🔺ویدیویی از متروی تهران در روز گذشته که پربازدید شد😍😍 #زندگی_جاریست #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

🔸 غفلت از قرآن در "تربیت فرزند" - قسمت اول 👈سوال: آیا ما از "قرآن" در تربیت فرزند غفلت می‎کنیم؟ بعد از شروع نبرد طوفان الاقصی و تجاوز وحشیانه‎ی رژیم کودک‎کش صهیونیستی به نوار غزه، ویدئوهای زیادی از غزه‎ی مظلوم در رسانه‎ها منتشر میشد که قلب هر کسی رو به درد می‎آورد، اما نکته‎ای که در این مدت توجهم رو خیلی به خودش جلب کرد اون اعتماد و تمسکی بود که مردان، زنان و حتی کودکان فلسطینی به باورهای قرآنی داشتند و زمانی که زیر شدیدترین حملات دشمن بودند و عزیزانشون رو از دست میدادند، دائماً اون باورها رو فریاد میزدند و استقامت می‎کردند، جملاتی مانند؛ «حسبی الله»، «سبحان الله»، «و کفی بالله حسیبا» و... ؛ کلماتی که نشان از اعتقاد راسخ و اعتماد کامل به خدای متعال داشت و برخواسته از "توجه ویژه به قرآن" در طول زندگی بود البته "توجه ویژه به قرآن" فقط مخصوص خونه و زمان خوشی نبود؛ چون کلیپ‎های زیادی دیدم که حتی در بین چادرهای آواره‎ها کلاس‎های حفظ و آموزش مفاهیم قرآن برای بچه‎ها برقرار بود و با قوت ادامه داشت؛ به نظر می‎رسید که فلسطینی‎ها نمیخواستن در هیچ شرایطی خودشون و فرزندانشون از قرآن – که کتاب هدایت بشریت هست - دور باشن. راستش این استقامتی که فلسطینی‎ها در یادگیری و "ارتباط با قرآن" داشتن باعث میشد واقعا به حالشون غبطه بخورم؛ چون وقتی به زندگی خودم و خیلی از مردم نگاه می‎کردم میدیدم ماها اونطوری که لازمه از کودکی به آموزش مفاهیم قرآنی به بچه‎هامون توجه نمی‎کنیم و طبیعتاً همین غفلت‎ها موجب میشه در آینده با مشکلات جدی در "تربیت دینی فرزندان" و مسائل مختلف ملّی و... مواجه بشیم ✍️علی طیبیان #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

🔸 غفلت از قرآن در "تربیت فرزند" - قسمت دوم 👈سوال: چگونه مفاهیم قرآنی را به فرزندان منتقل کنیم؟ خیلی فکر کردم که چطور میتونم مفاهیم و باورهای قرآنی رو به بچه ها منتقل کنم؟ دنبال یک راه حل جامع بودم؛ - راه حلی که هم "برای بچه‎ها جذاب" باشه - هم "زود بازده" باشه؛ یعنی در یک زمان کوتاه اثر گذاری بالا داشته باشه - هم به عنوان والد، مجبور نباشم زمان زیادی براش بذارم با افراد مختلفی که با گروه سنی کودک و نوجوان کار کردن و فعالیت داشتند صحبت کردم و در آخر به این نتیجه رسیدیم که یکی از اثرگذارترین راه‎ها برای انتقال هرگونه مفهوم و باوری به کودکان، مطرح کردن اون مفاهیم و باورها در قالب "داستان" هست، داستان‎هایی که در اون به ماجرایی که در "زندگی روزمره" برای بچه‎ها اتفاق میافته پرداخته میشه؛ یعنی مثلا یک داستان در مورد "غذا خوردن" برای فرزندم تعریف کنم و در اون داستان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مفهوم قرآنی «شکر کردن» رو بهش منتقل کنم، به مرور زمان شنیدن داستانهای مختلف با مفاهیم مختلف که به زندگی روزمره مربوط هست باعث میشه بچه ها با قرآن اُنس بگیرند و اصطلاحاً «قرآن رو زندگی کنند» ✍️علی طیبیان #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

🔸 غفلت از قرآن در "تربیت فرزند" - قسمت سوم 👈سوال: چگونه داستان‎هایی که مفاهیم قرآنی داشته باشند برای بچه‎ها پیدا کنیم؟ در ابتدای کار این موضوع رو فقط برای فرزندان خودم شروع کردم؛ یعنی از روی قرآن براشون می‎خوندم و داستان تعریف می‎کردم یا داستان‎هایی می‎گفتم و وسطش مرتبط می‎کردم با مفاهیم قرآنی اما در ادامه بعد از مشورت با دوستان به نظرم رسید که این کار رو به دایره‎ی خانواده محدود نکنم و با توجه به اینکه در فضای مجازی فعالیت دارم، این مدل داستان‎ها رو تولید و در بستر فضای مجازی منتشر کنم (ان شاءالله به درد بقیه هم بخوره) اما خب کارِ بزرگ، رسمی و مستمر نیاز به تحقیقات کامل و جامع و هزینه داره😃 برای همین با همراهی یک تیم مجرب کارهای مفصلی رو در این زمینه پیگیری کردم که به صورت خلاصه می‎نویسم؛ - استخراج نکات و مفاهیم از قرآن کریم (از ابتدای قرآن با کمک یک تیم متخصص) - تولید داستانهای متناسب با اون مفهوم قرآنی (با همکاری داستان نویس) - ضبط داستان - تدوین صوت (توسط تدوین گر) - و... روش کار به این صورت هست: بعد از استخراج نکات توسط تیم متخصص قرآنی و بعد از تولید داستان توسط داستان سرا، من این داستان‎ها رو برای فرزندان خودم میگم و همزمان ضبط می‎کنم (شاید هم بدون حضور فرزندان)، بعدش فایل ضبط شده توسط تدوینگر تدوین و صداگذاری میشه و در نهایت تو کانال منتشر میشه ان شاء الله سعی می‎کنیم حداقل هر چند شب یکبار، "یک داستان با مفهوم قرآنی" تو کانال قرار بدیم😃 (شاید هم هر شب) شما هم میتونید در این زمینه با کمک های معنوی و مادی خودتون مارو همراهی کنید... ✍️علی طیبیان #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

جهت دسترسی به داستان ها کلیک کنید👇 (شنبه تا چهارشنبه قصه داریم) نکته مهم: داستان‌هارو از اول گوش بدید؛ چون نکات به ترتیب بیان میشه... داستان اول: سرفه های داداشی داستان دوم: انگشتر گم شده داستان سوم: چیجوری از مامان تشکر کنم؟ داستان چهارم: باقیمانده همبرگر داستان پنجم: از کجا فهمیدی غذا سوخت؟ داستان ششم: درس خوندن واقعی یا الکی؟ داستان هفتم: برای من نبود! داستان هشتم: بیا ما اول بشیم داستان نهم: برنامه کودک قشنگ داستان دهم: خودتو گول نزن داستان یازدهم: شکلات‌های گم شده داستان دوازدهم: قلب‌های راستگو داستان سیزدهم: فقط یه کبریت داستان چهاردهم: یه دروغ کوچولو داستان پانزدهم: باغچه مهربونی داستان شانزدهم: کیکِ غرور داستان هفدهم: کفش‌های بی نماز! داستان هجدهم: مداد رنگی‌ها داستان نوزدهم: سیب‌های باغ عمو رضا داستان بیستم: کتاب جادویی! داستان بیست و یکم: گوش هایی که نمیشنوند داستان بیست و دوم: اردوی شهر بازی داستان بیست و سوم: قلک سفالی داستان بیست و چهارم: گنبد طلایی داستان بیست و پنجم: سوال پای تخته داستان بیست و ششم: اتاق شلوغ! داستان بیست و هفتم: امتحان سخت! داستان بیست و هشتم: وقتی کولر خراب میشه! داستان بیست و نهم: عجب دختری ام من! داستان سی‌ام: وقتی فرشته‌ها میرن داستان سی و یکم: زنگ ورزش داستان سی و دوم: از کی تشکر کنم؟ داستان سی و سوم: رفیق همیشگی داستان سی و چهارم: جرزنی! داستان سی و پنجم: کوهنوردی! داستان سی و ششم: فرق داره کی می‌خواد بره! داستان سی و هفتم: هر وقت مامان بزرگ شدی میفهمی! داستان سی و هشتم: جواب «توپ» رو با «جوراب» میدن! داستان سی و نهم: "دوست داشتن" چه فایده؟ داستان چهلم: پسر شجاع داستان چهل و یکم: دفترچه گمشده داستان چهل و دوم: خوشحالی همیشگی داستان چهل و سوم: وقتی شاگرد زرنگ صفر میگیره! داستان چهل و چهارم: بهونه نیار داستان چهل و پنجم: از کی کمک بخواهیم؟ داستان چهل و ششم: گل شمعدونی داستان چهل و هفتم: چیزای جدید یادبگیر داستان چهل و هشتم: کلوچه‌های شکلاتی داستان چهل و نهم: صدای مداد نوکی داستان پنجاه‌‌ام: بی بی معصومه داستان پنجاه‌ و یکم: راز پسر عینکی داستان پنجاه‌ و دوم: چرا خدا آفریده؟ داستان پنجاه‌ و سوم: مهمون ویژه داستان پنجاه‌ و چهارم: جمله طلایی داستان پنجاه‌ و پنج: بازی شیر تو شیر! داستان پنجاه‌ و شش: کلاس نقاشی داستان پنجاه‌ و هفت: هر روز بهتر باش داستان پنجاه‌ و هشت: راز کارهای خوب علیرضا داستان پنجاه‌ و نه: نوه‌های خوب بابابزرگ داستان شصت: حکیمه و حلیمه داستان شصت و یک: توپ و شیشه⚽️ داستان شصت و دو: مهربان ترین خواهر داستان شصت و سه: تخم مرغ‌های شکسته داستان شصت و چهار: روزی که بابا نبود داستان شصت و پنج: مسابقه عجیب! داستان شصت و شش: یادگاری مادربزرگ داستان شصت و هفت: روزه اوّلی (فاطمیه) داستان شصت و هشت: مهربان تر از مادر (فاطمیه) داستان شصت و نُه: مثل حضرت زهرا (فاطمیه - آخر) داستان هفتاد: ناظم شلخته! داستان هفتاد و یک: نمره اشتباه! داستان هفتاد و دو: هفته سلامت داستان هفتاد و سه: نون موشکی! داستان هفتاد و چهار: اسباب بازی‌های ناراحت داستان هفتاد و پنج: من شلغم دوست ندارم! داستان هفتاد و شش: وضو گرفتن در حمام! داستان هفتاد و هفت: تولد دخترخاله! داستان هفتاد و هشت: گلدون خالی! داستان هفتاد و نه: درس نخون و بیست بگیر! داستان هشتاد: یادته مریض بودی؟ داستان هشتاد و یک: عینک بابابزرگ داستان هشتاد و دو: گلهای تشنه داستان هشتاد و سه: بابا و مامان پشت در! داستان هشتاد و چهار: دریای زیبا داستان هشتاد و پنج: تشکر از خورش بامیه! داستان هشتاد و شش: عکس شهید داستان هشتاد و هفت: وضو بعد از نماز! داستان هشتاد و هشت: خیس کردن گربه داستان هشتاد و نه: درخت‌های شاد داستان نود: غول و فرشته داستان نود و یک: داداش رضا رو نخور! داستان نود و دو: کیف چرخ دار داستان نود و سه: مدال قهرمانی! لیست بروزرسانی میشه... 🔸یکی از جاهای خوبی که می‌تونید پولتون رو خرج کنید همینجاست!😊 برای تولید مجموعه #داستان_و_قرآن می‌تونید مارو همراهی کنید تا تو ثواب این کار شریک باشید 👇

6037997210408937

(رو شماره کارت بزنید خودش کپی میشه)

#پیام_شما👆 + دقیقا مسأله همینه؛ شما اگر تو کودکی یه موضوعی رو یاد بگیرید، خیلی تفاوت داره با اینکه در بزرگسالی بخواهید به اون موضوع بپردازید👇 تو کودکی هم راحت یاد میگیرید هم راحت تو ذهنتون می‌مونه و پاک نمیشه اما بزرگسالی دقیقا بر عکس میشه موضوع و کار خیلی سخت میشه...

🔸داستان اول: سرفه‌های داداشی✨ این داستان با مثالهای مخصوص کودکان به دنبال روشن نمودن دلیل آیه‌ی اول سوره‌ی حمد می‌باشد؛ «الحمدلله رب العالمین» / الفاتحة: ۱ 🎙 علی طیبیان #داستان_و_قرآن کانال #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

- وقتی از بابات ، قوُول میگیری ؛ هـَرجایی رفت ، تو رو هم با خـُودش ببره . ((((( : - #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

5 حسرت پدر و مادرها وقتی بچه بزرگ میشه 🔹کاش هیچوقت باهاش بد حرف نمیزدم. 🔹کاش خودمو کنترل میکردم و هیچوقت دست رو بچه بلند نمیکردم. 🔹کاش کمتر بهش سخت میگرفتم تا بچگی کنه. 🔹کاش بیشتر بغلش میکردم و باهاش صمیمی بودم. 🔹کاش اینقدر توی موقعیتهای مختلف الکی نمیترسوندمش. #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

#تربیت_دینی_نوجوان 🔹در تربیت_دینی نوجوان دقت داشته باشید که او میخواهد بر اساس تفکر و دلایل #منطقی مسائل را بررسی و قبول کند؛ 🔸شک های مذهبی از همین سنین آغاز میشود：#شک در اعتقادات دینی حاکم بر خانواده, در تعلیمات مذهبی، حقانیت و ... 🔹او میخواهد با دلایل منطقی همه اینها را قبول یا رد کند و از طرفی میترسد که این شک را با دیگران مطرح کند که مبادا او را به بی قیدی و بی دینی متهم کنند،این موضوع باعث ماندن او در شک ها و بی پاسخ رها شدن و تبدیل به یک مشکل بزرگ در دوران جوانی او خواهد شد. 🔸باید بکوشید با استفاده از منابع صحیح و دلایل منطقی این شک ها را برطرف کنید و توقع نداشته باشید چون شما این مسائل را قبول دارید، او هم مثل شما فکر کند... #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

🔸داستان دوم: انگشتر گمشده✨ در این داستان با بیان یک ماجرا به دنبال روشن نمودن بخشی از مفهوم آیه‌ی چهارم سوره‌ی حمد برای کودکان هستیم؛ «إیاک نعبد و إیاک نستعین» / الفاتحة: ۴ برخی مفاهیم دیگر؛ - آشنایی با مفهوم تجارت - کمک به هم نوع - مراقبت از پول 🎙 علی طیبیان #داستان_و_قرآن کانال #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0

🔸به بازجو گفتم الان نوبت بچه داری من است! / باید تداخل وظایف و تکالیف را پذیرفت🔸 رسول اکرم (ص) نماز می خواند در حالیکه در بغل او فرزند دخترش امامه بود. وقتی می ایستاد، بچه را بغل می گرفت و وقتی به سجده می رفت بچه را زمین می گذاشت و نماز جماعتش را با بچه داری تمام می کرد! این معنایش این است که مسائل و وظایف، گاهی با هم تداخل می کند. انسان بایستی وظائفی که به عهده اش هست را انجام بدهد. ما اگر بخواهیم بچه ها را حذف کنیم باید ازدواج نکنیم و اگر بخواهید ازداواج نکنید باید بپذیرید که نسلی که رفت نسل دیگری نباشد که جای آنها را بگیرد، جای سوخته ها را چیزی نباشد سبز کند. اگر آن را نمی پذیری باید همسر بگزینی؛ اگر همسر را می گزینی باید قسمتی از بچه داری را تحمل کنی. یعنی سهم داری. من حتی با بچه اولم که از این کوچکتر بود، یک بازجویی مفصل در ساواک رشت پس دادم و هرچه کردند که بچه را از من دور کنند [نتوانستند]. من گفتم: الان نوبت بچه داری من است. اگر می خواهید بازجویی کنید، من با این بچه هستم. 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 #تربیت_فرزند | نور دیده👇 https://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0