#طنز_جبهه
صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازهها زیر آتــ🔥ــش میمانند و یا به نحوی شهید میشوند که قابل شناسایی نیستند.🧐هر کس از خود نشانهای میداد تا شناسایی جنازه ممکن باشد.😊یکی میگفت: «دست راست من این انگــ💍ـــشتری است.»
دیگری میگفت: «من تســ📿ـــبیحم را دور گردنم میاندازم.»
نشانهای که یکی از بچهها داد برای ما بسیار جالب بود😄. او میگفت: «من در خواب خُر و پُف میکنم،😴پس اگر شهیدی را دیدید که خُر و پُف میکند، شک نکنید که خودم هست.»😐😅
@noorshohada_a
#طنز_جبهه
👤رفیقم مےگفت لب مرز یہ
داعشےرو دستگیر کردیم👀💪🏻
داعشے گفت🗣تــا ساعت11من
رو بکشید تـا نهار رو با رسول
خدا و اصحابش بخورم!🥘😌
.
اینام لــج ڪردن ساعـت14
کشتنش👊🏻گفتـن حالا برو
ظرفاشونرو بشــور😁😅
@noorshohada_a
خُدایا مرا بسوزان،
استخوانهایم را خرد کن،
خاکسترم را به بـاد بسپار ولی
لحظهای مرا از خود وا مسپار!
-شهیدمصطفیچمران
@noorshohada_a
بی سوادی را گفتند عشق چند حرف دارد؟
بیسواد گفت: 4 حرف
همه خندیدند در حالی که بی سواد
راه میرفت و زیر لب میگفت :
مگر" مهدی"چند حرف دارد......♥️
اللهم عجل لولیک الفرج
@noorshohada_a
🕊•ا﷽ا•
💌نامهےانفال/بند ۰۷
«يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ»
از خالق آسمانـٖے به بنده زمینـٖے🍃
محبوب من مسیر زندگی انقد سرگرمت کرده
که به مسیر بندگی و رسیدن به من کمتر فکر کنی.
در حالی که تنها راه رسیدن به خوشبختی
رسیدن به منِ خداست !
منی که همه چیز رو در اختیارت قرار دادم
تا تو مالِ من باشی...
ولی تو...
اگر چیزی رو ازت گرفتم چون باور دارم
تو لایق بهتر از اون هستی.
من تنهات نمیذارم،
من جبران کننده ی همه ی لحظات زندگیتم،
نمیذارم هیچ کس بهت ضرر برسونه.
حواست هست!؟
نگرانی های دلت رو به من بسپار.
من تنها خریدار تو هستم تو این دل آشوب های زمینی...
دوستدار همیشگی تو #خدآ ♥️
📬فرستنده:خدا
📖گیرنده:انسان
ازآسمان ☁️🌱
آیہگرافۍ
•وصآل✨
@noorshohada_a
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با امام زمان (عج) رفاقت کن 😍
@noorshohada_a
حرفقشنگ🌱
هروقتخواستـی گناهڪنـے
اینسوالروازخودتبپرس⁉️
مَّالَڪُملَاتَرْجُونَلِلَّهِوَقَارَا..؟
«شماراچهشدهاستڪهبرای خـ♡ـدا
شأنومقاموارزشـےقائلنیستید ...؟💔
سورهمبارڪهنوحآیه۱۳📚❀
@noorshohada_a
چادرانه 🌸
خـدایا...
از تو میخواهمـ🤲🏻
چادر مرا آنچنان با
چادر خاڪے جدهے ساداتــ🥀
پیوند زنے ڪھ
اگر جان از تنم رود🌱
چادر از سرم نرود...🥰
@noorshohada_a
♻️♻️🥀🥀🥀♻️♻️
✨﷽✨
🌼شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت ، لااله الاالله یادشان می داد ، آنرا برایشان شرح می داد و بر اساس آن تربیتشان می کرد.
✍روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت.
🍀 شیخ همواره طوطی را محبت می کرد و او را در درسهایش حاضر می کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: لااله الا اللّه طوطی شب و روز لااله الا الله می گفت.
🍀 اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه می کند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت :
🍀طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه می کنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. شیخ پاسخ داد: من برای این گریه نمی کنم.
🍀 ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد ، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد.
🌹 با آن همه لااله الاالله که می گفت ، وقتی گربه به او حمله کرد ، آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد.
🍀 زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود
🌴سپس شیخ گفت می ترسم من هم مثل این طوطی باشم !
🌴 تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم ، زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است
@noorshohada_a