🔶 مومن بارانی!
امام صادق علیه السلام فرمود:
إن سرعة قلوب الأبرار إذا التقوا و إن لم یظهروا التودد بألسنتهم کسرعة اختلاط ماء السماء بماء الأنهار و إن بعد إئتلاف قلوب الفجار إذا التقوا و إن أظهروا التودد بألسنتهم کبعد البهائم من التعاطف و إن طال اعتلافها علی مذود واحد
وقتی نیکوکاران با هم رو به رو می شوند، هرچند به زبان اظهار دوستی نکنند، دل هایشان به سرعت درآمیختن باران با آب رودخانه ها، با هم الفت می گیرد. هرگاه بدکاران با هم رو به رو شوند، هرچند به زبان اظهار دوستی کنند، اما دل هایشان از الفت یکدیگر دور است؛ همانند چهارپایان که از مهرورزی به هم دورند، اگرچه روزگاری دراز بر سر یک آخور، علوفه خورده باشند.
امام باقر علیه السلام فرمود:
إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً مَيَامِينَ مَيَاسِيرَ- يَعِيشُونَ وَ يَعِيشُ النَّاسُ فِي أَكْنَافِهِمْ- وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ مِثْلُ الْقَطْرِ- وَ لِلَّهِ عِبَادٌ مَلَاعِينُ مَنَاكِيدُ- لَا يَعِيشُونَ وَ لَا يَعِيشُ النَّاسُ فِي أَكْنَافِهِمْ- وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ مِثْلُ الْجَرَادِ- لَا يَقَعُونَ عَلَى شَيْءٍ إِلَّا أَتَوْا عَلَيْهِ
به راستی که خداوند بندگانی دارد که به خوبی و مبارکی زندگی می کنند، و مردم نیز در جوار ایشان به خوبی زیست میکنند، و آنان در میان بندگان او همچون باران می باشند، و همچنین خداوند بندگانی دارد که ملعون و نکبت بارند، نه خود خوب زندگی کنند و نه مردم در کنارشان بهره ای از زندگی دارند؛ و آنان در میان بندگان او همچون ملخها می باشند که بر هیچ چیز نیفتند جز آنکه نیست و نابودش سازند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا اباعبدالله...🏴❤️
#شب_زیارتی
🔎@rasadnama1
🔶 یار محبوب امیرالمؤمنین علیه السلام
قَالَ عَمْرُو بْنُ الْحَمِقِ الْخُزَاعِيُّ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام): وَ اللَّهِ مَا جِئْتُكَ لِمَالٍ مِنَ الدُّنْيَا تُعْطِينِيهَا، وَ لَا لِالْتِمَاسِ السُّلْطَانِ تَرْفَعُ بِهِ ذِكْرِي [مَا جِئْتُكَ] إِلَّا لِأَنَّكَ ابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ (صلّى اللّه عليه و آله)، وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ، وَ زَوْجُ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ أَبُو الذُّرِّيَّةِ الَّتِي بَقِيَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلّى اللّه عليه و آله)، وَ أَعْظَمُ سَهْماً لِلْإِسْلَامِ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ. وَ اللَّهِ لَوْ كَلَّفْتَنِي نَقْلَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِي وَ نَزْحَ الْبُحُورِ الطَّوَامِي أَبَداً حَتَّى يَأْتِيَ عَلَيَّ يَوْمِي، وَ فِي يَدِي سَيْفِي أَهُزُّ بِهِ عَدُوَّكَ وَ أُقَوِّي بِهِ وَلِيَّكَ، وَ يُعْلِي بِهِ اللَّهُ كَعْبَكَ وَ يُفْلِجُ بِهِ حُجَّتَكَ، مَا ظَنَنْتُ أَنِّي أَدَّيْتُ مِنْ حَقِّكَ كُلَّ الْحَقِّ الَّذِي يَجِبُ لَكَ عَلَيَّ؟؟
فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام): اللَّهُمَّ نَوِّرْ قَلْبَهُ وَ اهْدِهِ إِلَى الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ، لَيْتَ أَنَّ فِي شِيعَتِي مِائَةً مِثْلَكَ..
عمر بن حمق خزاعی به امیرالمؤمنین گفت: سوگند به خدا به خاطر مال و ثروتی که به من بدهی، و به خاطر درخواست سلطنتی که بدان نام مرا بلند گردانی نزد تو شرفیاب نشدهام بلکه تنها مقصودم از آمدن نزد تو این است که تو پسرعموی رسول خدا | و شایستهترین و سزاوارترین مردم نسبت به آنان هستی، و به این خاطر که همسر فاطمه سرور زنان جهان، و پدر نسلی هستی که از رسول خدا | به جا مانده است، و به این دلیل که نقش و جایگاه تو از مهاجران و انصار بزرگتر است. سوگند به خدا اگر انتقال کوههای ثابت و استوار و دریاهای مالامال را برای ابد بر عهده من بنهی تا اینکه روز مرگم فرا برسد، درحالی که در دستم شمشیرم باشد که با آن دشمنت را به لرزه درآوردم و دوستدارت را نیرومند بگردانم و خداوند به واسطه شمشیرم مجد و بزرگی تو را بالا ببرد و حجّتت را روشن و غالب سازد، گمان نمیکنم توانسته باشم حقّی که از تو بر گردن من است را ادا کنم.
پس امیرالمؤمنین فرمود: پرودرگارا قلب او را نورانی کن و او را بر راه مستقیم هدایت فرما. ای کاش در میان شیعیان من صد نفر مانند تو بودند.
🔶 شیعیانی به اندازه ۱۷ بزغاله!
دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَقُلْتُ لَهُ وَ اللَّهِ مَا يَسَعُكَ الْقُعُودُ قَالَ وَ لِمَ يَا سَدِيرُ قُلْتُ لِكَثْرَةِ مَوَالِيكَ وَ شِيعَتِكَ وَ أَنْصَارِكَ وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)مَا لَكَ مِنَ الشِّيعَةِ وَ الْأَنْصَارِ وَ الْمَوَالِي مَا طَمِعَ فِيهِ تَيْمٌ وَ لَا عَدِيٌ
فَقَالَ يَا سَدِيرُ كَمْ عَسَى أَنْ يَكُونُوا قُلْتُ مِائَةَ أَلْفٍ قَالَ مِائَةَ أَلْفٍ قُلْتُ نَعَمْ وَ مِائَتَيْ أَلْفٍ فَقَالَ وَ مِائَتَيْ أَلْفٍ قُلْتُ نَعَمْ وَ نِصْفَ الدُّنْيَا قَالَ فَسَكَتَ عَنِّي ثُمَّ قَالَ يَخِفُّ عَلَيْكَ أَنْ تَبْلُغَ مَعَنَا إِلَى يَنْبُعَ قُلْتُ نَعَمْ فَأَمَرَ بِحِمَارٍ وَ بَغْلٍ أَنْ يُسْرَجَا فَبَادَرْتُ فَرَكِبْتُ الْحِمَارَ فَقَالَ يَا سَدِيرُ تَرَى أَنْ تُؤْثِرَنِي بِالْحِمَارِ قُلْتُ الْبَغْلُ أَزْيَنُ وَ أَنْبَلُ قَالَ الْحِمَارُ أَرْفَقُ بِي فَنَزَلْتُ فَرَكِبَ الْحِمَارَ وَ رَكِبْتُ الْبَغْلَ فَمَضَيْنَا فَحَانَتِ الصَّلَاةُ فَقَالَ يَا سَدِيرُ انْزِلْ بِنَا نُصَلِّي ثُمَّ قَالَ هَذِهِ أَرْضٌ سَبِخَةٌ لَا يَجُوزُ الصَّلَاةُ فِيهَا فَسِرْنَا حَتَّى صِرْنَا إِلَى أَرْضٍ حَمْرَاءَ وَ نَظَرَ إِلَى غُلَامٍ يَرْعَى جِدَاءً فَقَالَ وَ اللَّهِ يَا سَدِيرُ لَوْ كَانَ لِي شِيعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِي الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّيْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ إِلَى الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِيَ سَبْعَةَ عَشَرَ
از سدیر صیرفی روایت شده است: «نزد امام صادق علیه السلام گفتم:«خانه نشینی برایت روا نیست.» فرمود:« چرا ای سدیر؟» گفتم: «چون دوستان و شیعه و یارانت بسیارند. به خدا، اگر امیر مومنان علیهالسّلام این همه شیعه و یاور و دوست که داری میداشت، تَیم و عَدَی در حق او طمع نمیکردند.» فرمود: «ای سدیر، به چه تعداد میرسند؟» گفتم: «صدهزار» و فرمود: «صدهزار؟» گفتم: «آری، بلکه دویست هزار» فرمود: «دویست هزار؟» گفتم: «آری، و نیمی از دنیا.» سدیر صیرفی میگوید: «امام خاموش شد، آنگاه فرمود: «بر تو آسان است که با ما تا ینبع بیایی؟» گفتم: «آری» فرمود الاغی و استری زین کردند و من به سوی الاغ شتافتم و سوارش شدم. فرمود: «آی سدیر، میخواهی الاغ را برای خود در برابر من برگزینی؟» گفتم: «استر، خوش نماتر است و برای بزرگان شایستهتر» فرمود: «الاغ برای من هموارتر است» من فرو آمدم، ایشان سوار الاغ شد و من سوار استر.
میرفتیم که هنگام نماز شد. فرمود: «ای سدیر، ما را فرود آور تا نماز بگزاریم» سپس فرمود: «این زمین شوره زار است و نماز در آن نشاید» و رفتیم تا به زمینی سرخ رسیدیم. نگریست به یک پسربچه که بزغاله میچرانید و فرمود: « به خدا ای سدیر، اگر من به تعداد این بزغاله ها شیعه داشتم، خانه نشینی برایم روا نبود» فرود آمدیم و نماز خواندیم. چون نماز به پایان رسید، من رو به بزغاله ها کردم و آنها را شمردم، هفده تا بودند.»
📍علامه مجلسی در ذیل این روایت می گوید:
و يومئ إلى أن الصاحب عليه السلام مع كثرة من يدعي التشيع ليست له شيعة واقعية بهذا العدد، و قيل:اي لا بد أن يكون في عسكر الإمام هذا العدد من المخلصين حتى يمكنه طلب حقه بهذا العسكر، لا أن هذا العدد كاف في جواز الخروج
«من رو کردم و بزغاله ها را شمردم»: اشاره دارد که حضرت صاحب الزمان علیه السلام با بسیاری مدعیان تشیع به این شماره شیعه درست ندارد، و گفته اند: باید در قشون امام باین شمار شیعه مخلص باشد تا بتواند با قشون خود حق خود را بخواهد، نه اینکه همین شماره برای خروج بس باشد
🔶 پروتستان های مسیحی کره جنوبی
کره جنوبی بعد از جنگ اخیر اسرائیل ۱۹۲ نفر از شهروندانش را به کره برگرداند. بسیاری از این شهروندان برای زیارت به اورشلیم می روند و مسیحیان بسیار معتقد آوانگلینگ(پروتستانی) هستند که درصد اکثریت مسیحی های کره جنوبی را تشکیل می دهند و تفکر افراطی شان تا جایی است که فرقه های دیگر مسیحیت را مرتد می دانند و اصلا کاتولیک ها را مسیحی نمی دانند. آنها تفکراتشان به همان سرزمین موعود و مسائل آخرالزمانی و آماده شدن برای ظهور بسیار نزدیک است(تفکرات خطرناک و افراطی ظهور و آخرالزمانی)
🔺 در هفته سه بار پرواز از کره جنوبی به تلاویو انجام می شود که فعلا متوقف شده
این گروه که امروزه بیش از ۶۰ میلیون جمعیت با نفوذ سیاسی بالا در آمریکا دارد، از دیدگاه های آخرالزمانی ضد مهدویت برخوردار است. آنها بر این باور اند که مهدی مسلمانان دجال آخرالزمان و ضد مسیح است و روزی با بمب اتمی که ایران و روسیه ساخته است به جهان حمله خواهد کرد و بنابراین باید قبل از آن به منطقه و ایران حمله کنند...
🔺 حالا می فهمید که رضایت رژیم اسرائیل چرا برای رئیس جمهور های آمریکا اهمیت دارد؟!
35.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 روایت گری ماه اخیر فرد ایرانی مقیم کره جنوبی از همایش Lgbt در این کشور | خبری که در هیچ رسانه ایرانی منتشر نشد
نکته ی جالب قانونی شدن Lgbt در کشور های تحت تأثیر آمریکاست که این در مورد کره جنوبی نِمود بیشتری دارد. کره جنوبی که تلاش فراوانی در نشر فرهنگ خود دارد، به فن پیج های ایرانی برای تبلیغ این کشور واریز پول دارد! و شاید همین موضوع باعث شده است که کشور های مثل چین پخش چهره های معروف و بازیگر کره جنوبی را منع کند.
🔺مردم مخالف Lgbt صریحا اعلام می دارند که در مدارس کره جنوبی به آنها از Lgbt می گویند. و این از علائم ظهوری است که روز به روز بیشتر دیده می شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 پروتستان های مسیحی کره جنوبی و حامی صهیونیست که اخیرا برای زیارت به اسرائیل سفر کرده بودند، با تُف یهودیان بدرقه شدند!
زائران مسیحی رفته بودند بیت المقدس(اورشلیم) برای زیارت که دسته یهودی های افراطی از جلویشان عبور می کنند و آب دهن می اندازند. این کار باعث خشم مسیحی ها شد
یهودی ها تمام دین ها را انحرافی می دانند و در زمان قدیم و به همین خاطر مسیح را به صلیب کشیدند و عامل کشتن مسیح یهودی ها بودند. و به همین علت بیش از هزار سال یهودیان توسط مسیحیان آزار دیدند تا اینکه گروهی از مسیحی ها قدرت گرفتن یهود برای ظهور عیسی را ضروری دیدند و از آنها حمایت کردند.
البته امروزه بسیاری از مسیحی های دیگر نیز از یهودیان تنفری ندارند و کشته شدن حضرت عیسی را به خدا نسبت می دهند و آن را سبب رستگاری بشر می دانند...
جالب است که اینجا همان مسیری است که برخی می گویند: حضرت عیسی قبل از به صلیب کشیده شدن طی کرده است...
vowed “zero tolerance” for attacks on believers after a video showed Jewish worshippers spitting towards Christian pilgrims in Jerusalem's Old City.
A video circulating on social media showed ultra-Orthodox Jews spitting on the ground as pilgrims carried crosses along Jerusalem's Via Dolorosa – the route Christians believe Jesus walked before being crucified.
🔶 آغاز دولت یهود و سرزمین داری آنها در فلسطین
و بعد پروتستان ها جریانی شکل می گیرد بنام «پِیوریتن ها» یا «پاک دین ها» که شاید بتوان آنها را نیز از پروتستان های مسیحی دانست. این گروه حرکت خاصی دارد و یک نگاه های متفاوتی در مسیحیت دارد، اعتقادات آخرالزمانی بسیار خاصی دارند بویژه اینکه قائل به این هستند که اگر می خواهیم عیسی مسیح ظهور بکند باید به امت یهود احترام بگذاریم و بلکه برای آنها دولتی ایجاد کنیم. و به همین دلیل افرادی از یهودیت مانند هردسن با پیوریتن ها همکار کردند و به آنها پر و بال دادند.
دولت بریتانیا بخاطر منافع خود و برای تصاحب منطقه از نیرو ها و پتانسیل پیوریتن ها استفاده می کند و هِردسن یک مسئله ای را مطرح می کند که ما می توانیم خدمتگذار دولت بریتانیا باشیم و مانند سَدی برای بریتانیا در مقابل مسلمانان خاورمیانه باشیم و عملا ما اینگونه مزدور بریتانیا بشویم و در اِزایش بریتانیا فقط به ما یک منطقه و یک دولتی عنایت بکند.
و به همین دلیل در جنگ جهانی اول، فلسطین برای بیست سال در اختیار بریتانیا قرار می گیرد و آنجا هست که دولت بریتانیا گروه های یهودی را با عنوان عشاق صهیون وارد فلسطین می کند. سپس جنگ جهانی دوم در فاصله ی 1940 تا 1945 میلادی اتفاق می افتد و در این جنگ جهانی دوم دولت بریتانیا از نظر قدرت بسیار شکست می خورد و اقتصاد آنها نابود می شود و دولت آمریکا به عنوان یک دولت استعماری جدید شروع به فعالیت می کند و به دولت بریتانیا قرض می دهد و تمام کشور بریتانیا و دیگر کشور هایی که با هیتلر به جنگ وارد شده بودند عملا تابع آمریکا می شوند. و یهودیان در این بین که دارای قدرت های اقتصادی بودن شروع به وام دهی و قرض دهی می کنند و از آنجا است که سلطه ی اقتصادی یهودیان به وجود می آید و آرام و آرام سلطه یهود و امریکا بر دیگر کشور ها اتفاق می افتد.
ورود به فلسطین در 1998 میلادی یعنی حدود سه سال بعد جنگ جهانی دوم با کمک امریکا اعلام می شود که باید دولتی بنام دولت اسرائیل در فلسطین شکل بگیرد.
قبل از آنکه بخواهند فلسطین را به شکل خاص برای تشکیل دولت یهود انتخاب کنند بعضی از کشور های دیگر مثل آرژانتین را شناسایی کردند؛ ولی دیدن فلسطین به چند دلیل بهترین کشور است: اول اینکه بحث های حقوقی رو مطرح کردند و گفتند: اینجا متعلق به ابراهیم و قوم ابراهیم بوده است و ما کسانی هستیم که قبل اعراب اینجا بوده ایم پس ملک برای ما است و صاحبان اولیه ی فلسطین ما بوده ایم و همینطور وارد فضای سیاسی و مظلوم نمایی شدند که ما مردمی بدون سرزمین هستیم پس باید به سرزمینی برویم که دیگر مورد کشتار دیگر کشور ها قرار نگیریم و نکته ی بعد بحث شرعی و دینی است که می گویند: خداوند در کتاب مقدس چنین گفته است که ای ابراهیم از نیل تا فرات متعلق به توست و شما مسیحیان هم کسانی هستید که به کتاب عهد عتیق اعتقاد دارید پس شما باید بپذیرید که ما می توانیم تسلط بر کشور فلسطین داشته باشیم.
جالب است که نهایتا برای این مقصود هشت درصد از کل زمین های فلسطین خریداری شد اما یهودیان خواهان همه ی کشور فلسطین شدند...
#نورنما
@noornama
موعود باوری در یهودیت و اشغال فلسطین
تفکرات أئین یهودیت تقسیماتی دارد و ما اصطلاحا تقسیم می کنیم به یهودیان ارتدوکس و یهودیان غیر ارتدوکس یا غیر أئینی و عموم یهودیان ایران ارتدوکس هستند و یک تفاوتی بین صهیونیست و یهودیان آئینی وجود دارد(هرچند هر دو اعتقاد موعود باوری دارند) این است که یهودیان آئینی معتقدند خداوند مقرر کرده که ما پراکنده و بدون سرزمین باشیم پس رفتن به یک سرزمین خاص(چون اسرائیل ها می گویند: امروز باید به سمت فلسطین برویم) و آماده کردن یک سرزمین حرام است و زمینه سازی برای اینکه ما جایی رو تصرف بکنیم یا یک نهله ی خاصی را قرار بدیم این حرام است، پس اینکه اسرائیل دارد تلاش می کند فلسطین را به دست بیاورد این از نظر آئین ارتدوکس حرام است و کفر است و بخاطر همین مقابل صهیونیست ها قرار می گیرند و در راهپیمایی های مخالف این رژیم شرکت می کنند و در واقع اینها می گویند: ما وظیفه ی زمینه سازی نداریم.
و نکته ی بعدی که وجود دارد طبق اعتقاد ارتدوکس ما وظیفه ی هیچ کاری را نداریم و باید منتظر بمانیم تا خود ماشیح(موعود یهودیان) تمام کار ها رو انجام بدهد و وقتی ماشیح ظهور کرد به ما دستور بدهد، پس باید فعلا از هر گونه عملیات و اقدام و زمینه سازی در هر زمینه ای و به ویژه در مورد سرزمین فلسطین پرهیز بکنیم. و آنها می گویند: معبد سلیمان باید ساخته شود و نه آنکه ما معبد سلیمان را بسازیم بلکه ماشیح باید بیاید و آنجا را بسازد و سپس به ما دستور بدهد تا به سوی او برویم.
پس اختلاف اساسی بین این دو گروه در موعود باورانه ی آنها است و صهیونیست می گوید: ما باید تلاش بکنیم تا سرزمین فتح بشود تا موعود بیاید اما در نگاه عموم یهودیان چنین نیست و می گویند: خدا خواسته ما فعلا مظلوم باشیم و در دنیا هیچ حکومت و قدرت و سرزمینی نداشته باشیم و می مانیم تا وقتی که ماشیح آمد این کار ها را انجام بدهد و حکومت را تشکیل می دهد و بعد ما را به آن دوران طلایی می برد.
#نورنما
@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 این بار داعش در چهره شیعه ظاهر می شود!
🔺آرزوی اتباع یکی از فرق انحرافی مهدویت
🔶 من أحب بقاءهم فهو منهم
📍هر کسی بقاء چیزی را دوست بدارد، در حقیقت از آنها به شمار می رود و همراه آنان عذاب می شود و در روز قیامت کنار آنها حاضر می شود: «أنت مع من أحببت» تو همراه کسی هستی که آن را دوست داری.
۱. دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ(ع)فَقَالَ لِي يَا صَفْوَانُ- كُلُّ شَيْءٍ مِنْكَ حَسَنٌ جَمِيلٌ مَا خَلَا شَيْئاً وَاحِداً- قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيُّ شَيْءٍ قَالَ إِكَرَاءُكَ جِمَالَكَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ يَعْنِي هَارُونَ- قُلْتُ وَ اللَّهِ مَا أَكْرَيْتُهُ أَشَراً وَ لَا بَطَراً- وَ لَا لِلصَّيْدِ وَ لَا لِلَّهْوِ- وَ لَكِنْ أَكْرَيْتُهُ لِهَذَا الطَّرِيقِ يَعْنِي طَرِيقَ مَكَّةَ- وَ لَا أَتَوَلَّاهُ بِنَفْسِي وَ لَكِنِّي أَبْعَثُ مَعَهُ غِلْمَانِي- فَقَالَ لِي يَا صَفْوَانُ أَ يَقَعُ كِرَاكَ عَلَيْهِمْ- قُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ- قَالَ فَقَالَ لِي أَ تُحِبُّ بَقَاءَهُمْ حَتَّى يَخْرُجَ كِرَاكَ قُلْتُ نَعَمْ- قَالَ فَمَنْ أَحَبَّ بَقَاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ- وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ فَهُوَ وَرَدَ النَّارَ- قَالَ صَفْوَانُ فَذَهَبْتُ وَ بِعْتُ جِمَالِي عَنْ آخِرِهَا- فَبَلَغَ ذَلِكَ إِلَى هَارُونَ فَدَعَانِي- فَقَالَ لِي يَا صَفْوَانُ بَلَغَنِي
أَنَّكَ بِعْتَ جِمَالَكَ- قُلْتُ نَعَمْ- فَقَالَ وَ لِمَ فَقُلْتُ أَنَا شَيْخٌ كَبِيرٌ- وَ إِنَّ الْغِلْمَانَ لَا يَقْوُونَ بِالْأَعْمَالِ- فَقَالَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَنْ أَشَارَ عَلَيْكَ بِهَذَا- أَشَارَ عَلَيْكَ بِهَذَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ- قُلْتُ مَا لِي وَ لِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ- فَقَالَ دَعْ هَذَا عَنْكَ- فَوَ اللَّهِ لَوْ لَا حُسْنُ صُحْبَتِكَ لَقَتَلْتُكَ
صفوان جمال گفت: نزد امام کاظم رفتم، به من فرمود: ای صفوان! هر چیزت زیبا و نیک است جز یکی. گفتم: قربانت، کدام؟ فرمود: کرایه دادن شترانت به این مرد، یعنی هارون الرشید. گفتم: به خدا کرایه ندادم برای خوش گذرانی و خودنمایی، و نه شکار و بازیگری، بلکه برای راه مکه، و خود هم متصدی آن نیستم و غلامانم را با او می فرستم. فرمود: ای صفوان! آیا کرایه تو بر عهده آنها نیست؟ گفتم: چرا، قربانت. فرمود: می خواهی زنده بمانند تا کرایه تو را بدهند؟ گفتم: آری. فرمود: هر کس ماندن آنها را دوست دارد، از آنها است، و هر کس از آنها است، جهنمی است. صفوان گفت: رفتم همه شترانم را تا آخر فروختم. خبرش به هارون رسید و مرا خواست و به من گفت: ای صفوان! به من خبر رسیده که شترانت را فروختی؟ گفتم: آری. گفت: چرا؟ گفتم: پیری سالخورده ام و غلامان هم نیروی کارها را ندارند. گفت: هیهات هیهات، من می دانم کی به تو اشاره کرده به این کار، و آن موسی بن جعفر است. گفتم: مرا با موسی بن جعفر چه کار؟ گفت: این سخن را واگذار. به خدا اگر خوش رفتاری تو نبود، البته تو را می کشتم.
(رجال کشی: ٣٧٣)
۲. إِنَّمَا هُوَ الرِّضَا وَ السَّخَطُ- وَ إِنَّمَا عَقَرَ النَّاقَةَ رَجُلٌ وَاحِدٌ- فَلَمَّا رَضُوا أَصَابَهُمُ الْعَذَابُ فَإِذَا ظَهَرَ إِمَامٌ عَدْلٌ فَمَنْ رَضِيَ بِحُكْمِهِ وَ أَعَانَهُ عَلَى عَدْلِهِ- فَهُوَ وَلِيُّهُ- وَ إِذَا ظَهَرَ إِمَامٌ جَوْرٌ فَمَنْ رَضِيَ بِحُكْمِهِ وَ أَعَانَهُ عَلَى جَوْرِهِ- فَهُوَ وَلِيُّهُ.
امام باقر فرمود: علی می فرمود: همانا آن (یعنی حقیقت بندگی) رضا و خشم است، و جز این نبود که ناقه (ناقه صالح) را جز یک مرد، پی نکرد، اما چون دیگران راضی بودند به همه عذاب رسید. چون امام عادلی پدیدار شود، هر کس به حکم او راضی باشد و او را در اجرای عدل یاری دهد، دوست و وابسته او می شود. و چون پیشوای ستم و ناحق پدید شود، هر کس به حکم او راضی باشد و او را در جور و ستمش یاری بدهد، وابسته و دوست او می گردد.
ir.skrsoft.myapp.apk
2.14M
نرم افزار غزلیات حافظ(مرابیع)
#انتشار_آزاد