☘و همان اتفاقات در زندگی شما هم می افتد،
👈این بیانگر آن است که شما،
👈در حیطه ذهن خانواده خودتان،
👈نسل گذشتهی خودتان،
👈اسیر هستید.
🔹پس متاسفانه،
👈 ما یک موجود آزاد نیستیم،
👈ما رها نیستیم،
👈و خود به خود، ما درون یک زندان قرار داریم.
🔹اگر شما احساس می کنید که به نوعی گرفتار اندیشه ی پیشینیان خود هستید،
☘به طور مثال،
یک مادر همیشه نگران فرزند خودش است،
دلش به حال فرزندش می سوزد،
نگران این است که،
آینده اش خراب نشود.
☘و این انرژی اضطراب و نگرانی،
که به سمت فرزند میفرستد،
👈در #ذهن_کُلِ این دو، اثر می گذارد.
👈و همواره آن فرزند دچار مشکل است.
☘اگر یک فرزند،
نگران پدر و مادرش است،
👈این نگرانی برای آنها بیماری خلق می کند.
🔹بنابراین:
👈ما خواسته یا ناخواسته،
روی همدیگر اثر میگذاریم،
☘که عموما اثری که بر هم می گذاریم،
👈اثر مثبتی نیست، و اثر منفی است.
☘یعنی ما در بیشتر موارد،
👈نگران،
👈مضطرب،
👈و یا در حال ترس هستیم.
👈و همین سبب می شود که روی همدیگر اثر منفی بگذاریم.
💚" آدمی مخفی ست در زیر زبان..."
🔹آنچه که ما حرف می زنیم؛
از غیبت، تهمت، حتی نگرانیهای بیهوده
در مورد دیگران،
👈انرژی کلام ما در جهان هستی هست،
👈و بازتاب آن، به سمت ما برمیگردد.
👈یا فردی که در موردش حرف زدیم،
آن را احاطه می کند.
☘همچنین تفکری که ما داریم؛
آنچه که شما فکر کردید،
از گذشته تا امروز،
و حتی پیشینیان شما فکر کردند.
💞#انرژی_فکر از بین نمی رود،
و آن انرژی، در زندگی ما جریان دارد.
🔹یعنی اگر ما فکر کردیم که این سرزمین،
👈بد است، نفرین شده است،
👈خراب است، مشکل دارد،
👈دزد است؛
☘هر چیزی که در مورد جامعهمان فکر کردیم،
👈انرژی آن فکر از دست نرفته است،
👈و الان بر روی زندگی تک تک ما اثر میگذارد.
❓چرا؟
👈چون ما در ذهنِ کلِ جامعه،
خانواده، و جایگاهی که داریم،
👈اسیر هستیم.
👈ما یک انسان آزاده نیستیم.
☘این را شاید شما نتوانید با چشم ظاهر ببینید،
👈یعنی ما متوجه نمیشویم که،
درست است که،
👈من از خانواده جدا شده ام،
و دارم تنها زندگی می کنم،
👈اما هنوز از حیطهی ذهن خانواده جدا نشدهام.
🔹اگر #ذهن_خانواده، شهر، دوستان شما،
👈سقف کوتاهی داشته باشد،
👈و نتواند موفقیت در خودش کسب کند،
👈نتواند چالش ها را حل کند،
👈نتواند شاد باشد،
👈نتواند به درک معنوی بالاتری برسد،
☘شما هم همان جا گیر می کنید،
👈و نمی توانید بالا بیایید.
💞یعنی ما ناخواسته،
همه انسان ها، در #ذهن_کل،
با همدیگر مشترکیم.
☘و همین اشتراک سبب می شود،
👈مثل پرندگانی که در یک دام اسیرند؛
👈یک نفر که می خواهد بالا بیاید،
👈بقیه او را گرفته باشند.
☘دو راه وجود دارد:
1⃣ اول این که همگی با هم،
👈سطح دانش، آگاهی،
👈و معنویت مان را بالا بیاوریم.
☘در این صورت مثل پرندگانی که همه با هم،
تور را از جا می کنند،
و پرواز می کنند،
👈ما هم سطح مان بالا می آید.
👈که این کار را داریم انجام میدهیم.
2⃣ راه دوم:
👈این است که، شروع کنیم بند خودمان را،
از ذهن کل پاره کنيم،
👈و حداقل در حیطه ی فردی،
خودمان را بالا بکشیم.
☘شما اگر در یک شهر کوچک باشید،
👈در حیطه ی ذهن آن شهر هستید.
☘در شهر بزرگ تری باشید،
👈در حیطه ی ذهن آن شهر هستيد.
☘در یک کشور باشید،
👈در حیطه ی ذهن آن کشور هستيد.
💞و #ذهن_کل آن شهر یا آن کشور
بر روی #ذهن_فردی شما،
اثرگذار خواهد بود.
☘به طور مثال؛
اگر شما در محیطی باشید که،
👈در آن محیط همه متافیزیک کار باشند،
👈همه کارهای خارق العاده انجام بدهند،
👈مثلا از روی آتش راه بروند،
👈پرواز کنند، مثل بعضی از روستاهای هندوستان.
☘شما وقتی آنجا قرار بگیرید،
👈متافیزیک کار شدن شما بسیار ساده تر است،
👈چون همه دارند این کار را میکنند.
☘ذهن در وضعیتی قرار میگیرد که،
👈احساس می کند این کار شدنی،
👈و خیلی ساده است ،
👈و من حقم است که این کار را به راحتی انجام بدهم.
☘اگر در یک محیط علمی قرار گرفتید،
👈در یک جامعه ای که،
همه دارند مطالعه می کنند،
تحقیق میکنند،
👈درس خواندن برای شما راحت تر است،
👈چون ذهن کل آنجا،
👈هیچ قفلی برای درس خواندن ندارد.
☘اگر در یک محیطی قرار گرفتید،
👈که همه در حال کسب درآمد بیشترند،
👈و رشد اقتصادی بیشتری دارند می کنند،
👈رشد اقتصادی شما هم ساده است،
👈و راحت تر می.توانید آن را انجام دهید.
🔹بنابراین:
👈ما در هر محیطی که هستیم،
متاسفانه،
👈در بند ذهنِ کل آن محیط هستیم.
🔹تمام فکرهایی که از گذشته تا امروز،
در آن محیط شده است،
👈انرژی آن فکر در آن لحظه، در ذهن کل هست.
☘ما،
👈هم باید آن ذهنیت را، از ذهن کل پاک و اصلاح کنیم،
👈و هم، خودمان را نجات دهیم،
👈و از آن جایگاهِ گرفتاری که، در بند هستیم،
بیرون بیاییم.
🔹در صورت بیرون آمدن،
👈تازه می توانیم زندگی کنیم،
👈و به وضعیت روح خودمان برسیم.
.
🙏بیایید به مکالمه ی دو ابر ستاره عرفان ایرانی توجه کنیم:
💚"جناب شمس و مولانا ".
☘که وقتی این دو فرد،
اولین ملاقات شان را انجام می دهند،
👈چه دیالوگی بین آنها رد و بدل می شود؟!
👈و مهمترین کاری که جناب شمس،
برای مولانا میخواهد انجام دهد، چیست؟!
💞و آن،
👈چیزی به جز "رهایی از زندان نیست".
🦋رهانیدن مولانا از زندان ذهن، توسط شمس
💚گفتگوی شمس و مولانا🎶
"هر زمان نو می شود دنیا و ما
بی خبر از نو شدن اندر بقا
پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی ست
مصطفی فرمود دنیا ساعتی ست
آزمودم مرگ من در زندگی ست
چون رهی زین زندگی پایندگی ست
♫♫♫♫
کیستی تو…
قطره ای از باده های آسمان
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان
کیستی تو…
آدمی مخفی ست در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان
کیستی تو…
تیر پرّان بین و ناپیدا کمان
جان ها پیدا و پنهان جان جان
کیستی تو…
رهنمایم همرهت باشم رفیق
من قلاووزم در این راه دقیق
کیستی تو…
همدلی کن ای رفیق
در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
هم عشق پری دارم هم مرد پری خوانم
هر کس که پری خوتر در شیشه کنم زودتر
♫♫♫♫
برخوانم و افسونش حراقه بجنبانم
هم ناطق و خاموشم هم لوح خموشانم
هم خونم و هم شیرم هم طفلم و هم پیرم
کیستم من کیستم من چیستم من
تا نگردی پاکدل چون جبرئیل
گرچه گنجی در نگنجی در جهان
رخت بربند و برس در کاروان
آدمی چون کشتی است و بادبان
تا کی آرد باد را آن بادران؟"
♫♫♫♫
☘تمامی باورها،
صحبت ها،
تفکرات،
خاطرات تلخ،
خاطرات خوش،
و آنچهکه از پیشینیان ما باقی مانده،
👈همه و همه در ذهن کل موجود است.
☘حالا یا در ذهن خانواده شما موجود است،
👈یا در ذهن شهر شما،
👈یا در ذهن کشور شما،
👈یا در ذهن کل اکوسیستم.
🔹و ما تا زمانی که در این ذهن اسیر باشیم،
👈در یک زندان به سر می بریم،
👈و نمی توانیم پروازِ انفرادی خوبی داشته باشیم.
☘به طور مثال؛
در بعضی از خانواده ها،
آمار قتل و جنایت و خطا و زندان،
بیشتر است.
☘در بعضی از آنها،
آمار معنویت و و شعر و حس و حال های خوب،
بیشتر است..
🔹و این نشان دهنده این است که،
👈یک ذهن کل،
👈یا یک فرهنگ کل،
👈حاکم است.
☘که این ذهن کل،
👈دیدنی نیست.
👈یعنی شما نمی توانید متوجه شويد،
که دارد روی شما اثر میگذارد.
🔹یعنی اینکه،
👈شما در کدام یک از حیطههای ذهن اسیر باشی،
👈وضعیت شما متفاوت است،
👈و ما نمیتوانیم آن را دقیقا ببینیم.
☘به طور مثال؛
در مناطقی که ما زندگی می کنیم،
همیشه این باور هست که،
👈" اگر بعد از حمام، نتوانی خودت را گرم بگیری، سرما می خوری."
یا
👈"اگر زیاد هوای سرد به من بخورد،
سرما می خورم"
☘این باور پیشینیان من است.
👈و طبیعتا ما به محض اینکه کمی دورمان سرد شود،
باد سرد به ما بخورد،
👈احتمال قولنج کردن یا سرماخوردگی و... داریم.
☘پس چطور در بعضی مناطق ،
همین انسان،
مثل ما هست،
توی آب یخ میپرد،
یخ را میشکند و میرود شنا میکند؟
❓چه تفاوتی هست؟
🔹تفاوت در "#ذهن_کل" است.
☘یعنی ذهن کُلِ آنجا پذیرفته است که،
👈" آب سرد نمی تواند هیچ اثر منفی بر من بگذارد."،
👈اما اینجا من پذیرفتهام که،
👈" آب سرد بر من اثر منفی می گذارد".
☘ این یک مثال خیلی کوچک است.
👈حجم زیادی از دیتاها هست که ما را اسیر کرده است،
👈یعنی ما در یک زندان نادیدنی اسیر هستیم.
💞آن زندان، #باور_پیشینیان ماست.
☘ پیامبرها میآمدند تا انسان را از زندان آزاد کنند و میگفتند:
💚"مثل پیشینیان خود، نیندیشید ."
👈یعنی طبق رفتار و منش آن ها زندگی نکنید.
☘یک قسمتی را طبیعتا،
تکنولوژی برای ما حل می کند،
👈خود به خود رفتارهای ما با نسل قبل،
متفاوت می شود.
☘اما قسمت اعظم آن،
👈در حیطهی ذهن و نادیدنی است.
☘وقتی که شما در کشوری زندگی کرده اید که قحطی دیده است.
👈طبیعتا ترس از قحطی،
👈ترس از فقر،
در شما ممکن است، بیشتر باشد.
☘وقتی شما به فروشگاه می روید،
ممکن است حجم بیشتری خرید کنید،
👈چون نزدیک صد سال پیش، قسمت زیادی از مردم ما، به خاطر فقر کشته شدند.
👈و این ترس در ناخودآگاه جمعی مردم ما هنوز هست.
🔹بنابراین:
👈 من وقتی به فروشگاه می روم،
👈ناخواسته حجم زیادی خرید میکنم.
👈به اندازه ی مصرف روزانه و هفتگی ام خرید نمی کنم،
👈به اندازه ی یک ماه خودم، خرید میکنم.
👈چون می گویم:
" شاید نباشد،
شاید گران شود،
شاید دفعه بعد نتوانم بیایم."
☘و آن شایدی که در ذهن من می.آید،
👈یک نوع ترس را در وجود من،
تلقین می کند.
☘روزهای گذشته گفته شد که،
👈ترس سبب بسته شدن مسیر روزی انسان می شود.
👈و باید این ترسهایی که در ذهن کل هست،
پاک شود.
.
☘توجه کردید یک روز مردم ما،
👈همگی تب طلا می گیرند.
👈یک روز تب دلار می گیرند.
👈یک روز تب روغن مایع می گیرند.
❓چه اتفاقی در ذهن کل دارد میافتد؟
☘یک خبر می آید،
و درست است که آن خبر، حاشیه سازی میکند،
👈اما مشکل اساسی این است که،
یک #فرمان_معیوبی در #ذهن_کل، صادر میشود.
🔹و متاسفانه فرمانهایی که در حال حاضر در ذهن کل، صادر میشود،
👈 آنقدر معنوی و در راستای رشد انسان نیست.
❓حال ما باید چکار کنیم؟
🔹یک قانون هست:
" وقتی شما چیزی را فهمیدید،
تا هشتاد درصد در حیطه ی ذهن،
خودش حل می شود."
💞چون آگاهی نوری است که،
در اتاق تاریک ذهن ما می تابد.
🔹یعنی شما فقط کافی است که شما متوجه شوید،
که چنین چیزی هست،
👈و من اسیر باورهای پیشینیانمان هستم.
👈همین که متوجه شدیم،
👈قسمت زیادی از آن در وجود ما پاک می شود.
🔹منتها یک روش بسیار عالی این است که،
💞" بابت این فهمیدن، شکرگزاری کنیم".
☘یک مثال دیگر؛
در ذهن کل ما،
#دیتای_معیوب بسیار بدی،
👈در مورد #ظلم_مردها به زن ها هست،
👈 یا سوء استفاده زن ها از مردها.
👈و این سبب می شود که ما، خواسته یا ناخواسته،
👈درگیر مشکلات خانوادگی بشویم.
☘و همیشه احساس کنیم در حق ما ظلم میشود، اذیت می شود.
👈و متاسفانه همین شکل هم،
در زندگی ما ایجاد می شود.
🔹بنابراین:
☘ یکی از کارهای خیلی مهمی که ما باید انجام بدهیم؛
👈" خودمان را از این بانک اطلاعاتی معیوب،
که در ذهن کل هست جدا کنیم".
👈چون به شدت انرژی ما را میخورد.
☘یعنی قسمت زیادی از انرژی ما،
👈که باید صرف تعالی و رشد و معنویت ما شود،
👈 سرگرم بازی های معیوب ذهنی می شود.
🔹و اگر شما بشناسید، بفهمید،
قسمت زیادی از اختلاف شما،
با همسرتان،
با خانواده تان،
با جامعه تان،
👈حاصل دیتاهای معیوبی است،
👈که در ذهن کلِ آن جامعه هست،
👈همین به حل شدن آن کمک می کند.
☘منتها هر بار که با مشکلی مواجه می شوید،
و متوجه می شوید که،
👈آن مشکل، برای شما نیست ،
👈برای ذهن کل است،
👈شروع به "شکر گزاری" کنید.
🙏خدایا شکرت که امروز متوجه شدم بیشتر اختلافات من و همسرم،
👈به خاطر اطلاعات غلطی است،
که در بایگانی ذهن کل جامعه ما است.
🙏خدایا شکرت بخاطر اینکه امروز متوجه شدم، اختلافی که با نسل گذشته دارم،
👈به خاطر دیتاهای معیوبی است،
که در ذهن کل جامعه هست.
💞همین شکرگزاری برای تک تک مشکلات،
👈سبب پاک شدن آنها می شود.
☘و به این روش،
👈شما بندهای خودتان را قطع می کنید.
☘بسیار بسیار ساده است که آنچه که شما با دیگران بند دارید را،
👈با شکرگزاری، آنرا قطع کنید.
☘به طور مثال؛
مادر شما نگران شماست، و این نگرانی،
👈سبب قبض و گرفتگی در زندگی شما می شود.
👈شروع کنید شکرگزاری کنید بابت اینکه؛
🙏"خدا را شکر که مادری دارم،
که دارد به من فکر میکند،
و نگران من است"
🔹فکر نکنید که شکرگزاری سبب میشود که یک شرارت هم بیشتر شود.
☘شکرگزاری،
👈شرارت ها را پاک میکند،
👈منفی ها را پاک می کند،
👈نیکی و خیر و مثبت را،
افزون می کند".
☘به طور مثال؛
اگر شما بابت وضعیت بدی که در آن قرار دارید،
شکرگزاری کنید،
👈آن بدی بیشتر نمیشود،
👈بدی پاک میشود،
👈و خوبی جایگزین آن می شود.
🔹بنابراین:
☘ هر نکته ی منفی که در زندگی تان با آن مواجه می شوید،
👈فکر نکنید که شما ایراد دارید، یا او ایراد دارد.
🔹بدانید که یک بندی از گذشتگان در ذهن همه شما هست،
👈که آن بند،
👈سبب چنین مشکلی می شود.
💞صرفا با شکرگزاری،
👈آن بند را پاک میکنید، جدا می شوید.
☘آرام آرام که این بندها پاک شد،
👈شما به یک " انسان آزاده " تبدیل می شوید.
👈و از زندانی که در آن گرفتارید،
نجات پیدا می کنید.
🙏خدایا شکرت بابت تمام نقاط تاریکی که در ذهن ما بود،
و با نور خودت، آن را روشن کردی.
🙏خدایا شکرت بابت تمام پیوندهای نامیمونی که بین من و ذهن کل بود،
و با شکرگزاری،
آن را پاک کردی.
🙏خدایا شکرت بابت آگاهی که به بنده دادی،
👈تا بیماری های ژنتیکی،
👈اخلاق بد گذشتگان،
👈ترس و ناامیدی و اضطراب دیگران،
👈بر روی من اثری نگذارد.
💞و با شکرگزاری،
👈همه ی پیوندهای انرژی خواری از وجود من قطع شد.
🙏خدایا شکرت که شکرگزاری را،
در مسیر نفس من قرار دادی.
🙏خدایا شکرت که نفس ما را،
از بندهای زندانی که در آن هستیم،
جدا کردی.
🙏خدایا شکرت که تمامی اندیشه های باطل،
که از ناحیه بیرون از وجود ما، ما را کنترل می کرد،
با شکرگزاری آن را پاک کردی.
🙏خدایا شکرت که ما را به انسانی آزاده،
تبدیل کردی.
.
❤️امروز می خواهیم آزادگی را تجربه کنیم.
💞بزرگترین هدیه ای که،
خداوند می توانست امروز به ما بدهد،
این بود که،
☘پیوندهای منفی و ناخرسند خودمان،
👈با نسل قبلی،
👈پدرانمان،
👈و ذهن کل را،
👈قطع کنیم و آزاد بشویم.
🙏خدایا شکرت که طعم آزادی را در دلهای ما، به ما چشاندی.
🙏خدایا شکرت که از بندگی نفس،
ما را آزاد کردی.
🙏خدایا شکرت که برای ما،
آن چیزی را رقم زدی،
که تو می خواستی،
و به آن راضی بودی.
🙏خدایا شکرت بابت اینکه، ما را با نفس خودمان، آشنا کردی.
🙏خدایا شکرت که نسیم روح الهی را،
در زندگی ما به جریان درآوردی.
🙏خدایا شکرت بابت اینکه نور تو،
پاک کننده تمام دیتاهای معیوب،
و اندیشه های باطل ذهن کل بود.
🙏خدایا شکرت که به ما اجازه دادی،
تا از نور تو،
در ذهن خودمان استفاده کنیم.
🙏خدایا شکرت که ذهن های ما را پاک کردی.
🙏خدایا شکرت که ما را از چنگال زندان تاریک جهل،
نجات دادی.
🙏خدایا شکرت که به ما فهماندی،
اندیشه پیشینیان ما
و ایرادهایی که آنها در زندگی شان داشتند،
برای ما جهل و تاریکی به ارمغان آورده بود.
🙏خدایا خودت می دانی که کسی به جز تو و جریان روح الهی،
نمی تواند ما را از زندان ذهن نجات بدهد.
🙏خدایا شکر بابت آزادی که،
از درون به ما هدیه دادی.
آمین🙏✨
❤️در پناه نور و عشق الهی باشید🙏✨
#علی_مقدم
#چله_شهد_و_شکر_۲۴
#موضوع_رهایی
@noorveshghelahi
4_6035036174572064030.m4a
10.74M
#لایو_تکمیلی_چله_شهد
#علی_مقدم
#موضوع رهایی
#روز_بیست وچهارم
https://eitaa.com/noorveshghelahi/519
✍لینک جزوه نوشتاری این فایل صوتی👆
https://eitaa.com/noorveshghelahi
https://t.me/spiritual_mind
https://t.me/kalameeshghalimoghadam
لایو تکمیلی روز بیست و چهارم چله
❤️سلام وعرض ادب سروران گرانقدرم به بیست و چهارمین جلسه ی چله ی شهد وشکر خوش آمدید .
🍀جای همه شما خالی در عمارت مشیر در خیابان حافظ اصفهان هستیم.
👈یکی از حیرت انگیز ترین آثار ،معماری ایران که اگراین عمارت وموزه ی این عمارت را نبینید، واقعا با قسمتی از فرهنگ وتمدن ایران آشنا،نخواهید شد.
👈عمارت متعلق به دوره صفوی است وسانتی متر به سانتی متر ،این ساختمان پر از عجایب هنری ومسایل
شیفته کننده است.
پیش از اینکه مبحث امروز را شروع کنیم
از دوست گرانقدرم آقا مسعود میخواهم شرح مختصری پیرامون این عمارت واین کرسیِ پشت سرمان بفرمایند .
آقا مسعود:
🍀سلام وعرض ادب خدمت همه دوستان
خدمت شما عارضم که پیرو صحبت هایی که فرمودند،
اصل بنا مربوط به دوره ی صفوی است،ومربوط میشود به خاندان مشیر الملک انصاری.
👈ولی تزییناتی که ملاحظه میفرمایید مربوط به زمان قاجار وزمانی است که،
جناب میرزا عبدالله انصاری ،یا مشیر الملک وزیر لایق رضا سلطان بوده است.
🍀یکی از مشخصه های این بنا پنجره ، ارسی نه دری بوده است .
ارسی به پنجره های میگویند که بصورت کشویی به طرف بالا باز میشود.
یعنی توسط این دسته ها با بالا کشیده میشده است .
که در دوحالت ایستایی توقف داشته است.
که یک حالتش تا نصفه روی این جکها قرار میگرفته
👈که این جکها به طرف ستون بیرون یک حلقه دارد که داخل حلقه میافتد و عملا پنجره به صورت نصفه ثابت قرار میگیرد روی این جکها .
ویکی هم بالای بالا قرار میگیرد یعنی این پنجره یا بصورت بسته است
یا بصورت نصفه یا کاملا باز
👈ارسی ها معمولا تعداد پنجره هایشان فرد است
۳ دری ، ۵ دری ، ۷ دری و ۹ دری میباشد
که ۹ دری بالاترین موقعیت اجتماعی صاحب خانه را نشان می داده
🍀در ایران چهار تا ۹ دری بیشتر نداریم که این بنا از لحاظ قدمت قديمي ترین و از لحاظ اندازه بزرگترین است در دنیا
که حدود ۶ متر ارتفاع دارد ۱۱ متر عرض دارد
👈داری دو ستون آینه ای که این ستون های آینه ای تزئین شده به هنر نقاشی پشت شیشه و یکی دیگر از مشخصه های این ارسی قاب پنجره ی یکپارچه ای است که بصورت کاملا یکپارچه مشاهده می فرمائید.
👈یعنی در پایین ستون داریم که به ۹ قسمت تقسیم شده و آن قسمت بالا کاملا یکپارچه است.
و مثل یک ساعت ساخته شده
🍀رنگ شیشه ها بیانگر چهار فصل سال است
که رنگ سبز بهار ،
قرمز تابستان
زرد پاییز و آبی زمستان را نشان میدهد .
👈و همچنین حالت متعادل کننده ی روح و روان
👈هر آدمی که وارد این مکانها میشود.
🍀هر کسی با هر حالت و روحیه و هر فکر و خیالی که وارد این مکانها میشود وقتی که چشمش به این شیشه ها و انعکاس نورها و رنگ ها بیفتد در جا انرژی مثبت را دریافت میکند.
👈که از لحاظ علم رنگ شناسی و روانشناسی هم کاملا ثابت شده است.
🍀یک خصوصیت دیگر پنجره های رنگی این است که دافع حشرات است .
👈یعنی در طول روز به هیچ عنوان حشرات و پشه و مگس و ...وارد نمیشوند.
سخنان استاد مقدم :
🙏خدا حفظ کند بزرگانی مثل ایشان هستند که ما را آگاه کنند نسبت به آثار تاریخی
🍀چند نکته ی زیبا ایشان فرمودند که:
👈نور انقدر میتواند بر روان انسان ها اثر بگذارد.
👈نور با رنگهای مختلف
انشاله که خانه های ما ، رنگ و وارنگ شود با زیبایی های متنوع
🟢دوستان گرانقدر امروز مبحث بسیار پیچیده ای داریم و یکی از گره های زندگی انسان است که
👈یک بندی داریم که گشودن این بند سبب رهایی و رشد و موفقیت ما میشود .
💚در سوره ی یاسین آیه ی ۷ و ۸ خداوند میفرمایند :
👈که ما از گردنهای اینها زنجیر هایی آویزان کردیم که این زنجیر ها باعث میشد جلوی پایشان را نتوانند بینند .
👈یعنی زنجیر هایی بین ما و نسل قبلی و خانواده و ذهن دیگران هست که این زنجیر ها جلوی فهم و درایت ما را میگیرد.
🍀یعنی خواسته و ناخواسته ما به نسل قبلی وصل هستیم .
👈به دیگر انسانهای اطرافمان وصل هستیم .
و اگر ایرادی در آنها باشد آن ایراد در ما هم تجلی میکند.
👈برای همین است که میبینیم یک نفر در یک کشوری است و همه اهل تنبلی ، کم کاری و ..
میرود در کشوری دیگر نا خواسته پر انرژی و پر نشاط میشود
چون از ذهن تنبل و فرتوت آن کشور رفته در ذهن کشور دیگری که دوست دارند پر انرژی باشند .
🍀بعضی از کشورها کل ذهنشان دچار افسردگی ، ناامیدی، ترس و ...میشود.
👈شما وقتی در آنجا هستید طبيعتا کار خیلی دشوار است.
🍀یعنی زمانی که در یک کشوری باشید پر از ترس و اضطراب و نامیدی وناراحتی در چنگال ذهن کل آن کشور قرار دارید .
🍀در جلسه ی پیش گفته شد که دو کار باید انجام دهیم
👈اول فردی باید بندهای خودمان را با ذهن کل جامعه ای که دارد ما را به سمت انحطاط میکشاند قطع کنیم .
که خدمتتان گفته خواهد شد چگونه
👈کار دوم اینکه کل جامعه به سمت تعالی و رو به بالا حرکت کند .
به هر حال ، ما خوب یا بد ، در شرایط مناسب روانی قرار نداریم و چون در این حالت هستیم ، باید هم کمک کنیم هر روز حال دیگران خوب شود ؛ حال دیگران را خوب کردن ، بهترین ثواب است...یک لبخند بزنیم ، یک جمله مثبت بگوییم ، یک نیت مثبت برای یک نفر بگوییم.....یعنی همین طور ، گسترش دهنده ی نیکی باشیم.
تصور کن ؛ من خودم خسته و ناامید و ناراحتم...ولی وقتی که وارد خانه بشوم ، به همه لبخند بزنم ، امید بدهم...این حکم جهاد را دارد ، چون کمک می کنم ذهن بقیه ، گرفتار ناراحتی های ما نشود.
و چقدر خانه های قدیمی ، زیبا بود...حتما یک کوچه ی باریک و تاریک بود که وقتی می خواستید از این کوچه رد شوید ، خیلی از تصاویری که در طول روز ، بیرون از خانه دیده بودید ، پاک می شد....سپس به یک " هشتی " می رسیدید...در هشتی ، سریع وارد خانه نمی شدند ، کمی لب یک سکو، می نشستند تا یک آرامشی بگیرند...بعد دوباره وقتی از در وارد میشدیم، یک دالان تاریک با نور کم را طی می کردیم ، یکدفعه به یک حیاط بزرگ میرسیدیم که حوض آب و درختان فراوانی داشت..
و اینکه از تاریکی ، یکدفعه به نور می رفتیم ، ناخواسته لبخند می زدیم.
پس وقتی که یک نفر از بیرون ، وارد خانه می شد ، خواسته یا ناخواسته، خوشحال بود و برخورد اول یا نگاه اول او با یک لبخند همراه بود...
به همین راحتی ، با یک علم معماری ، می توانستند آدمها را خوشحال کنند...
حالا شما در این ساختمان ببینید ؛ پر از شقایق های زیبا ، نقاشی های زیبا...و همه ی آنها در اوج ظرافت و دقت هنری است...یعنی خود به خود ، شما وقتی به این خانه وارد می شوید ، حال دلتان خوب می شود..
و خیلی جالب است در کاوش هایی که انجام شده ، رنگ اصلی این بنا ، سبز بوده است ، خب طبیعتا تهیه رنگ سبز از همه ی رنگها سخت تر بوده است ، اما این کار را می کردند چون حس شادابی و طراوت و حس مثبت در وجود آنها ایجاد شود.
اندک اندک انسان ها، کارهایی می کنند که حالشان خوب بشود ، نه تنها حال خودشان بلکه حال دیگران هم خوب بشود....این می شود " حرکت ذهن کل به سمت تعالی"....
یک زمانی اندیشه های پوچ گرایی در دنیا خیلی رغبت پیدا کرد و شروع کردند بگویند خدا نیست...و با یک سری از ادله های علمی ، روح و تمام معنویت را زیر سوال بردند.
البته که اندک اندک، با تحقیقات اخیر و با فیزیک کوانتوم، ثابت شد که پشت پرده ی دنیا ، چیزی هست و آن قدرها که شما می گویید تهی نیست...
و روز به روز هم اثبات علمی بهتری بابت آن می شود..
اما دستاورد آن سبک تفکر ، به نوعی یک بی ایمانی و یک ناامیدی عمومی بود...
یعنی شما ناامید می شدید که هیچ چیزی به جز جهان مادی وجود ندارد...
و خدا این توفیق را به ما داد که انشاالله این را به صورت مقاله آماده خواهیم کرد که با یک تعداد از فرمول های فیزیک ثابت کردیم که جهان به جز این جهان هستی که می بینیم ، طبقات بسیار دیگری هم دارد.
و چه بسا ، ما یک هفتم از جهان را درک می کنیم و شش هفتم آن را از لحاظ فیزیکی توانستیم ثابت کنیم که وجود دارد ولی برای ما قابل رؤیت نیست.
پس پشت جهان هستی ، یک حکمت ،یک دانش ، یک خدا ، یک ارزش فراوانی هست...پس از ترس و ناامیدی و ناراحتی خارج شوید.
اگر در حس و حال منفی خودتان فرو رفتید ، ممکن است به این راحتی نتوانید برگردید...
در ابتدای افسردگی و ناامیدی ، راحت می توان برگشت اما اگر به رخوت تن نشست ، دیگر نجات، کار دشواری می شود.
بنابر این یک لحظه اجازه ندهید وارد حس ناامیدی و اندیشه ی منفی بشوید...چرا؟
چون ذهنهای ما به هم وصل است...
می گوید : " در مجلس خود ، راه نده همچو منی را
افسرده دل ، افسرده کند انجمنی را.... "
یعنی گناه بالاتر از ناامیدی نیست ، چون من ناامید می شوم و ناامیدی من ، به ذهن بقیه سرایت می کند...این طور نیست که من انسان مجزایی برای خودم باشم، نه!..ذهن های ما به هم وصل است.
پس اگر یک اندیشه ی باطل و منفی در ذهن من وارد شد ، حرف بزنم یا نزنم ، اثرش را در بقيه خواهد گذاشت...
پس " طهارت نفس " به این معناست که من هر لحظه مواظب نفس خودم باشم و اجازه ندهم که این نفس آلوده بشود ، چون آلوده شدن آن، نسل بعدی من را آلوده می کند ، اطرافیانم ، کسانی را که نمی شناسم و از کنارم رد می شوند را هم آلوده می کند و عکس آن راحت تر است ؛
یعنی اگر وجود شما ، نور شد و از کنار یک انسان ناراحت رد شوید ، خوشحال می شود ، کنار یک بیمار بنشینی ، درمان می شود...
یعنی ما باید بدن خود را تقدیم پروردگار کنیم ؛ " خدایا ، بدن مرا مایه ی شفا ، برکت ، فراوانی و آزادی اندیشه انسان ها قرار بده "
بعد خود به خود می بینید که وجود شما ، کیمیا شد...
همه ی جادوگران به دنبال کیمیایی می گشتند که بتوانند مسی را به طلا تبدیل کنند..
بزرگترین کیمیا ، خود وجود انسان است...
یعنی انسانی که می تواند همه ی ذرات را دگرگون کند ، این خودش می شود کیمیا و آن انسان ، کیمیاگر ماهری است.
پس از پروردگار یکتا می خواهیم که بندهای ذهنی مارا رها کند و وجود ما را ، کیمیایی در راستای اهداف مثبت و الهی بر روی زمين، قرار بده...
یعنی شما ، قدم روی زمین بگذارید ، زمين خوشحال شود و هر جا می روید مایه ی سرور شود.
با این اوصاف ، امکان پذیر است و اصلا کار دشواری نیست ، فقط مرد میدان و زن میدان میخواهد که حرکت کند و حالش را هر لحظه خوب کند ، به نیت اینکه من حالم را خوب میکنم ، خدایا شکرت که به من توان حال خوب دادی تا دیگران از من سرایت نگیرند و رنجور نشوند...
یعنی من بعضی زمان ها ، ناراحت هستم اما می خواهم کسی نفهمد..ولی میبینم اطرافیانم هم ، ناخواسته ناراحت می شوند.
🍀پس یک بسم الله بگویید،
از حال بد، بیایید به حال خوب.
🍀کار چندان دشواری نیست،
یک قدم است.
از حال بد به حال خوب،
یک گام است.
💚"یک دو گام از خویشتن بیرون زنم
گام دیگر بر سر گردون زنم"
از خویشتنِ پُر از بند،
باید نجات پیدا بکنیم.
و این کار کار با شکرگزاری انجام میشود.
یعنی هروقت میبینید در یک بندی گرفتارید، بگویید:
🙏خدایا شکرت که به ما آگاهی دادی،
که از این بند رها بشویم؟
یکدفعه میبینی از بند رها شدی،
شما آزاد شدی،
حس و حال ملکوتی پیدا کردی.
🍀و اما در حیطه فردی خودتان؛
در حیطه فردی ما خواسته و ناخواسته گرفتار بندهایی هستیم که،
اینها باید رها بشود.
یعنی انسان برای چه به این دنیا میآید؟
به این دنیا می آید که بندهایش را قطع کند.
اگر وقتی که من بدنیا آمدم،
اندکی حسد، کینه، نفرت،
با من به دنیا آمد،
با یک نقایص اولیه ای بدنیا آمدم.
وقتی هم دارم از دنیا میروم،
هنوز همانها را دارم،
پس هفتاد هشتاد سال زجر کشیدم در این دنیا،
❓ به چه دردی خورد؟
یعنی اگر من آمدم توی این دنیا،
نه تنها بهتر نشدم،
حالا بدتر هم شدم دارم میروم،
پس هم زجرِ زیستن در دنیا را کشیدم،
و هم تغییر نکردم.
🌸دنیا بهترین مدرسه است.
اینکه میگوید:
💚" دنیا مزرعه آخرت است "،
خیلی حرف حکیمانه ای است.
یعنی اینجا میکاری،
آنجا برداشت میکنی.
وقتی میگوییم آخرت،
نمی دانیم چه شکلی است.
اما میدانیم که بعد از مرگ زندگی ادامه دارد.
بنابراین از این فرصت طلایی استفاده کنید.
فرصت خودسازی و رهایی است.
💞وقتی مولانا اصرار میکند؛
میگوید:
💚"این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وا رهان"
یعنی دیگه دارد التماس میکند.
میگوید؛ از این زندان رها شو،
بخدا توی زندان هستی.
مولانا میبیند، من نمیبینم.
🍀زندانی که در زندان متولد شده باشد،
در و دیوار زندان،
فکر میکند خانه اش است.
🌸یکنفر که یکبار گام بیرون گذاشته است،
🌸یا به عنوان یک رسالتی،
بلند شده آمده توی این دنیا،
👈میشناسد،
میفهمد که اینها در زندان هستند.
🍀بیچاره کسانیکه تازه به این دیوارهای زندان،
علاقمند بشوند.
حکم آزادی شان میآید،
باز هم حاضر نیستند بروند بیرون.
دوست دارند بچسبند به همین دیوارهای جهل زندان.
🍀کار خاصی نیست، فقط هربار که شما،
👈یک موضوعی دارد اذیت تان میکند،
👈جلوی رشد و تعالی شما را گرفته است،
👈دارد فشار روانی و خشم به شما وارد میکند.
🍀یک موضوعی که هر انسان عاقل و فهمیده ای ،
میفهمد که این یک بند محسوب میشود.
دیگه من نمیتوانم بگویم کدام،
تعدادش خیلی زیاد است.
داستان زندگی هرکسی پراز بندهای گوناگون است.
🍀با یک بند که مواجه میشوید،
👈بیشتر خودتان را در آن بند گره نیندازید.
🍀سریعا در حالت هوش معنوی قرار بگیرید،
👈یعنی اضطراتان را بگذارید کنار،
👈شکرگزاری کنید،
👈حال دلتان را خوب کنید،
🌸و از خدا بخواهید:
🙏خدایا مرا از این بند رهایی ببخش.
میدانید وقتی که یک حشره،
در دام عنکبوت گرفتار میآید،
❓چه چیزی سبب مرگش میشود؟
یک تکه از بال یک حشره،
در یک قسمتی از تور عنکبوت گیر میکند.
انقدر به خودش میپیچد،
و دست و پا می زند،
که کل بدنش توی تور گیر میافتد.
و عنکبوت میآید،
او را میکشد.
شاید اگر یک مقداری تحمل میکرد،
یک مقداری صبر میکرد،
دست و پا نمیزد،
بیشتر در دام گرفتار نمیشد.
🍀این وضعیت مشکلات ما هست.
من یک مشکلی برایم پیش میآید،
دارم اذیت میشوم.
🍀همان لحظه که دارید اذیت میشوید،
مثل این است که قسمتی از بال شما،
توی تور گرفتار شده است.
👈اگر باآن آمیخته شوی،
👈دست و پا بزنی،
👈ناله و نفرین کنی،
👈فحش بدهی،
👈ناراحتی بکنی،
کار بدتر میشود.
🍀بهترین کار این است که در آن لحظه،
👈تحمل کنی،
👈در آرامش باشی،
👈شکرگزاری کنی،
و از خدا بخواهی که
🙏ما را از این بند نجات ببخشد،
ما را رها کند.
🌸و این اتفاق به سادگی خواهد افتاد.
❓چرا؟ چون
💚" لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش"
🙏از شما میخواهم،
لحظه به لحظه،
برای رهایی از بندهایی که،
هر روز خداوند،
دارد برای شما قطع میکند،
و شما را آزاده و آزادمنش میکند،
شکرگزاری کنید.
✨در پناه نور و عشق الهی باشید 🙏✨
🟢لایو تکمیلی جلسه بیست و چهار
#رهایی
#علی_مقدم
@noorveshghelahi