اگه پاییزِ ؛ هوای سرد و کافه و قدمزدناش کو؟ .
اگه پاییز نیست ؛ پس غمِ شباش چی میگه؟ .
- دلدادھ مٺحول -
- یه تنه آسیا رو برده بود آمریکا . .
من بهش گفتم ببین من و تو میتونستیم مدل ثابت جلد جوانان بشیم
تو با یه دامن قرمز بشینی رو پیکان
من با یه پاچه گشاد و همین سیبیلا و دوغِ آبعلی به دست و یقه باز ؛ تکیه داده به کاپوت ماشین . .
اگه این سالها بدنیا نمیومدیم و اون سالها بهدنیا میومدیم :))))))
- دلدادھ مٺحول -
اگه پاییزِ ؛ هوای سرد و کافه و قدمزدناش کو؟ . اگه پاییز نیست ؛ پس غمِ شباش چی میگه؟ .
چرا این مزههارو حس نمیکنم؟ .
میگفت با دلت گوش کن .mp3
2.72M
غرقشدمتویِاینسهدقیقهوهجدهثانیه.
Aireza Ghorbani - Ham Gonah (128).mp3
4.12M
هفدهوچهل ؛ بیستُهشتِهفت ؛
هزاروچهارصدویک ؛ پاییز ؛ غروب ؛
ترکیبپلیلیستشجریانوعلیرضاقربانیو سجادافشاریان ؛ هوایِسرد ؛ هجومِفکرا ؛ آشفتگی ؛ غم ؛ سردرد ؛ خیابونایِغمدارتهران .
- همیشه شیفتهِ کتاب خریدن از دستفروشایِ خیابونِ انقلاب بودم ؛ که کتابایِ دستِ دوم میفروختن .
برام حسِ قشنگی داشت خوندن کتابی که دست یک نفر ، دو نفر ، یا شاید ده ها نفر چرخیده و خونده شده و باهاش خاطرات متفاوتی رقم خورده .
به رسمِ عادت یه کتاب از دستفروش خریدم ؛ ولی اینبار متفاوت بود .
دورِ برگههایِ کتابش به مرور زمان بویِ کهنگی در اثر لمسِ زیادِ دست با صفحات رو میداد ؛
لایِ برگه اولش گلهایِ نرگسِ خشک و پر پر شده ریخته ؛
و یه تک خطی با مضمونِ :
"طهران ۱۳۶۲ ، بامداد
چشماش از مشروبم ، مشروبتر بود" نوشته شده .
دقیقه هاست که خیره شدم بهش ؛
و با ذهنم کلنجار میرم که چه اتفاق و خاطرهای پشتِ این ترکیبِ تک خطی ؛ کلماتِ هایلایت شده ؛ گلهایِ خشک شده و بویِ خوشِ صفحاتِ کتاب هست . .