eitaa logo
موسسه دارالقرآن نورالهدی
776 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
849 ویدیو
59 فایل
راه ارتباط با ما @d_noorolhoda138
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 سلام آرزوی چشمانم🤚 💐 اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ خدایا آن چهره ی زیبا را به من نشان بده(دعای عهد) 💚🌱
امیرالمؤمنین علیه السلام: مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ، يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ كسى كه با دست كوتاه ببخشد با دست بلند به او بخشيده مى شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ارزش والاى انسانى 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃 هيچ يك از شما جز به پرورگارش اميدوار نباشد. (و دل نبندد) 🔹 لا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ...؛ 📚 نهج البلاغه حکمت 82 📎
⚠️ توجه به عیب خود !! ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🌿 خوشا به حال کسی که خطای خود را ببیند و به عیب خود توجه داشته باشد و عیوب دیگران را ندیده بگیرد و خود را کامل و بی‌نقص نبیند، بلکه در موارد خطا و اشتباه خود را خطاکار ببیند. 📚 در محضر بهجت، ج١، ص٣٠٠
💠 دوام زندگی دوام زندگی ده قسمت است، یک قسمتش محبت است و نُه قسمتش گذشت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دارالقرآن نورالهدی کلیشاد 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حضرت ایوب صبر کرد؟! 🎙 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ حضرت يونس درتاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود، 🔑کلیدش: "لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين" پس نجات یافت حضرت أيوب به بیماریهای سختی دچارشد، 🔑کلیدش: "رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ" پس از درد و رنج نجات یافت حضرت إبراهيم درآتش افکنده شد، 🔑کلیدش: "حسبنا الله ونعم الوكيل" پس نجات یافت و پیروز گشت
🌸پیامبر مهربانی(ص): بهترین شما زنی است که برای و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرم بپوشاند. 📗بحار؛ ۱۰۳:۲۳۵
در اوج اختلاف با همسر "رازدار" باشید 🔹رازداری در تمام مراحل زندگی مشترک یک رکن است و زوجین دقت داشته باشند که حتی به هنگام بروز اختلاف و درگیری لفظی و عاطفی با یکدیگر، باید "رازدار" باشند و مسائل پیش آمده میان خود را با دیگران و حتی با والدین خود مطرح نکنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 🔅 ✅پاداش بیمار مؤمن ✍روزى پيامبر اكرم صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله، به طرف آسمان نگاه مى‌كرند که در همان حال تبسمى نمودند، شخصى از پیامبر علت این تبسم را سوال کردند. رسول خدا فرمودند: آرى! به آسمان نگاه مى‌كردم، ديدم دو فرشته به زمين آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزى بنده با ايمانى را كه هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول بود، بنويسند، اما او را در محل نماز خود نيافتند؛ زیرا او در بستر بيمارى افتاده بود. فرشتگان به سوى آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض كردند: ما طبق معمول براى نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ايمان، به محل نماز او رفتيم، ولى او را در محل نمازش نيافتيم؛ زيرا در بستر بيمارى آرميده بود. خداوند به آن فرشتگان فرمود: تا او در بستر بيمارى است، آن پاداشى را كه هر روز براى او در محل نماز و عبادتش مى‌نوشتيد، بنويسيد. بر من است كه پاداش اعمال نيک او را تا آن هنگام كه در بستر بيمارى است، برايش در نظر بگيرم. 📚 بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۸۳ 🔆💠🔅💠🔅🔆💠🔅💠🔅
🔆 ✍ هیزم‌های خشک درون انسان 🔹فرض کنید درون ما انسان‌ها، به دلایل مختلف، در مسیر زندگی پر از هیزم‌های خشک شده است. 🔸کوچک‌ترین جرقه‌ای از بیرون می‌تواند درون ما را آتش بزند. 🔹اگر چنین شخصی بگوید دلیل ناراحتی و آتش درون من کسی بود که جرقه زد، راست می‌گوید. 🔸اما چرا باید درونمان را پر از هیزم‌های خشک رذایل همچون خشم و غرور و نفرت و تاییدطلبی کنیم که با هر جرقه کوچکی آتش بگیرد؟! 🔹اگر ما درون خود را پاک نگه می‌داشتیم و خود را از هیزم‌های خشک پر نمی‌کردیم، محرک‌های بیرونی نمی‌توانستند ما را از حالت طبیعی خارج کنند و باعث ناراحتی و درد روانی ما شوند. 🔸مولانا می‌گوید: 🔹هزار دزد بیرونی بیایند، در را نتوانند باز کردن؛ تا از اندرون دزدی یار ایشان نباشد که از اندرون باز کند. 🔸هزار سخن از بیرون بگوی تا از اندرون مصدقی نباشد، سود ندارد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
معرفی کتاب کیمیاگر 👆👆👆
داستان کیمیاگر، یک روایت تاریخی است که در دوران امام کاظم (ع) رخ داده و ابوالفتوح رازی، از عالمان قرن ششم، آن را در آثار خود نقل کرده است. این داستان که رضا مصطفوی، آن را در قالب یک رمان تاریخی به نگارش درآورده، ماجرای جستجوگر جوانی است که برای یافتن کیمیا وارد بغداد می‌شود که به‌تازگی بنا شده و پایتخت خلافت عظیم عباسیان است. در دوره عباسیان، کرسی‌های مناظره برپا می‌شده و پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، در این مجالس به مناظره می‌نشستند و گاه این مجالس، ابزاری برای تفتیش اعتقاد مسلمانان، به‌ویژه شیعیان، برای قلع و قمع آنان بوده است. کیمیاگری که قهرمان داستان در پی او آمده است، در یکی از این مناظرات تاریخی، ولایت امیر مؤمنان را اثبات می‌کند و خود و اطرافیان را دچار چالش‌هایی می‌کند. 👇👇👇👇👇👇
قسمتی از متن کتاب «کیمیاگر» از رضا مصطفوی برای نمونه در ادامه آمده است👇👇👇 ... یحیی لبخندی زد و رو به یونس گفت:« خوب آموختی. بگو ببینم حرفت چه بود که سر راه ما سبز شدی؟ » 🔸 باید شما را با کسی آشنا کنم. 🔸 همین؟! لابد دانشمندی ناشناخته در آستینت داری که نتوانسته ام او را بشناسم. 🔸دختری در بغداد هست که خلیفه باید او را ببیند. یحیی مثل برق زده ها از جا پرید و نگاهی به سلیم انداخت و بعد رو کرد به یونس و گفت:« همین؟! وقت مرا گرفتی که بگویی کنیزی برای فروش داری؟! » اشاره کرد به گماشتگان و گفت:« این دیوانه را بیندازید توی همان سیاه چالی که بود. » راه افتاد که برود. سلیم نگاه خشم آلودی به یونس کرد و بعد دوید دنبال وزیر. وزیر همان طور که می رفت گفت:« آن قدر شلاقش بزنید که هوشیار بشود. » گماشتگان پیش آمدند و زیر بغل های یونس را گرفتند. سلیم مستاصل و حیران مانده بود که چه بگوید. رو کرد به یحیی و گفت:« جناب وزیر، این فامیل ما... » یونس پرید میان حرف او و خطاب به وزیر گفت:« یعنی به من می آید که مست یا از دیوانگان باشم و خواسته باشم حرف بیهوده بزنم؟! » یحیی با عصبانیت دست هایش را در هوا تکان داد و گفت:« دست و بال خلیفه که هیچ، لای همین درختان بیت الحکمه هم پر است از کنیزان زیبا رو. آن وقت تو آمده ای این جا کنیز به ما بفروشی؟! » یونس در حالی که می خواست خودش را از دست نگهبانان رها کند، گفت:« نه جناب وزیر. این کنیز از جنس آنان که دیده ای نیست. باید ببینیفضل و دانش او رقیب ندارد. » یحیی گام هایش را آهسته تر کرد. برگشت و با اشاره به سربازان دستور داد که رهایش کنند. 🔸فضل و دانشش را از کجا دانستی؟ یونس قامت راست کرد. 🔸در همه زمینه ها، حکمت، طب، ریاضی هر چه می خواهید از خودش بپرسید. سپس با نگاهی ملتمسانه ادامه داد:« اگر مطمئن نبودم، خودم را این طور گرفتار نمی کردم. خواهش می کنم خودتان امتحانش کنید. » یحیی در فکر فرو رفت و لحظاتی بعد سرش را بلند کرد و رو به سلیم گفت:« فردا همین موقع کنیزش را بیاورد. طبیب را هم بگو بیاید. وای به حالش اگر وقت ما را تلف کرده باشد ...
🚨🚨 🚨🚨 کتابخوانی سردار بی سر بر اساس زندگینامه و خاطرات سردارشهید حاج عبدالله اسکندری 🔹🔹🔹🔹🔹 مسابقه👇 مسابقه کتابخوانی بر اساس کتاب رجبیون برگزار می گردد ۱. 🔰نسخه فیزیکی کتاب 📚 در مراسم هفتگی میهمانی لاله های زهرایی / عصرهای پنجشــبه در قطعه شهدای گمنام شیراز ارائه می‌گردد ♦️نسخه الکترونیکی (پی دی اف ) و از طریق کانال شهداي شیراز در دسترس عموم می باشد 👇 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz/12177 ۲. 🚨🚨جهت مشاهده سوالات مسابقه به لینک زیر مراجعه کنید 🔻 https://formaloo.com/j7ml1 ⭕️مهلت شرکت در مسابقه تااول خرداد سالروز شهادت این شهید بزرگوار می باشد ⭕️ شرکت برای عموم نیزآزاد مي باشد ➡️ ۳. به لطف الهی به 8 نفر از برندگان مسابقه به قید قرعه پلاک طلا (پارسيان )هدیه داده میشود🎁🚨 🔹🔸🔹🔸🔹 شیراز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام على عليه السلام: مَنِ اشتَغَلَ بِذِكرِ الناسِ قَطَعَهُ اللّهُ سبحانَهُ عَن ذِكرِهِ هر كه به ياد مردم سرگرم شود، خداوند سبحان او را از ياد خود جدا كند غررالحكم حدیث8234