eitaa logo
تربیت فرزند نوردیده
82.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
23 فایل
کانال قصه و شعر نوردیده 👇 eitaa.com/joinchat/2079785181Cb3e7c100b0 نظرات و پیشنهادات نوردیده .مشاوره نداریم @nasman تبلیغات @nooredid کانال مدیر نوردیده حسین دارابی👇 eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
مشاهده در ایتا
دانلود
یک تکنیک مهم برای ایجاد آرامش در خانواده👇🏻 برای ایجاد آرامش چند روش و تکنیک وجود داشته دارد. اوّلین روش برای آرامش، آرامش های کلامی است؛ یعنی اگر پدر و مادر بخواهند به فرزند خود آرامش دهند، باید در ارتباط کلامی خود با نوجوان دقّت کنند. نوجوانان آتش زیر خاکستر هستند؛ یعنی نیاز به یک باد و نسیم دارند تا آتش درونشان شعله ور شود؛ لذا پدر و مادر نباید بگذارند که این تلاطم و برانگیختگی در نوجوان به وجود بیاید. یکی از چیزهایی که آدم را خیلی عصبی می کند، بد حرف زدن است. در روایات دینی ما آمده است که: "زیبا سخن بگویید تا زیبا سخن بشنوید"؛ لذا اگر پدر و مادر بخواهند از نوجوان سخن زیبا بشنوند، باید با او زیبا سخن بگویند. @nooredideh
والدین موفق بهترین شنوندگان سخن فرزند خود هستند، با دقت به فرزند خود گوش میدهند، حرف او را قطع نمیکنند، در مقابل او حالت تهاجمی و پرخاشگرانه نمیگیرند، مدام طعنه نمیزنند و یکسره نصیحت نمی کنند.
در هشت سال اول زندگی همه حرفهای منفی، ، ، و... آدم های مهم زندگی مان را در جایی از کله مان می نشانیم که در اصطلاح بعدها می شود گرگ یا سگ گرسنه وجودمان که به جانمان یا جان دیگران می افتد و تکه و پاره می کند. نمونه ای از این حرفها که نتیجه نظام تربیتی ماست عبارتند از: تنبلی، بیخودی، مریضی، کار نمی کنی، این چه وضعیه، خجالت نمی کشی، همه دارند زحمت می کشند و تو تمرگیدی، بمیر، کارد بخوره به اون شکمت، آفتاب آمد تا وسط اتاق، پاشو، برو بخواب و.... متاسفانه این حرفها را هم همه آدم های مهم زندگی مان به ما زده اند و اکنون همانها در ذهن ما نشسته اند و ما آنها را دوباره برای خودمان یا برای دیگران یا فرزندانمان تکرار می کنیم و مانند گرگ می بلعیم. @nooredideh
در مهماني ها اجازه ندهيد ديگران بدون داشتن دانش و علم، به شما احساس نگراني و اضطراب بدهند. "واي انقدر بغلش نكن بغلي ميشه شده" ، "خيلي بچت لوس شده ها" ، "زيادي داري آسون ميگيري به بچه ات" ، "نسل ما با كتك و فشار بزرگ شديم به اين خوبي از آب در اومديم نسل جديد خيلي خيلي لوس و بيتربيت بزرگ ميشن". "من اگه جاي تو بودم آدمش ميكردم" ، "خيلي زود از شير گرفتيش خيلي اشتباه كردي" ، "چرا از پوشك نگرفتيش هنوز" ، "آخ آخ خيلي لوسش كردي". فراموش نكنيد كسي كه مقايسه، نصيحت، يا دخالت ميكند عزتت نفس كمي دارد. 👇 Join @nooredideh
تربیت فرزند نوردیده
نکته ی بعد، از بچه ها حساب کتاب بخواهید. ما باید یاد بگیریم پاسخگو باشیم. امروزه در خانواده ها من بس
نکته ی بعد تفکر پس انداز است .  ما می توانیم با خلاقیت کسب درآمد کنیم پولمان هم پاک و حلال ولی اجازه ی هزینه کردن آن را نداریم، ما به اندازه ی نیاز اجازه داریم که هزینه کنیم، الباقی آن باید پس انداز شود. فرهنگ پس انداز باید داشته باشیم، پیشرفت کشور ژاپن مدیون فرهنگ پس انداز آن است. منظور از پس انداز، فرهنگ سرمایه گذاری است نه انباشت منظور به جریان انداختن پول است. بگذارید بچه ها پول هایشان را جمع کنند اگر چیزی خواستند بخرند و بقیه ی آن را جمع کنند و حتی تولید داشته باشند؛  ما بچه که بودیم فرفره درست می کردیم و می فروختیم یا ممکنه که مادری شیرینی بپزد و به فرزندش بدهد که بفروشد یا هر کاری که شما بلدید فقط مهم اینه که سرمایه صرف تولید شود و کودک نیز یاد بگیرد که بخشی از پولش را می تواند سرمایه گذاری کند و صرف تولید کند و مصرفش را کنترل کند. تفکر پس انداز داشته باشیم و بدانیم که اجازه نداریم که تا دینار آخر در آمدمان را هزینه کنیم. من در کارگاهی کار می کردم که خدا رحمت کند رییس این کارگاه را، همیشه ایشان می گفتند که من اگر 500 تومان حقوق می گیرم اما همیشه فکر می کنم که 250 می گیرم یعنی 50 درصد حقوقم را هزینه می کنم. ایشان زندگی اش را برپایه ی 250 تومان برنامه ریزی کرده بود و بقیه را ذخیره می کرد. امروزه در دنیا فرمول 70 – 30 است. یعنی از هر 100 تومان 10 درصد برای انفاق و کار خیریه، ده درصد پس انداز و ده درصد هم سرمایه گذاری و هفتاد درصد بقیه برای گذران زندگی. این فرمول روز دنیا است که به ما میگه درآمدها این گونه باید تقسیم شود. {قسمت46} [مباحث کودک متعادل ] @nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
❤️ | آثار مهمان‌نوازی و میزبانی در روایات 🔸‌یلدا شب مهمونی و دورهمیه که در کنارش سنت پسندیده صله رحم هم به جا میاریم، مهمونی دادن که طبق روایات با اومدن هر مهمون یه فرشته هم همراهش وارد خونتون میشه @TebyanOnline
حرف قشنگی می زد. میگفت... خداوند قول نداده که مسیر زندگی شما راحت خواهد بود اما قول داده است که در تمام شرایط در کنار شما باشد ... @nooredideh
⁣وظيفه والدين اين است كه زير درستها خط بكشند فرزند شما ده كار اشتباه ميكند يك كار درست، شما بايد روي همان كار درست تاكيد كنيد. شب موقع خواب از آن كار خوب فرزندتان تقدير كنيد. به عنوان مثال، فرزند شما امروز براي شما كه تشنه بوده ايد يك ليوان آب آورده، وقت خواب با ده جمله از كار خوبش تعريف كنيد. امروز برام يك ليوان آب آوردي، من كيف كردم، خوشمزه ترين آب دنيا برام بود، چون تو برام آوردي.... شما بايد كار خوب فرزندتان را بزرگ كنيد. به او ياد بدهيد اگر شب قبل از خواب فكر ميكند به جاي حوادث بد و اشتباهاتش، به رفتار خوب آن روزش فكر كند. 👇 join @nooredideh
کار بچه ها مثل شاخه ی گل است ما شاخه ی گل را تزئین نشده به کسی نمی دهیم. کار بچه ها را بگیرید، تزئینش کنید و روبان ببندید و به خودشان برگردانید. بعد خودشان برای گرفتن این گل های قشنگ سعی می کنند که دائم به شما شاخه گل بدهند و گل تزئین شده بگیرند که به این ترتیب در یک چرخه ی مثبت می افتید.  پس این چگونه دیدن بچه ها است که به آن ها یاد می دهد بعداً چگونه دیده شوند و چگونه جلب نظر کنند. Join @nooredideh
كودك انسانى وقتى به دنيا مى آيد از بهشت يا همان بطن مادر رانده شده است، او وارد جهان تازه ايى شده است. تصور كنيد روزى كه شما براى اولين بار پا به آمريكا بگذاريد با تيراندازى مواجه بشويد يا بر عكس گل بپاتون بريزند. براى همين قطعا و حتما در ١٤ماه اول زندگى بايد جهان به ميل كودك بگردد و تمام خواسته هاش بدون درنگ و توسط يكنفر اجابت بشه. زيرا كودك يكبار و براى تمام عمر در سال اول زندگيش به نتيجه ميرسد كه جهان چگونه جايى است. 👇 Join @nooredideh
تربیت فرزند نوردیده
نکته ی بعد تفکر پس انداز است .  ما می توانیم با خلاقیت کسب درآمد کنیم پولمان هم پاک و حلال ولی اجازه
 ما مسئول رشد خودمان هستیم و در مقابل رشد دیگران مسئولیت داریم، انفاق یعنی عمل به مسئولیت. (نعوذباا...)انفاق برای خرید خدا نیست، ما با انفاق بهشت و جهنم نمی خریم. انفاق یک بخشی از بهای چیزی است که قبلاً گرفته ایم، به همین دلیل انفاق باید بی منت باشد، وظیفه برای ما باشد و احساس مسئولیت باشد. من یک بخش کوچکی از آن چیزی که قبلاً دریافت کرده ام را به دیگری می دهم پس چه منتی می توانم داشته باشم. چیزی از خودم نمی دهم بلکه از چندین برابری که به من داده شده را یک کوچولو به دیگران می دهم و این به خاطر این است که دیگران هم رشد کنند.  انفاق در مسیر رشد انسان ها باید باشد، انفاق در راه خدا باید باشد نه برای خدا. انفاق برای معامله کردن نیست. پول دست بچه ندهید و بگید که ثواب داره این رو بده به گدا بعد روز قیامت بالاخره یه چیزی بابتش می گیری! نخیر هیچ خبری نیست چیزی نمی گیریم چون از چیزی که قبلاً گرفته ایم انفاق کرده ایم. راه خدا راه رشد است. تفکر انفاق را به عنوان یک تفکر والا ببینیم نه به عنوان گداپروری و صدقه دادن. اگر از غذای خودمان می خواهیم انفاق کنیم روایت است که اولِ دیگ را انفاق کنید نه این که خودمان بخوریم و ته مانده ی دیگ را ببخشیم، خداوند مرشد چلویی را رحمت کند، ایشان در بازار چلو کبابی داشتند و هروقت درب دیگ ها را باز می کردند اول چهارده تا غذا کنار می گذاشتند به نیت چهارده معصوم و می آمدند و غذاها را می بردند، ایشان اول غذا را می گذاشتند نه مانده ی آن را. بحث انفاق را به عنوان یک ارزش وارد خانواده کنیم، به عنوان یک باید، یک مسئولیت و یک وظیفه و یک تعهد و عامل رشد نه عامل تکبر. (ادامه دارد...) {قسمت47} [مباحث کودک متعادل ] @nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
‌‌‌‌‌ ‌‌ پنجشنبه است یـادی كنيـم ازمسـافـرانی که روزي در کنـارمان بودند و اكنون فقط یاد و خاطـرشـان دردلمـان باقی ست بافاتحه وصـلوات Join @nooredideh
گاهی فرزند کار اشتباهی انجام می‌دهد که به برخورد تند از سوی ما نیاز دارد؛  اما محبت اجازۀ تندی به ما نمی‌دهد. این دل‌سوزی نوعی افراط در محبت محسوب می‌شود گاهی هم مادر باید کار زشت فرزند را به پدر اطلاع دهد تا او از اقتدار خویش برای بازداشتن فرزند از آن کار استفاده کند؛ اما محبت، به او اجازۀ چنین کاری را نمی‌دهد و فرزند هم در آن کار زشت، پیش‌روی می‌کند. این هم افراط در محبت است. 👇 Join @nooredideh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب های طولانی زمستان فرصتی مناسب برای مطالعه 👌 💠 چطور بچه ها رو به مطالعه علاقه‌مند کنیم؟ 👇 @nooredideh
"معلوم نیست اولین کسی که ضامن دیگری شده چه کسی بوده است. یا این اتفاق کی افتاده است؟ شاید در دوران هابیل و قابیل! شاید هم... این مهم نیست. مهم وقتی است که پسر مشهدی ضامن دختری تهرانی می‌شود با خانواده‌اش رفته‌اند مشهد. با آن ضمانت دختر وصل می‌شود به امام رضا(ع) و داستان آهو شکارچی." ( برشی از کتاب) 🧩عادت کرده بودم که کتاب‌‌ها رو به چند بخش تقسیم کنم و روزانه یه ساعتی رو بذارم برای مطالعه‌ش و تو چند روز کتاب رو تموم کنم. اما این کتاب کاری کرد خلاف عادتم عمل کنم! چند ساعت پای این کتاب بنشینم! با‌ اینکه نوع روایت و سطح ادبی متن کتاب عادی بود اما روال قصه نمی‌گذاشت کتاب رو زمین بذاری و پیگیر داستان تا رسیدن به نقطه نهاییش شده بودم. 🔸️ روایت داستان پیرامون زندگی دختر نوجوانی شکل میگیره که مثل خیلی از جوان‌ها و نوجوان‌های امروزی ضمیر وجودش آماده دریافت و پرورش مفاهیم بلند مرتبه اخلاقیه و فقط منتظر بهونه‌ایه که نمک‌گیر این مفاهیم بشه. 💠 بعضی مفاهیم در اخلاق و دین داری وجود داره که ستون شکل دهنده باقی خوبی‌ها می‌شه، متاسفانه کم تر آثاری پیدا می‌شه که به این مفاهیم بپردازه، هنر مصطفی خرامان اینه که در داستان به مفاهیم متعالی و ارزشمندی مثل وفای به عهد و فتوت و مردانگی و اعتماد در سایه واژه ضمانت و ضامن بودن پرداخته. 📚 ، داستان سرانجام دختر تهرانی و آن پسر مشهدی است. | مدرسه‌ای برای والدین 👈 عضو شوید @tarbiapp
شاگرد اول بودم، پدرم یادم داده بود که من همیشه درس بخوانم، وقتی مهمان می آید زود بیایم سلام کنم و بروم! آرام آرام مهمانهای ما خیلی کم شدند چون مادرم غیر مستقیم گفته بود حواس مرا پرت می کنند! عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه؟ وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم. پدرم مرا خیلی دوست داشت! وحتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم! چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند! و من نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم! مایه افتخار پدر بودم! شاگرد اول! وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند شیشه ی اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم ومن تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم! وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم! چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم ، اما مادر پنجره را بسته بود ومی گفت پنجره باز شود من مریض می شوم! من حتی باریدن برف را هم ندیده ام! من همیشه کفشهایم نو بود چون باآنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم!!من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم! من شاگرد اول تیزهوشان بودم! تمام فرمول های ریاضی و فیزیک را بلد بودم ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم! و حالا یک پزشکم! چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس! پزشکی که تا الان نخندیده است، مهندسی که شوخی بلد نیست! من نمی دانم چطور باید نان بخرم !من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم! با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم! چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم! من شاگرد اول کلاس بودم! اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم! همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم. یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم ! یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم! یکروز می خواهم زیر برف بروم! یک روز می خواهم داد بکشم، جیغ بزنم! من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم، از گوسفند می ترسم، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد! راستی پدرها ومادرهای خوب و مهربان به فکر شاگرد اول های کلاس باشید و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است.
مادر بودن فطرت و شدن است؛ داشتن نيست. بچه دار شدن اصلاً دليل مادر شدن نيست. ما جايگاه و منزلت پدر و مادر را نمي شناسيم چون آداب و اخلاق پدر و مادر بودن را گم كرده ايم چون اين آداب و اخلاق را از ما گرفته اند.  ما جواهري در دست داريم كه اين جواهر در طول زمان خاك گرفته و ظاهر قشنگش را از دست داده و احتياج به شستشو دارد. اين جواهر در دست يك كودك نابالغ بوده كه رندان زمان با تعدادي تيله رنگي آن را عوض كردند. زني كه در دنيا مطرح مي شود، همان تيله ي رنگي است و آن جواهري كه از ما گرفته شده مقام و منزلت مادري است. به همين دليل مادر در منزل خودش را مستخدم و پرستار و خدمتكار مي بيند و پدر خودش را فقط مسئول تأمين معاش خانواده مي بيند.  چه قدر از مردان امروزي اين جمله را مي شنويم كه" از صبح تا شب مثل ... جون مي كنم چون بچه دارم" كمتر مي شنويم گفته بشه كه چون پدر يا مادرم. وقتي به تمام معنا و فطري پدر و مادر باشيم ديگه خسته نمي شويم. منزلت مادري در فضاي معصوميت و فضاي الهي انسان  است تا زماني كه اين منزلت را نشناسيم امكان ندارد كه اقتدار پيدا كنيم. اولين شرط اقتدار ايمان به جايگاهي است كه داريم.
در برخورد با کودک به جاي زبان نيشدار وكلمات مبهم، از بيان فاخر و كلمات زيبا استفاده کنید. اجازه ندهيد كه دوستان و بستگان با فرزندانتان هر طور كه می خواهند صحبت كنند. Join @nooredideh
داد نزن!‌ ‌ یه سری لحظات هستن‌ که یا فرزندمون و یا خود ما در شرایط مطلوبی نیستیم. عصبانی‌ایم، خسته‌ایم، کلافه‌ایم و...‌ ‌ و این باعث می‌شه بیشتر عصبانی بشیم و بیشتر داد و فریاد کنیم. در نتیجه به رابطه‌ی والد فرزندی‌مون آسیب زیادی بزنیم.‌ ‌ معمولا توی این زمان‌ها که دعوا پیش میاد، بعدش بهش فکر می‌کنیم و خیلی پشیمون می‌شیم؛ چون درک می‌کنیم که شاید اون‌قدر عصبانیت هم لازم نبود! و اون حجم از ناراحتی و عصبانیت تحت تاثیر چیزهای دیگه مثل خستگی و... هم بوده...‌ ‌ «برای آرامش هم‌دیگه تلاش کنیم.»‌@nooredideh
‌‌‏پدري كه بي حوصله است، تنبيه گر است، از تهديد استفاده مي كند، و با مادر هماهنگ نيست: ترس و اضطراب دائمي و احساس حقارت را در فرزندش رشد مي دهد اين كودكان، سرشار از مشکلات روانی هستند. @nooredideh
💕 ✔️بچه هااز۳سالگی نسبت به بدنشان شناخت پیداميكنند وازروی کنجکاوی خودشان راباديگران مقايسه می كنند مثلادکتربازی میکنند واکنش تندنشان ندهیدکه باعث بدبینی واضطراب کودک شود. 💟 @nooredideh
تربیت فرزند نوردیده
 ما مسئول رشد خودمان هستیم و در مقابل رشد دیگران مسئولیت داریم، انفاق یعنی عمل به مسئولیت. (نعوذباا.
نکته ی بعد در مهارت ها اقتصادی، ازرش افزوده است. ارزش افزوده یعنی سود. یعنی من یک چیزی خریدم یک سودی روی آن کشیدم و فروختم. با تفکر سود و سودآوری و بهره وری آشنا شویم. ما هر کاری که می کنیم باید در آن سود کنیم. ما باید سودآور فکر کنیم نه سود محور.  ما هر کاری که می کنیم در مقابل آن یک چیزی پرداخت می کنیم. چی پرداخت می کنیم؟ عمرمان را پرداخت می کنیم. تفکر سودآوری یعنی حالا که من نصف روز، عمرم را از دست دادم، چی به دست آوردم؟ سود کردم یا زیان؟ تفکر جامع سود و زیان باید داشته باشیم و البته در اقتصاد جنبه ی مالی آن. بچه ها باید با بهره وری آشنا شوند. بهره وری خیلی مهم است و من گاهی دلم می خواهد که آن را در رده ی ارزش ها بگذارم. چگونه می توانیم همین کیفیت را با هزینه ی کمتر در زندگی داشته باشیم؟ چگونه می توانیم یک ناهار عالی بخوریم ولی با پول کمتر؟ 🔻یک مثال از ژاپن می زنم، ژاپنی ها یک جایزه ای دارند به نام کایزن، کایزن معادل بهره وری است. این جایزه که رقم خیلی بزرگی هم هست به کسی می دهند که در آن سال بیشترین بهره وری را داشته باشد، چند سال پیش این جایزه به دو مستخدم تعلق گرفت که اگر اشتباه نکنم در کمپانی نیسان بودند، این دو نفر مسئول چایی بودند، کارمندها که غذا می خوردند این دو نفر به آن ها یک قوری چایی و یک فنجان و شکر می دادند بعدها این دو نفر به شرکت پیشنهاد کردند که چایی را به ما کنتراکت بدهید که ببینیم می توانیم هزینه ی تمام شده ی آن را پایین بیاوریم یا نه، یکسال این شرکت تهیه ی چایی را به این دونفر سپرد و این دو دیگر دست کسی قوری چایی نداند و گفتند که هر کسی چایی می خواهد از یکی تا ده تا ما برای شما می آوریم، چون مثلاً هر قوری اگر سه نفر چایی می داد بعضی قوری ها کاملاً تمام نمی شد، یک سال روند بدون قوری ادامه پیدا کرد و بعد آمار گرفتند و متوجه شدند که هزینه ی چایی 20 درصد کاهش پیدا کرده است و میزان رضایت کارمندان از صرف چایی 25 درصد افزایش پیدا کرده بود و در نهایت این جایزه ی بزرگ را به این دو نفر دادند چون با این دو نفر با حفظ کیفیت، رضایتمندی را بالا برده بودند و باعث کاهش قیمت شده بودند این یعنی بهره وری. (ادامه دارد....) {قسمت48} [مباحث کودک متعادل ] @nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
امام کاظم علیه السلام: پسندیده است که فرزند در کودکى به بازى و جست و خیز بپردازد تا در بزرگ سالى بردبار و باوقار باشد. 📚منبع: بحارالانوار.ج۶۰. ص٣۶٢ @nooredideh