💚🌺🍃
🌺
❇️ سلام امام زمانم 🌤
بـی تـو تـمــام قـافـیـهها لنــگ مـیزنـد
دنیـا به شیشهٔ دل من سـنـگ مـیزند
ساعتبهوقتغربتتانگشتهاستکوک
حـــالا مــدام در دل مـن زنــگ مـیزنـــد
🤲 اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🤲
🤲 اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ 🤲
https://eitaa.com/nooralzahraa
#حدیث_روز🍃🌹
#امام_محمد_باقر_ع
لا فَضیلَهَ کالجِهادَ کَمُجاهَدَهِ الهَوی
هیچ چیز به اندازه جهاد فضیلت وارزش معنوی ندارد وهیچ جهادی مانند جهاد با هوای نفس نیست.
📚 تحف العقول ، صفحه ۲۹۴.
https://eitaa.com/nooralzahraa
🇮🇷
📝 عربستان سعودی خواهان مذاکره با ایران درباره میدان نفتی آرش شد
🍃🌹🍃
🔻وزارت خارجه عربستان:
🔹ما خواستار مذاکره هستیم. بر این اساس که پادشاهی عربستان و کویت یک طرف مذاکره و ایران طرف دیگر این مذاکرات بر اساس قوانین بینالمللی قرار گیرند.
🔺وزارت امور خارجه عربستان سعودی در ادامه ادعا کرد که به همراه کویت به تنهایی از حق حاکمیت کامل برای بهره برداری از ثروت و منابع میدان نفتی آرش برخوردار است.
https://eitaa.com/nooralzahraa
دوازدهمین فرزند پدر ۸۷ساله بجنوردی متولد شد!
💬 سرپرست بیمارستان بنت الهدی بجنورد:
🔸 فرزند دوازدهم مرد ۸۷ ساله و مادر ۴۵ ساله، بامداد شب گذشته متولد شد. با تولد نوزاد پسر، اکنون این پدر ۸۷ساله، دارای ۸ فرزند پسر و ۴ فرزند دختر است.
مادر ۴۵ ساله در فرایند فیزیولوژیک نوزاد پسر خود را به دنیا آورد؛ مادر و کودک در صحت کامل هستند.
👈 جوانان متاهل ببینند و الگو بگیرند.
#جمعیت
#فرزند_آوری
https://eitaa.com/nooralzahraa
🇮🇷
📝 آلبانی «مریم رجوی» را ممنوعالورود کرد!
🍃🌹🍃
🔻منابع آگاه امنیتی گفتند که دولت آلبانی، مریم رجوی سرکرده گروهک تروریستی را که چند ماه قبل از این کشور به فرانسه رفته بود، ممنوع الورود کرده و این حکم از سوی دادگاه ضدتروریسم این کشور صادر شده است.
🔹به گفته این منابع، دادگاه پس از بررسی مستندات موجود مبنی بر هدایت اقدامات تروریستی توسط این گروهک در داخل ایران، حکم ممنوعیت ورود رجوی به آلبانی را صادر کرده است.
🔺مریم رجوی خردادماه سال جاری، همزمان با حمله پلیس آلبانی به مقر تروریستی اشرف۳، از این کشور فرار کرد و به فرانسه رفت./تسنیم
https://eitaa.com/nooralzahraa
🌴🍀🌼🌴🍀🌼🌴
سلام امام زمانم
#جمعه یعنی
عطر نرگس در هوا سر میکشد
#جمعه یعنی
قلب عاشق سوی او پر میکشد
#جمعه یعنی
روشن از رویش بگردد این جهان
#جمعه یعنی
انتظار مَهدی صاحب زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💐
سلاااام رفقا صبحتون حسینی
https://eitaa.com/nooralzahraa
#حدیث_نور
🌹 امام باقر علیه السلام :
به شیعیان ما امر کنید که به زیارت امام حسین علیه السلام بروند زیرا رزق را زیاد و عمر را طولانی و بدی ها را دفع میکند.
📗کامل الزیارات ص۱۵۱
📝 اگر از نظر مالی توانایی نداریم بر خواندن زیارت امام حسین(مثل زیارت عاشورا) مداومت داشته باشیم.
https://eitaa.com/nooralzahraa
🇮🇷
🔻داعشی ها محاصره اش کردن، تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید، تیرش که تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش
🔸همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود، خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد.
🔹ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد...تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین
🔸فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس... برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش
🔹کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم
🔸اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید... ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی...
🔹اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب... اصلا من آمدم سرم رو بدم...یا علی یا زهرا...
🔺میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد. بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای #حاج_قاسم ...
✅ #امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان، چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم...
🌷شهیدرضااسماعیلی- شهید مدافع حرم تیپ فاطمیون
👌خواهرم حجاب فاطمی،برادرم غیرت علوی
✍سیدعلیرضا آل داوود
نثار ارواح طیبه شهدا صلوات و فاتحه
https://eitaa.com/nooralzahraa
🔴 با هشدارهای سالمندی جمعیت، آیا بهتر نیست به سمت گسترش سیاست های حمایت از سالمندی جامعه پیش برویم؟
📌اگر تا سال ۱۴۲۰ در هر سال فقط یک دهم به نرخ باروری کشور اضافه شود،بعد از این تاریخ تا سال ۱۴۳۰، با سالمندی مواجه نخواهیم شد و حال آنکه گفته میشود سال ۱۴۳۰ سالِ آغازین پیری جمعیت در ایران است.
📌لذا اینکه القا میشود ناچاریم به سمت پیری جمعیت حرکت کنیم، پس به فکر سیاستی مثل سالمندی فعال باشیم، بی اساس و غیر علمی است و بر اساس سند مطالعاتی-اجرایی ششم توسعه و نیز ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت، باید نرخ باروری به ۲/۵ برسد.
🇮🇷سَهمِ جواٰن
📝 میلاد صالحی
https://eitaa.com/nooralzahraa
37.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مژده #مژده #مژده
👌 👌 شاهینشهر آنلاین ۲۴ساعته👌👌
😱👇دیوار رو آوردیم ایتا 👇😱
✅ خرید و فروش رایگان ✅
مردم عزیزشهرستان شاهین شهر واصفهان
.وحومه .خمینی شهر .. آتشگاه
نبوبی منش رهنان فلاورجان
قهجاورستان ووسراسر استان پهناوراصفهان👌👇👇
👌👇👇👇
😍خبر خوش برای اعضای کانال😍
👈 دیوار برخوار و شاهین شهر👉
اگر دلت میخواد راحت لوازم ،ماشین و هرچی میخوای بفروشی رو 💸 رایگان 💸آگهی کنی زود عضو این کانال شو👇👇👇
https://eitaa.com/divarborkhar2
https://eitaa.com/divarborkhar2
شما میتونید داخل کانال بالا لوازم خودتون رو به فروش بزارید 😳🥰
👇👇آگهی های استخدام 👇👇
https://eitaa.com/divarborkhar2
https://eitaa.com/divarborkhar2
😜👆اگه عضو نشی از دست دادی👆😜
سلام و عرض ادب خدمت دوستان بزرگوار کسانیکه علاقه به پرونده های حقوقی دارند از امروز تصمیم گرفتم یک پرونده واقعی رو براتون در کانال بصورت روزانه بگذارم اگر علاقه مند بودید ادامه خواهیم داد.با تشکر
@ZNeysani
https://eitaa.com/nooralzahraa
✍داستان ادبی حقوقی تحت عنوان "غرقه"به قلم وکیل آقای دکتر علی رادان
غرقه(۱)
تقدیم به مسعود عزیز که غرقه محن وفتن روزگار شد.
ای مدعی که می گذری بر کنار آب
ما را که غرقه ایم ندانی چه حالتست...........سعدی
در هوای گرم و دم گرفته تیر ماه عازم دادگاه بودم؛پشت فرمان اتومبیلم که کولر روشن آن تلاش داشت تا حدی هوا را برایم قابل تحمل کند.گوشی موبایل زنگ زد. نگاه کردم. مهندس بود. من فقط به جمال می گفتم مهندس. انگار تو دنیای بزرگ خدا تنها این دوست قدیمی من، مهندس است و بس:"بَه جناب مهندس!کجایی تو؟معلوم هست؟ "منتظر بودم که جمال هم شروع کند به زبان ریختن تا لحظاتی خوش باشم با این بچه محل روزگار دور،اما صدای گرفته جمال حکایت دیگری را بازگو می کرد:"از رضا خبر داری؟"چه خبری می بایست از اومی داشتم. نگران شدم. :"نه !چطور؟ چیزی شده؟".جمال چند لحظه ساکت ماند. ترسیدم بلایی سر رضا آمده باشد؛"بابا کُشتی مارا، چی شده؟".جمال با صدایی خفه گفت:"مثل این که برای پسر رضا اتفاقی افتاده......ببین! سعید مُرده ....".پسر رضا را می گفت.نمی دانستم چه باید بگویم.مات ومبهوت مانده بودم.دستم به فرمان خشک شده بود.جمال ادامه داد:"بیا بریم ببینیم چکار می توانیم برایش انجام دهیم. کجایی؟"گفتم که ساعتی دیگر محاکمه ای دارم .قرار شد جمال را پس از خلاصی از دادرسی در دفترم ملاقات کنم.جمال تلفن را قطع کرد .حرف های جمال من را پرتاب کرد به سرزمین مه گرفته گذشته. جایی که من و جمال و رضا چون دانه های تسبیح با رشته ضخیم زمان و مکان به هم وصل شده بودیم.رشته ای که گرچه گذر روزگار از ضخامت آن کاسته بود ولی قادر به از هم گسیختن آن نشده بود.جلوی چشمانم تصاویر شکل گرفت، حرکت کرد،بالا و پایین رفت و چون فیلمی که به عقب برده می شود مرا به قهقرا برد;جایی که تلخی و شیرینی، غم و شادی و مرگ و زندگی در هم آمیخته بود.................................
............................
ما سه نفر در یک مدرسه درس می خواندیم، خانه هایمان هم از هم دور نبود؛بچه محل بودیم. مفهومی که دیگر جز شبحی از آن نمانده است. جمال عشق ریاضی بود.حساب و هندسه چون گنجشکی ضعیف اسیرپنجه قوی او بود. گویی کلید قفل مسائل ریاضی را درجیب خودداشت؛محبوب معلم حساب و محسود شاگردان کودن.پدر جمال ذغال فروشی داشت.مغازه ای سیاه و دودگرفته. درانتهای دکان انبارکی که خاکه ذغال درآنجا تلنبارشده بود؛جایی مخوف که جمال آن جا راخانه جنی نام گذاشته بود.تابستان ها جمال دستیار پدربود. عصرهای دم گرفته تابستان که من ورضا با یک توپ پلاستیکی می رفتیم سراغش تا ما را در بزم دویدن از پی توپ همراهی کند،چهره اش دیدنی بود؛دست ها و گاه صورت اغشته به ذغال وسیاه. کم از حاجی فیروز نبود.اگر حاجی سیاه آواز می خواند و می رقصید تا نان به سفره برد،جمال عرق می ریخت و گرد ذغال به حلق فرو می داد تا نان سفره پدر دوچندان شود.
آن سال هاکرسی ها گرم بود به ذغال و در اخر هم این روی ذغال بود که سیاه می ماند.من دلبسته ریاضی نبودم،چراکه دل در گرو محبوب دگر داشتم؛شعر و تاریخ. عالَم رویا پرور و احساسی ادبیات را به فضای چارچوبی و تعقلی ریاضیات ترجیح می دادم و رضا.......دل در کتاب و درس نداشت. کاسب زاده بود و حساب رادر صندوق مغازه می جست و تاریخ را در کالاهای انبار پدری. رضا به هر زحمتی بود، سال به سال کلاس ها را بالا می آمد، به آن اميد که راه حجره در پیش گیرد ، چرتکه بردارد و دخل پرو پیمان سازد.تُرک بودند؛اردبیلی. پدر بزرگش از اردبیل به تهران آمده بود تا سرمایه رادر هیاهوی بازار سید اسماعيل پایتخت دو چندان کند.زده بود به تجارت قماش؛دکان نه چندان بزرگ کاسب تُرک انباشته بود از پارچه های رنگارنگ؛ساتن و کشمیر و تور وابریشم. پسر بر جای پدر نشسته بود و بعد نوبت رضا بود تا چرخ تجارتخانه جد وپدر را بچرخاند.رضا درشت اندام بود. بر خلاف من و جمال که در آن سال ها با بدنی نازک وبه چابکی توپ پلاستیکی را در کوچه و خیابان به حرکت در می اوردیم، بیشتر درون دروازه می ایستاد تا کمتر مجبور به چست و خیز باشد. رضا به مدد دخل مغازه پدر همیشه جیب پر پول داشت و ما میهمان سفره او؛درتابستان نوشابه خنک بعد از بازی فوتبال یا بستنی پر خامه سنتی از کیسه رضا تهیه می شد و در زمستان ها هله گلاب و فرنی و گاهی ساندویچ پر از خیار شور که یاد طعم شوری خیارش تا نوبت بعد دهانمان را پر آب نگاه می داشت.....
ادامه دارد
https://eitaa.com/nooralzahraa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 پاسخ زیبای حاج آقا عالی خطاب به کسانی که میگن اشکال نداره بی حجاب وارد مجالس عزاداری بشه
https://eitaa.com/nooralzahraa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃▪️
با یه سلام حرم بیام/با رفیقام حرم بیام
🔹تویی فقط پناه من...
🔸ای روشنی راه من....
🔹تو رو از من گرفته بود...
🔸یه مدتی گناه من...
#امام_حسین علیه السلام #محرم
شبتون حسینی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/nooralzahraa
May 11