#شعر
خانواده
مامان جون من چه مهربونه
دوسش دارم خیلی زیاد خودش می دونه
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای مادر
اونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتر
بابای خوبم چراغ خونست
دستای گرم اون برام یه آشیونه است
یه شاخه گل هدیه ی ما برای بابا
اونکه همیشه سایه اش روی سر ماست
داداش جون من لنگه نداره
وقتی میاد برای من شادی میاره
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای داداش
خدای خوب و مهربون مواظبش باش
خواهر خوبم چه نازنینه
برای من فرشته ی روی زمینه
یه شاخه گل هدیه ی ما برای خواهر
که خوب و مهربون اون ، مثل یه مادر
ما همه هستیم یه خانواده
خونه داریم کوچیک و قشنگ و ساده
هر کسی تو خونه ی خود دلخوش و شاده
شکر خدا داده به ما یه خانواده
#شعر
حیوونا خیلی هستند اهلی و وحشی هستند
گاو، بچه اش گوساله بز، بچه اش بزغاله
گوسفندومیش و بره می چرند توی دره
اسب و شتر تو صحرا بار می برند به هر جا
قناری وکبوتر تو باغا می کشن پر
لاک پشت و مار و خرگوش
میمون و سنجاب و موش
روباه و شیرو پلنگ حیوونای رنگارنگ
تو دشت و کوه و بیشه پیدا میشن همیشه
#شعر
#واحدکار_زمستان
الستون و ولستون باز اومده زمستون
سه ماه فصل پاییز تمومه بچه ها جون
فصل پاییز سراسر مهر و آبان و آذر
حالا ما این سه ماه را گذاشتیمش پشت سر
پرنده ها هراسون از سردی زمستون
باید دونه بریزیم تو لونه ها براشون
چرخ چرخ عباسی خدا منا نندازی
باهم دیگه همبازی آدم برفی میسازیم
شب ها دراز و بلند دی و بهمن و اسفند
❄☃❄☃❄☃❄☃❄☃❄
#شعر
شیر تا بخوای مفیده
مانند برف سفیده
کاملتر از این غذا
کسی تا حالا ندیده
شیر مارو خوشحال میکنه
قوی و پر کار میکنه
اگر که شیر بنوشی
هیچ وقت مریض نمی شی
شیر بخور همیشه
یه شیشه و دو شیشه
اگه نخوری اون میخوره
یه روز تورو تو بیشه
#واحد_کار_خوراکی_ها
🍪🍩🍫🍬🍯🍳
#شعر
کنار گل تو باغچه
نشستن دو تا زنبور
یه مهمونی گرفتن
با یه دونه ی انگور
خانوم و آقا مورچه
رد میشدن از اونجا
زنبورای مهربون
صدا زدن بفرما!
شاپرک و کفشدوزک
می پریدن رو گلها
زنبورا ی مهربون
صدازدن بفرما!
کنار باغچه حالا
زیاد شدن مهمونا
مورچه ها و کفشدوزک
شاپرک و زنبورا
یه مهمونی گنده
دادن اون دو تا زنبور
منم بردم براشون
دو تا خوشه ی انگور
#واحدکار_حشرات
🦋🐝🐛🐞🐜🕷🦗🦟🐝🐝