﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 #قسمت_سوم #داستانِ_واقعی 🌕#سه_دقیقه_تاقیامت🌕 ✍در آن زمان بسیار تلاش کردم تا وارد
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹
#قسمت_چهارم
#داستانِ_واقعی
🌕#سه_دقیقه_تاقیامت🌕
✍ فهمیدم که منظور ایشان مرگ من و انتقال من به آن جهان است.
مکثی کردم و پسرعمه اشاره کردم و گفتم:
من آرزوی شهادت دارم سالها به دنبال شهادت بودم حالا با این وضع بروم؟!
☘اما اصرارهای من بی فایده بود باید میرفتم.
دو جوان دیگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند برویم.
بی اختیار همراه با آنها حرکت کردم لحظهای بعد خود را همراه این دو نفر در یک بیابان دیدم.
☘ زمان اصلا مانند اینجا نبود و در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را میدیدم.
آن زمان کاملا متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده اما احساس خیلی خوبی داشتم از آن درد شدید راحت شده بودم شرایط خیلی عالی بود.
☘ در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند حالا داشتم این دو را می دیدم.
چقدر زیبا و دوست داشتنی بودند،دوست داشتم همیشه با آنها باشم
☘ در وسط یک بیابان خشک و بی آب و علف حرکت می کردیم. کمی جلوتر چیزی را دیدم. روبروی ما یک میز قرار داشت که یک نفر پشت میز نشسته بود. آهسته آهسته به میز نزدیک شدیم.
☘به اطراف نگاه کردم سمت چپ من در دوردست ها چیزی شبیه سراب دیده می شد. اما آنچه می دیدم سراب نبود،شعله های آتش بود.
حرارتش را از دور احساس میکردم.
☘ به سمت راست خیره شدم در دوردستها یک باغ بزرگ و زیبا چیزی شبیه جنگل های شمال ایران پیدا بود نسیم خنکی از آن سو احساس میکردم.
☘ به شخص پشت میز سلام کردم با ادب جواب داد.
منتظر بودم می خواستم ببینم چه کار دارد.
آن دو جوان که در کنار من بودند عکس العملی نشان ندادند.
اما همان جوان پشت میز، یک کتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد و به آن کتاب اشاره کرد و گفت:
💥#کتاب_خودت هست بخوان امروز برای #حسابرسی،هم اینکه #خودت آن را ببینی #کافی است.
❌ چقدر این جمله آشنا بود.در یکی از جلسات قرآن استاد ما این آیه را اشاره کرده بود:
"اِقرَا کِتابِک کَفی بِنَفسِکَ الیَومَ عَلَیکَ حَسیبا"
☘نگاهی به اطراف کردم و کتاب را باز کردم:
بالای سمت چپ صفحه اول
با خط درشت نوشته شده بود:
۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز
از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت سن بلوغ شما است.
شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدید.
در ذهنم بود که این تاریخ یک سال از ۱۵ سال قمری کمتر است، اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم.
☘ قبل از آن و در صفحه سمت راست اعمال خوب زیادی نوشته شده بود:
از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و...
❌پرسیدم: اینها چیست؟
گفت اینها #اعمال_خوبی است که قبل از بلوغ انجام داده ای. همه این کارهای خوب برایت #حفظ شده است.
قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم،جوان پشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت نمازهایت خوب و مورد قبول است،برای همین وارد بقیه اعمال می شویم.
☘ یاد حدیثی افتادم که پیامبر فرمودند: #نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد #نماز های_پنجگانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا می رود نماز های پنجگانه است و نخستین چیزی که درباره آن از #امتم_حسابرسی می شود نماز های پنجگانه میباشد.
✍ادامه دارد۰۰۰۰
https://eitaa.com/joinchat/1362690062C752fb4e28d
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام
✨#قسمت_اول
👈#ویژگیهای
حضرت #ادریس علیه السلام
🌴يكى از پيامبران كه نامش در قرآن دو بار آمده(انبياء، 85، مريم، 56)و در آيه 56 سوره مريم به عنوان #پيامبر_صديق ياد شده، #حضرت_ادريس است كه در اين جا نظر شما را به پاره اى از #ويژگى هاى او جلب مى كنيم:
🌴ادريس كه نام اصيلش اخنوخ است در نزديك كوفه در مكان فعلى مسجد سهله مى زيست. او #خياط بود و مدت سيصد سال عمر نمود و با پنج واسطه به آدم عليه السلام مى رسد. #سى_صحيفه از كتابهاى آسمانى بر او نازل گرديد. تا قبل از ايشان مردم براى #پوشش بدن خود از #پوست_حيوانات استفاده مى كردند، او #نخستين كسى بود كه #خياطى كرد و طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت و از آن پس مردم به تدريج از لباسهاى دوخته شده استفاده مى كردند.
🌴او بلندقامت و تنومند و نخستين انسانى بود كه با قلم خط نوشت و بر #علم نجوم و #حساب و #هيئت احاطه داشت و آنها را تدريس مى كرد. كتابهاى
آسمانى را به مردم مى آموخت و آنها را از اندرزهاى خود بهره مند مى ساخت، از اين رو نام او را #ادريس 👇
(كه از واژه درس گرفته شده) نهادند.
🌴خداوند بعد از وفاتش، #مقام_ارجمندى در بهشت به او #عنايت فرمود و او را از #مواهب_بهشتى بهره مند ساخت.
🌴ادريس عليه السلام بسيار درباره #عظمت_خلقت مى انديشيد و با خود مى گفت: اين آسمانها، زمين، خلايق عظيم، خورشيد، ماه، ستارگان، ابر، باران و ساير پديده ها داراى پروردگارى است كه آنها را تدبير نموده و سامان مى بخشد، بنابراين او را آن گونه كه #سزاوار_پرستش است، پرستش كن.
📚(بحار، ج 11،ص 270 - 280)(كامل ابن اثير، ج 1،ص 22.)
✍ادامه دارد۰۰۰۰۰
https://eitaa.com/noor133Qoran/25594
لینک شروع داستان