eitaa logo
در پناه نور و عشق الهی
2.2هزار دنبال‌کننده
189 عکس
127 ویدیو
74 فایل
آموزش #رایگان دوره‌های استاد علی مقدم 😍😍 آموزش #نورخواری و #چله‌نورخواری#روزه‌ی‌نور #چله‌شهدوشکر #چله‌حکمت‌زرین دوره‌های #شرح محدودیت صفر #شرح‌نیروی‌حال #طرحی‌نو #لایو های‌متفرقه و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☘اپرا شخصيت بسیار معروفی است و هر کس که در کنارش قرار بگیرد، او هم معروف می‌شود. در آن زمان جناب جو ویتالی تازه در مسیر رشد، پیشرفت و جهانی‌شدن قرار گرفته است و اگر می‌توانست در کنار اپرا قرار بگیرد، رشد و پیشرفت بسیاری می‌کرد. 🔹او می‌گوید آنجا من بسیار هیجان‌زده شده بودم، چون هنوز اجرای «لَری کینگ» را ندیده بودم، بعدها با او هم مصاحبه داشتم و از طریق او، توانستم پیشرفت کنم. ☘ «لری کینگ»، رکورد مصاحبه‌ی دنیا را داشت‌ و حدود 50 هزار مصاحبه انجام داده بود. با تمام رئیس‌جمهورهای آمریکا مصاحبه کرده بود؛ از ریچارد نیکسون تا ترامپ و همه را به چالش کشیده بود! ☘او یک مصاحبه‌گر فوق‌العاده قوی و حرفه‌ای بود. حتی هر دو باری هم که آقای احمدی‌نژاد به سازمان ملل رفت، با احمدی‌نژاد مصاحبه داشت. سوالات و برخوردهای لری کینگ بسیار حرفه‌ای بود. و حتی با مارتین لوترکینگ، رهبر سیاه‌پوستان آمریکا هم مصاحبه کرده بود. او حدود دو یا سه ماه پیش، بر اثر کرونا درگذشت. دکتر هولن گفت: 📚 «بدان، وقتی به دیدن اجرای اپرا می‌روی، به خواسته‌ی اوست که می‌روی، نه به خواسته‌ی خودت! گفتم: اوه، چه عمیق!» 🔹نکته‌ی بسیار ظریفی است که اپرا، تو را جذب کرده است! 👈یعنی تو در ذهن اپرا هستی، که به دیدن او رفته‌ای و این موضوع را می‌خواهد برساند که تمام اتفاقاتی که در زندگی ما می‌افتد؛ حاصل نوعی درخواست‌های درونی ماست. ☘یعنی اگر من ورشکست و یا دچار مشکلات زیادی شدم، یک درخواست درونی منفی داشته‌ام که مرا به آنجا رساند. 👈 و اگر موفق شدم، یک نکته‌ی مثبت داشته‌ام که مرا به آن نقطه رسانده است.
📚 «باید این تصور را که دیگران به خاطر تو کاری انجام می‌دهند، کنار بگذاری. مردم این کارها را به‌خاطر خودشان انجام می‌دهند. تنها کاری که تو باید بکنی، پاک‌کردن است.» ☘در این قسمت کتاب، برای جو وایتالی بسیار ارزشمند است که می‌خواهد در برنامه‌ی اپرا شرکت کند... دکتر هولن می‌گوید که اپرا زندگی خودش را انجام می‌دهد؛ اما تو به دلیل اينکه پاک کردی، در آن مسیر قرار گرفتی! 🍃به‌طور مثال، اگر شما می‌خواهید در زمینه‌ی شغلی ارتقاء پیدا کنید؛ 👈باید فقط پاک کنید، 👈در این صورت خودِ شغل یا خودِ شانس یا خودِ عشق، تو را انتخاب می‌کند و نزد تو می‌آید! 🔹یعنی ما انتخاب‌کننده نیستیم! 👈ما فقط پاک می‌کنیم، 👈 تا موضوعات خوب و جالب، ما را انتخاب کنند. ☘این روند، کمی صبر می‌خواهد که انسان در صفر قرار بگیرد، 👈برای تک‌تک مشکلات خود، پاک‌سازی کند و شاهد باشد همان موضوعی که آرزوی او بوده، بیاید و او را انتخاب کند.
🔹در ادامه، گزارشی از خانم «دِین هاین» یکی از شرکت‌کنندگان گردهمایی فیلادلفیای هواوپونوپونو، ارائه می‌دهد که ببینیم چه اتفاقی در زندگیِ این خانم افتاده است. او می‌گوید: 📚 «وقتی من در جلسه‌ی سخنرانی نشسته بودم، در حالِ فکرکردن به این‌ موضوع بودم که دکتر هولن، یک انسان مغرور، کنترل‌گر و سلطه‌جوست و از او عصبانی بودم... چون هر بار که از او سوالی می‌پرسیدم، مرا مسخره می‌کرد!» ☘من  فیلم‌های دکتر هولن را دیده‌ام که در پاسخ به تمامی سؤال‌کنندگان، پاسخ درستی نمی‌دهد و فقط می‌گوید که اینها آشغال‌های ذهنی تو هستند. ☘خودِ جو وایتالی هم همین‌گونه است؛ 👈چون آنها به این نتیجه رسیده‌اند که «سؤالاتی که از ذهن ما برمی‌آید، بازی‌های ذهنی ماست.» ☘زمانی‌که انسان وسواس‌گونه سؤال می‌پرسد یا وسواس‌گونه درگیر یک موضوعی می‌شود؛ 👈ذهن در حال بازی‌کردن با اوست. 🍃برای مثال، برخی از مؤمنين در حین نماز، گرفتار وسواس می‌شوند؛ در مورد وضو، قبله و... که اینها همه، بازی‌های ذهن است. ☘آن خانم هم درگیر همین مسئله شده بود و نسبت به دکتر هولن حس بدی داشته است و فکر می‌کرده است که ایشان آن جایگاه و مقامی که باید را ندارند!
📚 او می‌گفت: «به قدری عصبانی شده بودم که می‌خواستم جلسه را ترک کنم، اما هنوز مطمئن نبودم.  از ترس اینکه مبادا همان‌جا جلوی جمع هق‌هق گریه کنم، بلند شدم و به دستشویی رفتم. در یکی از اتاقک‌های دستشویی که پر از بوی نامطبوع بود، نشستم و خشمی را که از عصبانیتم سرچشمه می‌گرفت، با تک‌تک سلول‌هایم حس کردم.» 📚 «بخشی از وجودم نمی‌خواست که این عصبانیت را رها کند. اما چیزی در درونم مرا تشویق می‌کرد که بگویم لطفا مرا ببخش...لطفا مرا ببخش...دوستت دارم.» ☘این اتفاق برای همه‌ی ما می‌افتد که ما می‌خواهیم خشم را رها کنیم؛ اما خشم، ما را رها نمی‌کند و چیزی در درون‌مان می‌خواهد به آن موضوع بیهوده ادامه دهد! ☘یعنی از طرفی شما می‌خواهید عذرخواهی کنید، دعوا را تمام کرده و به صلح برسید و از طرفی چیزی در درون‌تان خشمگین است، می‌جنگد و می‌گوید به تو توهین و ظلم شده و اجازه‌ی به صلح‌رسیدن را به شما نمی‌دهد! ☘در این مواقع تنها چیزی که می‌تواند انسان را نجات دهد، «خودآگاهی» است. 👈خودآگاهی، حالتی است که شما از خودتان آگاه شوید. 🍃مثلا در اوج خشم و عصبانیت هستید، ولی از خودتان آگاه شده و بگویید: 👈الان یک قسمت از درونم در حالِ خشمگین‌کردن من و قسمتی دیگر در حالِ آسوده کردن من است و می‌گوید: ببخش، رها کن، پاک‌سازی کن و...
☘بسیاری از تضادهایی که ما داریم؛ 👈حاصل اندیشه‌ی باطل طرف مقابل نیست! 👈یعنی ممکن است که طرف مقابل، اصلا نیت آزار ما را نداشته باشد، بلکه درونِ خودمان خشم داریم که هر رفتاری از طرف مقابل را به آزار تعبیر می‌کنیم. 🍃مثلا یکی از دوستانم گاهی با من به تضاد می‌خورد و به من می‌گوید که تو به من بی‌احترامی کردی و... 🍃بعد از نشستن و صحبت‌کردن مشخص می‌شود که اصلا هیچ اتفاقی نیفتاده و فقط یک سوءتفاهم بسیار ساده یا بی‌توجهی من بوده و اصلا دلیلی برای ناراحتی او، وجود نداشته است. 👈تمام اینها بازیهای ذهن است! ☘آن خانم این‌گونه توصیف می‌کند که به دستشویی و در بین بوی نامطبوع آن رفتم. اولا دستشویی جایی است که انسان‌ها با قسمت زشت و پلید خودشان بیشتر آشنا می‌شوند. ☘یعنی ممکن است که شما در حالت عادی، همیشه شیک و با‌کلاس و تمیز باشید؛ اما در دستشویی انگار با خودت، بهتر مواجه شده و متوجه می‌شوی که در درونت چقدر کثافت و آشغال است. ☘همین حالت، در روان انسان نیز وجود دارد؛ 👈ما فقط کافی‌ست به خودآگاهی برسیم، 👈در اوج خشم، ناراحتی، ناامیدی و حالت‌های منفی، لحظه‌ای آگاه شویم و بگوییم: 👈اینها چیزی به جز یک خاطره یا یک دیتای معیوب در ذهن من نیست و شروع به پاک‌سازی کنیم.
📚 «این را بارها و بارها به خشم خود گفتم و بعد متوجه شدم که این احساس، چیز تازه‌ای نیست! من قبلا هم رگه‌هایی از این خشم را حس کرده بودم.» 📚 «خشمی که خود را در لباس سوزش خفیفی، در پس‌زمینه‌ی ذهن خودآگاهم پنهان کرده بود. هر بار که شوهرم مرا مسخره می‌کرد و یا هر بار که مادرم که وکیل است، می‌گفت که حق با اوست، این حس به من دست می‌داد.» ☘جالب است که خاطرات، تکرارپذیرند؛ یعنی ما یک حس منفی داریم و آن حس منفی در مواجهه با افراد مختلف، برای ما تکرار می‌شود. ☘ «جفری یانگ» به این حالت می‌گوید: «تله». 👈در طرح‌واره‌ها هم آن را بررسی می‌کنند که انسان در تله‌هایی گرفتار می‌شود. 🍃مثلا فرض می‌کنیم که من تله‌ی طرد و رهاشدگی دارم که ریشه در خاطرات کودکی من دارد. 🔹بنابراین همواره در زندگی فکر می‌کنم که همسر، رییس، رفیقم و همه‌ی دنیا در حال طرد من هستند. ☘من همه را متهم می‌کنم؛ در حالی‌که همه متهم نیستند، بلکه در وجود خودم تله‌ای است که برای من اتفاقاتِ تکرارپذیر درست می‌کند. 🍃یا مثلا من، تله‌ی حق‌طلبی دارم؛ چون در کودکی کسی حق من را خورده است و اینک در این تله، گیر کرده‌ام. مرتب حس می‌کنم که دیگران در حالِ خوردن حق من هستند. هر جا باشم، دعوا می‌کنم...با همسرم، رئیسم و... درگیر می‌شوم...دادگاه می‌روم.. 👈چون تله‌ی حق‌طلبی دارم و احساس می‌کنم همه‌جا حقم را پایمال می‌کنند. ☘شاید من این‌قدر در تله‌ی حق‌طلبی گرفتارم؛ که باعث می‌شود چنین موضوعاتی بیشتر در زندگی‌ام خلق شود.
🔹طرح‌واره‌درمانی، موضوع بسیار زیبایی در روانشناسی است و آقای جِفری یانگ، چندین کتاب در این‌باره نوشته‌اند. 👈اگر ما ریشه‌ها را شناسایی کرده و آ‌نها را پاک کنیم؛ موضوع از زندگی ما، بسیار راحت پاک خواهد شد. 💚 «گر نکوبی شیشه‌ی غم را به سنگ هفت رنگش، می‌شود هفتاد رنگ» ☘یعنی اگر شما خاطره‌ی غم و اندوهی که داری، را نشکنی و پاک نکنی؛ هر روز آن غم و اندوه تشدید می‌شود. قبلا از هفت موضوع اندوهناک می‌شدی، اینک از هفتاد موضوع! ☘به‌ویژه زمانی که سن انسان بالا می‌رود؛ اگر همراه آن، خود‌سازی نداشته باشد، مرارت‌های او بسیار بیشتر می‌شود. 👈انسان زمانی که جوان است، با بسیاری از موضوعات به راحتی کنار می‌آید ولی وقتی کهن‌سال می‌شود این‌گونه نیست! 🔹بنابراین همزمان با گذر عمر و افزایش سن، شما باید پاک‌سازی هم داشته باشید که در دوران کهن‌سالی در آرامش قرار بگیرید و راحت باشید. ☘یکی از علت‌های آلزایمر در کهن‌سالی همین مسئله است. در بدن انسان، فرایندی شکل می‌گیرد که به کمک انسان می‌آید و می‌گوید که چون تو بسیار غصه می‌خوری، من حافظه‌ات را پاک می‌کنم که این‌قدر غصه نخوری! 👈و این‌گونه فرایند آلزایمر و فراموشی در همه‌ی ابعاد زندگی به‌وجود می‌آيد.
🔹کسانی که اندوهی را درازمدت حمل می‌کنند؛ 👈بلا استثناء در کهن‌سالی دچار آلزایمر خواهند شد. 👈چون در دورانِ کهن‌سالی نمی‌تواند آن حجم از اندوه را تحمل کند. ☘خاطرات انسان هر روز بیشتر می‌شود؛ ممکن است که در ده‌سالگی ده دیتای معیوب ولی در هفتاد سالگی هزار دیتای معیوب داشته باشد! ☘الزاما انسان‌ها، وقتی که پا به کهنسالی می‌گذارند؛ خوب و مثبت نمی‌شوند! 👈ما باید مرتب پاکسازی کنیم تا زندگی برایمان مرارت‌بار نشود و دچار آلزایمر نشویم. 👈چون آلزایمر کمک می‌کند که دیتاهایی که مرتب روی ما اثر منفی می‌گذارد و آزارمان می‌دهد، پاک شوند. ☘آن خانم در دستشویی، به یک‌باره به خودش آمد و گفت: یافتم! خودش است! 👈او دیتای معیوبی را پیدا کرده بود که مربوط به یکی از مشکلات بزرگ او، یعنی مسخره‌شدن توسط شوهر و مادرش بود. 👈او شروع کرد آن دیتا را پاک کند و همان‌جا این دیتا از ناخودآگاه او، رخت بر بست. 📚 «این یک خاطره‌ی کهنه و تیری در قلبِ من است، که آن‌ را در قلب دیگران نیز فرو می‌کنم. این شمشیرِ بُرنده‌ی خاطرات است که در قلب خود حمل می‌کنم، به این‌‌طرف و آن‌طرف می‌کشانم و دیگران را با آن قتل‌عام می‌کنم." 🔹این حس و حال انسانی است که مسئولیت مشکل را می‌پذیرد؛ 👈با اینکه می‌داند این دیتا را دیگران، در او ایجاد کرده‌اند. 👈با این وجود می‌گوید من خودم و دیگران را آزار می‌دهم و آن دیتا را مثل تیری در قلب دیگران فرو می‌کنم. 💎به محض اینکه شما، مسئولیت مشکل‌ را پذیرفتید؛ پاک خواهد شد.
📚 «دکتر هولن را، مادرم را، همسرم را، بوش را(رئیس جمهور آمریکا) و هر کس دیگری را که بتوانم، سلاخی می‌کنم! این همان چیزی است که دکتر هولن از آن سخن می‌گوید.....نواری که مدام بازپخش و پخش می‌شود.» 👈یعنی یک خاطره، مرتب در ذهنم در حال تکرار شدن است. ☘زندگی همه ما تقریبا همین‌طور است؛ 👈همه ما، تکرار یک خاطره‌ایم و چیزی در بیرون از ما وجود ندارد، به جز اینکه آن خاطره درون ما تکرار می‌شود. ☘وقتی آن خانم پاک‌سازی کرد، در ادامه می‌گوید: 📚 «پس از آن وقتی دکتر هولن به سؤال‌ها پاسخ می‌داد، در قلبم فقط نسبت به او احساس عشق می‌کردم. از هیچ کدام از احساسات منفی سابق خبری نبود! او هیچ تغییری نکرده بود، بلکه درون من، تغییر کرده بود.» 🔹نکته‌ی بسیار مهم: ☘«اگر از کسی بدتان می‌آید؛ الزاما نگویید که او بد است! یک دوری درون خودتان بزنید و ببینید چه در خودتان حمل می‌کنید که از او بدتان می‌آید؟ ☘چون ممکن است که آن شخص بد نباشد و درونِ من، یک موضوع معیوبی وجود دارد. 👈ذهن بسیار قوی به شما ثابت می‌کند، که او بد است. 👈 ولی روح می‌گوید که فقط پاک کن، تا به من برسی.
🔹برای رسیدن به روح هم، 👈باید مسئولیت همه‌ی خطاها و پاک‌سازی آنها را به عهده بگیریم و اجازه دهیم که آن خاطره گذر کند و رد شود. آن خانم در ادامه می‌گوید: 📚 «طیِ ساعت تنفس بعدی، من با احتیاط به دکتر هولن نزدیک شدم. او با علاقه و محبت فراوان، برایم توضیح داد که خاطره‌ی کهنه و بسیار تکرارپذیرِ مردسالاری دوباره سربرآورده!» 📚 «او گفت که این خاطره، بین افراد زیادی مشترک است و پاک کردنش، عزم و پشتکار خاصی می‌طلبد. من پس از بازگشت به خانه متوجه شدم، که در کارگاه او چقدر شفا یافته‌ام.» ☘این اتفاق بسیار زیبا بود؛ چون این خانم، مسئولیتی را پذیرفته و پس از پذیرفتن آن، دکتر هولن بیان کرده که دیتای مردسالاری در ناخودآگاه او وجود دارد. 🔹پس شما بعد از پاک‌سازی، نشانه‌های آن را می‌بینید و نشانه‌اش این است که اطلاعاتی به شما می‌رسد. 🍃مثلا؛ این خانم از همسرش دلگیر بود و یک‌دفعه مشاهده کرد که دکتر هولن بیان می‌کند  دیتای مردسالاری رو آمده است.
در ادامه این خانم می‌گوید: 📚 «من سه مشکل داشتم؛ همسرم، کامپیوتر و پسرم! در لحظاتی که داخل همایش بودم؛ شروع کردم با همان ابزاری که دکتر هولن گفته بود، با مداد روی کلمه‌ی کامپیوتر، همسر و پسر می‌زدم و پاک‌سازی می‌کردم. (چون همسر ایشان رفتارهای نادرست و تحقیر‌آمیز داشته است...آرزوی داشتنِ یک کامپیوتر خوب داشته است...پسرش هم از او حرف‌شنوی نداشته است.) 📚 «وقتی به خانه برگشتم؛ اولین اتفاقی که افتاد، به من گفتند: یک خبر خوب! برای تو، یک هدیه(کامپیوتر) خریدیم! 📚 من بسیار شگفت‌زده شدم، چون دقیقا همین موضوع را پاک‌سازی کرده بودم! همسرم هم همان مارکی که دوست داشتم را برایم خریده بود و به درخواست من، احترام گذاشته بود. 📚من تنها کاری که کرده بودم این بود که با مداد روی اسم‌های آن‌‌ها می‌زدم و می‌گفتم: قطره‌ی شبنم!...قطره‌ی شبنم! و به همین راحتی، این اتفاق افتاد و مشکلات حل شده بود. ☘حالا تصور کنید که بخواهیم مشکل را خودمان پاک کنیم! این کار، بسیار پیچیده است.
☘و در مورد پسرش هم که یک بیماری مزمن داشته، بعد از مدتی از آن بیماری نجات پیدا کرد! بعد از آن هم این‌قدر ارتباطش با همسرش نزدیک شد؛ که ناگفته‌های زندگی‌اش را صادقانه به همسرش می‌گفت و او می‌پذیرفت. ☘در صورتی که اگر این خانم، از همسرش درخواست می‌کرد که به او احترام بیشتری بگذارد؛ این اتفاق نمی‌افتاد. 👈اما وقتی که مسئولیت اعمال بد همسرش را پذیرفت و دیتای مردسالاری را پاک کرد، شاهد تغییرات خوبی در زندگی‌اش شد. 💎 نکته‌ی مهم و اساسی: «هر چیزی که می‌خواهید پاک‌سازی کنید، نیاز نیست که وارد جزئیات آن شوید و یک خاطره را کامل باز کنید!» 👈فقط اسم آن خاطره، کفایت می‌کند و روی اسم آن، پاک‌سازی کنید....مثلا، کامپیوتر، همسر، پسر و... 🙏 و لطفا دفتر خاطرات ذهن‌تان را باز نکنید! فقط اسمی را که نسبت به آن حس منفی دارید ولی زیاد هم آزاردهنده نیست، همان اسم را شروع به پاک‌سازی کنید. 🙏✨در پناه نور و عشق الهی باشید.✨ https://eitaa.com/noorveshghelahi https://t.me/spiritual_mind https://t.me/kalameeshghalimoghadam