همهیِ غصهٔ یعقوب از این بود که کاش
بادها عطر که دادند، خبـر هم بدهند...
اشتباه "تکیه کردن" به بعضیها،
مثل اون مدادیِ که تو دبستان، سر کلاس با چشمای خمار از خواب، تکیهش میدادی به دندونت و سُر میخورد و لثهت یجوری زخم میشد که تا چند روز جای زخمش میسوخت و خون میومد...
No farewell 3.mp3
39.67M
هر آنچه میشنوید ؛
آخرین مکالمات افراد است.
"شنیدن این پادکست به افرادی که مصدومیتِ روحی دارند، توصیه نمیشود."
- قسمت سوم.
نه صبر هست ما را، نه دل، نه تاب هجـران
ماییم و نیمه جانی، آن هم به لب رسیده...
وداعِ بعد از رفتنت را به روی چشمانم میگذارم تا جایش برای همیشه امـن بماند.
؛
غروب ِ ۲۳ آبان مـاه و صدایِ امواج...