«قلم» تجلی نور در ظلمت
نقش «قلم» در زندگی بشر بسیار پر اهمیت است تا جایی که در قرآن کریم به قلم و آنچه مینویسد، سوگند یاد شده است. (ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ، آیه ۱ سوره القلم). اهمیت قلم و نگارش آنگونه است که تا ابد باقی است. اما بیان زبان با زمان کهنه میشود. به دلیل اهمیت قلم و نگارش و نویسندگی در تقویم ایران روزی به نام «روز قلم» وجود دارد.
میدانیم نوشتار یکی از بزرگترین اختراعات تاریخ بشر است. تاریخ نوشتن به بیست هزارسال پیش باز میگردد و با محدود ساختن به نظامهای نوشتاری مدوّن، رقمی حدود ششهزار سال پیش را نشان میدهد. سومریها نخستین کسانی بودند که خط را اختراع کردند.
پیشینیان برای نوشتن از سنگ، چوب، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان و موم استفاده می کردند. در طول تاریخ، بسیاری از افراد با استفاده از ابزارهای تیز، خطوطی را کندهکاری میکردند و منظورشان را بدینوسیله به دیگران میرساندند.
با اختراع نوشتن بود که بشر توانست تاریخ را به یادگار بگذارد و دانستههای خود را محفوظ نگاه دارد و پیشرفت کند.
«قلم» که معنایی فراتر از یک وسیله برای نوشتن دارد و خداوند در قرآن به آن سوگند یاد کرده است، در دنیای امروز که در سیطره رسانهها روز به روز کوچکتر شده چه رسالتی بر عهده دارد؟
«قلم» همان قدر که میتواند آگاهیدهنده و جریانساز باشد، میتواند باعث سقوط و تباهی شود. «قلم» در ایران به دلیل دینمدار بودن جامعه، از رسالت بالایی برخودار است و این ارزش والا، نوعی شأن مقدس به قلم میدهد و نویسنده دینی را ملزم میدارد، تا به بهترین روش و با صداقت کامل به بیان اندیشههای دینی و فرهنگی و... خود بپردازد، رسالت قلم در این است که میتواند رهاییبخش و یا گمراهکننده باشد.
پس از قسم یادکردن خداوند به «قلم»، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و ائمه معصوم(علیهالسلام) نیز در باب جایگاه و شأنیت قلم روایتهای مختلفی داشتهاند. پیامبر اکرم (صلیالله علیهوآله) فرمودهاند: «مدادالعلماء افضل من دماءالشهدا» یعنی قلم دانشمندان از خون شهدا بالاتر و برتر است. خون و قلم هر دو رساننده پیام هستند، خون شهید آغازگر و قلم عالم امتداد دهنده راه او است.
«قلم» وسیلهای برای «ما یسطرون» است، که قرآن به هر دو سوگند یاد کرده است، اما این وسیلهای که خداوند به آن سوگند یاد کرده و رسول خدا(صلیالله علیهوآله) آن را افضل از خون شهدا دانسته است، چه رسالتی دارد؟ و چرا از این جایگاه رفیع برخوردار است؟ در پاسخ باید گفت، آنچه از ذهن بر قلم جاری و بر کاغذ نقش میبندد، تا عمق جان آدمی نفوذ میکند، میتواند شخصیت بشر را دگرگون ساخته و انسانی نو و به تبع آن جامعهای متفاوت بیافریند. یا اینکه انسان را به جای کمال به ورطه سقوط و تباهی بکشاند. از همین روست که علما تأکید کردهاند که شایسته نیست قلم را جز برای اشاره به عالیترین آرمانها و ارزشهای انسانی بهکار گرفت.
اما امروز که در دنیای رسانهها زندگی میکنیم، امروز که مفهوم قلم از همه آنچه که پیش از این وجود داشته فراتر رفته و میتوان آن را تعبیر به اندیشه آدمی کرد که در قالب محتوا از طریق رسانهها بیان میشود، چه باید کرد؟ و چه رسالتی میتوان برای قلم متصور شد؟
«قلم» ابزار اندیشه، دانش و آگاهی است، در جامعهای که قلم گرامیتر باشد، بیشتر به کار گرفته میشود و دانش، فرهنگ و اندیشه دینی شکوفاتر و گستردهتر خواهد بود. اگر «قلم» پدید نمیآمد، هرگز دانش و آگاهی دینی از گذشتگان به آیندگان نمیرسید.
دو رخداد بزرگ در تاریخ زندگانی انسان پایه دانایی، آگاهی و اندیشهمندی وی را ریختهاند، یکی پیدایی خط و دیگری قلم، که ابزار نوشتن زبان و رسانیدن آگاهی و اندیشه از گذشتگان به آیندگان است. اگر زبان و گفتار به نوشتار در نمیآمد و قلم به کار گرفته نمیشد، زبان، فرهنگ و اندیشه ماندگار نمیشد.
درباره رسالت قلم به صورت خلاصه میتوان گفت: بزرگترین رسالت قلم آموزش، روشنگری و بیدارگری است، خداوند در قرآن میفرماید: آموزش با قلم رخ میدهد، روشنگری و بیدارگری نیز نتیجه آموزش است. رسالت امروز قلم در دنیای کنونی؛ که جنگ رسانهها است و ممکن است در گفتن اینکه مردم چگونه فکر کنند موفق نباشند، اما به طرز خیره کنندهای در گفتن اینکه خوانندگان راجع به چه فکر کنند، موفقیت هستند. شناساندن شیوههای تمیز حق و باطل است
متأسفانه بعضی از نویسندگان که همیشه دست به قلم هستند، کمتر به رسالتی که قلمشان عهدهدار است میاندیشند. در حالیکه باید قبل از آنکه قلم را به دست میگیرند، از شأن و جایگاه آن آگاهی داشته باشند. «قلم» باید رسانا و انتقالدهنده اندیشهها و افکار الهی باشد،. صاحب هر قلمی بهطور طبیعی اندیشه و تفکری را منتقل میکند، چه بهتر که رسالتی الهی داشته و دغدغهمند باورهای انسانی باشد.
«قلم» باید مواج باشد و آرام ننشیند. باید روشنگر و بیدادگر انسانهایی باشد که در امروز و فردای ما زندگانی کرده و خواهند کرد.
در پایان به بیانات امامین انقلاب اسلامی استناد میکنیم. امام خمینی(رحمةاللهعلیه) فرمودهاند: «دماء شهدا اگر چه بسیار ارزشمند و سازنده است، لکن قلمها بیشتر میتوانند سازنده باشند و اصولاً شهدا را قلمها میسازند و قلمها هستند که شهیدپرورند.»
امام خامنهای هم در این مورد فرمودند: «مدادالعلماء افضل من دماءالشّهداء» معنایش این است. آن عالِم است که میتواند محتوای ذهن انسانی را تبدیل به چیزی کند که از این جسم - به اصطلاح رایج امروز، از این سختافزارِ موجودِ بشری - یک انسان متعالی، یک انسان پیشرو و یک انسان فعال و مقاوم بسازد. یک عالِم میتواند این کار را بکند؛ «مدادالعلماء»، واقعاً «افضل از دماءالشهدا» است. برای خاطر اینکه همین جوانان طلبهی ما در میدان جنگ - آن گروه رزمی تبلیغی - به میدان جنگ میرفتند - من بارها آنها را در آنجا مشاهده کردم - و انسانها و آدمهای معمولی را تبدیل به آدمهای مقاوم میکردند؛ انسانهای سست را تبدیل به آدمهای قرص و انسانهای متزلزل را تبدیل به انسانهای ایستادهی دارای مقاومت میکردند. (بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۲۳ آذر ۱۳۷۸)
۱۴ تیرماه «روز قلم» را به همه نویسندگان و اهالی اهل قلم تبریک میگویم.
🖋چمنخواه
هدایت شده از بصیر ایران بزرگ🇮🇷
#عید_غدیر #حدیث
۲ روز مانده تا عید غدیر
🔻بخشی از خطبه غدیر :
... فی عَلیٍ - وَالله - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ) .
... و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی علی است: «به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر. قسم به زمان که انسان در زیان است.» مگر علی (علیه السلام) که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است.
📚 متن کامل خطبه غدیر :
https://www.porseman.com/!201470
🍃
🇮🇷
✅ بصیر ایران بزرگ🇮🇷👇
https://eitaa.com/joinchat/355926049Ce75b048e18
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
https://virasty.com/Mahdijamshidi
،،،،،،،،
عباس عبدی نوشته حضور مردم در اجتماعات غدیر، به دلیل «توزیع اقلام دولتی» بوده است.
این در حالی است که:
۱. بیشتر اقلام، از «نذورات مردمی» بوده، نه از «بودجهی دولتی».
۲. اقلام سفرهی اهلبیت در نظر و دیدهی مردم، همچون «تبرک» هستند نه «طعام».
۳. محبت و ارادت مردم به اهلبیت، «قلبی» است نه «اقلامی».
،،،،،،،،،
🖇 تعلیقه:
۱. وقتی او میگوید نظام به دنبال «تولید مناسک دینی» با تکیه بر «توزیع اقلام دولتی» است، دربارهی «مردم ایران» نیز قضاوت کرده است. قضاوتش این است که دینداری مردم، گرهخورده به «شکم»شان است و به دلیل این ضعف، نظام میتواند از طریق توزیع اقلام دولتی، بازیسازی مناسکی کند و مناسکهای عظیم دینی بیافریند.
۲. اگر مردم در مناسک دینی شرکت نکنند، مدعی میشوند که جامعه به سوی «دینداری سکولار» حرکت کرده است، و اگر شرکت کنند به معنی «دینداری شکمی» خواهد بود. پس هر نوع حضور و حیات دینی مردم، به گونهای تفسیر و معنا میشود که حاکی از «شکست فرهنگی» باشد. «تفاسیر کینهای» نسبت به انقلاب، اینچنین رسوا هستند.
۳. غرض عباس عبدی، اثبات ناکامی انقلاب در زمینهی فرهنگ است و تا آن حد در این باره لجاجت دارد که حتی پروایی از «اهانت به مردم» نیز ندارد. اینکه نظام میخواهد از طریق توزیع اقلام دولتی، بستر تداوم مناسک را فراهم کند یعنی مردم در اجتماعات سیاسی، «ساندیسخور» هستند و در اجتماعات دینی، «قابلمهبهدست».
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از سید علیرضا آلداود
🔴 امام موسی کاظم علیهالسلام و ثمره جغرافیای نهضت موسوی
🔸 یکی از عوامل موفقیت اسلام ناب در سرزمین ایران، وجود بقعههای مقدس در سراسر کشور است که شامل امامزادههای مختلف میشود و سبب توفیقات شخصی و اجتماعی متعدد برای جامعه ایران شده است که روایتهای آن در میان مردم زبانزد است.
🔹 اکثر امامزادهها در ایران، فرزند یا نوادگان امام موسی کاظم علیهالسلام هستند که البته در کشورهای اطراف نیز یافت میشوند؛ به سبب فشارهای سیاسی که بر خاندان ائمه در عراق وجود داشت، 19 دختر و 18 پسر امام موسی کاظم به سمت فلات ایران هجرت کردند که اثرگذاری آنها را میتوان در چند نکته دید:
1️⃣ در پهنای سه هزار در سه هزار کیلومتر توزیع شده و وارد ایران شدند.
2️⃣ به صورت قبیلهای در یک مکان توقف نکردند بلکه گسترش پیدا کردند.
3️⃣مستقر شدند و محیط را برای شیعه تثبیت کردند.
4️⃣ در آن مکان باقی ماندند، تبلیغ کردند تا ضریب نفوذشان بالاتر رفت و به شهادت رسیدند.
🔻 یکی از از عوامل پیدایش انقلاب اسلامی در ایران و این که ایران، اسلامی متفاوت از مهد خود یعنی عربستان دارد، این 37 خواهر و برادر هستند.
💡 هوش سفید| سید علیرضا آلداود
✏️ @aledavood 👈 عضو شوید 🙏
🌺 به مناسبت #میلاد_امام_کاظم علیه السلام یک روایت نوید بخش مهدوی از ایشان
✅قالَ الکاظم عليه السلام:
طُوبى لِشيعَتِنا المُتَمَسّكينَ بِحُبِّنا فى غَيْبَةِ قائِمِنا الثّابِتينَ عَلى مُوالاتِنا وَ الْبَراءَةِ مِن أَعْدائِنا أُولئِكَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَد رَضُوا بِنا أَئِمَّةً وَ رَضينا بِهِمْ شيعَةً وَ طُوبى لَهُمْ! هُم وَاللِه مَعَنا فِی دَرَجَتِنا یَومَ القِیَامَه.
☆☆☆☆☆
🌸امام كاظم(ع):
خوشا به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت قائم ما(عج)، به دوستى ما تمسّک می جویند و در ولايت و محبت ما و در برائت وبیزاری از دشمنان ما ثابت قدمند؛آنان از ما هستند و ما از آنانيم؛ آنان به پيشوايى و امامت ما راضى و خشنودند و ما به شيعه بودن آنان راضى وخشنوديم ؛ خوشا به حالشان! به خداقسم آنها درروزقیامت همراه ماهستند.✅
بحارالانوار 51: 151 ح 6
#فرهنگ مهدویت
سلام دوستان مهدوی 🌹
🌹 انشاءالله دوشنبه " هشتمین " کلاس مهدویت در سال ۱۴۰۲ با موضوع " نقش یهود در تحریف غدیر "
ساعت ۱۰ الی ۱۱ از طریق برنامه قرار برگزار میشود.🌹
لطفاً روی لینک زیر کلیک کنید.
https://room.gharar.ir/37570679-8993-4528-a9dd-43fdeb883be3
اگر برنامه قرار را ندارید ، لطفاً آنرا نصب کنید.
هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷
🔰میثم در مکتب امیرالمومنین علیه السلام
🔸میثم پس از آزادی از شاگردان و اصحاب خاص امام علی(ع) گشت و بدین ترتیب دریچه قلبش به روی معارف علوی گشوده شد و جان تشنهاش از زلال علوم علوی سیراب و با اسرار و رازهای نهانی امام آشنا گشت. از این رو، او حامل علمی شد که بجز فرشتگان مقرب، یا پیغمبر مرسل یابندهای که خداوند قلب او را با ایمان امتحان کرده، حامل آن نبودند.
🔹میثم صاحب سرّ علی و محرم راز او و در خلوت و جلوت انیس امام بود و با روح خدایی او آشنا بود و علم اجل و منایا و بلایا را میدانست و او در نزد حضرت علی(ع) همانند سلمان در نزد پیامبر(ص)بود.
▫️خدمات میثم
🔸میثم یکی از فقیهترین و عالمترین اصحاب حضرت علی میباشد. او علم تفسیر قرآن، علم غیب، علم حدیث را در مکتب علی(ع) فرا گرفت و در زمینههای مختلف به جهان اسلام خدماتی ارائه نمود.
▫️علم تفسیر و تأویل قرآن
🔹میثم یکی از بزرگترین مفسران جهان اسلام میباشد که این علم را از علی(ع) آموخت، به حدی میثم در تنزیل، تفسیر و تأویل قرآن متبحر بود، که ابن عباس مفسر و شاگرد علی(ع) که تفسیرش اعجاب همگان را برمیانگیخت، وقتی در پای تفسیر و تأویل قرآن میثم نشست، دستور داد قلم و کاغذ برایش بیاورند تا سخنان میثم را درباره قرآن بنویسد.
▫️شهادت میثم
🔸میثم در سال ۶۰ ق. آخرین سفر را به مدینه رفت. و با رسول خدا وداع نمود. پس از بازگشت به کوفه به دستور ابن زیاد دستگیر و زندانی شد. او را بر همان درختی دار زدند که حضرت علی(ع) خبرش را به او داده بود و نحوه شهادتش را گفته بود، میثم همراه نه نفر دیگر در یک روز به دار کشیده شد ولی محل دارهای آنان متفاوت بود و چنانکه علی(ع) بدو فرموده بود، چوبه دار میثم از دیگران کوتاهتر و نزدیک منزلش بود، سه روز پس از شهادت میثم، دوستانش جسد مبارکش را دفن و بعدها برایش مقبرهای بنا کردند که امروز در نزدیکی کوفه مشهور است.
📗ارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۳، و شرح ابن ابی الحدید، ج ۲، ص۲۹۱.
@nahjol_balagheh