eitaa logo
در پناه نور و عشق الهی
2.2هزار دنبال‌کننده
189 عکس
127 ویدیو
74 فایل
آموزش #رایگان دوره‌های استاد علی مقدم 😍😍 آموزش #نورخواری و #چله‌نورخواری#روزه‌ی‌نور #چله‌شهدوشکر #چله‌حکمت‌زرین دوره‌های #شرح محدودیت صفر #شرح‌نیروی‌حال #طرحی‌نو #لایو های‌متفرقه و...
مشاهده در ایتا
دانلود
📚"از میدان تواضع میدان خوف زاید." ☘️پس تمام میدان‌ها از هم‌دیگر زاده می‌شوند. ☘️یادتان باشد که صد میدان صد تولد است نه صد پله، 👈درست است که صد گام را طی می‌کنیم اما صد تولد داریم. ☘️یعنی کسی که به تواضع رسید، یک انسان جدیدی از وجود او متولد می‌شود 👈که آن فردِتازه‌ متولد شده در میدان جدیدی قرار دارد. ☘️دقیقاً الان هم می‌گوییم که ما در یک مداری هستیم، حالا در این مدار می‌میریم در مدار دیگر زنده می‌شویم. ☘️پس شما هر میدان که یاد می‌گیرید و در آن میدان قرار می‌گیرید، 👈یک تولد تازه‌ای در شما اتفاق می‌افتد. https://eitaa.com/noorveshghelahi
📚"قول الله تعالی و اما من خافَ مقامَ ربه" آیه کامل آن هست: 💚"و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنة هی المأوی" ☘️کسی که "خافَ مقام ربه" است. ☘️ما همیشه می‌گوییم که "خوف" یا ترس از پروردگار داشته باشید. ☘️بعد یک عده‌ای هم می‌گویند که ما چطوری از خدا بترسیم، نمی‌شود از خدا ترسید و ترس در مقابل پروردگار وجود ندارد. 🌱مثلاً شما هر چه هم کار بد کرده باشید نمی‌توانید از مادر خود بترسید، چون‌ که می‌دانید آخر او مهربان است، 👈کاری با شما ندارد و آسیبی به شما نخواهد زد. ☘️آدم‌ها نمی‌توانند از پروردگار "خوف" داشته باشند. ☘️این آیه کمی مورد کم‌لطفی قرار گرفته‌است و ما "خوفِ پروردگار" نداریم، 👈"خوفِ مقام" داریم. که می‌گوید: 💚"و اَمّا مَن خافَ مَقامَ ربِه" 👈"مقام" جایگاه می‌شود. 👈یعنی از آن جایگاه الهی بودن خود سقوط می‌کنید. ❓پس ما می‌گوییم آیا ما ترس از خدا داریم؟  👈نه ما ترس از خدا نداریم. ☘️ما ترس از "مقامِ خدایی" داریم، 👈یعنی ما یک مقام خداگونه داشتیم آن را از دست می‌دهیم و  در عالم نفس سقوط می‌کنیم. 🔺این ترسناک است که در عالم نفس یا ذهن سقوط کنیم. https://eitaa.com/noorveshghelahi
بزرگواران؛ ❓خیلی سوال می‌پرسند که ما قرآن را با چه تفسیر و توضیحی بخوانیم؟! ☘️قرآن یک کتاب خاص است و خواندن آن یک تکنیک ویژه‌ای دارد و من اجازه ندارم در مورد قرآن دخالت کنم. 👈چون عده‌ای بر این باورند که تخصص آنهاست و کس دیگری نباید در تخصص آنها دخیل شود اما فقط در یک جمله خدمت شما می‌گویم؛ 🔹شیوه خوانش قرآن، شیوه‌ی "استنطاق" است. 👈"استنطاق" یعنی نطق کشیدن. 🌱مثلاً دیدید شما را جایی می‌برند، می‌خواهند از شما اعتراف بکشند، 👈می‌گویند که باید بگویید چه کارهایی کردید؟ 🌱مثلاً یک نفر را به جرم یک فقره دزدی می‌گیرند. 👈در آگاهی به او می‌گویند پنج فقره دزدی بنویس، می‌گوید "یک فقره داشتم" می‌گویند تو باید پنج یا ده تا فقره بنویسی تا مثلاً آزادت کنیم. 🔹به این "استنطاق" می‌گویند، 👈یعنی بیرون کشیدن یک محتوایی از یک جمله یا یک فرد. ☘️ما باید قرآن را مورد "استنطاق" قرار بدهیم. 👈یعنی به‌زور از قرآن بیرون بکشیم، این روش درک قرآن است. ☘️پس شما نیاز نیست صفحات زیادی از قرآن را بخوانید، مثلاً نگویید در این ماه می‌خواهم هزار تا آیه بخوانم. تعداد زیاد نباشند، 👈تعداد آیات کم باشد اما "استنطاق" کنید. ☘️یعنی از قرآن حرف بیرون بکشید، همین‌طور فکر کنید و در ذهن‌ خود آن را مرور کنید. 👈مدام آن را پایین و بالا کنید، با آن زندگی کنید. ☘️ساعت‌ها روی یک آیه تفکر داشته باشید تا 👈"استنطاق" اتفاق بیافتد. ☘️دقیقاً مثل بازجویی است. 👈باید از قرآن بازجویی کنید تا بتوانید منظور آن را بفهمید. ☘️پس به آن شکل شما نیاز به تفسیر خاصی ندارید، 👈بیشتر نیاز به بازجویی از قرآن دارید. https://eitaa.com/noorveshghelahi
پس به آیه‌ی چهل نازعات می‌پردازیم 💚"و اَمّا مَن خافَ مَقامَ ربِه" 🍀"خافَ مَقام"،  👈پس از "مقامِ الهی" خود می‌ترسد، ترس و بیم دارد و بیمناک است. ❓حالا به چه شکلی است؟ 🌱ممکن است که من در سازمانی یک رئیس دارم و اصلاً از رئیس خود نترسم، اما از اینکه آن رئیس من را اخراج کند می‌ترسم. مثلاً اگر من کم کاری کردم اصلاً ناراحت نمی‌شوم که رئیس من خوشش می‌آید یا بدش می‌آید، 👈اینکه من را از آن جایگاه یا مقام بیرون می‌اندازد آن مهم است. ☘️پس ما ترسِ خدا نداریم، 👈"ترسِ مقام" داریم. ☘️"مقام" جایگاه است. 👈وقتی من جایی در مقابل پروردگار می‌ایستم این جایگاه من می‌شود. 🔻می‌گوید مواظب جایگاه خود باشید، جایگاه خود را از دست ندهید. ❓جایگاه ما کجاست؟ ☘️ما این را مشخص می‌کنیم. ☘️ببینید من یک تن هستم که این تن می‌تواند در دو ساحت زندگی کند. 👈می‌تواند در ساحت نفس زندگی کند، 👈می‌تواند در ساحت روح زندگی کند. 👈اگر در ساحت نفس زندگی کرد تبدیل به یک انسان نفسانی می‌شوم. ☘️نمی‌گویم بد است اما فراز و فرود دارد. یک‌روز حالش خوب است یک‌روز بد، یک‌روز شاد است 👈یک روز غمناک، فراز و فرود دارد. ❓چرا؟ ☘️چون در نفس است و کلاً نفس، فراز و فرود دارد و به پایداری نمی‌رسد. 👈یا اینکه می‌تواند در ساحت روح زندگی کند. 🔹روح جاودانگی است. 👈تمام وجودش روحانی شود. ☘️روحانی به‌معنای آخوند نیست، به‌معنای کسی است که در روح زندگی می‌کند. 👈تمام وجودش را روح الهی در برگرفته است، 👈برنامه‌های زندگی‌ او طبق فرمان الهی است. ☘️اینکه من این کار را انجام دهم یا ندهم طبق برنامه‌ی ذهنی من نیست که فکر و خاطر من کدام را می‌گوید؛ 👈طبق برنامه‌ای است که من در حال دریافت یک آگاهیِ الهی هستم. ☘️کدام‌یک از آنها در ساحت روح مورد پذیرش است و هر کدام که در ساحت روح مورد پذیرش بود آن را انجام می‌دهد 👈این انسانِ روحانی می‌شود. ☘️پس انسان روحانی کسی است که 👈"مقامِ روح" را انتخاب کرده است. https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘️در آیه‌ی بعد می‌گوید: وقتی‌که شما آمدید از مقام خود ترسیدید و مواظب مقام خود بودید،  👈مثل این است که من بگویم مواظب باشید اخراج نشوید، باید بترسید از اینکه اخراج شوید، مواظب باشید. ☘️این یک نوع تمهید است؛ ترس از خدا نیست، 👈"ترس از مقام" شماست و جایگاهی که خداوند به شما داده است، مواظب باشید بیرون افکنده نشوید. 💚″و نَهِی‌النَّفس عَنِ الهِوی″ 👈و نفس خود را از هویٰ نهی کند. ☘️هویٰ در واقع همان پراکندگی و عدم ثبات است. ☘️هرگاه می‌گویم یک‌نفر اهل هوای نفس است  👈یعنی اینکه نفس او پر از هوا است. ☘️عنصر هوا هیچ‌وقت یک‌جا نمی‌ماند، 👈 همین‌طور پراکندگی دارد و این‌طرف و آن‌طرف می‌رود. ☘️من وقتی که پایمردی و راستی را انتخاب می‌کنم بر سر مسیر حقیقت، محکم و استوار می‌مانم، 👈این مثلاً عنصر خاک می‌شود همین‌طور محکم و استوار می‌مانم. ☘️اما نفس من می‌تواند هوا داشته باشد. 👈هوا یعنی همین‌طور به این‌طرف و آن‌طرف سَرک می‌کشد و بازیگوشی می‌کند. می‌گوید: 🔻در مسیر طریقتِ خود نباید بازیگوشی کنید و از هوای نفس فاصله گرفتن یعنی صفت هوا یا ناپایدار بودن خود را به نفس خود ندهید؛ 👈باید مثل کوه محکم و استوار شوید. ☘️وقتی‌ که این اتفاق افتاد جایگاه شما در بهشت است. نکته‌ی بسیار مهم: 🔹منتظر نمانید تا بعد از مرگِ خود وارد بهشت شوید، انسان‌های بهشتی همین الآن باید وارد بهشت شوند. ☘️اگر منتظر هستید تا در این دنیا در جهنم باشید تا در آینده وارد بهشت شوید، شاید در آینده هم در جهنم باشید. ☘️انسان نیکو همین الان باید نشانه‌های زیستن در بهشتِ خود را ببیند. 👈باید همین الان من را به بهشت راه دهند، باید الان زندگی من بهشت باشد و بهشتی شدن را باید بتوانیم الان تجربه کنیم. https://eitaa.com/noorveshghelahi
📚″خوف، ترس است و ترس، حصار ایمان است″ ☘️پس وقتی می‌گوییم "خوف" 👈یک حالت ترسِ احترام‌گونه است، 👈ترس اینکه مبادا جایگاه خودم را از دست دهم. ❓جایگاه من کجاست؟ می‌گوید: 💚"من ملک بودم و فردوس برین جایم بود" 👈من باید جزء مجردات باشم و جایگاه بالایی داشته باشم. 🔹ما موجودی هستیم که روح الهی داریم. خداوند از روح خودش در ما دمیده است. ☘️من قطعه‌ای از پروردگار را در ذات خودم دارم. پس وقتی من روح الهی دارم، 👈طبیعتاً می‌توانم با الهی بودنِ خودم زندگی کنم. ☘️اگر زندگی نمی‌کنم یعنی مقام خود را از دست داده‌ام و در بازی نفس و دنیا افتاده‌ام. 📚"خوف، ترس است و ترس، حصار ایمان است." ☘️ایمان، باور و امید می‌شود. 👈شما اگر بخواهید باور و امید خود را حفظ کنید به چیزی نیاز دارید که آن را مورد حمله قرار ندهد و حفظش کند و آن ″خوف″ است. https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘️در انتهای تواضع، "خوف" به‌وجود می‌آید. 🌱ممکن است من با کسی دوست باشم و این دوستی برای من بسیار مهم است و دوست ندارم این رابطه‌ی دوستی را از دست دهم، به احترام این دوستی گرفتار "خوف" می‌شوم.  👈اینقدر این دوستی برای من مهم است که گرفتار ترس می‌شوم که نکند کاری کنم که این جایگاه خود را از دست دهم، 👈این "خوف" می‌شود. ☘️پس ما از خدا نمی‌ترسیم خدا که لولو‌خورخوره نیست، 👈اینقدر او را دوست داریم که نمی‌خواهیم جایگاه و مقامی را که داریم را از دست دهیم. ☘️چون نمی‌خواهیم از دست بدهیم باید دچار "خوف" شویم و می‌گوید بترسید و این ترس،  👈ترسِ دوست داشتن است. ☘️کسانی‌که عشق زمینی تجربه کرده‌اند، اینها تجربه‌ی ترس دوست داشتن را دارند، چون می‌دانند که او را دوست دارم و مبادا کاری کنم که دلگیر شود، این خودش یک ترس می‌آورد  👈که به آن "خوف" می‌گویند. ☘️این باعث می شود که ایمان شما مورد تهاجم قرار نگیرد، ایمان ما همواره لغزان می‌شود. 👈وقتی‌که شما "خوف" داشته باشید ایمان شما نمی‌لغزد و محکم و استوار باقی می‌ماند. 📚"تَریاقِ تقوا" ☘️ما دو واژه در طب داریم یکی تَریاق، یکی تِریاق ☘️تِریاق، مسهل می‌شود. 👈وقتی می‌خواهند شستشوی معده و روده بدهند در واقع مسهل می‌خورند. ☘️تَریاق، پادزهر می‌شود. 👈تَریاق‌ها کلاً از دسته‌های پیشرفته‌ی داروسازی سنتی هستند. ☘️شما یک مجموعه‌ای درست می‌کنید که وقتی به هر زهر گیاهی یا حیوانی برخورد کنید آن تَریاق پادزهر هست و سریع درمان می‌کند. 👈یک درمان بسیار پیشرفته است که در گذشته استفاده می‌شده است. https://eitaa.com/noorveshghelahi
☘️تقوا، خویشتن‌داری می‌شود. 👈خویشتن‌داری یعنی اینکه من تن خود را یا خویشِ خود را نگه دارم، خویش‌تن دارم. ☘️ادبیات فارسی خیلی قشنگ است! 👈وقتی می‌گوید خویش‌تن یعنی تن خود را در یک خود یا خویش نگه‌دار. ☘️(خویش و‌ خود به یک معنا است) ❓خود معادل چیست؟ 👈معادل خداست. ☘️تن خود را خدایی نگه دارید. ☘️خویشتن داری یعنی تن خود را در خود که هم‌ وزن خدا هست در وضعیت خدای‌گونه خودتان را نگه دارید، 👈این تقوا می‌شود. ☘️معادل امروزی تقوا ( self contorol) می‌شود. 👈اگر شما کفش پاشنه بلند پوشیده باشید نمی‌‌توانید مثلاً خیلی سریع بدوید این یک ‌نوع تقوا می‌شود. ☘️خودتان را به‌خاطر کفشی کنترل می‌کنید و نمی‌توانید یک کار خاصی را انجام‌ دهید. وقتی جلیقه نجات پوشیده باشد نمی‌‌توانید غواصی بروید، روی آب معلق می‌مانید 👈این تقوا می‌شود. ☘️یعنی یک سلف کنترل شما داشته باشید بعد می‌گوید آن سلف کنترل تقوا هست، تَریاق است، نوعی پادزهر است، 👈این نشان‌دهنده این است که همگی ما در بدن‌ خود زهر داریم و تقوا یا خویشتن‌داری پادزهر آن است. ☘️پس ما آدم‌های خوبی نیستیم ما حجم زیادی از داده‌های معیوب و ایرادها در نهادمان است 👈به همین خاطر ما باید پادزهری داشته باشیم تا اینها اصلاح شود. https://eitaa.com/noorveshghelahi
📚"و تَریاق و تقوا" 📚"و سلاح مؤمن است." 🍀سلاح مؤمن اینجا خیلی جای بحث دارد که چگونه "خوف"، سلاح مومن است؟ 👈لطفاً به آن فکر کنید. ☘️می‌گوید که هر چیزی را که می‌خواهید عمیق بفهمید آن را "استنطاق" کنید و مرتب در ذهن خود مرور کنید. 🙏الان لطفاً مرور کنید که چرا جناب خواجه عبدالله انصاری می‌فرمایند 👈که "خوف" سلاح مؤمن است. ☘️سلاح مؤمن در واقع باید یک شمشیر، زره و یا تفنگی باشد. ❓چرا "خوف" یا ترس از خدا می‌گوید؟ ☘️این وارد یک فضایی می‌شود که کسی که تواضع را رد کرد و کاملاً بدنش در مقابل پروردگار به تواضع رسید و روانش متواضع شد ❓حالا چگونه "خوف" می‌تواند سلاح شود؟  ☘️من زمانی که به اوج تواضع‌ خودم رسیدم و در مقابل پروردگار کاملاً متواضع شدم 👈بعد از آن وارد مرحله "خوف" می‌شوم. ☘️مرحله "خوف" یک‌ تواضع بسیار شدیدی است 👈که خداوندا من آنقدر تو را دوست دارم که نمی‌توانم یک لحظه بدون تو زندگی کنم. 👈و می‌ترسم که یک لحظه این حال عاشقانه و رابطه عظیمی که با تو دارم از دست برود. ☘️وقتی چنین اتفاقی افتاد شما مسلح به انرژی‌های الهی می‌شوید. ❓مثلاً می‌گویند چرا مؤمنین حفظ نمی‌شوند؟ 👈آن مؤمن، مؤمن نبوده است. ☘️مؤمنی که در مرحله "خوف" باشد حفظ می‌شود. ❓چگونه مثلاً اصحاب کهف حفظ می‌شدند؟  ❓چگونه ابراهیم در آتش حفظ می‌شد؟ ❓چگونه راه بزرگانی که در راه خدا شهید شدند، حفظ شد و درس‌های آنها ماندگار شد؟ 👈چون در "مقام خوف" بودند. ☘️پس اینکه من فقط آدم مؤمنی باشم کافی نیست؛ 👈مؤمن باید "خائف" باشد و به مرحله‌ای رسیده باشد که بدنش برای خدا بلرزد. ☘️وقتی این اتفاق افتاد مسلح است. ❓مسلح بودن یعنی چه؟ 👈یعنی دیگر نمی‌تواند به او حمله کند و یک حفاظ دورش دارد. 🔹این حفاظِ نور الهی است که در اطراف کسانی که تمام وجودشان از خدا پر شده، وجود دارد. https://eitaa.com/noorveshghelahi
❓چه اتفاقی می‌افتد؟ 🔹خدا در جهان هستی قابل شکست نیست در نهایت پیروز هر میدان خدا است. 👈پس خدا یا انرژی الهی همیشه پیروز است. ☘️وقتی وجود شما لبریز از خدا باشد( این حالت خوف این‌گونه است که به "مقام خوف" رسیدید و حاضر نیستید یک لحظه از این مقام خارج شوید) 👈وقتی وجود شما پر از خوف خدا شده، خدا می‌شوید و کسی نمی‌تواند به خدا آسیب بزند. 🌱مثلاً ممکن است بروند بگویند به شیطان آسیب بزنیم، به ظلمت و سیاهی آسیب بزنیم، 👈خدا قابل آسیب زدن نیست  👈چون خدا ذات خلقت است. ☘️ذات نمی‌تواند به خودش آسیب بزند، خدا به خودش نمی‌تواند آسیب بزند. ☘️زمانی که وجود ما از خدا پُر شد مسلح می‌شویم، 👈کسی نمی‌تواند به ما آسیب بزند. بزرگواران؛ ☘️حرف‌هایی که می‌زنم انتزاعی و خیالی نیست مربوط به زندگی معمول شما است. ☘️شما زمانی در "خوف الهی" باشید کسی نمی‌تواند آسیب فیزیکی به شما بزند 👈و شدیداً ملائکه شما را حفظ می‌کنند. ❓چرا؟ 👈چون وظیفه ملائکه حفظ نیروی الهی در جهان است. 👈وجود شما سرشار از خدا شده است. ☘️من یک جامی دارم این جام پر از نفس است. ☘️الان جام را با هوای نفس پر کردم، کافی است آن را خالی کنم و این جام را با روح پر کنم و سرشار از خدا شوم، تمام سلول‌های بدنم خدا را حس کند. 👈وقتی این اتفاق افتاد شما مسلح شدید. 🔷من می‌گویم این کتاب صد میدان خواجه عبدالله انصاری کلمه‌به‌کلمه‌ی آن دقیق و درست نوشته شده و اگر شما مطالعات خارج از این کتاب داشته باشید؛ 👈می‌فهمید که ایشان به این مباحث مسلط بودند. https://eitaa.com/noorveshghelahi
📚"و آن سه قسم است: یکی خاطر دیگر مقیم و سوم غالب" 👈ما سه مرحله خوف داریم، 📚"یکی مرحله‌ی خیال یا خاطر." ☘️خاطر، آن اندیشه است که در ما گذر می‌کند که ما به فکر "خوف" باشیم 👈این "خوفِ خاطر" می‌شود. 📚"دومی خوفِ مقیم" 👈اینکه کارهایی بکنیم و افعال ما به گونه‌ای باشد که در خوف باشیم. 📚"سوم خوفِ غالب" 👈اینکه تمام وجود ما در "خوف الهی" غرق شده باشد. ☘️آن ترس که خاطر است در دل آید و برگذرد. ☘️آن ترسی که جزو "خوف‌خاطر" می‌شد در دل آید و برگذرد. ☘حال در دل آید و برگذرد؛ 👈شما می‌توانید بگویید که یک یادآوری برای ما شود و یک لحظه در ذهن ما بیاید و بگذرد. https://eitaa.com/noorveshghelahi