سلااااام رفقا 🌱 . یه خبر خوب داریم براتون 😉 . اگر بتونید حدس بزنید نمایشنامه تئاتر صاحبه ۲ راجع به چه موضوعی هستش، یه جایزه خفن به قید قرعه اهدا میشه ...😁 . البته اگر درست حدس بزنیدااااا😕🪴 . - لینک زیر، حدس ± آیدیتون رو بفرستید: 👇🏼 • harfeto.timefriend.net/16927811914644 . - فقط حدس و بفرستید: 👇🏼 • @sadrjahad

تلخی و التهاب اون روزها فراموش شدنی نیست . اینکه چه باید کرد، چه اتفاقی باید بیفته و چه اتفاقی می تونه بیفته ، سوالاتی بود که بدون وقفه توی ذهنم رژه می رفت . روز اول این اتفاقات ( بعد از سونوگرافی) خیلی گریه کردم. چون خیلی منتظر این بچه بودم. و زمانی که ما ترس از دست دادن بچه رو به خاطر سقط های قبلی داشتیم، فهمیدیم مشکل دیگه ای که اصلا بهش فکر نمی کردیم پیش آومده احمد انقدر به هم ریخته بود که تا 48 ساعت بعد از این خبر هیچی نخورد. ~ وای احمد چقدر به هم ریخته ای . تو باید تکیه گاهم باشی. وقتی تو اینقدرربی قراری من باید چی بگم؟ * باید سقطش کنيم زهرا! حتی فکر اینکه یک بچه مریض داشته باشیم داره منو دیوانه می کنه . چقدر ممکنه زجر بکشه. ~ احمد!!! معلوم نیست زنده بمونه، دیدی که دکترم گفت مشکلش حاده شاید اصلا مرده به دنیا بیاد!! گفت حتی اگه زنده به دنیا بیاد بعد از تولد از دنیا میره😭 تو رو خدا آروم باش احمد!حواست هست از دیروز هیچی نخوردی؟! من نگرانتم، از پا میفتیا * زهرا! تا تکلیف این بچه معلوم نشه آروم نمیشم ، چیزی هم نمی خورم . باید سقط کنيم، تمام 😭😭 ...... تصمیم گیری سخت بود و من باید انتخاب می کردم . آرامش و سلامتی احمد یا ..... اما چطور می تونستم دستم رو به خون موجود زنده ای آلوده کنم 😭 فقط به خاطر اینکه بیماره؟؟ پس چرا بیمار سرطانی ای که با مرگ دست و پنجه نرم میکنه و در حال زجر کشیدنه نمیشه تیر خلاص زد و کشت و......؟؟؟؟؟😭😭😭 فردای همو ن روز به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها رفتم و از ایشون خواستم که راهی جلوم بگذارن . ......

📝روزنگار مادرانه سرم تو لپ تاپ بود، هدفونم تو گوشم، زیر چشمی دخترم رو می پائیدم از ظهر یجوریه، اخلاقشه اگه نخواد چیزی رو بگه نمیگه، پس پرسیدن من فایده ای نداشت، منتظر بودم خودش باهام حرف بزنه، کمی دورتر از علی کوچولو نشست، دیدم بغض کرده و خیره خیره داره بهش نگاه میکنه. نگرانش شدم، نکنه افسردگی بعد زایمان گرفته؟! آخه دلیلی هم براش وجود نداره!!! به علی کوچولو نزدیک شد، منو صدا زد و با اشاره دست ازم خواست که هدفونمو بذارم کنار ....... ♡ مامانی ~ جون مامان ♡ به نظرت شهید آرمان مادرش این روزهای آرمانو یادشه؟؟ ~ (تو لحظه انگار یکی به قلبم چنگ زد، نفسم برید... تو چشمام خیره شده بود و منتظر جوابم بود) آره که یادشه..... خب.... شما یسال از شهید آرمان بزرگتری من لحظه لحظه ی اون روزا هر بار میاد جلو چشام ♡( اشکش به پهنای صورتش میومد) مامااااان چجور میتونن تحمل کنن؟؟ ~ خب خدا صبرشو میده دورت بگردم... آروم باش(خواستم برم سمتش، رفت سمت علی و بغلش کرد) ♡من آرزومه علی با شهادت از دنیا بره ها ولی خیلی تحملش سخته مامان ~ گفتم که خدا صبرشو میده، نفس مامان ...... یکم گذشت، علی داشت شیر میخورد، دیدم دخترم داره گریه میکنه، نشستم کنارش... ♡ ماماااان نمیدونم چرا هر باااار که علی شیر میخوره یه روضه ای میپیچه تو سرم، یسره تکرارش میکنم😭 ~ چه روضه ای مامان؟؟! ♡ من بی وضو موی تو را شانه نکردم😭 حالا به دنبال سرت باید بگردم😭 ....... بند دلم پاره شد، واقعا نمیدونستم چجوری آرومش کنم؟ ...... ~ مامانی..... نمیتونم بگم این حالت برات خوب نیست ولی... ♡ حالمو دوسدارم مامان..... خیلی دوست دارم شادی روح مادران عزیز و صبور و غیور شهدایی که بین ما نیستن و سلامتی همه ی مادران شهدا صلوات🌹

#پادکست_مخاطبین ✨🌴 نظرات مخاطبین محترم تئاتر #صاحبه اجرای قم، پلاتو جدید ۶ مهر ۱۴۰۲ 💬 " این خیلی متفاوت بود! . دیدگاه من رو نسبت به تئاتر عوض کرد! . موضوعاتی که واقعا به روز هست مثل فرزند آوری، حجاب و....(کار شده بود) و واقعا جالب بود. . قلب اجرا همون صحنه موکب بود! . نسبت به جابر۱ شیرین تر بود. . خیلی تئاتر رفتم، اما این تئاتری که اومدم، هر دفعه توی زندگی‌م توی ذهنم میاد، این طور نیست که بعد چند روز از ذهنت بره!"❤️🖇 #تئاتر_صاحبه #پادکست_صوتی 🔸#مجموعه_فرهنگی_نورالهدی @noorolhodaa_ir 💠 لینک https://eitaa.com/joinchat/3315990529C3585cca262

• میلاد رسول اکرم و امام جعفر صادق مبارک باد ❤️🪴 💠 مجموعه فرهنگی نورالهدی https://eitaa.com/joinchat/3315990529C3585cca262

بسم الله الرحمن الرحیم ✨السلام علیک یا رسول الله(ص) خدا را شاکرم امسال عشق و محبتم به شما، حتی به نام شما با گذشته فرق دارد و این حال زیبا را مدیون ام المومنین❤️محبوبه ی شما حضرت خدیجه (س) ام. هر بار که نام شما را در نقش ایشان بر زبان جاری کردم قلبم عاشقتر و عاشقتر شد. ❤️ من احساس میکنم عشق به خدای یکتا مانند ریسمانی ست که باید به آن چنگ بزنم تا در این غفلت و جهالت در امن و امان باشم، حرارت قلبم گواهی میدهد آن ریسمان امن و امان تویی محمد(ص) ❤️ محبتم به تو گویی طواف روح خدیجه ست گرد خدای ابراهیم صفای جان منی و کعبه ی روحم محمد❤️ خدای موسی خدای عیسی خدای ابراهیم خدای محمد ستایش مخصوص توست که برگزیده ات محمد مرا به همسری برگزید.... ........ یا مولای یا رسول الله(ص) عیدی امشب اعضای تاتر ام الریاحین و مخاطبین عزیزمان را امضاء عاقبت بخیری ما قرار دهید.... مثل نفیسه و میسره که مویشان را در خدمت به ام المومنین(س) سفید کردند، ما را نیز تا آخر عمر کنیز خاندان با برکتتان بپذیرید. آمین🌸

🔖 ۷۴ مین اجرای #تئاتر_جابر ۲ "صاحبه" 📆 زمان اجرا: جمعه ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۲ ⏰ورود مخاطب راس ساعت: ۱۵:۰۰ • قم #پلاتو_جدید_شهید_فخری_زاده • ویژه بانوان ( ۱۲ سال به بالا) ⚠️ • ثبت نام الزامی ست برای کپی روی شماره بزنید:👇🏽 " 09915192702 " @Yakhadijatalgharra 💠 لینک کانال مجموعه نورالهدی https://eitaa.com/joinchat/3315990529C3585cca262

بسم الله الرحمن الرحیم #قسمت_پنجم📜 #قند_پهلو📚🖇 وارد حرم شدم برای انجام ختمی که شنیده بودم رد خور نداره . زیارت نامه رو خواندم و رفتم سمت ضریح ~سلام 😭 دختر موسی بن جعفر! می خوام ختم استخیر الله رو زیر قبه شما انجام بدم . می دونم این ختم باید زیر قبه امام حسین ع خوانده بشه اما من که دسترسی به کربلا ندارم. شما دختر همان خاندانی، نوه امام حسینید 😭😭😭 یا فاطمه معصومه ؛ کار این بچه رو درست کن ، نمی خوام دستم به خونش آلوده بشه ؛ اگه رفتنیه خودش بیفته ، اگر هم صلاح به موندنشه ، دلمو آروم کن تا بتونم پای سختی هاش بایستم . 😭🙏😭 ..... خیلی سبک شده بودم . نمی دونم درد دل با خانم من رو آروم کرده بود یا ختم استخیر الله ؟ * زهرا جان با یکی از اقوام صحبت کردم ، بیمارستان خوب می‌شناسه بریم...... سقط کن تمام بشه ~ احمد جان ! چرا عجله داری؟ صبر کن، ببینیم خدا چی میذاره جلو پامون؟ * صبر؟ یعنی چی زهرا؟؟ خدا به ما عقل داد، قدرت انتخاب داده!! زهرا نگو که از حرفت برگشتی!! تو به من قول دادی!! مگه نگفتی هر کاری می کنی تا حالم خوب ش؟ من فقط با رفتن این بچه کمی آروم میشم.!! ~ احمد جان عاقلانه فکر کن، قانون اجازه نمیده جنین ۴ماهه رو سقط کنیم!! شرعا هم اجازه نداریم، حتی اگه چند هفتش باشه هم سقطش حرامه احمد! حراااااام * حرف از شرع و قانون نزن 😡 کدومشون قراره پاسخگوی درد ما و اون بچه باشند، صدور حکم و قانون راحته!!! این ماییم که زیر بار این سختی استخونمون خرد میشه!! ~ تو برام مهمی احمد ولی با سقط بچه موافق نیستم. ~ حرفت شرع و قانونه دیگه؟؟!باشه من موافقت هر دو رو می گیرم . قبول؟؟ * باشه تو مجوز شرعی بیار من حرفی ندارم. ..... احمد فردای اون روز کفش اهنی پوشید و به اتفاق یکی از دوستانش رفت به دفاتر مراجع مختلف. همه مراجع! حتی کسانی رو که خیلی قبول نداشت اما هیچ مرجع تقلیدی مجوز این کار رو نداد که نداد . همه می گفتن زمانی سقط مجوز داره که موندن بچه برای مادر ضرر داشته باشه؛ صرف بیمار بودن، دلیل نمیشه ....

❌سلما و تک فرزندی ✅علاج واقعه قبل از وقوع 😢😢😢😢😢🙈🙈🙈 برای دوستانتون ارسال کنید.... کانال فرزند ارشد خانواده ۱۵نفره👇✅ @motaharevafi77

لینک مجازی نشست علمی سهم من از جوانی ایران ساعت۹ الی ۱۱ صبح https://www.skyroom.online/ch/researchpl/razavi موسسه فرهنگی هنری شهید روحی تشکل تخصصی ترویج و ارتقای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در کشور