ـ🌺🍂🍃🍂🍃🍂
ـ🍃
ـ 🍂
ـ🍃
ـ🍂
«جویدن خوب غذا» موجب کنترل فشار خون میشود
در بسیاری از موارد مخصوصاً در ابتدای بروز بیماری فشارخون, میتوان با رژیم غذایی افزایش فشار خون را درمان کرد.
جویدن غذا از ضروریات کنترل فشار خون است؛ برای کاهش فشار خون در افراد با فشار بالا و نیز افزایش فشار خون در افراد با فشار پایین لازم است تا هر لقمه را کاملاً بجوند.
برای تقویت اثر عمل جویدن باید بهروی جویدن تمرکز کرد و همزمان غذا را بویید و با لذت هرچه بیشتر لقمه غذا را بلعید.
نباید غذا را با کمک آب یا مایعات وارد معده کرد؛ برای لذت بردن از غذا علاوه بر خوشبو, خوشطعم بودن و خوشپخت بودن آن، فرد باید کاملاً گرسنه شده باشد.
برای کنترل فشار خون باید با اشتها و در زمان گرسنگی غذا خورده شود؛ غذا را باید کاملاً جوید و با تمرکز و آرامش غذا خورد و قبل از سیر شدن کامل باید دست از غذا کشید و مایعات همراه غذا خورده نشود مگر اینکه غذا خیلی خشک باشد.
🖊دکتر رحیم فیروزی ( متخصص طب سنتی
🍂https://eitaa.com/noorolah1444
🍃
🍂
🍃
🌺🍂🍃🍂🍃🍂🍃
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای این مادر برای تک تکتون🥰
https://eitaa.com/noorolah1444
✡ نقش یهود در #شهادت_رسولالله توسط منافقین
1⃣ مطابق روایات معتبر، رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله، با شهادت از دنیا رفته است. (١)
2⃣ برخی شهادت حضرت را بر اثر سمّی دانستهاند که زنی #یهودی در عملیات #خیبر در گوشت گوسفند کرده و به ایشان خورانده بود. (٢)
3⃣ اما اشکال بزرگی بر این نظر وارد است؛ با توجه به فاصله چهار سالهی عملیات خیبر تا شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآله آیا اثر کردن این زهر چهار سال طول کشیده است؟!
4⃣ بنابراین، نمیتوان پذیرفت که این سم مربوط به خیبر باشد. شاید در تاریخ دست برده و کلمه «خیبر» را بدان افزوده باشند تا خطی را در کورهراههای تاریخ گم کنند.
5⃣ شهادت رسولالله صلیاللهعلیهوآله در برههی حساس و مهمی رخ داد.
6⃣ درست در زمانی که آن حضرت #سپاه_اسامه را بسیج کرده بود تا به سوی #موته پیش رود و شکست پیشین مسلمین را در این منطقه جبران کند، به یکباره و بدون هیچ سابقهای، حال پیامبر صلیاللهعلیهوآله دگرگون شد.
7⃣ اگر #اسامه در این نبرد پیروز میشد، سد مستحکم #یهود به سوی #قدس فرو میریخت و از سوی دیگر با شکست یهود، #نفاق نیز در مدینه شکست میخورد و یهود آخرین پایگاه امید خویش را هم از دست میداد.
8⃣ بنابراین، #یهود برای جلوگیری از #فتح_قدس به دست پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله دست به کار شد.
9⃣ اگر پیامبر صلیاللهعلیهوآله تنها یک ماه دیگر زنده میماند و این سپاه به جنبش درمیآمد، مرگ #یهود قطعی بود، اینجا بود که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، به پیامبر صلیاللهعلیهوآله زهر نوشاندند. (٣)
📚 منابع:
١- تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠؛ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲.
۲- السیرة النبویة، ج٢، صص ٣٣٧ و ٣٣٨.
٣- ر.ک: تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠.
https://eitaa.com/noorolah1444
خودش پسرشو فرستاده آلمان زندگی کنه بعد می گفت: چرا اینا رفتن عراق پول ریختن تو جیب عراقیا که جوونای مردمو شیمیایی کردن.
گفتم: اما کشوری که شیمیایی می داد به صدام همین آلمان بود.
لال شد...
https://eitaa.com/noorolah1444
بیشعوری یعنی اینکه فرش ایرانی رو مینداختن زیر پای ماشینهای!! رئیس جمهور آمریکا
خیانتهای پهلوی یا بیشعوریشون؟
https://eitaa.com/noorolah1444
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 تصاویری از سیل وحشتناک در لیبی
https://eitaa.com/noorolah1444
💠پیرزنی در خواب خدا رو دید و به او گفت...
🍃پیرزنی در خواب , خدا رو دید و به او گفت :
خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟
خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .
🍃پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.
رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.
سپس نشست و منتظر ماند.
🍃چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .
پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .
🍃پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد
پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.
نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.
🍃این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .
پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت
🍃نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .
این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد .
🍃پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.
شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .
🍃پیرزن با ناراحتی گفت:
خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟
🍃خدا جواب داد :
بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی
https://eitaa.com/noorolah1444
امان ازاین روزگار...
حرف خیلیاس
مشکلی با ما ندارد زندگی بیکار نیست...
درد اگر از ما نباشد زندگی بیمار نیست...
هر کجا تقصیرمان را گردنش انداختیم...
جرم بیچاره به جزء ، کوتاهیِ دیوار نیست...
برگه های برد را دائم به نام خود زدیم...
اسم ما در صفحه های باختن انگار نیست...
ذهنمان همواره در حفظِ کلاه از باد بود...
گرچه در سر عقل باید ، بی کلاهی عار نیست...
وقت باران گریه را از آسمان پنداشتیم...
واقعیت زیـر چتـر خـالیِ پندار نیست...
تابش خورشید میسوزاند اما واضح است...
در وجود آسمانِ مصلحت ، آزار نیست...
مثبت اندیشان به هنگام مصیبت شاکرند...
شکر نعمت که فقط در قالبِ گفتار نیست..
https://eitaa.com/noorolah1444
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥توحش پلیس🚔🧟
_____________________________
🔸️ضعف سواد رسانه ای مردم، بزرگترین خطری است که آینده ایران و ایرانی را تهدید میکند ، مسئله ای که باعث میشود ؛
تجاوز و قتل سالیانه صدها نفر از شهروندان بیگناه در اروپا و آمريکا توسط پلیس، هرگز به چشم نیاید و کاملا عادی جلوه داده شود
اما...
مرگ طبیعی یک دختر معیوب در ایران، به پلیس نسبت داده شود و ماه ها در کشور، ایجاد آشوب نمایند
https://eitaa.com/noorolah1444
#پندانه 🌹❤️
✍ قناعت یا خاک گور
🔹شنیدم بازرگانی ۱۵۰ شتر بار داشت و ۴۰ غلام خدمتکار که شهر به شهر برای تجارت حرکت میکرد.
🔸یک شب در جزیره کیش مرا به حجره خود دعوت کرد.
🔹به حجرهاش رفتم، از آغاز شب تا صبح آرامش نداشت، مکرر پریشانگویی میکرد و میگفت:
فلان انبارم در ترکمنستان است و فلان کالایم در هندوستان. این قباله و سند فلان زمین میباشد. فلان چیز در گرو فلان جنس است. فلان کس ضامن فلان وام است. در آن اندیشهام به اسکندریه بروم که هوای خوش دارد، ولی دریای مدیترانه طوفانی است.
🔸رفیق! سفر دیگری در پیش دارم، اگر آن را انجام دهم، باقیمانده عمر گوشهنشین گردم و دیگر به سفر نروم.
🔹پرسیدم:
آن کدام سفر است که بعد از آن ترک سفر میکنی و گوشهنشین میشوی؟
🔸در پاسخ گفت:
میخواهم گوگرد ایرانی را به چین ببرم، که شنیدهام این کالا در چین بهای گرانی دارد. از چین کاسه چینی بخرم و به روم ببرم. در روم حریر نیک رومی بخرم و به هند ببرم. در هند فولاد هندی بخرم و به شهر حلب (سوریه) ببرم. در آنجا شیشه و آینه حلبی بخرم و به یمن ببرم. و از آنجا لباس یمانی بخرم و به پارس (ایران) بیاورم.
🔹بعد از آن تجارت را ترک کنم و در دکانی بنشینم.
🔸او اینگونه اندیشههای دیوانهوار را آنقدر به زبان آورد که خسته شد و دیگر تاب گرفتاری نداشت.
🔹در پایان گفت:
رفیق! تو هم سخنی از آنچه دیدهای و شنیدهای بگو.
🔸گفتم:
آن را خبر داری که در دورترین جا از سرزمین غور (میان هرات و غزنه) بازرگان قافلهسالاری از پشت مرکب بر زمین افتاد؟
🔹چشم تنگ و حریص دنیاپرست را تنها دو چیز پر میکند: قناعت یا خاک گور.
https://eitaa.com/noorolah1444
📲💭
کار انسان دوستانه وزارت اطلاعات!
https://eitaa.com/noorolah1444