﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
✨#قصص_قرآنی ✨#حضرت_موسی_عليه_السلام ✨#قسمت_بیست_و_نهم 👈قرار گرفتن كوه بر بالاى سر بنى اسرائيل، و
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_موسی_عليه_السلام
✨#قسمت_سـی
👈سرپيچى قارون از دستور موسى عليه السلام
🌴موسى عليه السلام پس از نجات از شر فرعون و فرعونيان و سپس سامرى، به شر ديگرى در رابطه با قارون دچار شد.
🌴قارون بن يَصهُر بن قاهث پسر عمو يا پسرخاله حضرت موسى عليه السلام بود(بحار، ج 13،ص 252)و از علم و حكمت بهره وافر داشت، به طورى كه جمعيت بنى اسرائيل به دو بخش تقسيم مى شد، موسى عليه السلام عهده دار قضاوت در يك بخش بود، و قارون دادستان بخش ديگر.
🌴قارون، داراى ثروت كلانى شد كه تنها كليدهاى خزانه هاى ثروت او را شصت قاطر (و به نقلى چهل قاطر) حمل مى كردند.
🌴قرآن در اين مورد مى گويد:
🍃وَ آتَينا مِنَ الكُنوزِ ما اءنّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوءُ بالعُصبَةِ اُولِى القُوَّةِ🍃
✨ما آن قدر گنج ها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن، براى يك گروه زورمند، مشكل و زحمت بود.(سوره قصص/آیه 70)
🌴تا اين زمان، بين او و موسى عليه السلام دشمنى و جار و جنجال نبود، وقتى كه فرمان گرفتن زكات، از طرف خداوند بر موسى عليه السلام صادر شد، موسى عليه السلام نزد قارون رفت و از او مطالبه زكات نمود، آن هم زكات اندك يعنى از هر هزار دينار، يك دينار و از هزار درهم، يك درهم، و از هر هزار نوع كالا، يك نوع.
🌴قارون در آغاز اين دستور، سرپيچى نكرد ولى به خانه اش آمد و به حسابرسى پرداخت، متوجه شد زكات مالش بسيار مى شود. حرص و دنياپرستى باعث گرديد كه براى حفظ مال خود، به يك آشوب ناجوانمردانه دست بزند.
✍ادامه دارد....
🆔✨@noor133Qoran