چه میشود که سرانجام آن زمان برسد
و قطره نیز به دریای بی کران برسد
محرم است بیا تا که چشم مرده ما
برای گریه در این روضه ها به جان برسد
چقدر نزد تو با آبروست دستی که
برای خرجی این ماه بر دهان برسد
شبیه فاطمه خوشحال میشوی وقتی
برای مجلس جد تو میهمان برسد
به کربلای شب جمعه ات ببر ما را
خبر رسیده قرار است ساربان برسد
به عرش میرسد اقا صدای ناله تو
اگر به روضه گودال تو روضه خوان برسد
به خاک پیکر او اما راس او قرار شده
به شمر و حرمله، خولی و سنان برسد
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد
جایی برای بوسه مادر ندارد
ندارد ابرِ اشکی را که ما داریم باران هم
ندارد شورِ اشکِ دیدهی ما را نمکدان هم
به دنبال دوای درد خود جایی نمی گردیم
که ای محبوب ما همواره درد از توست درمان هم
تو چون پروردگاری و نه تنها امت اسلام
که بر تو می کند تعظیم حتی نا مسلمان هم
تو آن دست کریمی که گره وا می کنی از خلق
گره هایی که حتی وا نخواهد کرد دندان هم
من از آیات فجر و مریم و اسراء فهمیدم
که نازل شد برای روضه خواندن از تو قرآن هم
رسید از راه ایام وصال و پای من لنگ است
اگر لب تر کنی سوی تو آیم لَنگ لَنگان هم
نجف تا کربلا راهِ رسیدن تا خداوند است
خدایی که نخواهم یافت در حجِ فراوان هم
دلِ مجنون نه در گلزار، در صحرا شود آرام
ولی این روز ها پس می زند ما را بیابان هم
به انگور نجف محتاج تر از ما نخواهی یافت
چه انگوری که مثلش را نمی یابند مستان هم
عراقی ها به سمت بارگاهت راه افتادند
دری بگشای ای بابِ کرامت سوی ایران هم
مسیح از دور می آید کلیم از طور می آید
شبیه مور می آید عصاکوبان سلیمان هم
حرم محتاج زائر نیست وقتی مادرت باشد
که زهرا میزبان کربلای توست، مهمان هم
ضریحی در خراسان التیامِ زخمِ هجران است
کمال عجز را بنگر که محرومیم از آن هم
شکایت می کنم بر تو از این هجران طولانی
از این دنیای تلخی که ندارد قصد پایان هم
دلم سیر است از دنیا بگیر ای عشق جانم را
مگر پایان بگیرد در زمان مرگ هجران هم
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
4_5875272642520417982.mp3
5.89M
هدایت شده از نور فاطمه
Safar - O Elallah - 128 - musicsweb.ir.mp3
16.89M
الى الله سفره الى الله
به سوی خدا، سفر به سوی خدا
حسیناه بدمنه حسیناه
ای حسین تو در خونمان جاری هستی
مشیناه دربک مشیناه
قدم گذاشتیم؛ در راه تو قدم گذاشتیم!
الى الله الى الله
به سوی خدا، به سوی خدا
القارات السبعه ضجت
در قاره های هفتگانه غوغا به پا شد
والکربلاء حسین حجت
و به زیارت کربلای حسین شتافتند!
الى الله الى الله
به سوی خدا، به سوی خدا
شراع السفینه.. یمشی بینه.. الکربله راح
بادبان کشتی ما را به سوی کربلا می برد
اعله باب المدینه.. سر لگینه.. ملتقى ارواح
بر دروازه شهر رازی یافتیم؛ میعادگاه جان ها را
ألنه الکره الارضیه.. منو اهل العزوبیه
از جهانیان پرسیدیم اهل جود و کرم کیستند؟
الزیاره الاربعینیه.. تگول الشاهد
زیارت اربعین شهادت می دهد
عراق حسین مد سفره.. من الموصل الى البصره
که عراقِ حسین از موصل تا بصره سفره خدمت گشود
لحد ماتوصل الحضره.. عراقک واحد
از لحظه حرکت تا رسیدن به بارگاه مقدس، عراقِ تو یکپارچه است
الحسین جننه الحسین.. عناوین حبنه عناوین
حسین؛حسین ما را مجنون کرد ... علمداران؛ عشقمان آن علمدارانند
مجانین اعقل مجانین.. بالحسین
دیوانه ایم؛ عاقل ترین دیوانگانِ حسین
هدایت شده از حاج محمود کریمی
520_18533531353183.mp3
10.21M
زمینه (کاخ ستم میلرزد)
🎥 مراسم عزاداری شب سوم ماه صفر
🗓 یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 #هیأت_رایةالعباس (علیهالسّلام)
🏷 #حضرت_زینب
اگر ای دوست تو را عقده ی عالم به گلوست
داستان تو و غم صحبت سنگ است و سبوست
آستان بوس حرم باش و بپرس از در دوست
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه ی اوست
دل هر کس که حسینی ست ز خود بی خبر است
کشته ی عشق حسین از همه کس زنده تر است
بس که آن جلوه ی توحید مرا در نظر است
هر کجا می نگرم نور رخش جلوه گر است
هر کجا می گذرم جلوه ی مستانه ی اوست
هر خدا جوی تمسک به ولایش دارد
هر گرفتار غمی سر به هوایش دارد
هر سری آرزوی بوسه پایش دارد
هر دلی میل سوی کرب و بلایش دارد
ما ندانیم چه سِرّی ست که در خانه ی اوست
MohammadAliKarimKhani.In.Hosein.Kist(128).mp3
854K
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
گرچه ندیده دیده ام چهره ی دلربای تو
دل به درون سینه ام پر زند از برای تو
دیده به هم چو مینهم، در نظرم عیان شود
قامت دلربای تو، خنده ی آشنای تو
جام جهان نمای تو، لعل سخن سرا بود
لعل سخن سرا بود، جام جهان نمای تو
طفل یتیم و این همه، نام و مقام و مرتبت
یک تن و یک جهان سخن در صفت و ثنای تو
جان همه فدای تو، جان همه فدای تو
جان همه فدای تو، جان همه فدای تو
باز دوباره همسفر، سوی مدینه آرزوست
تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو
ای جان همه فدای تو، جان همه فدای تو
جان همه فدای تو، جان همه فدای تو
گرچه ندیده دیده ام چهره ی دل گشای تو
دل به درون سینه ام پر زند از هوای تو
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی زخون دل چند ساله کرد
نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام
عمریش روزگار همین در پیاله کرد
نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش
ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد
زینب درید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
هر خواهری که بود روان کرد سیل خون
هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد
یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت
آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت
وقتی از خاک تو شفا برسد
گرنگاهی کنی چه ها برسد
به نوا میرسانی اش قطعا
بی نوا گر به نینوا برسد
رحمت واسعه بغل وا کن
تا غریبه به آشنا برسد
ما ز دست فراق خسته شدیم
یک نفرهم به داد ما برسد
دست ما را بگیرتا بلکه
پاى ما هم به کربلا برسد
لحظه ی احتضار منتظریم
قدمت روی چشم ها برسد
فطرس از قصد در عذاب افتاد
قصدش این بود به شما برسد
تا حسینی شدن بسی راه است
میوه ی کال مانده تا برسد
زخم های تو تشنه ی اشک اند
گریه کردم به تو دوا برسد
همه، شب های جمعه منتظرند
به حرم صاحب عزا برسد
ذکر میگفتی و سنان نگذاشت
تا به گوش همه صدا برسد
* **
با خودش میبَرَد مرا حتما
پدر امشب اگر خرابه رسد
نان خود را نخورد خواهرتو
تا به طفلان تو غذا برسد