eitaa logo
نور علی نور
72 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
622 ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️ حضرت امام (ره)، انقلاب اسلامی را مقدمۀ انقلاب جهانی اسلام به پرچمداری وجود مقدس امام زمان (عج) می‌دانستند. ⚡️ اگر در قدرتمند نشویم، در هم موفق نمی‌شویم. 💠 : «نسبت به مأموریت انقلاب اسلامی، دو رویکرد متفاوت وجود دارد؛ و همین رویکردها موضع‌گیری احزاب را در نحوه مدیریت کلان کشور شکل می‌دهد: یک رویکرد این است که مأموریت انقلاب اسلامی تنها یک مأموریت ملی بود که به انجام رسید و دیگر دوران انقلاب اسلامی تمام شده است؛ حال ما باید تلاش کنیم به بهترین و معقول‌ترین وجه کشورمان را اداره کنیم و کاری به انقلاب اسلامی نداشته باشیم. اما رویکرد دوم می‌گوید انقلاب اسلامی مأموریتی معطوف به جامعه جهانی داشته و آن مأموریت بزرگ، هنوز استمرار دارد و از وظایف ماست که آن را به انجام برسانیم؛ آن مأموریت این است که به تعبیر امام (ره)، انقلاب اسلامی مقدمه انقلاب جهانی اسلام به پرچمداری وجود مقدس امام زمان (عج) است و ما باید به اندازه وسع و توان خودمان مسیر تحقق آن هدف بزرگ را هموار کنیم. و لذا ذیل پیامی که در فروردین ۱۳‌۶۸ به مهاجرین جنگ تحمیلی دارند ـ که به نظر من از مهم‌ترین پیام های ایشان است که به مناسبت نیمه شعبان، در آخرین سال حیاتشان و بعد از پایان جنگ صادر شده است ـ می فرمایند: «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطۀ شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنافداه ـ است که خداوند بر همۀ مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه‌ ای مسئولین را از وظیفه‌‌ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد...». ايشان مکرر تأکید می‌کردند که مشکلات باید حل شود ولی نباید مردم دولتمردان را به گونه ای تحت فشار قرار دهند که نتوانند آن مأموریت های بزرگ را انجام بدهند. به هر حال این یک نکته بسیار مهم است که آیا ما مأموریت انقلاب اسلامی را تمام شده می‌دانیم، یا اینکه انقلاب، حرکتي است بزرگ به سمت یک هدف بزرگ و آن، انقلاب جهانی اسلام به دست حضرت بقیه الله(عج) و تغییر وضعیت فرهنگی و سیاسی کل جهان است؟ طبیعتاً ما رویکرد دوم را حق می‌دانیم و بیان حضرت امام (ره) هم همین است و مقام معظم رهبری(مدظله) نیز همین مسیر را دنبال می‌کنند. اصولاً به مقداری که ما موازنه قدرت را در جهان تغییر دهیم امکان عمل به اسلام در داخل هم فراهم می‌شود. اینطور نیست که اگر قدرت در دست غرب باشد و آنها بر جهان مسلط و امکانات هم در اختیارشان باشد و ما در تغییر این موازنه قدرت تلاش نکنیم، آنها به ما اجازه دهند که حکومت اسلامی به پا کنیم. اگر دین بخواهد گسترش پیدا کند باید ظرفیت‌های جهانی را به دست آورد تا امکان تحقق آرمان های خودش را در مقیاس ملی هم فراهم نماید.»
‍ امام خمینی قدس سره : ممکن است انسان را ، یک نظر به نا محرمان یا یک لغزش کوچک لسانی ، مدتها از سرایر و حقایق توحید باز دارد و از حصول جلوات محبوب و خلوات مطلوب که قره العین اهل معرفت است ، باز دارد. ♦️کانال تذکرة الاولیاء
⭕️همیشه حاضر بود! هیچ وقت خودش رو کنار نمی‌کشید. حتی وقتی بنی صدر خلع درجه‌اش کرد، با لباس بسیجی می‌رفت سپاه! مثل یه بسیجی صفر کیلومتر کار می‌کرد! طرح می‌داد و برنامه ریزی ستادی می‌کرد. اصلا براش مهم نبود که تا دیروز سرهنگ بوده و امروز یه بسیجی ساده است! فقط به خدمت فکر می‌کرد. فقط خدمت...
* 💠 ارتباط آیت الله بهاءالدینی با امام بعد از رحلتشان 🔻 چند سالی بعد از رحلتِ مرحومِ امام، مقام معظم رهبری، آیت الله بهاءالدینی را دعوت می کنند و ايشان می روند تهران، برای نماز مغرب آيت الله بهاءالديني را جلو قرار می دهند و نماز مغرب و عشاء‌ را با ايشان می خوانند. 🔸 بعد از نماز، مقام معظم رهبري، از آيت الله بهاءالديني می پرسند که آقا هنوز با مرحوم امام ارتباط دارید؟ ایشان را مي‌بينيد؟ در جواب می گویند: بله! مقام معظم رهبري می پرسند: ايشان فرمايش شان چيست؟ 🔹 آيت الله بهاءالديني فرموده بودند: اجمالاً‌ مي‌گويند :«دشمن ضعيف است و نگران نباشيد!» آن موقع هم بحران آمریکا بود و... 🔸 خوب اين‌ها يک جمله شان کافي بود حتي براي خود مقام معظم رهبري، اين يک جمله چقدر دلگرمي مي‌آورد؟ اين حرف را هر کسي نمي‌تواند بزند و از هر کسي نمي‌توان پذيرفت. وقتي هم بزند، از کسی پذيرفته مي‌شود که هفتاد سال در معارف قرآني و اهلبيت غرق باشد و عملاً نشان دهد که صدق دارد و صحيح مي‌گويد، کسي نبود که به اين حرف‌ها بلرزد، کوه ايمان و کوه توحيد بود. ‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌
♨️امام خمینی (ره) جامع بین منقول و معقول و مشهود 🔰آیت الله جوادی آملی 🔹امام از افراد جامع بین منقول و معقول و مشهود بود. ما جامع بين معقول و منقول داریم، ولی غالب این ها به جمع مکسر جمع کرده اند؛ یعنی هفت، هشت سال درس خارج خواندند و هفت هشت سال اسفار خواندند، این ها جامع بين معقول و منقولند، ولی به جمع مکسر؛ نه در فقه و اصول، مجتهد مطلق شدند و نه در عقليات. یا سی چهل سال با فقه و اصول بودند و هفت هشت سال با معقول؛ این فرد گر چه در فقه و اصول مجتهد مطلق است، در معقول، متجزی است و جمع مکسر کرده است. یا ممکن است عمری با معقول، سر و کار داشته و مجتهد در معقول شده باشد، ولی هفت هشت سالی در فقه و اصول درس خارج خوانده باشد و در این رشته متجزی است. آن کسی که این دو رشته را در تمام عمر داشته باشد، به نحو جمع سالم، بين معقول و منقول جمع کرده و تازه مجتهد فقيه حكیم شده است و اگر در کنارش عرفان را هم داشته باشد جامع بین منقول و معقول و مشهود می شود. 🔹شما این کتاب مصباح الهدایه را ببینید؛ خوب، این کتاب را کسی در سن کمتر از سی سالگی نوشته است. الان برای کسی که سی سال درس هم خوانده به هر حال سخت است. امام هم عقل را حفظ کرده، لذا براهین فلسفی اش متقن است، هم نقل را حفظ کرده است. در غالب مسایلی که ایشان از مرحوم نائینی رحمه الله یا دیگران نقل می کردند، مرزبندی می کردند و می فرمودند، از این جا بیرون نروید. ما وقتی در اصول صحبت می کنیم، با عرفيات و بنای عقلا کار داریم و شارع مقدس با مردم با این لسان حرف زده است؛ شما چرا مسایل عقلی و تکوینی را در مسایل اعتباری دخالت می دهید؟ این انسان بزرگ بين معقول و منقول و مشهود جمع کرده و جمع سالم شده است؛ تولیت دین را هم قبول کرده است و این همه بر می گردد به این که «العارف شجاع». 📚افتتاحیه کنگره اخلاق و عرفان امام خمینی، ۸۲/۳/۷
‍ به نفس و شیطان بگویید ممکن است این شخصی که مبتلاست به معصیت دارای ملکه ای باشد یا اعمال دیگری داشته باشد که خدای تعالی او را به رحمت خود مستغرق کند و نور آن خُلق و ملکه او را هدایت کند و منجر شود کار او به حسن عاقبت و شاید به واسطه همین بد بینی تو،کارت منجر به بدی عاقبت شود.در هر حال نفس و شیطان شما را وارد مرحله ای از عجب می کند،کم کم از این مرحله شما را به مرحله دیگر و از آن درجه به درجه بالاتر،تا بالأخره کار انسان را به جایی برساند که به ایمان یا اعمال خود به ولی نعمت خویش و مالک الملوک منت کند و کارش به آخر درجه رسد (شرح چهل حدیث،امام خمینی رحمةالله علیه) ♦️ کانال تذکرة الاولیاء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علاقه امام خميني قدِّس سرُّه به تلاوت قرآن حضرت امام خميني قدِّس سرُّه با قرآن انس بسيار داشت، در شبانه‌روز، به خصوص هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن مي‌پرداخت و در هر فرصتي كه به دست مي‌آورد، مشغول تلاوت قرآن مي‌شد، هنگامي كه در پاريس بود، وقتي خبرنگارها براي مصاحبه به محضرش مي‌آمدند، معمولاً حدود ده دقيقه يا يك ربع براي آماده كردن دوربين‌هايشان معطل مي‌شدند، امام در همين فرصت به تلاوت قرآن مشغول مي‌شد، بعضي از حاضران مي‌گفتند: خود را براي مصاحبه آماده كنيد (يعني فعلاً قرآن نخوانيد). فرمود: آيا در اين چند دقيقه وقتم ضايع شود. علاوه بر اين، هر سال چند روز قبل از ماه رمضان، حضرت امام دستور مي‌داد براي افرادي كه مورد نظر مباركش بود، چند بار قرآن قرائت شود. حتي در روزهاي آخر عمر، كه در بستر بيماري بود، دوربين مخفي لحظه‌هاي دشوار زندگي‌اش را ثبت كرد و همه دريافتند كه در نيمه‌هاي شب قرآن به دست داشت و مشغول تلاوت بود. سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني، ج 5، ص 68 ـ 70. کانال تذکرة الاولیاء
‍ امام خمینی رحمت الله علیه: و ...اگر در خود یافتی حلاوت مناجات حق را و شیرینی ذکر خدا راچشیدی و از جام رحمت و کراماتش نوشیدی و حسن اقبال و اجابتش را در خود دیدی ،بدان که سزاوار خدمت مقدسش شدی ؛ پس داخل شو که ماذونی و در امانی و اگر در خود این حالات را ندیدی ، به درگاه رحمتش وقوف کن همچون مضطری که تمام چاره ها از او منقطع است و از آرزوها دور و به اجل نزدیک است... 📙آداب نماز ،ص 106 تذكرة الاولياء(كلمات و احوالات بزرگان اهل معرفت)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام باعث شد نگاه مردم به دین به کلی متحول شود 🔸 رهبر انقلاب، امروز: یک تحوّل دیگری که امام به وجود آورد، تحوّل در نگاه به دین بود. مردم دین را فقط وسیله‌ای برای مسائل شخصی، مسائل عبادی یا حدّاکثر احوال شخصی میدانستند؛ فقط همین مسئله یا نماز و روزه و وظایف مالی و ازدواج و طلاق؛ در همین حدود؛ وظیفه‌ی دین و مسئولیّت دین و رسالت دین را محدود به این چیزها میدانستند. امام برای دین رسالتِ نظام‌سازی و تمدّن‌سازی و جامعه‌سازی و انسان‌سازی و مانند اینها را تعریف کرد، نگاه مردم به دین بکلّی متحوّل شد. ۹۹/۳/۱۴
مقصد اصلی از تلاوت قرآن و خواندن قرآن ای عزیزان من! تمام منظور( از قرآن و دعا خواندن) توجه به ذات بی نیاز حضرت حق است تا کسی را در کار او دخیل نبینیم و به او آشنائی بیشتر پیدا کنیم و نزدیک تر شویم و از صفات رذیله که منشاش شرک است دور و به صفات حسنه که منشاش توحید است نزدیک گردیم. 📙رسائل_عرفانی ص 200 آیت الله سعادت پرور کانال تذکرة الاولیاء
‌آیت اللّه جاودان : ایشان( ) یک روز کلماتی فرمودند که خیلی مبهم و مجمل بود، و ما جز چیز اندکی که از یک جمله مبهم می‌توان دریافت، از آن نفهمیدیم. فرمودند: «در همان دوران جوانی، روزی در مسجد جمعه تهران، در برابر سقاخانۀ رو به قبله ایستاده و به (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) عرضه داشتم که اگر این‎طور شد که شد، و گر‎نه من در قیامت به حضور جد شما شکایت خواهم برد.» جواب داده شد. اما در خواست چه بود، و جواب آن چه؟ ما چیزی نفهمیدم. در واقع چیزی گفته نشده بود که ما بفهمیم.سال‌ها بعد وقتی با مرحوم حاج سیدابوالقاسم نجار از اخیار تهران سخن بود، او جریانی را نقل کرد؛ می‎گفت: «روزی به محضر آیت‎الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی(رضوان الله علیه) رفته بودم. ورود من مصادف شد با خروج جوانی. من که خدمت جناب میرزا رسیدم، ایشان آن جوان را نشان داد، و فرمود: این جوان را می‌بینی. او همه آن چه را فردا برای او اتفاق می‌افتد، و باید انجام شود، در خواب می‌بیند.» آن جوان آن روز آیت‎الله حق‎شناس بعد بود.آیا این مسئله همان چیزی بود که ایشان درخواست کرده بودند؟ من این جور فکر می کنم! یک شب در درس توضیحی درباره این مسئله می‌دهند که کمی روشنتر می‌شود. می‌فرمایند: «داستان این است که من، در حکمت عملی، در مکتب امام صادق علیه السلام این‌قدر کار کنم، که برنامه فردایم را هم به من امشب ابلاغ بکنند؛ من حالا مکلف نیستم آنها را معرفی بکنم؛ ولی این‌قدر در وسط شما اشخاص آگاه هستند که برنامه صبح[فردا] را که آیا به جماعت صبح موفق می‌شود یا نمی‌شود؟ آیا فردا ظهر به جماعت موفق می‌شود یا نمی‌شود؟ به آنها ابلاغ بشود، که چه چیزی مانع شده که تو فردا ظهر به جماعت موفق نمی‌شوی داداش جان! امشب اگر به نماز شب موفق نشود به او ابلاغ می‌کنند! آن وقت باید ببیند و چیست؟ چه عواملی باعث شده که به موفق نشده است؟!»  من فکر می‌کنم: این همان چیزی بود که ایشان از امام زمان-صلوات الله علیه- خواسته بود. ✅آدم اگربه طور دقیق بداند که هر روز چه باید بکند، راه را گم نمی‌کند، و همیشه وظیفه برایش روشن است، و همیشه به وظیفه‌اش عمل می‌کند، و اگر آدم همیشه وظیفه‌اش را عمل کند امکان دارد به مقصد نهائی برسد، والبته باز هم:«ذَلِکَ فَضلُ اللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشَاء».  امام صادق علیه السلام منظور اصلی و مقصد نهائی را چنین توضیح فرموده است: « ونَظَرُوا إلَی اللهِ و إلَی مَحَبَّتِهِ بِقُلُوبِهِم وعَلِمُوا أنَّ ذَلِکَ هُوَ المَنظُورُإلَیهِ.» البته این موهبت عظیم، این راه را شناختن، یک شرط هم دارد، وآن این که در به هیچ وجه نباید  کوتاهی کنی؛ زیرا با کوتاهی، این نعمت و موهبت، به سرعت باز گرفته می‌شود، اگراین چنین نعمت‌هائی گرفته شد، دیگر بر نمی‌گردد. تذكرة الاولياء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 راه بی نهایت 🔶🔸 انسان بايد در اين محدوده هفتاد ساله پاهايى تربيت كند و مركب‏ هايى بيابد و سرمايه‏ هايى را زياد نمايد و توشه‏ هايى براى بى‏ نهايت راه بردارد و سپس راهش را شروع كند و حركتش را دنبال نمايد. 🔹 در اين دنيا پاها ساخته مى‏ شوند و در آن مرحله راه‏ها پيموده مى‏ گردند. 🔹همه انسان‏ها در يك نقطه انحطاط قرار دارند و فقط با سرمايه‏ هايى هستند و پاهايى. 🔹«هر كس هر قدر كار بكند و راه برود بالاتر مى‏ آيد، تا ثروت، تا قدرت، تا رياست، تا بهشت آب و نان و بالاتر مى‏ آيد، تا ... تا» تا آنجايى كه نهايتى ندارد و تا برنمى‏ دارد. 🔹و اين‏است كه على آن مرد راه فريادش بلند مى‏ شود: «آه مِن قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيق‏»؛ آه از توشه كم و راه دور. 🔹اگر هدف على، بهشت نان و آب بود و بهشت حوريان بود كه آن توشه‏ ها كم نبود، با كمتر از اينها به آن همه مى‏ رسند. 🔹على راهى دارد تا بى‏ نهايت و اين است كه هر چقدر توشه بردارد چيزى نيست؛ 🔹چون هر مقدار در برابر بى‏ نهايت، صفر است و هيچ است و كم است. 🔹آنهايى كه اين راه دراز را ديده‏ اند و از اين استعدادهاى عظيم خبر دارند، اينها در فكر بازارى هستند و در جست‏ وجوى خريدارى كه بيشتر سود بدهد و زيادتر بهره برساند و سرمايه‏ ها را بارور كند كه مگر در اين راه به جايى برسند. 🔹اينها شب و روز مشغولند و شب و روز مى‏ كوشند؛ چون فرصتى ندارند. 🔹اين است كه بايد خوردن و خوابيدن و رفتن و آمدن همه‏ اش تجارت بارشد و كار باشد و عبادت باشد و حركت باشد و پاى رفتن باشد. 🔹اينها ديگر درنگى نمى‏ كنند و آرام نمى‏ نشينند و از بازى‏ ها سر باز مى‏ زنند. 🔹كسانى درنگ مى‏ كنند و به بازى گرفتار مى‏ شوند كه هدفى‏ ندارند. 📝استاد علی صفایی حائری 📚کتاب رشد، ص ۳۲
🌸🍃🌸🍃 پيامبر صلےالله عليه و آله: «بدانيد كه بهترين انسان ها كسانى هستند كه دير به آيند و زود راضى شوند.» 🌺💐🌹 🌿ﺷﺒﻲ ﻣﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻛﺎﻥ ﻧﺠﺎﺭﻱ ﻣﻴﺸﻮﺩ؛ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﺎﺭ ﮔﺸﺘﻲ ﻣﻴﺰﺩ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﺭّﻩ ﮔﻴﺮ ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻭ ﻛﻤﻲ ﺯﺧﻢ ﻣﻴﺸﻮﺩ. 🌿ﻣﺎﺭ ﺧﻴﻠﻲ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﺭّﻩ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰﻱ ﺩﻭﺭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺍﻭ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺭّﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﮔﺶ ﺣﺘﻤﻲ ﺳﺖ 🌱ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣﻴﮕﯿﺮﺩ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﺪﻳﺪﺗﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﻨﺪ، پس ﺑﺪﻧﺶ را ﺩﻭﺭ ﺍﺭّﻩ ﭘﻴﭽﺎﻧﺪ ﻭ ﻫﻲ ﻓﺸﺎﺭ ﺩﺍﺩ. ﻧﺠﺎﺭ ﺻﺒﺢ ﻛﻪ ﺁﻣﺪ ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﺭﻩ ﻻﺷﻪ ﻣﺎﺭﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺯﺧﻢ ﺁﻟﻮﺩ را ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺨﺎﻃﺮ بی فکری ﻭ ﺧﺸﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 🍃 اکثر ما ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺧﺸﻢ مي ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﺠﺎﻧﻴﻢ ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻴﺸﻮﻳﻢ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻧﺠﺎﻧﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻲ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻳﺮ ﺷﺪه… 🌾ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻛﻨﻴﻢ 🌿ﺍﺯ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎ؛ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ؛ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ؛ ﮔﻔﺘﺎﺭﻫﺎ؛ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺩﻫﻴﻢ به ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻭ ﺑﺠﺎ ﭼﻮﻥ ﻫﺮکسی ﺍﺭﺯﺵ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺭﻭبه رﻭﻳﺶ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻛنے…
از حضرت آیت‌الله آقا موسی شبیری زنجانی نقل شده است كه: در سفری كه ره و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند حضرت ره درصحن حرم امام رضا علیه السلام با سالك الی الله حاج حسنعلی مواجه می شوند. امام امت ره كه در آن زمان شاید درحدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می گوید با شما سخنی دارم. حاج حسنعلی می گوید: من درحال انجام اعمال هستم، شما در بقعه شیخ حرّ عاملی ره بمانید من خودم پیش شما می آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می آید و می گوید چه كار دارید؟ ره خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه علیه السلام كرد و گفت: تو را به این ، اگر (علم) داری به ما هم بده؟ حاج حسنعلی انكار به داشتن علم (كیمیا) نكرد بلكه به ره فرمودند: اگر ما به شما بدهیم و شما تمام كوه و در و دشت را طلا كردید آیا قول می دهید كه به جا استفاده كنید و آن را حفظ كنید و درهر جائی به كار نبرید؟ ره كه از همان ایام جوانی از وجودشان می بارید، سر به زیر انداختند و با تفكری به ایشان گفتند: توانم_چنین_قولی_به_شما_بدهم . حاج حسنعلی كه این را از امام ره شنید روبه ایشان كرد وفرمود: حالا كه نمی توانید را حفظ كنید من را به شما یاد می دهم و آن این كه: بعد از نمازهای واجب یك بار را تا هوالعلی العظیم می خوانی. و بعد سلام الله علیها را می گویی و بعد سه بار را می خوانی و بعد سه بار می گویی اللهم صل علی محمد و آل محمد و بعد سه بار آیه مباركه: وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًاوَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَكلَ‏ْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ قَدْرًا سوره طلاق انتهای آیه 2و آیه 3 كه این .
‍🌹 آیت الله شاه آبادی پسر آیت الله العظمی شاه آبادی ره: از دورانی که در نجف در خدمت حضرت امام قدس سره بودم، خاطرهٔ جالبی را به یاد دارم. قبل از تشریف فرمایی امام به نجف، شبی در خواب دیدم که در ایران، آشوب و جنگ است، مخصوصا در خوزستان. سر تمام نخلهای خرما یا قطع شده بود و یا سوخته بود، و در این جنگ یکی از نزدیکان من شهید شده بود -و البته بعدها برادرم حاج آقا مهدی در جنگ شهید شد- جنگ که خیلی طولانی شده بود، با پیروزی ایران تمام شد. در تمام مدت خواب، من چنین تصور می‌کردم که جنگ میان حضرت و دشمنانش است. وقتی که جنگ تمام شد، پرسیدم « آقا علیه السلام کجایند؟» طبقهٔ بالای ساختمانی را نشان دادند که دو اتاق داشت. یکی درسمت راست و دیگری در سمت چپ، من به آنجا رفتم و خدمت حضرت مشرّف شدم و عرض ادب کردم. ♦️در همین حین از خواب بیدار شدم. پس از تشریف فرمایی امام به نجف، این خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان تبسمی کردند و فرمودند: «این جریانها واقع خواهد شد.» عرض کردم: «چطور آقا؟» فرمودند: «بالاخره معلوم می‌شود این بساط.» ♦️من دوباره اصرار کردم و سرانجام ایشان فرمودند: «من یک نکته به تو می‌گویم ولی باید تا زمانی که من زنده هستم، جایی بیان نشود. زمانی که در قم در خدمت مرحوم والدت بودم، بسیار به ایشان علاقه داشتم، به طوری که تقریبا نزدیکترین فرد به ایشان بودم و ایشان هم مرا نامحرم نسبت به اسرار نمی‌دانستند. روزی برای من مسیر حرکت و کار را بیان کردند. حالا البته زود است و تا آن زمان که این مسیر شروع شد، زود است، اما می‌رسد. ♦️این حرف امام تا وقوع انقلاب و پس از آن و نیز جنگ ایران و عراق به یاد من نماند، یعنی اصلا آن را فراموش کرده بودم. تا اینکه زمان جنگ فرا رسید. در طول جنگ من بارها به جبهه رفتم. در یکی از این سفرها بود که ناگهان چشمم به نخلستانهایی افتاد که سرهای نخلها یا قطع شده و یا سوخته بودند. در آن زمان به یاد همان خواب افتادم و صحبتهایی که امام در خصوص آن فرموده بودند. ♦️اوضاع تقریبا همانطور که دیده بودم، پیش رفت تا اینکه در اردیبهشت ۱۳۶۳ برادرم حاج آقا مهدی به شهادت رسید و دوباره به یادم آمد که حضرت امام فرموده بودند که تمام جریانهای خواب من اتفاق خواهند افتاد. 📚منبع: به نقل از پا به پای آفتاب، ج۳، ص۲۶۰.
🔴شب زیارتی علیه السلام فرمودند: «هرکس می‌خواهد بداند که از است، باید ما را به قلب خود عرضه کند، اگر قلبش پذیرای آن باشد، پس او است. 🕌 و هرکسی محبّت ما را داشته باشد، (نشانه اش این است که) باید شوق و رغبت نسبت به علیه‌السلام داشته باشد. 💞 پس کسی که حسین علیه السلام را مکرّر زیارت کند، ما او را به عنوان خود می‌شناسیم (می‌پذیریم) و او از اهل بهشت است. ✋🏻 السَّلامُ علَیكَ یا أباعَبدِاللّٰه‌ 👋🏻 السَّلامُ علَیكَ و رَحمَةُاللّٰهِ و بَرَكاتُه 📚 کامل الزّیارات، باب۷۸، ح۴
‍ ♦️‌ برنامه ی روزانه ایت الله بروجردی به مناسبت سالگرد وفات این مرد آسمانی: همیشه دو ساعت پیش از اذان صبح از بستر برمی خاستند و وضو گرفته نماز می خواندند، سپس در آن دل شب مدتی مطالعه می کردند. اول وقت نماز صبح را خوانده و بعد از تعقیبات نماز و قرائت قرآن مجدداً مشغول مطالعه کتب مختلف می شدند. آنگاه نزدیک صبح صبحانه مختصری که از نان و پنیر تجاوز نمی کرد، صرف نموده و بعد از آن به کتابخانه تشریف می بردند و تا هنگام درس که اغلب از ساعت ده صبح شروع می شد، به مطالعه و تتبع در پیرامون درس آن روز می پرداختند، ودر این وقت هیچ کس را نمی پذیرفتند. در ساعت ده دُرشکه و اخیراً تاکسی در خانه می آمد و ایشان سوار شده، مسافت بین خانه و حرم حضرت معصومه علیها السلام را طی کرده و به مجلس درسی که اغلب در حرم و صحن حضرت معصومه علیها السلام و اخیراً در مسجد اعظم برگزار می شد، حضور می یافتند و در مجلسی که بالغ بر هزار نفر از دانشمندان بزرگ و فضلای مستعد نشسته و آماده استفاده از محضر پرفیض آن علامه بزرگ بودند، یک ساعت روی منبر نشسته و درس می گفتند، با دقت به اشکالات دانشمندان گوش می دادند، و جواب اشکال آنها را می دادند. بعد از درس که به خانه برمی گشتند، داخل اتاقی در اندرون، و گاهی در بیرونی اشخاصی را می پذیرفتند، و طبقات مختلف می توانستند به حضورشان رسیده حوائج خود را معروض دارند، یا آنها که به زیارت آمده و فقط می خواستند مرجع تقلید خود را ببینند و به دستبوسی ایشان نائل شوند، در این جلسات موضوعات گوناگونی مطرح می شد، و ایشان شخصاً به همه آنها رسیدگی نموده و دستورات لازم را صادر می فرمودند. مقارن ظهر اشخاصی رخصت طلبیده متفرق می شدند و اگر در بیرونی بودند برمی خاستند و می رفتند و مجلس عمومی نیز به پایان می رسید. در آن موقع به اندرون می رفتند و خود را مهیای وضوء برای نماز می کردند. وضوی ایشان مدتی طول می کشید. قبل و بعد از وضو در اثنای آن آیات قرآن تلاوت می نمودند، سپس نماز ظهر و عصر گزارده و پس از تعقیبات نماز ناهار میل می کردند. ناهار ایشان هم مانند صبحانه مختصر و بسیار ساده بود، بعد از صرف ناهار به نامه های وارده که به طور متوسط روزانه بین هفتاد تا هشتاد و الی صد نامه بود شخصاً رسیدگی می نمودند. این کار را در اواخر عمرشان ساعت دوازده شب به اتفاق همسرشان انجام می دادند. بعد از مطالعه نامه ها و تلگرافات واصله، روی پاکت آنها می نوشتند: مربوط به فلان موضوع است تا هنگام رسیدگی مجدد، کار به سهولت انجام گیرد. یک روز را اختصاص داده بودند به جواب نامه ها و یک روز هم برای پاسخ به استفتائات، جواب نامه ها را منشی مخصوص ایشان آقای حاج حسین احسن می نوشتند. ایشان آنها را مطالعه کرده و عبارات آن را اصلاح فرموده و گاهی خودشان املاء نموده و سپس ذیل آن را مهر و امضاء می کردند. به قدری در خصوص نامه ها و مطالب و پاسخ آنها دقت می فرمودند که گاهی مثلاً پنج روز یا ده روز قبل که نامه ای خوانده بودند، هنگامی که جواب آن را می خواستند مهر کنند، می گفتند این جواب فلان نامه نیست، به آن موضوع که در نامه نوشته بود مناسب و کافی نیست و دستور می دادند که آن را عوض کنند، و از نو بیاورند تا ایشان ببینند و آنگاه امضاء نمایند. این موضوع خود موجب اعجاب همگان بود و همه از حافظه قوی و هوش سرشار آن پیشوای شایسته اظهار تعجب می نمودند. بعد از رسیدگی به نامه ها و جواب آنها احیاناً اشخاصی را می پذیرفتند و چون وقت غروب می رسید وضو گرفته و نماز مغرب و عشاء می گذاردند. نماز مغرب و عشاء را در صحن بزرگ حضرت معصومه علیها السلام به جماعت می گذاردند ♦️کانال تذکرة الاولیاء
🔴🔶مدح امام عصر وقتی غزل به عشقِ تو آغاز می شود بال وُ پَـرِ پـریدنِ من باز می شود وا می شود زبانِ قلم می شود غزل دارد غَزل نوشته اَم اِعجاز می شود هیچم ولی همین که تو را می زنم صدا عرشِ خدا اسیرِ همین ساز می شود لطفِ خـداست نوکـری آلِ فاطمه پس صوتِ دلخراشِ من آواز می شود این نابَلَد همین که به مضمونِ تو رسید استادِ فَـنُّ و قافـیه پَرداز می شود...
اشتیاق شهید محسن لاجوردی نشسته بود و صحفه های آلبوم را ورق می زد. عکس های دوستانش را که شهید شده بودند، یکی یکی و به دقت نگاه می کرد. بالای سرش ایستاده بودم. متوجه ی حضور من شد. در همان حال که عکس ها را با حسرت نگاه می کرد، گفت: « به زودی عکس من هم می آید و بین همین عکس ها.» و این آخرین باری بود که آلبومش را ورق می زد. 📙 مسافران آسمانی ص 113 کانال تذکرة الاولیا