🎶#موسیقی " یار دلنواز" 🌱زنده یاد محمد رضا شجریان روز چهاردهم

درود بر دوستان چله نشین!❤ فردا ۲۵ آذر ، پانزدهمین روز چله است.🌱 فایل اصلی و تکمیلی روز پانزدهم  تقدیم تان👇👇

#چله_شهد_و_شکر #عبور_از_وادی_حیرت #چله_شهد_و_شکر #علی_مقدم #موضوع عبور از وادی حیرت #روز_پانزدهم https://eitaa.com/noorveshghelahi/315 ✍لینک جزوه نوشتاری این فایل صوتی👆 🔸 روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا میروم آخر ننمایی وطنم مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم #مولانا ⁉️جستجوی انسان برای  علت و حکمت ⁉️ریشه ی درگیریهای ما با خدا در چیست؟ ⁉️سوال اصلی بشر ⁉️وادی حیرت ‼️ ⁉️علت تضادهای ما با خدا و دیگران چیست؟ ⁉️وادی حیرت از زبان عطار عاشقم اما ندانم بر کیم نه مسلمانم نه کافر، پس چیم لیکن از عشقم ندارم آگهی هم دلی پرعشق دارم هم تهی ⁉️علت افسردگی انسان ها ⁉️وادی حیرت قبل از شناخت است ⁉️شکرگزاری بابت تمام اتفاقاتی  که حکمتش را نفهمیده ایم. ⁉️تنها راه گذر از وادی حیرت⬅️پذیرش و اعتماد و  شکرگزاری باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد ⁉️طی مسیر بهتر⬅️ با اعتماد و شکرگزاری بیشتر من مست و تو دیوانه  ما را کی برد خانه صد بار ترا گفتم کم خور دو سه پیمانه در شهر یکی کس را هشیار نمی‌بینم هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه #مولانا #من_مست_و_تو_دیوانه #روزبه_نعمت_اللهی @noorveshghelahi

متن کامل نوشتاری فایل روز پانزدهم (عبور از وادی حیرت): 💚《روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم مانده ام سخت عجب، کز چه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم》 🔹انسان موجودی است که همیشه به دنبال کشف علت و معلول است. 👈یعنی دوست دارد روابط بین هر چیزی رو بفهمد، 👈و برای هر اتفاق و موضوعی در زندگیش حکمت یا علتی پیدا کند. ☘که اگر  آن حکمت و علت را نتواند پیدا کند، 👈دچار اضطراب می شود ناراحت می‌شود. ☘ زمانی که نمی‌تواند علت های حقیقی را پیدا کند، 👈مجبور می‌شود که به خرافه روی بیاورد، 👈مجبور می‌شود که مسائل بیهوده‌ای را در اندیشه خودش مطرح کند، 👈و همه اتفاقات را به آن نسبت دهد. ☘حاضر نیست یک قدم به عقب برگردد، و بگوید: 👈من ناآگاهم، من نمیدانم حکمت هر چیزی چیست؟ ☘دوست دارد خودش حکمتهایی را خلق کند و بگوید حکمت اصلی ماجرا این بود. ☘یعنی اتفاقاتی که در زندگی ما می‌افتد، 👈کسانی که از دست می‌دهیم یا وارد زندگی می‌شوند، 👈ثروتی که از دست می‌دهیم یا کسب می‌کنیم، 👈روزهای خوش یا روزهای تلخ، ☘هر کدام از آنها را نمی توانیم بفهمیم که دقیقاً چه درسی در بردارد، 👈و به چه دلیل آن اتفاق  در زندگی ما خلق شده است. ☘و چون نمی‌توانیم دلیلش را بفهمیم، 👈معمولاً با خداوند دچار تضاد می‌شویم. 🔹 ریشه بسیاری از درگیری‌های ما با خداوند این است که: 👈نمی‌دانیم چرا این اتفاق در زندگی ما افتاد. 👈و چون نمی‌دانیم می‌گوییم: ❓مگر خدا عدالت ندارد؟ ❓مگر جهان هستی نظم ندارد؟ ❓پس چرا من باید این کارو بکنم؟ یا می‌گوییم: ❓مگر من آدم خوبی نبودم، پس چرا باید این اتفاق بیوفتد؟ ❓مگر من عبادت نکردم، پس چرا این اتفاقات ناگوار در زندگی من می‌افتد ؟ ☘و همه و همه، سبب می‌شود که انسان دچار تضاد بشود. 👈چون آدم زجر می‌کشد، وقتی حقیقت ماجرا را نمی‌داند. 🔹سوال اصلی بشر همواره این بوده است که: ❓من از کجا آمده‌ام و به کجا می‌روم؟ ☘چون ما نمی‌دانیم از کجا آمده ایم و نمی دانیم به کجا می‌رویم، و چون قسمت اصلی زندگی ما، 👈آن حدی است که برای ما قابل تصور نیست، 👈آنجایی است که نمی‌فهمیم، 👈آن بُعدی است که الان متوجهش نمی‌شویم، 👈نمی‌توانیم در مورد زندگی اکنون خودمان به درک و قضاوت صحیحی برسیم. 👈اینکه من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و بعد مذهبی شدم. 👈یا در یک خانواده بی دین به دنیا آمدم بی دین  شدم. ☘این که شما در چه کشوری به دنیا آمدید، ❓چرا اینجا به دنیا آمدید؟ ❓چرا پدر مادر من این دو نفر بودند؟ ❓چرا وقتی که من به دنیا آمدم این اتفاق افتاد؟ 👈دلیل هیچ کدام از اینها را نمی‌توانیم متوجه شویم. ☘و چون نمی‌توانیم دلیلش را متوجه شویم، 👈 یعنی آگاهی و اطلاعات ما برای بررسی تقدیرمان بسیار کم است. 👈یعنی دقیقا من نمی‌دانم که پیش از زندگی چه جایی بودم و پس از مرگ به کجا می‌رویم؟ 👈چون این را نمی‌دانم، 👈پس من نمی‌توانم روی اتفاقات زندگی خودم قضاوت کنم. 🔹بنابراین تمام جاهایی که: 👈ما دچار تضاد می‌شویم، 👈خودخوری می‌شویم، 👈خودمان را آزرده می کنیم که چرا این اتفاقات در زندگی من دارد می‌افتد؟ ☘اولین پاسخش این است که من اصلاً زندگیم را نمی بینم. یعنی اصلاً، 👈 نمیدانم من کی هستم؟ 👈کجا هستم؟ ☘ما فکر می‌کنیم که انسانی هستیم که در سرزمینی به دنیا آمدیم، 👈همه جهان هستی نظم خاصی دارد، 👈پس من هم طبق یک نظم و برنامه خاصی در اینجا قرار دارم. ❓اما چه نظمی؟ 👈نمی‌دانیم. 👈 و حکمت پشت مسائل را ما متوجه نمی‌شویم. 🔹وقتی که آدم‌ها در وضعیت سوال قرار می‌گیرند و به تفکر می‌پردازند، و می‌خواهند برای هر معلولی در زندگی خودشان یک علتی پیدا کنند، 👈دچار مشکلات شدید شناختی می‌شوند. 👈و اندوهبار می‌شوند. 👈دچار اضطراب می‌شوند. 👈مثل یک آدم گمشده در یک فضای بی انتها. 👈مثل موجودی که در تاریکی مطلق گام نهاده است. 👈مثل کسی که معلق در فضاست، و نمی‌داند که به کدام قسمت می تواند تکیه کند. ☘بنابراین، آگاهی و اطلاعاتی که ما از زندگیمان داریم، و آن چیزی که به عنوان داده های ورودی می‌شناسیم، 👈اصلاً برای اینکه بفهمیم تقدیرمان چه وضعیتی دارد، کافی نیست. ☘یعنی من هیچ وقت نمی‌توانم بفهمم که برای چه در چنین شرایطی قرار گرفتم. 👈و چه درسی قرار بود به من داده شود. 👈و یا تسویه چه حسابی را جهان هستی با من کرد؟ 🔹 ما نمی‌توانیم خیلی مسائل را متوجه شویم.

از اینجا وادی حیرت برای انسان‌ها به وجود می آید. ☘ یعنی زمانی که انسان ها گرفتار سوالات بی‌پاسخ می‌شوند، 👈گرفتار وضعیتی می شوند که دوست دارند بفهمند و به حکمت مسائل پی ببرند. 👈و متوجه نمی شوند چه حکمتی در پس قضایا هست، 👈گرفتار حیرت  می شوند. 👈حیرت زده می‌شوند. 👈مثل کسی که گم شده است. 👈مثل کسی که رها شده است. ☘وضعیت خیلی بدی به سراغ انسان می‌آید، و تمام تضادهای خود ما با خودمان، دیگران و خداوند به خاطر این است که: 👈 اطلاعات کامل از دستورالعمل و طرح الهی زندگیمان نداریم. یعنی نمی‌دانیم، ❓قرار است چه بشود؟ ❓و نمی دانیم که برای چه این اتفاقات در زندگی ما افتاد؟ ☘چون متوجه نمی‌شویم و اطلاعات کافی هم نداریم، 👈به خاطر اینکه خیلی از  آن اطلاعات مال پیش از تولد ما در این دنیا است. ☘چون متوجه نمی‌شویم نمی‌توانیم به آرامش برسیم. 👈وارد حیرت می شویم. 👈 و در حیرت سرگردانیم و همینطور فکر می‌کنیم که می‌فهمیم. 🔹اما حقیقت ماجرا این است که انسان نمی‌تواند بفهمد. ☘یعنی انسان به درک وقایع نمی‌تواند برسد. 👈چون اطلاعات اولیه اش بسیار ناقص است. ❓در این وضعیت باید چه کار کنیم؟ ❓چطوری می‌تونیم از وادی حیرت رد شویم؟     و یک گام  بالاتر بیاییم. 💚چقدر زیبا جناب عطار وادی حیرت را تعریف می کند: 《عاشقم اما ندانم بر کیم نه مسلمانم نه کافر، پس چیم لیکن از عشقم ندارم آگهی هم دلی پرعشق دارم هم تهی》 ☘یعنی وارد وضعیتی شده است که هیچ چیزی را نمی تواند متوجه شود، که الان من برای چه اینجا هستم. ☘حتی یکی از علت‌های خودکشی انسان ها این است که: 👈نمی‌دانند اینجا چه کار می‌کنند. ☘یکی از دلایل افسردگی انسانها پیدا نکردن رسالتشان است. 👈یعنی  اینکه نمی‌دانند تو این دنیا قرار است چه کار کنند. 🔹انسان به قدری قدرتمند است، 👈که اگر بفهمد قرار است به هدف مهمی در زندگی دست پیدا کند، 👈کوه را جابجا می‌کند. ☘ اما زمانی که ❓نمی‌داند قرار است چه کار کند؟ ❓نمی‌داند فردا قرار است چه اتفاقی میوفتد؟ ❓نمیداند طرح الهی اش چیست؟ ❓برنامه زندگیش چیست؟ 👈دچار حیرت می‌شود. 👈و این حیرت افسردگی می‌آورد. ☘وضعیتی برایش بوجود می‌آید که به خاطر اینکه نمی‌داند می‌خواهد چه‌کار کند، 👈هیچ حرکتی نمی‌کند. ☘یعنی من گامی در زندگی برمی دارم برای رسیدن به یک هدف خاصی، وقتی ندانم هدفم چیست؟ 👈بی تردید دچار افسردگی می شوم، 👈و انسان وارد سکون می شود، 👈و سکون ابتدای گندیدگی است،  👈یعنی کسی که حرکت نکرد، می‌گندد. 💞این قسمت با شکرگزاری قابل برطرف شدن است. ☘یعنی وادی حیرت، 👈وادی پیش از شناخت است. 👈وادی پیش از درک و معرفت است. 👈که آدم فقط گیج است. ☘ این قسمت را می تواند با صبر و استقامت شاکرانه حل کند. 👈یعنی بیاید با شکرگزاری ماجرا را تمام کند. 💞خدایا از تو سپاسگزارم، 🙏بابت تمام مسائل و اتفاقات زندگی که دلیل و حکمتش را نمی‌دانم، اما تو می دانی. 🙏بابت تک تک رنجهایی که کشیدم و نمی‌دانم چرا آن رنج را کشیدم، اما  تو می‌دانی. 🙏پروردگارا تو بهتر می‌دانی که چرا من اینجا متولد شدم. 🙏تو بهتر می‌دانی که چرا در این سرزمین با این وضعیت بزرگ شدم. 🙏پروردگارا علت شکست من را تو می‌دانی. ☘ببینید ما علت‌های اولیه زندگیمان را نمی‌دانیم. 👈 نمی‌دانیم اصلاً چرا آمدیم اینجا. ☘علت های ثانویه را هم نمی‌دانیم. 👈یعنی من نمی‌دانم: ❓چرا در این مسیر قرار گرفتم؟ ❓چرا با این فرد دوست شدم؟ ❓چرا از آن فرد جدا شدم؟ 🔹نسبت به همه چراهای زندگیمان ناآگاهیم، ☘اگر پاسخی هم داریم، من بی‌تردید می‌گویم: 👈آن پاسخ یک پاسخ بسیار ضعیف ذهنی است. ☘یعنی طبق آموزش های اولیه که خودمان  دیدیم،  👈پاسخ حقیقی در نزد ملکوت الهی است. 👈ما از آن پاسخ ناآگاهیم. ☘اینجا فقط یک راه دارد. یعنی گذر از مرحله حیرت فقط یک راه دارد. 👈اینکه انسان پذیرش بالا داشته باشد، 👈و بداند آن پروردگاری که جهان به این زیبایی را با نظم حیرت انگیز خودش هدایت می کند، 💞بی تردید اتفاقات زندگی من را هم با برنامه ریزی شگفت انگیزی دارد جلو می برد. ☘یعنی من موجودی نیستم که از این تاریخ متولد شدم، و در این تاریخ بایستی که جهان را ترک کنم. ☘من هزاران هزار میلیون ها سال در ابعاد دیگر یا دنیاهای دیگر زیسته بودم و خواهم زیست. 💞 به هیچ عنوان ما موجودی نیستیم که به پایان برسیم. 👈 نه ابتدای ما مشخص است نه انتهای ما. ☘بر روی عمر کوتاه و اتفاقات کوتاه زندگی خودتان هیچ قضاوتی نکنید. ☘وقتی که بیش‌تر بررسی می‌کنیم، 👈وادی حیرت برای ما بیشتر باز می‌شود، 👈و سرگردان تر می‌شویم. 🔹برای گذر از وادی حیرت شروع کنید به شکرگزاری بابت تمام اتفاقاتی که دلیلش را نمی‌دانید. 🙏 لطفاً یک دور زندگی خودتان را مرور کنید.

☘هرکدام از ما یک داستانی برای زندگی داریم، که این داستان بسیار شگفت انگیز است. ❓که چرا این اتفاق ها افتاد؟ ❓چرا من در این موقعیت قرار گرفتم؟ ☘و این داستان را مطمئن باشید کارگردانی پشت سرش است. 👈چون نمی‌تواند داستان به این زیبایی با این همه اتفاق که برای هر انسان اتفاق هاش منحصر به فرد است، بدون کارگردان باشد. 🔹 تنها کاری که می کنیم برای تک تک اتفاقات و خاطرات و مسائل زندگی که نتوانستیم دلیلش را بفهمیم، و الان دچار یک خلا هستیم، 💞بابت آنها شکرگزاری می‌کنیم. 🙏خدایا شکرت بابت تمام اتفاقاتی که در زندگی من افتاد و من دلیلش را نمی‌دانم. 💞 و مطمئنم ای پروردگار دانا و مهربان، ✨تو برای من طرح الهی زیبایی ریختی.✨ 🔹یک سوال اساسی بشر همیشه این بود که: ❓از کجا آمده‌ام و به کجا می‌روم ؟ ☘و بشر فکر می‌کرد اگر پاسخ این سوال را بفهمد، 👈می‌تواند گام‌های بسیار بلندی در حیطه معنویت بردارد. ☘من امروز خیالتان را راحت کنم، 👈این سوال پاسخی ندارد. 🙏و از شما خواهش می کنم تمام مسائلی که مربوط به خارج از این زندگی چند ساله‌ی ما است را فراموش کنید. ☘اینها دردی از ما دوا نمی‌کند. 👈چون من نمی‌توانم هیچ وقت بفهمم کجا بودم. 👈و نمی توانم متوجه شوم به کجا خواهم رفت. 🙏 پس بیاییم توجه و تمرکزمان را بر روی همین دوران زندگی خودمان بگذاریم، 👈یعنی همین قسمت های کوچک زندگی را دقیق بررسی کنیم. ☘وقتی که شما تصمیم می‌گیرید با خودرو سفری طولانی بروید، هزاران کیلومتر  می خواهید رانندگی کنید 👈شما فقط ۱۰ تا ۱۵ متر جلوی ماشین خودتان را می‌بینید. 💞همین قسمت  را خوب بسازید. 👈خود جاده شما را به آن مسیری که باید بروید خواهد برد. 🔹تا زمانی که با اتفاقات ناشناخته زندگی خودتان به صلح نرسید، ☘و این درگیری را به پایان نرسانید که، ❓من برای چی در این وضعیت قرار گرفتم؟ 👈وارد مرحله شکرگزاری نمی شوید. 👈نمی توانید با خودتان کنار بیایید. 👈خودتان راقضاوت می کنید. 👈متهم می کنید. 👈محکوم می کنید. 👈دیگران را محکوم می‌کنید و قضاوت می‌کنید. 👈 به آرامش درونی نمی‌رسید. 👈دنیای بیرونتان هر روز بدتر و بدتر می‌شود. 🔹برای اینکه یک خلق بهتری داشته باشیم، در وضعیت بهتری قرار بگیریم، ☘گام نخست این است که  از وادی حیرتمان بیرون بیاییم. 👈 یعنی هر آنچه که بوده را بگوییم نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد، 👈اما یک چیز را می‌دانم، 👈که پروردگاری هست که آن پروردگار درست رفتار می‌کند. 🔹این می‌شود #اعتماد، اعتماد کنیم؛ 💞به کسی که روزی مورچه های زیر زمین را  می‌رساند. 💞کسی که صدای تک تک پرندگان و انسانها را می شنود. 💞کسی که با حکمت بی نظیر خودش، جهان را هدایت می کند. 👈 اینجا باید اعتماد کرد. 💚«باید پارو نزد، وا داد. باید دل را به دریا داد. خودش مي بردت هرجادلش خواست»💚 👈یعنی یک برنامه‌ای که ما را می‌برد به سمتی که باید ببرد. 👈و آنچه که ما پذیرش و شکرگزاری خودمان را بیشتر کنیم، 👈می‌توانیم راحت ترین مسیر را طی کنیم. ☘پس یک بار دیگه بررسی‌اش می‌کنیم. 👈اینکه اتفاقاتی در زندگی ما است، 👈که ما را وارد وادی حیرت می کند. 👈یعنی سرگشته و گیج می شویم. 👈نمی‌دانیم باید چه کار کنیم. #وادی_حیرت را فقط با #شکرگزاری می‌شود طی کرد. 👈یعنی بگوییم پروردگارا من پذیرفتم. 👈و مهم نیست از کجا آمده‌ام. 👈و مهم نیست به کجا می‌روم‌. 👈آنچه که تو تصمیم گرفتی، 👈و برای من در نظر گرفتی، 👈و خلق کردی بهترین است. 🙏من پذیرفتم تسلیم. 🙏می خواهم ادامه راه را حرکت کنم. ☘ از اینجا گام برداشتن ما آغاز می‌شود. ☘ما گیر کردیم، 👈یعنی ما تو گذشته و اتفاقاتی که هیچ وقت  دلیلش را نخواهیم فهمید گیر افتاده‌ایم. ☘ببینید یک نفر در این شهر به دنیا می‌اید که شیعه است. یک نفر ۵۰ کیلومتر آن طرف‌تر به دنیا می‌اید می شود سُنی. 👈و این دو تا مجبور می‌شوند با همدیگر بجنگند. 👈و ما نمی فهمیم که چرا این طور است. 👈اگر در یک کشور آن طرفتر به دنیا می‌امد یهودی می‌شد. 👈 این طرف تر به دنیا می‌آمد بودایی می‌شد. 👈و همیشه با همدیگر تضاد داشتند. ❓پس مقصر کیست؟ ☘در این دنیا کسی را 👈به خاطر باور، اعتقاد، وضعیت خلقت، 👈به خاطر هیچ چیزی نمی توانیم مقصر بدانیم. ☘چون اصلا نه دست من بوده نه دست آن بوده، 👈 اما اتفاقی که می‌افتد چون پذیرش نداریم، ما گیر می‌افتیم. 👈و می خواهیم همدیگر را تغییر دهیم. 👈و می گوییم تو باید دست از این تفکر و ایدئولوژی برداری. 👈تو باید به من احترام بگذاری. 👈تو باید با من کنار بیایی. 👈باید همه ما یک شکل شویم، یک لباس شویم، 👈متحدالدین شویم، 👈متحدالرفتار شویم. ☘و همه و این همه سبب می‌شود که ما گرفتار نبرد، جنگ و خونریزی و مشکلات زیادی شویم .

☘این  مال انسان شاکر نیست. 👈انسان شاکر شرایط خودش را می‌پذیرد. 👈شرایط طرف مقابل را هم می پذیرد. 🔹آن چیزی که در فرهنگ شکرگزاری این سرزمین است، 👈از تمام دموکراسی‌های دنیا ارزشش بالاتر است. 👈چون ما  طرف مقابل را می‌پذیریم. ❓چه کسی می‌تواند طرف مقابل را بپذیرد؟ 👈کسی که اول خودش را پذیرفته باشد. 👈و بفهمد که اصلاً دست من نبود، دست تو نبود، 👈کارگردان خواسته که این اتفاق ها بیفتد. ☘و اگر نتوانیم این مرحله را طی کنیم، و بمانید در حیرتتان و همینطور سرگردان، 👈اتفاقات زندگی بسیار خطرناک است، 👈عمر طی می‌شود، 👈بدون اینکه ما سلوک و حرکتی داشته باشیم. ☘مثل انسانی که می‌خواهد در مسیر تعالی حرکت کند، ❓قفل و زنجیری که پایش را به سرزمینی بسته است، چطور رها شود؟ 👈زمانی که از حیرت بیاییم بیرون، 👈و بتوانیم حیرت را رها کنیم. 👈 بتوانیم برای موضوعاتی را که خبر نداریم، شکرگزاری کنیم، 👈بگوییم خدایا تو خبر داری. 💞پس لطفاً برای چیزهایی که نمی‌دانید، بگویید: 🙏خدایا بابت نعمت هایی که من ازش خبر ندارم، 👈در زندگی من بود، درک و شعور من اجازه نمی‌داد که بابت آن تشکر کنم، 👈چون اصلاً نمی شناختم که اینها نعمت است. 🙏بابت اتفاقات خوبی که در زندگی من افتاد، اما آنقدر نگاه من کوچک و ریز بین و ضعیف بود، که نتوانستم بفهمم این اتفاقات خوب است. 🙏خدایا شکرت می گویم.✨ 🙏خدایا بابت تمام مسائل و دستاوردهایی که در زندگی من هست و من ازش ناآگاهم و واقعاً ناآگاه خواهم ماند، 👈و هیچ وقت نمی توانم حکمتش را بفهمم، 👈و همینطور زندگی تمام می‌شود. 👈بدون اینکه من بفهمم، 🙏خدایا بابت آنها هم از تو سپاسگزارم.✨ 💚و چقدر زیبا جناب مولانا این وضعیت خروج از حیرت را  توصیف می‌کند، 👈که دیگر ما کاری نمی توانیم انجام دهیم، 👈 کسی دیگر باید  دست ما را بگیرد و ببرد، از این شهر ظلمت‌زده نجات دهد، 👈همه ما افتاده‌ایم. می گوید که: 《من مست و تو دیوانه،  ما را کی برد خانه صد بار ترا گفتم، کم خور دو سه پیمانه در شهر یکی کس را، هشیار نمی‌بینم هر یک بدتر از دیگر شوریده و دیوانه》 🙏✨در پناه نور و عشق الهی باشید✨ #علی_مقدم #چله_شهد_و_شکر_۱۵ #موضوع_عبور_از_وادی_حیرت @noorveshghelahi