eitaa logo
نواصولگرا
605 دنبال‌کننده
703 عکس
38 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢برای غزه 🔹در این وضعیت که نسل کشی مردم غزه بی توقف ادامه دارد و هر روز ده‌ها نفر فقط برای فلسطینی بودن کشته می‌شوند، چه باید گفت؟ دیگر جایی برای تحلیل استراتژیک یا سیاست بین‌الملل، معنای چندانی ندارد. قلب‌های ما مچاله شده و جان‌هایمان به لب رسیده. بعضی اوقات دیگر توان روانی برای دیدن ویدیوهای روزانه از غزه را نداریم. این دنیایی است که تمدن غربی برای ما به ارمغان آورده. آنها که برای دستگیری یک نفر در تهران بیانیه و نشست و قطعنامه صادر می‌کردند، حالا برای این کشتار وحشیانه، سکوت کرده و حتی در برخی اوقات حق را به قاتل و جنایتکار می‌دهند. 🔸اما سوال ما باید این باشد که وظیفه ما در این لحظه چیست؟ واقعا امکان اقدام نظامی یا حمایتی از این دست وجود ندارد کمااینکه صادق‌ترین و بهترین نیروهای جبهه حق در یک سال و نیم اخیر برای همین هدف مقدس به شهادت رسیدند اما جنایت متوقف نشد. با این وجود راه‌هایی هست که شاید در اندازه خود موثر باشد. اهدای مبلغی ولو کم به فلسطینیان از طریق سایت رهبر معظم انقلاب، اعتراض در پلتفرم‌های مجازی به ویژه به زبان‌های انگلیسی و عربی و خطاب به مسئولین کشورهای اسلامی و غربی از جمله کارهایی است که ما می‌توانیم انجام دهیم. صداها باید بلندتر شود تا شاید اثری داشته باشد. 🔹در این میان دعا هم بسیار حیاتی و اساسی است. خداوند متعال معمولا در لحظه‌ای قدرت خود را نشان می‌دهد که هیچ کسی انتظارش را ندارد. قرآن می‌گوید که بنی‌اسرائیل به موسی می‌گفتند «پيش از آنكه به سوي ما بيائي آزار ديديم و (هم اكنون پس ‍ از آمدنت نيز آزار مي‏بينيم) كي اين آزارها سر خواهد آمد؟ گفت اميد است پروردگارتان دشمن شما را هلاك كند و شما را در زمين جانشين (آنها) سازد و بنگرد چگونه عمل مي‏كنيد؟» و خدا دقیقا در زمانیکه فرعون و فرعونیان در اوج قدرت و توانمندی بودند، آنها را در نیل غرق کرد. اینجا مقاومت در تمام ابعادش و در مسیر عبودیت پروردگار مهم است. لذا تواصی به صبر و تقوا هم حتما مورد نیاز ما و امت اسلامی خواهد بود. 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢انسجام ملی، فارغ از هر نتیجه‌ای 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢انسجام ملی، فارغ از هر نتیجه‌ای 🔹مذاکرات جاری در مسقط به زودی تمام شد. قرار براین است که دوره‌های دیگری وجود داشته باشد. آنچه وظیفه امروز ما فارغ از نتیجه نهایی است، حفظ اتحاد و انسجام حداکثری در داخل کشور خواهد بود. طرف مقابل یک دشمن وحشی است که از هیچ اقدامی برای رسیدن به اهدافش ابا ندارد. مسئولین فرستاده شده به مذاکرات هم برای قاطبه مسئولین ارشد کشور، مورد اعتماد هستند. پس باید شرایط سخت پیش‌روی آنها و اعتماد به توانمندی آنان را درک کرد. 🔸خط خبری کذب نیویورک تایمز مبنی بر اینکه رهبری به واسطه فشار مسئولین ارشد نظام، مذاکرات را پذیرفتند، دقیقا برای شکستن همین انسجام داخلی است. همچنین یک بهانه‌جویی برای احتمالات بعدی است که اگر مذاکرات شکست خورد، بار آن به دوش ایشان بیافتد که «مسئولین عالی در ایران از اول نمی‌خواستند کار به نتیجه برسد». همچنین خط خبری ضدانقلاب مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی بخاطر فشار و ترس، عقب‌نشینی کرده و تن به مذاکرات داده هم به همین علت طراحی و پیگیری می‌شود. درحالیکه دشمن به وضوح از خواسته‌های اولیه‌ی خود که معنای خلع سلاح را داشت عقب کشید و حتی در شکل و نوع مذاکره به خواسته ایران تن داد. 🔹هرکدام از این طرح‌ها برای عصبی کردن بخش‌های مختلف مردم از طیف‌های حزب‌الهی تا افراد فاصله‌دار، اجرا می‌شوند. در چنین وضعیتی که جنگ اصلی در میان افکار عمومی در جریان است، باید مراقب صداهایی بود که انسجام ملی پشت سر ولی فقیه را به‌هم می‌زنند. درحالیکه واقعیت برای همه واضح شده که رهبری پس از دیدن عقب‌نشینی دشمن، حاضر شدند یک فرصت دیگر برای آزمون به مذاکره بدهند و در این مسیر هم رئیس‌جمهور برخلاف حسن روحانی، از هرگونه دوقطبی‌سازی و اظهارات ضدانسجام دوری کرده است. 🔸حالا علاوه بر خط رسانه‌های غربی، باید مراقب خط برخی سوپرانقلابی‌ها هم بود که بجای نگاه ملی و انقلابی به ماجرا، قصد دارند مسئله را در سیاست داخلی و منافع قبیله‌ای خود پیش ببرند و تفسیر کنند. اینها حتما برخلاف مسیر معین شده توسط رهبر معظم انقلاب پیش می‌روند. خط کنونی در نظام اسلامی، ایجاد یک روایت واحد از توانمندی‌های سیاسی و نظامی ایرانِ اسلامی است که می‌تواند در مقابل دشمن بایستد. اگر قرار بر پشت میز مذاکره بود، آنجا و اگر دشمن خواست دست به خبطی بزند، پشت خاکریز نظامی، بهترین عملکرد از نظام یکپارچه جمهوری اسلامی ایران رقم خواهد خورد؛ مهم این است که دیپلمات کت‌شلواری و نظامیِ اسلحه بدست، هردو برای منافع ملی و انقلابی تا آخرین توان اقدام خواهند کرد و همه باید پشتیبان آنها باشند. اینها نیاز به اعتمادسازی و توضیح واقعیت میدان و دیپلماسی دارد. مدیریت افکار عمومی از هر چیز دیگری مهم‌تر است. 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢راز عقب نشینی ترامپ 🔹«در این جلسه به مبنای مذاکراتی خیلی نزدیک شدیم و اگر در جلسه آینده بتوانیم مبنا را قطعی کنیم، فکر می کنم بخش زیادی از راه را رفتیم و فکر می کنیم بر اساس آن مبنا می توانیم گفت و گوهای واقعی را آغاز کنیم.» این جمله وزیرامورخارجه کشورمان بود که نشان می دهد در مذاکرات دیروز، ویتکاف با چارچوب مذاکراتی ایران موافق بوده است که البته هفته آینده بعد از گرفتن نظر پایتخت ها قطعی می شود. اما معنی این مبانی مذاکراتی و اهمیت آن چیست؟ 🔸مبانی مذاکراتی یعنی این که موضوع مذاکرات دقیقا چه خواهد بود. غیر از لفاظی هایی که ترامپ کرده بود، براساس آن چه وی در سند سیاستی رسمی خود در برابر همه خبرنگاران امضا کرد، او نه تنها دنبال برچیده شدن صنعت هسته ای ایران بود بلکه خلع سلاح ایران و ممانعت از حمایت از گروه های مقاومت را اهداف خود در تعامل با ایران مطرح کرده بود اما آن چه از گفته آقای دکتر عراقچی استنباط می شود این است که آمریکا پذیرفته است که صرفا فعالیت نظامی هسته ای ایران دستور کار مذاکراتی قرار گیرد و این مسئله یعنی عقب نشینی بزرگی که روز اول چندان قابل باور نبود. اما این تغییر موضع(البته فعلا) در چه مسیری به دست آمد؟آیا با شیوه ای که برخی با اعلام مواضع خوشبینانه به دنبال آن بودند، به دست آمد؟ اگر مروری به گذشته کنید خواهید دید که اتفاقا مواضع رسمی مقامات ایران از رهبرانقلاب تا دیگر مسئولان قوا محکم و از سر بی میلی به مذاکره بود. پس چه فرایندی طی شد که ما به چنین نتیجه ای رسیدیم؟ 🔹قبلا در یادداشت های گذشته توضیح داده بودم که قاعده ای که مسئله هسته ای ایران را در چارچوب آن می توان تحلیل کرد «بازی بزدل» است اما حالا مخصوص شخصی با ویژگی های شخصیتی مثل ترامپ می خواهم یک منطق روشنی را که برای همه قابل فهم است بیان کنم. 🔸واقعیت این است که اگر در برابر گنده لاتی مثل ترامپ ضعف نشان دهید به سرنوشتی مثل زلنسکی دچار می شوید که هم تحقیر می شوید و هم هیچ نتیجه ای در مذاکره نمی گیرید و فقط لحظه به لحظه بر امتیازخواهی های او اضافه می شود. راهبردی که در برابر چنین پدیده ای می تواند ما را به نتیجه برساند، حرف های به ظاهر مسالمت آمیز که پیام ضعف به طرف مقابل منتقل کند، نیست بلکه مواضع مقتدرانه و محکم با تهدیدهای متقابل است در حالی که مسیر دیپلماسی نیز باز بماند. عقب نشینی از مواضع ابتدایی دولت آمریکا در برابر ایران نتیجه چنین راهبردی بود که توسط رهبرانقلاب مدیریت شد. بخش های کلیدی این هندسه قدرت را می توان موارد زیر ذکر کرد: مواضع مقتدرانه، هوشمندانه و همراه با منطق رهبرانقلاب، انسجام و یکدستی همه مسئولین رده بالای کشور مخصوصا همراهی قوی رئیس جمهور با مواضع رهبرانقلاب، تهدیدهای معتبر و سنجیده مسئولین سیاسی و فرماندهای نظامی مخصوصا مواضع رئیس مجلس در راهپیمایی روز قدس و مواضع سردار حاجی زاده، تاکید بر مذاکره غیرمستقیم که هم راه دیپلماسی را باز گذاشت و هم راه باج خواهی را بست و البته حضور معنادار مردم در راهپیمایی روز قدس و همچنین حفظ سبک زندگی عادی مردم به رغم تهدیدهای نظامی آمریکا که دشمن را از موثر بودن حمله نظامی دچار تردید کرد. 🔹فهم این مسئله که رعایت شیوه عقلانیت انقلابی در دیپلماسی تا چه حد در نتیجه مهم است، اصلی است که برای ادامه راه ضروری است و نیاز به همراهی مردم و نخبگان با راهبردهای نظام دارد. 🔸اما نکته پایانی که باید مدنظر قرار گیرد خوشبینی بیش از اندازه از یک نشست است چرا که اولا ما با رئیس جمهوری روبه رو هستیم که به سادگی از مواضع خودش عبور می کند به گونه ای که اکنون که این یادداشت را می نویسم معلوم نیست دقایقی دیگر که قرار است ترامپ صحبت کند آیا همان مواضع نماینده تام الاختیارش را تایید می کند یا خیر؟ ثانیا اگر به تعبیر آقای عراقچی مبانی مذاکرات تثبیت شود تازه شروع یک ماجرای به شدت پیچیده و سخت است که بتوان به الگویی دست یافت که طرف مقابل از عدم فعالیت نظامی هسته ای ایران اطمینان حاصل کند و ما از رفع تحریم ها به شکل واقعی یقین حاصل کنیم ✍️محمدسعید احدیان 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢راز موفقیت طرح های حمایتی 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢راز موفقیت طرح‌های حمایتی 🔹یکی از وظایف دولت‌ها و حاکمیت‌ها، حمایت اجتماعی از مردم به ویژه اقشار فقیر و ضعیف در مقابل تکانه‌های اقتصادی است. در ایران معمول براین بوده است که با استفاده از ابزار سوبسید به ویژه در ابتدای زنجیره تولید، تلاش شود تا حمایت اجتماعی صورت گیرد. برای مثال با دادن ارز ارزان قیمت به واردات خوراک مرغ، قیمت مرغ در کل کشور پایین بماند. مجلس یازدهم، سعی کرد تا بخشی از این مسیر را اصلاح کند. بلیه‌ی ارز 4200 در آن زمان باعث شده بود تا مشکلات بزرگی در تامین ارز و جلوگیری از فساد به وجود آید. لذا مقرر شد تا هرگونه حذف ارز ارزان قیمت، منوط به حمایت در انتهای زنجیره تامین یعنی بازار هدف و به ویژه برای محرومین و مستضعفین شود. 🔸اما این اقدام در صحنه‌ی اجرا به درستی پیش نرفت. حرکت دوباره برای اجرای کالابرگ الکترونیک تلاشی است در این جهت تا حمایت اجتماعی به صورت دقیق و جامع صورت گیرد. البته بدون شک باید از سیاست‌ای تکانه‌ای و شوک آور جلوگیری کرد و سعی نمود تا جای ممکن به زندگی روزمره مردم فشار نیاورد. این مهم نیازمند چند اصل است. اولا باید داده و اطلاعات عمومی در اینباره به صورت تجمیعی، جمع و سپس پردازش شود تا خانوارهای واقعا نیازمند، تحت پوشش حمایت‌های حداکثری قرار گیرند. از طرف دیگر باید سعی شود تا بجای پرداخت نقدی در این حمایت‌ها، کالا و خدمات مشخصی ارائه شود و کف قیمتی آن تضمین شود. یعنی با افزایش تورم در آن کالاها یا خدمات، اقشار ضعیف مطمئن باشند که قیمت کالا برایشان افزایش نمی‌یابد. 🔹شیوه کنونی در اجرا این اشکال را دارد که بازهم تضمین لازم در ثابت بودن قیمت، رعایت نمی‌شود. مشکلی که باید در اجرای مراحل بعدی، تصحیح شود. در این زمینه، مجلس مصمم است که وظیفه نظارتی خود مبتنی بر برنامه هفتم را رعایت کرده و هر ساله در شهریورماه، گزارش عملکرد سالیانه از دولت دریافت کند. تاکید بر جامعه هدف یعنی مجموعه‌های بازنشستگی، کارگری، سازمان بهزیستی و کمیته امداد، به‌ویژه سه دهک پایین درآمدی و خانواده‌هایی که زیر خط‌فقر مطلق قرار دارند، در اولویت مجلس هستند. 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢خوشبینی افراطی به مذاکرات، ممنوع 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢خوشبینی افراطی به مذاکرات، ممنوع 🔹مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با تایید مقامات عالی کشور در جریان است و باید با تمام توان به نمایندگان ایران در این مذاکرات کمک کرد تا بتوانند به توافقی واقعا مثبت و پایدار برای کشور برسند. اما باید فهم کرد که این یک مسیر بسیار سخت و پرپیچ و خم است. طرف مقابل یک دشمن وحشی با رفتارهای زیگزاگی و اختلافات شدید درونی است. خواسته‌هایی دارد که اگر تعدیل نشوند، هیچ توافقی در دسترس نخواهد بود. 🔸لذا خوشبینی غیرمنطقی از جنس سخنان آقای قائم‌پناه که می‌گوید «مذاکره به صورت برد برد انجام شده و در اسرع وقت با حفظ منافع ملی ایران به پایان خواهد رسید» قطعا برخلاف واقع‌گرایی و سیاست‌ورزی دقیق است. وضعیت بازار ارز و طلا نیز یک پوئن منفی برای تیم ایرانی است که تحت فشار برای هر توافقی و جلوگیری از شکست مذاکرات قرار می‌گیرند. پشتیبانی از تیم عراقچی در داخل ایران باید با داشتن یک برنامه برای عدم توافق انجام شود تا هر زمان، طرف مقابل خواسته‌های غیرمعقول روی میز گذاشت، این تیم بتواند بگوید که مجبور به توافق نیست و نه اینکه فکر کند اگر بدون توافق برگردد، بازار به هم می‌ریزد یا کشور امکان اداره نخواهد داشت. 🔹باید از خوشبینی‌های غیرواقع‌بینانه جلوگیری کرد و یک برنامه منسجم برای عدم توافق را اعلام کرد. بازار را نیز براساس تداوم شرایط بازتعریف کرد. معطل کردن دوباره کشور برای نتیجه مذاکرات قبلا در دوره روحانی تجربه شده و ضررهای آن، پیش‌روی چشم ماست. دولتی که برای دوره عدم توافق، برنامه ندارد برای دوره‌ی توافق احتمالی هم برنامه نخواهد داشت. 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢چرا رهبر انقلاب با وجود شکست ۱۰ مذاکره قبلی با آمریکا، باز هم با مذاکرات جدید موافقت کردند؟ 🔹مذاکره در نگاه رهبرانقلاب، یک ابزار است نه تابو، اما ابزاری هوشمندانه که باید هزینه‌سنجی شود و فارق از نتیجه‌اش خود به یک عامل هزینه‌زا و مخل در حکمرانی کشور تبدیل نشود. 🔸سه عامل هزینه‌زا بودن مذاکره با آمریکا : ۱. نمایش مذاکره به‌عنوان نشانه ضعف ایران ۲. شرطی سازی جامعه و توقف حکمرانی به نتیجه مذاکرات ۳. عادی‌سازی و مصالحه با آمریکا 🔹رهبر انقلاب در دوره دولت سیزدهم، به‎رغم تداوم مذاکرات با آمریکا، مخالفتی ابراز نکردند؛ چراکه تیم مذاکره‌کننده اجازه ندادند مذاکره به عامل اختلال در حکمرانی بدل شود و هزینه اصل مذاکره را به صفر رساندند. 🔸اما دولت‌ یازدهم به‌دلیل گره‌زدن اعتبار سیاسی و سرمایه اجتماعی خود به مذاکرات خارجی، ناخواسته بستر لازم برای سوءاستفاده دشمن را فراهم می‌کرد. در چنین شرایطی، رهبر انقلاب ناگزیرند پیشاپیش با یادآوری بدعهدی طرف مقابل و عدم حل مشکلات کشور بوسیله آن و تهدید متقابل دشمن، جامعه را دربرابر هزینه‌های احتمالی واکسینه کنند. 🔹روش رهبری برای کم کردن هزینه مذاکرات : ۱. تهدید متقابل دشمن برای حفظ اقتدار ملی؛ ۲. بیان صریح بدعهدی‌های طرف مقابل برای جلوگیری از تطهیر چهره آمریکا و ایجاد امید واهی در جامعه ۳. تأکید بر حل مسائل کشور از مسیر داخلی برای ممانعت از شرطی‌شدن جامعه نسبت به مذاکرات 🔸دو اشتباه هزینه‌زا در داخل : ۱. وعده‌سازی افراطی از مذاکرات که کشور را در وضعیت انتظار قرار می‌دهند ۲. تخطئه مطلق مذاکره و تخریب چهره تیم دیپلماسی 🔹مسئله امروز ما، پرسش از رضایت یا عدم رضایت قلبی رهبر انقلاب به مذاکره نیست؛ مسئله این است که آیا شرایط به‌گونه‌ای هست که مذاکره، نه‌تنها مفید، بلکه بدون هزینه‌ مضاعف باشد؟ اگر چنین باشد، رهبر حکیم انقلاب حتی پس از ۱۰ شکست نیز مذاکره را مجاز می‌دانند، چون عملا هزینه‌ای برای کشور ندارد و به تعبیر ایشان : «اگر بتوان تحریم‌ها را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید درنگ کرد» ✍️جعفر یوسفی 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢اقتصادسیاسی مذاکرات برای آمریکا 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara
💢اقتصادسیاسی مذاکرات برای آمریکا 🔹توضیحی درباره شرایط داخلی اقتصاد آمریکا و علل نیاز آمریکا به کاهش تنش در وضعیت کنونی 🔸لحن و نوع واکنش مقامات ارشد آمریکایی در شنبه شب، تغییراتی نسبت به گذشته داشت. سخن گفتن از مذاکرات «بسیار مثبت» در بیانیه‌ کاخ سفید و سپس سخنان نرم ترامپ، برای بسیاری عجیب بود. این لحن پس از نشست سه‌شنبه در کاخ سفید میان مسئولان اصلی دولت ترامپ و شخص وی دوباره تغییر کرد. در این میان ویتکاف چندبار، سخنان خود را تغییر داد. این‌ها نشانه‌هایی از اختلاف داخلی در دولت آمریکا دارد که در بین آن‌ها دو گروه عمده‌، یکی جنگ‌طلب و دیگری به دنبال معامله، وجود دارد. گروه ویتکاف-ونس به دنبال معامله و دوری از جنگ است. اما سؤال اینجاست که اینان چرا از جنگ‌طلبی آشکار و بهتر است بگوییم خطرپذیری جنگ دوری می‌کنند؟ البته علل متعددی مانند آمادگی نظامی ایران برای پاسخ، گیر کردن آمریکا در باتلاق یمن، انسجام داخلی در ایران که با جمعیت روز قدس به چشم آمد و... وجود دارد. اما ما در اینجا به دنبال تحلیلی مبتنی بر اقتصاد سیاسی هستیم لذا آن‌ها را کنار می‌گذاریم تا بر موضوع خودمان به خوبی تمرکز کنیم. فهم این موضوع و محدودیت زمانی آن، یکی از شروط لازم برای هر توافق احتمالی میان ایران و آمریکا خواهد بود. 🔹مسئله‌ تغییر حرکت آمریکایی‌ها در این تبیین، به وضعیت اقتصاد آمریکا برمی‌گردد. جمله و ادعای اصلی این متن این است که «آمریکا نمی‌تواند به صورت هم‌زمان، جنگ تعرفه‌ای و جنگ منطقه‌ای را پیش ببرد.» در ادامه ادله و شواهد لازم برای این ادعا را ارائه می‌دهیم. آمریکای اکنون با مشکلات عدیده‌ داخلی و تناقضاتی در اقتصاد و سیاست داخلی مواجه است که مجبور شده برای پاسخ به آن، یک جنگ تجاری بزرگ راه بیندازد. این اصلاحات از زمان شوک نیکسونی، بی‌سابقه است. حتی بحران مالی 2008 هم آمریکا را به این تغییرات اساسی سوق نداده بود؛ اما ترامپ با وعده چنین تغییراتی رأی آورد. مسئله اصلی این است که آمریکا بخش بزرگی از صنایع داخلی خود را به آسیا و نقاط دیگر جهان منتقل کرد با این ایده که مغز و طراحی کار در آمریکا باقی می‌ماند و دست و تولید صنعتی به دیگر نقاط منتقل می‌شود. نتیجه این بود که تراز تجاری و اقتصادی آمریکا مثبت ماند و شرکت‌های بزرگ فناوری، توانستند آمریکا را ثروتمند نگه دارند؛ اما بخش بزرگی از شغل‌های با ارزش کم، از بین برود. آمریکایی‌های سفیدپوستِ کارگر، به‌مرور بیکار شده یا شغلی برای خود نداشتند. رأی همین‌ها بود که باعث شد ترامپ رأی بیاورد. جنگ تعرفه‌ای دقیقاً برای این هدف طراحی شده است. ترامپ بی‌پرده سعی دارد تمام شرکت‌های آمریکایی را مجبور کند تا به داخل آمریکا بیایند. همچنین سعی دارد تراز تجاری منفی با دیگر کشور‌ها را صفر کرده و خرید آن‌ها از بازار داخلی آمریکا را افزایش دهد تا اشتغال گسترده و صنعتی ایجاد کند. 🔸پس مشخص شد که یک تغییر اساسی و حیاتی برای آمریکای ترامپ در جریان است. تا اینجای کار، این تغییر به خوبی پیش نرفته است. ترامپ تا به حال سه بار مجبور به تغییر سیاست اجرایی خود درباره تعرفه‌ها شده که امری غیرمعمول برای فضای باثبات در غرب است. چین هم برخلاف دور قبلی جنگ تجاری، بسیار مهاجم‌تر برخورد کرده و قصد عقب‌نشینی ندارد. حالا ترامپ با یک مشکل حیاتی بزرگ‌تر از مسئله تعرفه‌ها هم مواجه شده است؛ مشکل احتمال رکود بزرگ، حتی بزرگ تر از 2008. 🔹افزایش شدید ترازنامه فدرال‌رزرو و شوک نفتی به علت جنگ اوکراین و افزایش بی‌سابقه‌ کسری بودجه در دوره بایدن تا هفت درصد جی‌دی‌پی باعث شد تا شرایط اقتصاد آمریکا پیچیدگی عجیبی به خود بگیرد. آمریکا در سال 2022 با احتمال بزرگ رکود مواجه شد و در این میان، قیمت نفت یک شاخص حیاتی برای افزایش احتمال و ریسک خطر رکود بود. بالا رفتن قیمت نفت، تورم را افزایش می‌داد و افزایش تورم به افزایش نرخ بهره منجر می‌شد که درنتیجه تولید را تضعیف کرده و بازار‌های مالی را به شدت تضعیف می‌کرد. بایدن با دو حربه‌ فروش ذخایر استراتژیک نفت آمریکا (به میزانی کم‌سابقه در پنجاه سال گذشته) و تلاش برای راضی کردن عربستان در جهت بالا بردن فروش نفت، توانست از این رکود جان سالم به‌در ببرد. 🔸آنچه از سال 2022 باقی مانده، پسرفت بازار‌های بزرگ در ترکیب سوددهی و فشار به بانک‌های آمریکایی است. این امر باعث شد تا سرمایه‌ها به‌مرور از بانک‌ها خارج شود. افزایش بهره نیز این فشار مالی به بانک‌ها را افزایش داد. نتیجه این بود که بانک‌های کوچک و محلی در آمریکا به سمت ورشکستگی رفتند. از 2023 تا امروز، 16 بانک کوچک آمریکایی ورشکست شده‌اند. 🔹اینجاست که باید به دو شاخص مهم درباره التهابات بازار اشاره کنیم. شاخص موو (MOVE) که نوسانات مورد انتظار بازار اوراق خزانه‌داری آمریکا را اندازه‌گیری می‌کند و شاخص VIX که نوسانات بازار سهام S&P 500 را می‌سنجد. 👇ادامه یادداشت 👇
🔸این دو شاخص، میزان ترس بازار‌های مالی و اقتصادی آمریکا را اندازه‌گیری و مشخص می‌کند. نکته جالب درباره هردو شاخص این است که به شکل خطرناکی در میزان بالایی هستند. بسیاری از تحلیلگران، سطح ۱۴۰ برای موو را به عنوان یک آستانه بحرانی در نظر می‌گیرند. عبور از این سطح در گذشته با دوره‌های استرس شدید مالی و مداخله فدرال رزرو همراه بوده است. در زمان نگارش این متن، عدد شاخص 137 است. معمول این است که در این شرایط که بازار به شدت ترسیده، فدرال رزرو، نرخ بهره را کاهش می‌دهد تا سرمایه‌ها به سمت تولید برود و از رکود جلوگیری شود. 🔹اما یک مشکل ساختاری وجود دارد. تعرفه‌های ترامپ باعث افزایش تورم می‌شود چراکه تمام کالا‌های وارداتی را گران‌تر از قبل می‌کند. با افزایش تورم یا چشم‌انداز افزایش تورم، فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) باید نرخ بهره را افزایش دهد تا از افزایش شدید تورم جلوگیری کند. پس آمریکا امروز با یک مسئله‌ کاملاً متناقض مواجه است. از طرفی برای جلوگیری از ترس بازار از رکود، باید نرخ بهره را کاهش دهد و از طرف دیگر باید برای جلوگیری از تورم، نرخ بهره را افزایش دهد. 🔸دقیقاً اینجاست که مسئله‌ نفت و اهمیت قیمت آن دوچندان می‌شود. هرگونه افزایش قیمت نفت به معنای افزایش تورم و بالا رفتن ریسک‌های تولیدی است و فدرال رزرو را به سمت افزایش نرخ بهره سوق می‌دهد. افزایش قیمت نفت باعث خواهد شد تا ریسک بازار‌های مالی در آمریکا افزایش یابد و احتمال ریزش شدید بازار‌ها و رکود بعد از آن هم بیشتر شود. تحقیقات دقیق نشان می‌دهد افزایش قیمت نفت و سیاست‌های پولی، بیشترین سهم در تورم آمریکا را داشته‌اند. 🔹حالا مشخص می‌شود آمریکای ترامپ، در آستانه‌ یک رکود تورمی بزرگ قرار دارد. شاخص «عدم قطعیت اقتصادی آمریکا» به بالاترین میزان از زمان کرونا و بالاتر از بحران مالی ۲۰۰۸ رسیده است. گلدمن ساکس گفته احتمال رکود به علت سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ به 45 درصد رسیده و جی‌پی‌مورگان این احتمال را تا 60 درصد بالا برده است. جهش در بازار اوراق و فشار به بازار‌های مالی هم در شاخص‌های کنونی قابل مشاهده است. 🔸آن چیزی که می‌تواند این وضعیت را تشدید کند و درواقع آمریکا را از این لبه‌ پرتگاه به داخل پرتگاه پرت کند، افزایش قیمت نفت است. در روزی که بازار‌های آمریکا به علت اعلام تعرفه‌ها ریزش تاریخی داشت، ترامپ یک پیام مفصل را منتشر کرد که با این جمله آغاز می‌شد؛ «قیمت نفت پایین است.» اما ترامپ با مشکلات بزرگی برای کنترل قیمت نفت مواجه است. شرکت‌های نفتی آمریکا به علت کم بودن قیمت نفت، قصدی برای افزایش تولید ندارند. همین امر باعث می‌شود تا ترامپ سعی کند، عربستان را به افزایش تولید سوق دهد. اعلام افزایش تولید اوپک دقیقاً به همین علت است. علت اولین سفر خارجی ترامپ به عربستان هم برای تضمین همین امر و البته نقد کردن میلیارد‌ها دلار پول وعده داده شده‌ اعراب است. 🔹حالا و در این لحظه‌ حساس برای آمریکا و شخص ترامپ، سخن گفتن از جنگ بزرگ در خاورمیانه قطعاً به ریسک‌های بازار مالی در آمریکا خواهد افزود. همچنین چشم‌انداز قیمت نفت را به بالای 70 دلار خواهد برد که یک فشار عظیم به بازار آمریکا تحمیل خواهد کرد. لذا ترامپ به ناگهان، فتیله‌ هرگونه خطر جنگی با ایران را پایین می‌کشد و نتانیاهو را در کاخ سفید می‌نشاند تا به همه نشان دهد که قرار نیست فعلاً جنگی دیگر در خاورمیانه اتفاق بیفتد. 🔸ما به عنوان ایران باید این فرصت بزرگ را فهم کنیم. این یک فرصت محدود از لحاظ زمانی است. ترامپ و تیمش قصد دارند در 90 روز معافیت، قراردادهای تجاری با دنیا ببندند. نتیجه‌ای که اگر حاصل شود، ریسک‌های بازار را به شدت کاهش خواهد داد و مسئله ترامپ برای قیمت نفت را حل خواهد کرد. یعنی ابزار ایران برای کنترل تنش و فشار به آمریکا را از بین خواهد برد. 🔹این یک مدت محدود برای ایران است تا از ترامپِ در خطر رکود، امتیاز بگیرد. توجه کنید که این نگاه، برعکس نگاه زمستان سخت اروپاست که می‌گفت دست نگه داریم تا امتیاز بیشتری بگیریم. این نگاه می‌گوید با سرعت باید از آمریکا امتیاز اقتصادی و نه حقوقی بگیریم. رفع همه تحریم‌ها به صورت حقوقی در برجام تجربه شده و همین ترامپ بدون توجه به هیچ قاعده‌ جهانی، آن را کنار گذاشته است. پس حرکت در همان مسیر اشتباه محض خواهد بود. باید ترامپ را از افزایش ریسک نفتی ترساند و از او امتیازاتی مانند آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده ایران، فروش مشخص و دارای محدوده معین به کشور معین با تسویه‌ کاملاً مشخص‌شده ذیل تأییدیه‌ اوفک، برخی معافیت‌های تحریمی مشخص و... گرفت. امتیازاتی که نقد است یا تقریباً غیرقابل شکسته‌شدن است. توضیح این پیشنهاد مبتنی بر اقتصاد سیاسی مفصل اماکاملاً استوار بر واقعیت اقتصاد جهانی است. ✍️مصطفی غنی‌زاده 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara