eitaa logo
- دلدادھ مٺحول -
3.4هزار دنبال‌کننده
360 عکس
58 ویدیو
6 فایل
- از گرامافون ؛ زمزمه‌هایِ شجریان به گوش می‌رسه...
مشاهده در ایتا
دانلود
نقطه‌ای برای پایان ۱۲ سال تحصیلی.
4_5952033311646814629.ogg
665.5K
- گفتمت از عشق و باور...
از مجنون پرسیدند وصال را دوست داری یا فراق را؟ گفت فراق را‌ ... چرا که در فراق، امیدِ وصال هست، اما در وصال، بیمِ فراق! - مولانا
4_5855138561686244528.mp3
10.51M
اولین روز از تیرماه؛ ایستگاه تئاترشهر و تکرار مکرر دیالوگِ: "شاید جایی کسی دلخوشی‌اش گرفتن دستِ یار باشد..."
- دلدادھ مٺحول -
زندگي از همون لحظه‌ای شروع میشه که همه‌چیز رو رها می‌کنی.
و اما رها کردن "تعلقات" ؛ میشه همون اَشکي که حین آشپزی، زیر دوش، هایلایت کردن خطِ کتاب، یه ثانیه آهنگ، یه مکالمه رندوم تو خیابون؛ آروم قِل میخوره و میوفته روی گونه‌هات. و حتی یادت نمیاد این اشک برای چی بوده و میزاری به پای تند بودن پیاز، آلوده بودن هوا، یا حساسیت به مارکِ خط چشم جدید. نه عزیزم، اون اَشک ناشی از تعلقاتیِ که به اجبارِ زندگی رها کردی و حالا خودت یادت نمیاد، اما ذهنت همچنان با جزئیات یادشه و مرورش می‌کنه.
هیچی دلچسب‌تر از حس مفید بودن نیست... دقیقا اون لحظه‌ای که کف پارکت‌هایِ خونه می‌شینی از شدت خستگی و بی‌خوابی و فکر می‌کنی به دنیایِ برنامه‌های تموم نشدنی‌ِ توی ذهنت، دقیقا همون لحظه یعنی زندگی. یعنی زنده بودن.
ببینید کی اومده ایتا! صاحبِ نورفروشیِ بزرگ، صاحبِ اکسسوری‌های حرم امام رضا و امام حسین و حضرت عباس، صاحبِ مرهم‌ترین تعلقاتِ خوشگل و ناز‌. https://eitaa.com/haramsessory برید شاپِ نورنوری و متبرك ریحانه رو ببینید و قلبتونو وسط کاراش جا بزارید.
تنها گرمایی که حاضرم تحمل کنم؛ گرمایِ جاده طَریق العلما‌ء به مقصد کربلاست. در حالی که نوشمك پرتقالی تو دستمه و صدایِ "هلابیکم یا الزوار" با بوی فلافل عربی میاد، آب مکعبی یخ‌زده رو باز کنم و خالی کنم رو سرم و تندتر قدم بردارم تا برسم به موکبی که کولر داره. کولر آبیِ بزرگ و خاک گرفته.
من از « الیوم اکملتُ لکم... » اینگونه فهمیدم ؛ خدا با مهر او دین مرا اندازه می‌گیرد... 💚
خستگیِ برنامه‌ریزی و انجام دادن تک به تک اون برنامه‌ها، برای دقیقه به دقیقه از ۲۴ ساعت روزت، انقدر شیرینه که دیگه دلت نمی‌خواد برگردی به روزایی که راحت‌تر بودی و روزات خالی‌تر بود. به روزایی که تایم آزادت بیشتر بود. به روزایی که ارزش یک ساعت از زمان رو نمی‌دونستی. یک دقیقه رو کم می‌شمردی. یک ثانیه برات چیزی نبود. و این یعنی زندگیِ درست. زمان‌بندیِ درست.
پریشانی(1).mp3
10.92M
روزگار من و مویَش به پریشانی رفت...