✨️🇮🇷
خداحافظ آهوهای زیبای «دشت ناامید»❗️
🔻ششم #بهمن یادآور #خیانت وحشتناکی است ...
#دشت_ناامید که #میزبان آهوهای زیبا در برخی فصول سال بود، با مساحتی در حدود سه هزار کیلومتر مربع معادل چهار برابر #سنگاپور، از #ایران جدا شد!!
🔻بعد از اینکه در سال ۱۲۲۵ با کارگردانی #انگلیس، #افغانستان و #هرات از ایران جدا شد، برخی از #خطوط_مرزی نامشخص ماند و زمینه اختلاف و مناقشه بر سر #آب شد.
🔻از سال ۱۳۱۰ به بعد انگلیس به عنوان آخرین قدم قبل از #جنگ_جهانی_دوم و با هدف ایجاد خط کمربندی دفاعی در برابر #شوروی، #معاهده_سعدآباد برای پیوند #سیاسی میان ایران، #ترکیه، #افغانستان و #عراق را در تیرماه ۱۳۱۶شکل داد و با بی کفایتی #رضاشاه_پهلوی همه هزینه های این معاهده انگلیسی بر عهده #ملت_ایران قرار گرفت و بخشهای زیادی از ایران برای جلب رضایت کشورهای همسایه #خیرات شد!!
🔻بزرگترین رودی که به دریاچه هامون می ریخت، #هیرمند بود و پس از جدایی افغانستان همواره مورد مناقشه بود.
#رضاخان که پیشتر در مهر ۱۳۱۴ آتاتورک پادشاه ترکیه را به عنوان حَکم برای موضوع آب هیرمند تعیین کرده بود، با وجود خسارتبار بودن برای ایران رای حکمیت را پذیرفت. سرانجام در ۶ بهمن ۱۳۱۷ بدون هیچگونه مقاومت، قرارداد تقسیم آب هیرمند بین #تهران و #کابل منعقد شد که طبق آن «دشت ناامید» به مساحت ۳ هزار کیلومتر و برخی مناطق دیگر از ایران بدون هیچ جنگ و درگیری جدا شد تا افغانستان سهم 50 درصدی ایران از هیرمند را بپذیرد.
🔻اما دولت افغانستان به همین وعده نسیه هم عمل نکرد و #نهرهای انحرافی و #سدها بهقدری حجم آب را کاهش داد که موجب تلف شدن دامها و کوچ گسترده مردم و اعتراض پی در پی آنها شد.
🔻پس از سالها اعتراض، این بار با وساطت آمریکا، #محمدرضا_پهلوی طی قراردادی در سال ۱۳۵۱ دوباره راه وطن فروشی پدر را ادامه داد و سهم ۵۰ درصدی از آب هیرمند را به ۱۵ درصد کاهش داد!! تا جایی که #اسدالله_علم در کتابش لفظ خیانت را برای این قرارداد استفاده کرد.
🔻هم دشت ناامید رفت و هم هامون خشکید ... چون برخی سردمداران حکومت شاهنشاهی اعتقاد داشتند که سرزمین #سیستان فقط چهل میلیون عایدی دارد پس ارزش اقتصادی ندارد!!
🔸پ.ن: آن وقت پسر جناب #عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی، اخیرا در قالب کمپین احمقانه ««وکالت_میدهم» با #رضا_پهلوی بیعت می کند!!! حق نداریم شک کنیم دست وکیل و موکل توسط انگلیس به هم گره خورده؟
✍حمیدرضا ابراهیمی
@noorolah1444
🌸﷽🌸
🔆 در #سفرهایمان از #محلیها #خرید کنیم...🔆
☀️در سفرهایمان یاد بگیریم حتی #آب معدنی را از مغازهدارهای #روستایی بخریم، تا هزار تومان بیشتر جنس فروخته باشند، شاید همین کار ما باعث فروش بیشتر و عدم #مهاجرتشان به شهرها شود.
☀️وقتی به مسافرت میرویم، مدام پاساژها را نگردیم و به #اقتصاد چینیها کمک نکنیم، همهجا پاساژ هست، اما خوشحال کردن پیرمرد روستایی هنرمند و باحوصله، فرصتی است که باید قدرش را دانست. حتما از آنها خرید کنیم و بدانیم که شاید تنها #درآمد زندگیشان همین است!
☀️حتی اگر #پول همراهمان نیست و خرید نمیکنیم، با آنها حرف بزنیم و تحسینشان کنیم. همهی ما به تحسین و دیده شدن نیاز داریم.
☀️باور کنیم با خرید یکی دو شیشه #مربا و یا #لواشک و یا #سبزی_کوهی از محلی ها، ورشکست نمیشویم، بلکه مهربانی را در کشورمان پخش میکنیم.
☀️ بدانیم خرید از جوامع محلی، علاوه بر شخصیت دادن به #کارآفرینان و کمک به #اقتصاد خانوار آنها، مانع از نابودی این هنرها و زندگی روستایی میشود.
همهی ما میتوانیم مهربان باشیم
@noorolah1444
🏴امشب شب شهادت مادر ادب بی بی ام البنین هست ،این شعر را تقدیم می کنیم به شما عزیزان ، ما رو هم دعا کنین
▪️بدون #ماه قدم می زنم سحرها را
گرفته اند از این آسمان #قمر ها را
▪️چقدر#خاک سرش ریخته است، معلوم است
رسانده است به خانم کسی خبرها را
▪️نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده
گرفته اند از این #قد_کمان پسرها را
▪️چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش
بیاورند برایش فقط سپرها را
▪️نشسته است سر راه و #روضه می خواند
که در بیاورد #آه آه رهگذرها را
▪️ندیده است اگر چه ولی خبر دارد
سر عمود عوض کرده شکل سرها را
▪️کنار #آب دو تا دست بر روی یک دست
رسانده است به ما خانم این خبرها را
▪️بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو
ز#عون دم زد و گفتی که از #حسین بگو
▪️ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی
برای خانه مولا که انتخاب شدی
▪️به خانه ولی الله اعظم آمدی و
دلیل عزت قوم #بنی_کلاب شدی
▪️به جای اینکه شَوی مُدعیه همسری اش
کنیز حلقه به گوش #ابوتراب شدی
▪️تنور خانه #حیدر دوباره گرم شد و
برای چرخش دستار انتخاب شدی
▪️چهار تا پسر آوردی برای #علی
که جای #فاطمه ام البنین شدی
▪️دلت همیشه چنین شوهری دعا می کرد
تو مثل #حضرت_صدیقه مستجاب شدی
▪️اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت
میان #کوچه به #دیوار زانویت نگرفت
▪️تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد
به #چادر عربیه تو #خار گیر نکرد
▪️تو را که فرق عــلی دیده ای و خون حسن
به غیر کرب و بلا هیچ چیز پیر نکرد
▪️به احترام همان تکه بوریا دیگر
زمین خانه تو نیت حصیر نکرد
▪️از آن زمان که شنیدی خزان گلها را
هوای کوی تو باغ دلپذیر نکرد
▪️چه خوب شد که نبودی #کربلا بینی
که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد
▪️به نعل تازه گرفتند تا بدنها را
به ضرب دست لگد میزدند زن ها را
https://eitaa.com/noorolah1444