هدایت شده از کانال حسین دارابی
خلاصه شب کنکور خیلی کم خوابیدم ولی اصلا استرس و نگرانی نداشتم. گفتم حتما باید اینطوری میشده. کلا وقتی آدم توکل میکنه و کارو به خدا واگذار میکنه هر اتفاقی بیفته نباید گله گلایه کنه
حدود ساعت 5 صبح بود به مادرم گفتم خوابم نمیره یه قرص بیهوش کننده داد خوردم ایکی ثانیه خوابم رفت. اصلا دست مادر شفاست
خلاصه یکی دوساعت خوابیدم بعد رفتم سر کنکور و بدون استرس هر چی سوال بلد بودم زدم و اومدم بیرون. حتی یه جاهایی 5 تا سوال پشت سرهم بلد نبودم با اینکه تقریبا تسلط داشتم ولی این باعث نمیشد استرس بگیرم میرفتم سوال بعدی و هر کدومو بلد بودم میزدم
تو آزمون های آزمایشی قبل کنکور بهترین رتبه ای که آورده بودم 5هزار بود تو آزمون سنجش. ولی از اونجایی که همه تو کنکور استرس میگیرن و خراب میکنن و من ریلکس بودم بهترین نتیجه رو گرفتم و رتبم شد 979.
و مهندسی عمران خواجه نصیر قبول شدم
بابام که در پوست خودش نمیگنجید هر دقیقه بهم میگفت آقای مهندس آقای مهندس. حالا شب کنکورو یادش رفته بود با فوتبال دیدنش مارو از خواب انداخت تاصبح بیدار بودم😃
اصلا یکی از دلایل موفقیت من تو تحصیل همین عدم دخالت والدینم تو درس هام بود، همین بیخیالیشون خیلی منو آروم میکرد هر مدلی دوست داشتم درس میخوندم و نگران امر و نهی های اونا نبودم. اصلا فشاری از اونا رو من نبود. هر اتفاقی میفتاد تو درس تشویقم میکردن
حتی یادمه دوران دبستان دیکته هم خودم به خودم میگفتم و برای اینکه طبیعی باشه یدونه غلط مینوشتم ولی دیگه امضا بلد نبودم فقط زحمت امضا رو مامان بابام میکشیدن😐
والدین الان بجای بچه ها مشق مینویسن
حرص و جوش امتحان میخورن. اصلا اجازه انتخاب و تصمیم گیری به بچه نمیدن. سال کنکور هم انقدر فشار میارن به بچه. اونم حالش از هرچی درسه بهم میخوره
آقااا ول کنید بچه هاتونو (ادامه دارد....)
#ماجرای_تحصیل_من (قسمت دوم)
✍ حسین دارابی
@HoseinDarabi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
آقا به تجربه ثابت شده هر چقدر با درس بچه هاتون کاری نداشته باشید اونا درسخون تر و موفق تر میشن. چون ذهنشون آروم تره، هم بهتر درس رو میفهمن هم راحتتر برنامه ریزی میکنن برا درس
اصلا حدیث داریم " انسان به آنچه که منعش کنی حریص میشه"
برداشت برعکس هم میشه کرد. هر چقدر هم انسان رو به انجام یه کاری وادار کنی و گیر بدی از اون کار بیشتر متنفر میشه
یادمه دوران دبیرستان بعضی روزا صبح که میخواستم برم مدرسه خوابم میومد مامانم شلوغ نمیکرد که پاشو پاشو دیرت شد الان تاخیر میخوری انضباطت کم میشه و این حرفا
میگفت حسین اگه خوابت میاد امروز نرو مدرسه، سریع بلند میشدم میگفتم نه باید برم. شاید تو کل سال انگشت شمار غیبت داشتم که موجّه بود
آقاا اصلا هر چیزی رو به بچه ها تحمیل کنید، گیر بدید و بقول معروف سیریش بشید بچه ها برعکسشو عمل میکنن
تاحالا چقدر دیدید یه خانواده مادر و پدر خونه خیلی حزب اللهی و نماز خون ولی بچه هاشون برعکسن. چون اینا گیر دادن به بچه که بدو نماز نماز. صبح بچه تو خواب شیرینه یدفعه مثل بختک میفتن رو بچه پاشووووو نماز نماز. ای بی دین و ایمان پاشوو نمازتو بزن تو کمرت.
کجا خدا گفته اینطوری بیدار کنی بچه رو برا نماز. اصلا تو احکام داریم اگر کسی به شما نگفت که منو برای نماز صبح بیدار کن، شما حق ندار بیدارش کنی.
یا مثلا میبینی مادر محجبه کامل دختر ژیگول کامل، چون حجاب رو بهش تحمیل کردن بدون اینکه براش توضیح بدن چرا حجاب؟
خلاصه اول باید بچه رو با خدا آشنا کنی، باهاش رفیقشون کنی بعد اون خودش میره اعمال عبادیشو با میل کامل بدون زور انجام میده
تربیت دو قسمته اول اینکه خودمون رو تربیت کنیم و اصلاح کنیم
دوم اینکه بریم مهارتهای تربیت فرزند رو یاد بگیریم. تا روش برخورد با بچه رو یاد بگیریم تا خرابکاری نکنیم
#ماجرای_تحصیل_من (قسمت سوم)
✍ حسین دارابی
قسمتهای بعدی رو اینجابخونید👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0