یا صاحب الزمان این دوخط رو شاید بعضی ها بلد باشید، ناله شو شما بزنید خیلی شاعرش جانسوز گفته گفته ◾️سر عباس تا سر نی رفت سادات منو ببخشن ◾️سر عباس تا سر نی رفت ◾️خیمه ها گر گرفت بلوا شد همه ناموس داریم ◾️تا که فهمید بی علمدار شده ایم ◾️سر یه گوشواره دعوا شد یا حسین .... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @nooheemajmaozakerin
❣﷽❣ ⚫️ ♻️ ♻️ ⚫️امان ای دل ای دل ⚫️بسوز ای دل ای دل وای از جدایی خدایا زار و مظطر گشته زینب به سیر باغ پر پر گشته زینب پریشان خاطر و قامت خمیده پس از یک اربعین برگشته زینب ⚫️امان ای دل ای دل ⚫️بسوز ای دل ای دل وای از جدایی ببین جانا دل پر درد زینب گونه با غمت خو کرده زینب  ببین ای یوسف صد پاره پیکر برایت پیرُهن آورده زینب ⚫️امان ای دل ای دل ⚫️بسوز ای دل ای دل وای از جدایی دلم را چون تنت صد چاک کردند سرشکم را به سیلی پاک کردند الهی خواهرت زینب بمیرد تو را با بوریا در خاک کردند https://eitaa.com/nooheemajmaozakerin ⚫️امان ای دل ای دل ⚫️بسوز ای دل ای دل وای از جدایی
❣﷽❣ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ 👌👌 تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن از طفولیت گدای این درت هستم حسین من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین https://eitaa.com/nooheemajmaozakerin
❣﷽❣ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ 👌👌 تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن از طفولیت گدای این درت هستم حسین من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین https://eitaa.com/nooheemajmaozakerin
1. به اذن نبی الله.mp3
1.38M
( علیه السلام ) به اِذن و مدد خالق یکتا به اِذن نبیَ الله به اذن علی عالی اعلی به اذن همه ی عشق ، خداوند حیا حضرت زهرا به اذن حسن ، آقای کریمان دو دنیا (به اذن و مدد خون خدا صاحب دل ها ) و با رخصت از مرد علمدار حرم حضرت سقا (و اقیانوس غم و درد و بلا زینب کبری ) اگر غرق غم و ماتم و دردید اگر مثل خزان خسته و زردید اگر از درِ خورشید جدا مانده و سردید اگر هر چه مفاتیح نوشته ست به لب زمزمه کردید (بدانید) نگردید نگردید دوای غمتان غیر غبار حرمِ کرب و بلا نیست بر مشامم میرسد ... https://eitaa.com/nooheemajmaozakerin
این گروه جهت پاسخگویی به درخواست های شما با مدیریت ذاکر اهلبیت ع کربلایی محمد مسلمی ایجاد شدایجاد ارباط با مدیر 👇 @Moslemi_124 لینک گروه👇 https://eitaa.com/joinchat/77201857C160ebf881a
نفس نفس زنان افتادی/ مقابل زنان افتادی با تیر حرمله بی جون و/ با نیزه ی سنان افتادی بنفسی انت و مالی حسین/ یارالی حسین(۲) تک و تنها تو گودالی حسین/ یارالی حسین(۲) هنوزم ناخوش احوالی حسین/ یارالی حسین(۲) به زیر نعلا پامالی حسین/ یارالی حسین(۲) ای شاه بی یاور/ موندی بی انگشتر/ یا اباعبدالله (حسین واویلا واویلا حسین) نگین خاتم پیغمبر/ امیر بی کس و بی لشکر تن تو جا نداره دیگه/ برای نیزه های آخر بهت یک لشکر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲) چقد نیزه در نیزه میزدن/ای خونین بدن(۲) به قلبت تا پر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲) سرت رو به سر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲) ای تنهای گودال/از نیزه مالامال/ یا اباعبدالله (حسین واویلا واویلا حسین) @nooheemajmaozakerin
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اتش بر اشیانه مرغی نمیزنند گیرم که خیمه خیمه ال عبا نبود 😭😭😭😭😭😭😭😭 ضمن عرض تسلیت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبداله الحسین ع و شام غریبان امام حسین خدمت شما نوکران و ذاکران اهلبیت ع از زحمات بزرگوارانی که در ایام پر کار بازم زحمت کشیدن برا امام حسین از خودشون مایه گذاشتند به درخواستهای مادحین عزیز پاسخ دادند و همچنین از صبوری شما اعضای محترم صمیمانه سپاسگزارم من عذرخواهی میکنم اگر در این مدت درخواستی خصوصا از طرف حقیر خصوصا در رسانه ایتا که ادمین کمتر هست نسبت به تلگرام لی پاسخ ماند بدانید که یا دیده نشده ویا بدلیل حجم مراسمات کمبود وقت داشتیم و پای حساب بی توجهی نزارین ان شاالله که از این به بعد بتونیم جبران کنیم از همراهی و همکاری شما بینهایت سپاسگزارم حقتون رو حلال کنید. ما رو از دعای خیرتان محروم نفرمایید اهلبیت_ع_در_رسانه_تلگرام_و_ایتا
مداح:👌 :هر کو نکند فهمی این کلک خیال انگیز (ذکر مجلس یزید) •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• در مجلس نامحرم،بردند اسیران را دیدند ستم ها و،هم طعنه ی عدوان را رأس سبط پیغمبر،در تشت طلا دیدند می خواند در آن حالت،آیه ای ز قرآن را گفتا به یزید دون،یابن الطلقا زینب این گونه دهی اجر،خاتم رسولان را کشتی تو حسینش را،تشنه لب کنار آب با چوب مزن ظالم،تو این لب و دندان را او زاده ی زهرا و،سبط مصطفی باشد منمای دگر بر او،این ظلم فراوان را بر آل رسول الله،کردند ستم افزون در خرابه جا دادند،زن ها و یتیمان را الغرض مقدم گفت،یک قطره ز اقیانوس لب تشنه چرا کشتند،سرور شهیدان را زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای @nooheemajmaozakerin