🎶 #موسیقی " کیش مهر" 🌱شهرام ناظری 🌿روز سی و چهارم

درود بر دوستان چله نشین!❤ امروز۱۵ دی،  سی وپنجمین روز چله است.🌱 فایل اصلی و تکمیلی روز سی و پنجم تقدیم تان👇👇

#چله_شهد_و_شکر #اینلایت 🔸 روز سی و پنجم 🔹 موضوع: تولدی دوباره https://eitaa.com/noorveshghelahi/912 ✍لینک جزوه نوشتاری این فایل صوتی👆   در مردگان خویش نظر می‌بندیم با طرح خنده‌ای و نوبت خویش را انتظار می‌کشیم بی هیچ خنده‌ای   #احمد_شاملو 🔅یکی از عمده‌ترین رنج های بشر : مرگ چرا از مرگ می‌هراسیم؟ 🔅مرگ قسمت تاریک زندگیست 🔅 دیدگاه بزرگان درمورد مرگ: مرگ بزرگترین نعمت و آغاز زندگی زنده تر و هوشیاری 🔺مرگ ترسناک نیست نا آگاهی ما از مرگ سبب ترس از آن می‌شود 🌿 ترس از مرگ خود و اندوه مرگ عزیزان را پاکسازی کنیم 🔅 دنیا پایان یک کلاس است 🙏🏻پذیرش مرگ با شکرگزاری و لطف الهی 🔅قدر انسان های زندگیمان را بدانیم آن‌ها نعمت‌های زندگی هستند 🔅 مرگ ورود به بعد جدید است 🔅کنار آمدن با مرگ عزیزان با شکرگزاری ♦️ اندوه مرگ را از ذهن کل پاکسازی کنیم این دیتا به قدمت بشریت اندوه دارد درحالیکه باید با شادی جایگزین شود ♦️ مرگ بهترین اتفاق برای انسان است 🌿 زندگی ادامه دارد من آن دم که گردم ز مستی هلاک به ایین مستان بریدم به خاک به آب خرابات غسلم دهید پس انگاه بر دوش مستم نهید به تابوتی از چوب تاکم کنید به راه خرابات خاکم کنید #سید_خلیل_عالی_نژاد #تنبور https://eitaa.com/noorveshghelahi https://t.me/spiritual_mind https://t.me/kalameeshghalimoghadam

متن کامل روز سی و پنجم با موضوع تولدی دوباره: ☘هوالنور... ☘ 💚" در مردگان خویش نظر می‌بندیم با طرح خنده‌ای و نوبت خویش را انتظار می‌کشیم بی هیچ خنده‌ای" ❤️سلام و عرض ادب، به سروران گرانقدرم.... 🙏به سی و پنجمین روز چله شهد و شکر ، خوش آمدید🌸 ☘یکی از عمده‌ترین رنج های بشر، که هنوز نتوانسته آن را بشناسد و با آن کنار بیاید، 👈پدیده ی مرگ است؛ 👈چه مرگ خود انسان، چه مرگ عزیزان. ☘هر دو سبب آزار بشر است و گاهی یک مرگ، می‌تواند آنقدر سنگین باشد، 👈که لذت را تا آخر عمر، از انسان برباید، 👈 و هیچ وقت، طرح خوشی، برلب هایش نقش نبندد، 👈 و هیچ‌وقت، حس خوب، برایش ایجاد نشود. ❓چرا ما از مرگ می‌هراسیم؟ ❓چرا مرگ عزیزان، ما را آزار می‌دهد؟ ❓چرا مرگ، برای ما، دلنشین نیست؟ ❓چرا ترسناک است؟ ❓چرا دوست نداریم در موردش صحبت کنیم؟ ❓چرا آزاردهنده است؟ 🔹همه و همه بخاطر تاریکی و سیاهی مرگ است. ☘حتی زمانی که در اسطوره‌ها، می‌خواهند از فرشته ی مرگ یاد کنند، 👈آن‌ را فرشته‌ای تاریک و سیاه و غم بار، که در زیر زمین زندگی می کند، می دانند. ☘یعنی بشر، حس خوبی به مرگ نداشته است. ☘از دیرباز، بشر نمی‌توانسته با مرگ، کنار بیاید. 👈 بخاطر اینکه مرگ، قسمت تاریک زندگی بوده است. 👈و نمی دانستیم بعد از آن، چه اتفاقی می‌افتد. ☘وقتی پای در یک اتاق تاریک می‌گذاریم ، 👈خواه ناخواه دلهره داریم. 👈 ترس داریم که پایمان راکجا می‌گذاریم، 🔹 تا زمانی که این ترس، همراه بشر باشد، 👈قسمت عظیمی از معرفت و آگاهی سراغ ما نمی آید. 👈درک های معنوی ما بسته می‌شود، 👈 نمی‌توانیم‌ لذت ببریم. ☘وقتی که نمی‌دانیم سرنوشت ما چه می‌شود، نمی‌دانیم پس از مرگ چه اتفاقی می‌افتد، 🔹به این موضوع، از دو جنبه نگاه می کنیم؛ 1⃣ مرگ خودمان، که ما معمولا راحت‌تر، با آن کنار می آییم و می توانیم بپذیریم. 2⃣ مرگ دیگران، که با آن نمی توانیم کنار بیاییم، چون احساس می کنیم چیزی از دست دادیم. ☘قسمتی از آگاهی و اطلاعات ما، در این جا به بن‌بست می‌خورد، و نمی‌دانیم چه اتفاقی می‌افتد. 🔹بهتر است وقتی چیزی را نمی‌دانیم، 👈به سخن بزرگانی که به آنها اعتقاد داریم، و احساس می‌کنیم آنها بهتر از ما می‌دانند، اعتماد کنیم. ☘یعنی وقتی به بن بست آگاهی و اطلاعات می‌رسیم، به بن بستی که آن طرفش پیدا نیست که چیست؟ به جایی که تاریک است، 👈 بهتر است به حرف کسانی که بیشتر از ما می دانند، اعتماد کنیم. 🔹 همیشه صحبت بزرگان بر این مبناست که؛ 👈 مرگ، بزرگترین نعمتی ست که ما در این دنیا با آن مواجه می‌شویم. 👈مرگ، پایان زندگی نیست. 👈 مرگ، آغاز زندگی زنده تر است. ☘ یعنی یک انسان وقتی که می‌میرد،  👈زنده تر و هوشیارتر می‌شود، 👈 و انسان پس از مرگش تازه می‌فهمد که در یک وهم بوده. در یک ناآگاهی بوده. در یک خواب بوده، 👈و تازه از خواب بیدار شده است. ☘وقتی با این دید به مرگ نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که؛ 👈 مرگ، آن‌قدر ها هم که فکر می‌کنیم، ترسناک نیست. 👈 ناآگاهی ما، سبب ترس از مرگ می‌شود. 👈 و مرگ می‌تواند بسیار شیرین باشد. ☘ در حالیکه شما در تنی رنجور و فرسوده و خسته زندگی می کنید، تنی که پر از درد و مرض و بیماری است و همیشه لذت هایش محدود است. ☘همین که شما مجبورید وزن بدنتان را تحمل کنید، مثل این است که یک وزنه ی سنگین به شما بسته شده و نمی‌توانید پرواز کنید. حس و حال انسان، گرفته است. ❓آیا مرگ، پایان انسان است؟ ☘اول تعریف انسان، ❓ آيا تن من، وجود من است؟ ❓ یا اینکه من، از تن جدا هستم؟ ☘زمانی که شما متوجه شدید، 👈که شما تن‌تان نیستید، 👈و منِ شما، از تن جداست. 👈 یعنی چیزی که من، به عنوان بدنم می‌شناسم،  👈این فقط مَرکَبی ست که بر آن سوار شدم، 👈و وجود من، روح است، 👈 و روح، از این تن، کاملا جداست. ☘بنابراین اگر به این درک برسیم، 👈مرگ تن، پایان زندگی نیست. 👈 بی‌تردید پس از مرگ، امتداد زندگی هست.. 👈آزادانه‌تر هست... سبکبال‌تر هست... 👈 اینکه آدم می‌تواند بدون جسم زندگی کند. 🔹بنابراین: 👈 امروز بیاییم همه با هم، ترس از مرگ و اندوه مرگ عزیزان را  پاکسازی کنیم. ☘طبیعتا تا اینجای زندگی، شما عزیزانی را از دست داده اید و در ادامه هم خواهید داد. 👈 این اجتناب ناپدیر است، 👈باید با آن کنار بیاییم، 👈راحت در موردش صحبت کنیم. ☘اینقدر مرگ برای ما تابو هست، اینقدر ترسناک است که خیلی از انسانها حاضر نیستند درموردش حرف بزنند. ☘اینکه ما در مورد آن حرف نمی‌زنیم، 👈آمادگی کافی برای مواجه شدن با مرگ را نداریم،

☘ و وقتی یکی از عزیزانمان را از دست می‌دهیم، 👈گرفتار چنان شوکی می‌شویم که ممکن است، تا آخر عمر به زندگی خوب بر نگردیم، تا آخر عمر نتوانیم خودمان را پیدا کنیم. 🔹پس بیایید راحت در مورد مرگ صحبت کنیم. 👈 مرگ را به بازی بگیرید. 👈 مرگ را یک شوخی بدانید. 👈 مرگ یک طنز است. 👈 یک اتفاقی است که همه ی بزرگان گفتند، بهترین اتفاق زندگیمان است. ☘ما همیشه وقتی که کسی به دنیا می‌آید، 👈 تبریک می گوییم، 👈  و وقتی یک نفر از دنیا می‌رود، تسلیت می‌گوییم. ☘ حقیقت ماجرا این است که وقتی یک نفر از دنیا می‌رود، 👈باید تبریک بگوییم. 👈 چون توانسته مرحله ی کلاس زندگی را طی کند. ☘ من یادم است، یکی از عرفای بزرگ بود که تمام عمرش تلاش می‌کرد نشان بدهد،   مرگ چیز ترسناکی نیست، و مرگ دورانی است که ما باید طی کنیم و به درسهایی برسیم. ☘وقتی که به رحمت خدا رفت، هر کسی که می‌شنید این بزرگوار به رحمت خدا رفته، ناخواسته لبخند می زد، 👈چون می‌دانستیم چقدر از مرگش خوشحال است، 👈 و شاد از این که این مدرسه به پایان برسد. 🔹بپذیرید؛ 👈دیر یا زود تمام عزیزان شما، باید از این مرحله رد بشوند و خود شما هم باید رد بشوید. ☘و ما تا زمانیکه با مرگ کنار نیاییم، و ترس و دلهره در مورد مرگ داشته باشیم، 👈لذت های دنیا را متوجه نمی‌شویم، 👈 و از همه مهمتر، فرصتی که در این دنیا به ما داده شده را، متوجه نمی‌شویم. 🔹دنیا، مکان استقرار و همیشگی ما نیست، یک مکان گذراست. 👈مثل این است که شما وارد کلاس دوم دبستان شدید و ناراحت هستید که، خرداد ماه است و باید تمام کنم و‌ بروم. 👈می‌خواهید به کلاس سوم بروید، 👈پس این پایان، پایان حقیقی نیست. 💚" فردا که از این دیر فنا در گذریم       با هفت هزار سالگان، سر به سریم " ☘وقتی که از این تن، بیرون بیاییم و به ادراک پس از مرگ برسیم، 👈می‌فهمیم که اصلا چیزی به نام زمان نبود. 👈ما در وهم زمان گرفتار بودیم. 👈فکر می‌کردیم که به این دنیا آمدیم و در حال زندگی کردن هستیم. 👈 همه یک بازی ذهنی بود. 👈زندگی ما، کلا یک بازی، یک شوخی و یک توهم بود. ☘چیزی بنام زندگی نبود. 👈ما در یک رویا، به سر می بردیم. ☘حقیقت ما در عالمی بالاتر بود و در یک رویا، در یک لحظه غفلت، در این دنیا قرار گرفتیم. 🔹وقتی آگاه بشویم، می‌شود: 👈" مرگ پیش از مرگ " " موتوا قبل ان تموتوا..... بمیرید پیش از آنکه بمیرید " ☘ ما زمانی‌ که از وضعیت مرگ و از جهان پس از مرگ آگاه بشویم، و بفهمیم که اصلاً جهان حقیقی ما، این نیست؛ 👈 چون ما اینجا به هیچ چیزی نمی‌توانیم برسیم. 👈 فقط سختی، مرارت و لذت‌های کوتاه، واقعا چیزی ندارد. 👈و بفهمیم که ما می‌توانیم آگاهی مان را در وضعیت بالاتری قرار دهیم، ☘خیلی تفکرمان به مرگ عوض می‌شود. 🔹برای اینکه این پذیرش مرگ در ما ایجاد شود، 👈 فقط با شکرگزاری می‌توانیم طی کنیم. ☘یعنی طبیعتا ما اندوه از دست دادن عزیزانمان را نمی‌توانیم‌ رد کنیم، و این برای ما باقی می ماند، 👈مگر اینکه لطف الهی شامل حال ما شود، 👈 و نوری بیاید و آن را پاک کند. 💞این نور آگاهی است.✨ 🔹 آگاهیِ این که: 👈مرگی وجود ندارد، 👈 و مرگ، پایان کبوتر نیست... 👈پرواز ادامه‌ ‌دارد.. 🔹فقط کافیست بابت آن، شکرگزاری کنیم؛ 🙏" خدایا شکر، بابت کسانی که توانستند این مدرسه ی دشوار را طی کنند. 🙏 توانستند درس هایشان را پاس کنند و توانستند این مرحله ی سخت زندگی را گذر کنند. 🙏خدایا شکر، بابت تمام کسانی که توانستند این تن خاکی را ترک کنند و به مراحل بالاتر بروند. 🙏خدا را شکر، بابت تمام کسانی که رفتند، اما نور و آگاهی و حس‌شان باقی ماند. 🙏خدا را شکر، بابت کسانی که موفق شدند، از این زندان تنگ نجات پیدا کنند. 🔹و البته که این زندان، حقیقتا سخت است. 👈 یعنی زندگی کردن در این دنیا برای ما، خواه ناخواه، دشوار است. ☘حتی کسانی که تجربه ی بیهوشی یا خواب عمیق دارند یا تجربه‌ی پرواز کالبد اختری‌شان را دارند، 👈 اینها زمانی که می‌خواهند به جسم‌شان برگردند، خیلی اذیت می شوند. ❓چقدر خوابهای عمیق دیده اید، که دوست نداشتید بعد از خواب بیدار شوید؟ ❓دوست نداشتید که دوباره به هوشیاری برگردید؟ ☘خیلی وقتها می‌شود که، وقتی خواب هستیم و یک خواب سبک و راحت  می‌بينيم، 👈لذت می‌بریم که خوابمان ادامه داشته باشد، 👈حتی بعد از بیدار شدن، دوباره به خواب می‌رویم تا بتوانیم ادامه‌ی خواب را ببینیم. 🔹این حس و حال بی تن بودن است، 👈 جدایی از تن است... ☘یعنی بی تردید، 👈لحظات بعد از مرگ، می تواند شیرین‌تر از لحظات زیستن باشد. 👈بی تردید اگر ما از جسم مان جدا شویم، 👈از یک زندان رها شدیم، 👈 و سبک‌تر و آسوده تر و راحت تر باشیم.

☘فرایند کهنسالی و پیرشدن دردناک است. 👈فرایند بیماری و خوب شدن، دردناک است. 👈فرایند زیستن، دردناک است، 👈و مرگ می‌تواند پایان همه اینها باشد. ☘البته که ما به استقبال مرگ نمی‌رویم، 👈 اما یاد مرگ، بسیار مهم است. 🔹مرگ، مهمترین معلم زندگی ماست. 💞اولین درسی که مرگ به ما می‌دهد این است که؛ 👈 فرصت کوتاه است. ☘ما زمانی که پای در این دنیا می گذاریم، تا زمانیکه می‌رویم، یک مدت محدودی است و این مدت محدود، 👈 باید با بهترین شیوه، مورد بهره‌ برداری قرار گیرد. ☘ اگر روزهایتان، با غم و اندوه و حسرت و غصه در حال طی شدن است؛ 👈بدانید که در حال هدر دادن این فرصت کوتاه هستید. ☘اگر روزهایتان، بدون عشق و شور و شادی و مستی و معنویت دارد طی می‌شود، 👈 این فرصت محدود را از دست می‌دهید. 💞آن‌قدر این فرصت طولانی نیست که بتوانید غصه بخورید. ☘آنقدر این فرصت، دراز نیست که ما در اندوه وافسردگی و اضطراب گرفتار شویم. ☘ فرصت بسیار کوتاه ست، 👈تا بیاییم فکر آن را بکنیم، فرصت تمام شده است. ☘حتی کسانی که می‌خواهند بمیرند، 👈اگر یک لحظه زندگی شان را مرور کنند؛ 👈کلا فکر می کنند یک ثانیه اتفاق افتاده، 👈و خیلی کوتاه است و تمام اتفاقات زندگی ما، 👈مثل یک لحظه خوابیدن است. 🔹بنابراین: ☘این درس مهم را به ما می‌دهد که: 👈 فرصت کوتاه است، 👈باید اقدام کنید و عمر را هدر ندهید. 👈عمر ، را صرف چیزهای خوب کنید. 💚 و به قول "حضرت سعدی" : " هرچه گفتیم غیر صحبت دوست     در همه عمر، از آن پشیمانیم " 🔹سعدی، یک حکیم بسیار بزرگ است و باید به حرفش اعتماد کرد. ☘می‌گويد: 👈سرگرم هرچیزی بودیم، بجز صحبت دوست؛ 👈یعنی معنویت...حس و حال عاشقانه... 👈 بودن در ملکوت الهی... 👈همه اش اشتباه بود. ☘می گوید،  عمرمان را هدر می دادیم، ضرر می‌کنیم، 👈اگر چیزی به جز عشق را در این دنیا دنبال کنیم. 🔹بنابراین: 👈 ما این درس را  از مرگ می‌گیریم و یاد مرگ می‌کنیم. 👈 یعنی یاد این می‌کنیم که " قرار است من بمیرم ". 🙏 در مورد آن، خواهش می کنم راحت صحبت کنید. ☘ما هر وقت در مورد مرگ صحبت می‌کنیم ، همه می‌گويند: 👈 " نه ، زبانت را گاز بگیر...خدا نکند.... " ☘ما که پلاستیکی نیستیم، ما جسم داریم، و این جسم پوسیده و تمام می شود. ☘ و آنقدر هم این جسم  ماندگار نیست. شما در هر وضعیتی بخواهید قرار بدهید، جسم به هرحال، پیر و فرسوده می‌شود، 👈و باید این لباس را از تن در بیارید.. ☘در تصوف، یک واژه برای مرگ است که می‌گویند: 👈 " خرقه تهی کرد "... 👈یعنی کسی که مرد، فقط مثل لباسی است که در آورده، 👈مثل یک خرقه‌ای است که از تن، به در آورده‌.... ☘پس آنقدر، چیز خطرناکی نیست. 👈 ما یک لباسی بنام " تن " پوشیدیم، 👈 و هر زمانی که این لباس را در بیاوریم، به آن ، مرگ می‌گویند. ☘که البته بهتر است که به آن بگویند: 👈" تولدی نو....تولدی جدید " ☘چون ما زنده‌تر می‌شویم، 👈آنچه که در این جسم فیزیکی داریم، قبض و تنگی و سختی است، 👈با مرگ زنده تر می‌شویم، ☘ و همچنین مرگ اطرافیان... 👈تک تک کسانی‌ که پیرامون شما هستند، ممکن است فردا نباشند. 👈قدر بودن و حضورشان در زندگیتان را بدانید. ☘ نمی‌خواهم کار خاصی انجام بدهید، 👈اما حیف از لحظاتی که به عشق نگذرد... 👈حیف از لحظاتی که به دوستی و وحدت نگذرد.. ☘تمام کسانی که در زندگی تان هستند، 👈نعمت‌های الهی‌اند که فرصتی داده شده در زندگی شما نقشی را ایفا کنند. ☘ پس بهتر است بابت حضورشان، شکرگزاری کنید. 👈آن‌ها معلمین و آموزگاران شما هستند. 🙏"خدایا شکرت، بابت اینکه درک حضور دیگران در زندگی را به من دادی. 🙏 خدایا شکرت، که از امروز، قدردان تک‌تک انسان‌های زندگیم هستم. 🙏خدایا شکرت، که من را آگاه به فرآیند مرگ کردی. 💞فرایند مرگ، شیرین‌ترین اتفاق زندگی است. ☘وقتی بچه به دنیا می‌آید، گریه می‌کند،، ناله می‌زند، 👈به خاطر اینکه  وارد یک کلاس بسیار سخت و دشواری می‌شود. ☘ولی وقتی یک نفر می‌میرد، معمولا لبخند دارد. 👈 بویژه کسانیکه در دنیا، زجر کشیده‌اند و مرده‌اند. 👈 آن لحظه ای که دارند می‌میرند، معمولا با لبخند است. 👈چون حس و حال سبکی و نور را بهتر درک می‌کند. ❓چرا من از مرگ می‌ترسم؟ 👈چون آگاهی ندارم. 👈چون خبر ندارم. 👈 و واقعا نمی شود محکم ، خبردار شد. ☘باید از اینجا، اعتماد کنیم به کسانی که در مورد مرگ سخن گفته اند و حرف هایشان هم یک پایه‌ی منطقی دارد. ☘طبیعتا وقتی که من این تَن، نیستم، 👈با مرگ این تن، چیزی به جز درآوردن یک لباس، برای من اتفاق نمی‌افتد 👈و به هوشیاری بیشتری می‌رسیم، 👈 به درک بهتری می‌رسیم. 👈بهتر است که‌ این‌ زمان را غنیمت بشماریم. 💚 چقدر زیبا " سهراب " می‌گوید:

"و نترسیم از مرگ... مرگ پایان کبوتر نیست... مرگ، وارونه‌ی یک زنجره است.. مرگ، در ذهن اقاقی، جاری است.. مرگ، در آب و هوای خوش اندیشه، نشیمن دارد.. مرگ، در ذات شب دهکده، از صبح، سخن می‌گوید... مرگ، با خوشه ی انگور، می‌آید به دهان... مرگ، در حنجره ی سرخ گلو، می‌خواند... مرگ، مسئول قشنگی پر شاپرک است... مرگ، گاهی ریحان می‌چیند... مرگ، گاهی ودکا می‌نوشد.. گاه در سایه نشسته است به ما می‌نگرد... و همه می دانیم، ریه های لذت، پر اکسیژن مرگ است..." ☘یعنی شما تا زمانی که به درک مرگ نرسید، 👈 در این دنیا به لذت نمی‌رسید. 🙏" خدایا شکرت، بابت اینکه ما را به درک مرگ، رساندی. 🙏خدایا شکرت، که بار سنگین مرگ را از اندیشه ما برداشتی. 🙏خدایا شکرت، که مرگ عزیزان را، برای ما آسوده کردی. 🙏خدایا شکرت، که به ما، پذیرش مرگ اطرافیان دادی. 🙏خدایا شکرت، که به ما فهماندی مرگ دیگران، چیزی به جز انتقال به مکانی بهتر نیست. 🙏خدایا شکرت، که به ما فهماندی، مرگ عزیزان، چیزی به جز رفتن به کلاسی بالاتر نیست. ☘و خوشا به حال مردگان، 👈خوشا به حال کسانی که توانستد این درس را طی کنند، 👈و به جای این که دلمان به حال مردگان بسوزد، 👈باید حسرت جایی که آنها هستند را بخوریم. 🙏خدایا شکرت، که شیرینی زیستن با تن نوری و بودن در ابعادی بالاتر را به ما چشاندی. 🙏خدایا شکرت، که به ما فهماندی، مرگ پایان راه نیست. 🙏خدایا شکرت، که به ما درک پذیرش مرگ عزیزترین افرادمان را دادی. 🙏خدایا شکرت، بابت اینکه مارا آماده ی این سفر کردی. ☘هرچه که این زندگی عزیز باشد، محترم باشد، پر از درس باشد... 👈مهم این است که یک زنگ آخری هست، 👈 و در این زنگ آخر، باید همه سفر کنیم. ☘ما دل خوشی از صحبت کردن، درمورد مرگ نداریم. 💞بیاییم بابت اینکه ما قرار است بمیریم، شکرگزاری کنیم... 💞بابت اینکه دیگران مرده‌اند، شکرگزاری کنیم... 💞بابت اینکه پدیده مرگ هست، شکر گزاری کنیم... 💞مرگ اوج معرفت و شناخت ماست، 👈 و می‌تواند خیلی قشنگ باشد، 👈می‌تواند خیلی از مشکلات زندگی ما را حل کند. ☘یعنی شما وقتی بفهمید که یک روزی با مرگ به پایان می‌رسد، 👈و وارد یک بعد جدیدتر، سبکتر، راحت‌تر، 👈 و بدون قید و بند زمان و مکان می‌شوید، 👈خیلی از مشکلات حل می شود. ☘بسیاری از مشکلاتی که ما در زندگی داریم، به خاطر این است که؛ 👈اصلا فکر نمی‌کنیم که قرار است بمیریم. 👈ترس آینده داریم. 👈آينده ی ما، مردن است. ❓یعنی برای چه من، نگران آینده باشم؟ ☘آینده‌ای که با یک مرگ ناگهانی، ممکن است به پایان برسد، 👈 و دنیا آنقدر جای بزرگی نیست، 👈نه آنقدر جای ترسناکی‌ست، 👈و نه آنقدر جای لذت‌بخش و شیرینی است‌. 🔹اینجا یک مدرسه است؛ 👈هر آنچه شما دیدید و شنیدید و برخورد کردید، 👈چیزی به جز درس املا و حساب و کتاب شما نبود... 👈 فقط اینجا آمديد، که یک چیزی یاد بگیرید. 🙏"خدایا شکر، که با وجود سختی و مرارت، حس و حال ما را نسبت به مرگ، خوب می کنی. 🙏خدایا شکرت، بابت اینکه امشب ما با مرگ، آشتی کردیم. 🙏خدایا شکرت، که ما را با مرگ، دوست کردی. 🙏خدایا شکرت، که حس و حال پرواز مرگ را، به ما چشاندی. ☘خیلی از آدم‌هایی که تجربه‌ی نزدیک به مرگ دارند، 👈بزرگترین اندوه شان، بازگشت بوده... ☘یعنی بزرگترین باری که در زندگی دارند تحمل می‌کنند، 👈 این است که "چرا نرفتیم؟ " 👈چون یک قسمتی از آن را رفتیم، 👈 و خیلی خوب بود، ای‌کاش ادامه پیدا می‌کرد. 💖دوستان، 👈امروزه تفکرات نیهیلیسمی (پوچگرایی) ، 👈تفکرات مادی‌گرایانه، 👈تفکرات بظاهر علمی، که حقیقتا شبه علم هستند، 👈بسیار در جامعه، در حال رواج پیدا کردن است.... ☘همه می‌گویند: 👈" چه کسی می‌داند، شاید این هم دروغ باشه؟.. 👈شاید خدا این نباشد؟... 👈شاید پس از مرگ نباشد؟... 👈شاید فلان و فلان..." 🔹اینها تفکرات خطرناکی است، 👈این تفکرات سبب می‌شود که زندگی انسان، بسیار پوچ و بیهوده شود. ☘من واقعاً نمرده‌ام! 👈نمی دانم پس از مرگ چه خبر است؟.. 👈اما تجربه‌ی تفکر مادی گرایانه را داشته‌ام، 👈 یعنی اگر شما باور زندگی پس از مرگ نداشته باشید، واقعا زندگی دشوار می شود. ☘یعنی پذیرش پایان یافتن عزیزان، بسیار سخت است... 👈پذیرش پایان یافتن خودم، که این همه سختی کشیدم، بعد قرار است به پایان برسم، و هیچ چیزی در پس آن نباشد، 👈بسیار دردناک است. 🔹امروز با صراحت می گویم: 👈تفکر اینکه زندگی با مرگ به پایان می‌رسد، 👈یک تفکر شیطانی، تاریک و سیاه است... 👈حس و حال امروز ما را خوب نمی‌کند، 👈بدتر می‌کند. 🙏خواهش می‌کنم، در دام این شکیات نیافتید...

💞زندگی واقعا ادامه دارد، 👈من یک انرژی هستم، 👈من یکی نور هستم، 👈با مرگ یک لباس، من به پایان نمی‌رسم، 👈فقط لباس من کنده می‌شود، 👈 و قصه ادامه دارد........ 🔹و چقدر خوب است که آدم‌ها از مرگ نترسند. ☘وقتی از مرگ نترسند، 👈دیگر شجاعت پیدا می‌کنند، 👈دلهره ها به پایان می‌رسد. ☘تمام افسردگی و اضطراب ما، به خاطر این است که نمی‌فهمیم مرگی وجود دارد.... 👈اگر بفهمیم که آنقدرها مهم نیست، 👈 قرار است تمام بشود، همدیگر را می‌بخشیم، 👈کار نیک می‌کنیم و حس و حالهای خوب، ایجاد می‌کنیم. ☘ما بر سر چیزهایی می‌جنگیم، که بسیار فانی‌ست. ☘حتی هویت خودمان؛ 👈بر سر احترام به خودمان می‌جنگیم، 👈بر سر جایگاه شخصی خودمان می‌جنگیم. ☘ این شخص به زودی قرار است از این دنیا  رخت ببندد، 👈و نگاه به مرگ، نگاه بسیار سازنده‌ای است، ☘اینکه ما مرتب با مرگ زندگی کنیم. با مرگ بازی کنیم، و در مورد مرگ، راحت صحبت کنیم، 👈 سبب می‌شود که پذیرش ما، بسیار بسیار بهتر شود، 👈 و بعد از هر اتفاق مرگ، ما خیلی راحت، با یک لبخند کنار بیاییم که، این قصه ادامه دارد... ☘این آگاهی، به ما می‌فهماند که زندگی ادامه دارد، 👈 و مرگ پایان نیست، 👈 و می‌تواند خیلی هم بهتر و بهتر و بهتر باشد. 🔹اندیشیدن در مورد مرگ و اینکه ما یک روز قرار است برویم، 👈می‌تواند بسیاری از مشکلات ما را حل کند، 👈 به شرطی که آگاهانه باشد.... ☘یعنی اگر شما با ترس مرگ و ترس از دست دادن دیگران زندگی کنید، بسیار خطرناک است. ☘ولی اگر با لذت مرگ، شادی مرگ و شادی اینکه دیگران بروند، زندگی کنیم، ( و چقدر خوب است که بروند و چه جای خوبی می‌روند و می‌توانند چه کارهای مهمی، پس از مرگ انجام بدهند ) ... 👈این می‌تواند وضعیت اندوه ما را اصلاح کند. 🔹ما بیهوده اندوه نمی‌خوریم.... ☘ببینید ، من در مورد موضوع مهمی دارم صحبت می‌کنم، 👈موضوع ما، مهمترین رنج بشر است... ☘یعنی شما از هر کسی می‌خواهید بپرسید، 👈در زندگی اتفاقات مختلفی برای انسان می‌افتد، 👈اما مهمتر از مرگ عزیزان نداریم. 👈این دیگر بسیار سخت است، 👈یعنی این اندوه، سخت ترین اندوه است. ☘خوشا بحال کسی که همین امشب توفیق الهی، شامل او بشود و این اندوه را پاک کند. ☘ یعنی این اندوه، از ذهنش پاک شود... 👈 به عنوان یک اندوه نباشد، 👈به عنوان یک شادی باشد. 💞به خدا، مرگ تبریک گفتن دارد و یک لذت، 👈یک اتفاق خوب و یک سرنوشت خوب است. ☘تصور کنید؛ بزرگترین ظلمی که می‌شود به یک انسان‌کرد، چیست ؟ 👈"عمر جاودانه به او بدهیم " 🔹و بیچاره کسانی که به دنبال عمر جاودانه بودند، 👈اینجا چیزی ندارد که ما برای عمر جاودانه، بخواهیم تلاش کنیم. 🔹حقیقت ماجرا این است که، 👈فقط کافی‌ست شما با مرگ، کنار بیایید، 👈 قسمت انبوه مشکلات تان، پاک می‌شود. 🔹در این چله، که به روزهای پایانی آن، نزدیک می‌شویم، 👈می‌خواهیم بزرگترین غم‌مان را پاک کنیم، 👈 و این غم با شکرگزاری حل می‌شود. ☘ممکن است برای بعضی ها دشوار باشد، 👈اما از شما می خواهم، حتما به آن بپردازید، 👈 و تا می توانید در مورد مرگ عزیزانتان، شکرگزاری کنید. 👈و اسم آن را دیگر مرگ نگذارید، 👈اسم آن را ، "انتقال"  بگذارید. 🙏 بابت انتقال عزیزانم، شکرگذاری می‌کنم. 👈تک تک، نام بیاورید. 👈تک تک در موردش حرف بزنید... 👈راحت حرف بزنید... 👈 اگر برای شما دشوار است، بنویسید. 🙏"خدایا شکرت، بابت انتقال پدرم.... 🙏خدایا شکرت، بابت انتقال مادرم... 💞برای تک تک آنها شکرگزاری کنید. 🔹 این واژه خوفناک، را باید پاک کنیم. 🔹اگر یک نفر از شما بتواند بصورت کامل از ذهن کل، ترس و اندوه مرگ را پاک کند، 👈همه‌ی ما نجات پیدا می‌کنیم. 🔹چون حقیقت این است که همه‌ی ما گرفتاریم، 👈 و در یک حرکت گروهی، 👈یک نفر بتواند این را پاک‌ و نجات پیدا کند، 👈 و اندوه مرگ را به شادی تبدیل کند، 👈 به یک لبخند تبدیل کند، 👈به یک حس شاعرانه‌ی خوب تبدیل کند؛ 💞همه ی ما، نجات پیدا می‌کنیم. 🔹چون در حال حاضر، 👈ما همه در یک ذهن کل، در حال پاکسازی هستیم. ☘ همه ی کسانی که این فایل چله را گوش می‌کنند، 👈در یک وحدت اندیشه و همدلی قرار دارند. 👈در همدلی، بهترین اتفاق ها می‌افتد. ☘یک دیتا هست، 👈اما این دیتا به قدمت بشریت، 👈اندوه با خودش جمع کرده... ☘در صورتی که این دیتا، 👈می‌توانست به اندازه‌ی تمام اتفاقات خوشایند زندگی، شیرین باشد. 👈یعنی این اتفاق از عسل شیرین‌تر است. ☘بهترین لذت انسان مومن، مرگ است. 👈بهترین اتفاقی که می‌تواند برای یک انسان بیفتد، مرگ است. ☘این اتفاق، خیلی مهم است. 👈 اما، ما به خاطر یک بازی ذهنی‌، 👈یک توهم سیاه ذهنی، 👈در دام اندوه مرگ افتادیم. 🙏و امشب می‌خواهیم؛ 👈همه با هم آن را پاک کنیم.... 👈شکرگذاری کنیم، 👈و از این ورطه‌ی هولناک نجات پیدا کنیم.

💞همین امشب، 🙏به یاری خدا، 👈این توفیق به همه ی ما داده شود که؛ 👈 این دیتای معیوب از وجود مان پاک شود، 👈 و همه با هم نجات پیدا کنیم. 💞زندگی ادامه دارد..... 🙏خدا رحمت کند، استاد بزرگ تنبور ایران " جناب سید خلیل عالی نژاد "؛ 💚 آوازی داشتند که بی‌نهایت زیبا بود: " من آن دم که گردم ز مستی هلاک به آئین مستان، بریدم به خاک به آب خرابات، غسلم دهید پس آنگاه بر دوش مستم نهید به تابوتی از چوب تاکم کنید براه خرابات، خاکم نکنید...." ✨در پناه نور و عشق الهی باشید🙏✨ #علی_مقدم #چله_شهد_و_شکر_۳۵ #موضوع_تولدی_دوباره ۱ https://eitaa.com/noorveshghelahi https://t.me/spiritual_mind https://t.me/kalameeshghalimoghadam