✅اسب دوانیدن بر پیکر سید الشهداء😭
😭منبع: سید بن طاووس، الملهوف ١٨٢ .
🔻ثُمَّ نادى عُمَرُ بنُ سَعدٍ في أصحابِهِ :
😭مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ عليه السلام فَيُوطِئَ الخَيلَ ظَهرَهُ ؟
فَانتَدَبَ مِنهُم عَشَرَةٌ ،
▪️وهُم : إسحاقُ بنُ حَوبَةَ الَّذي سَلَبَ الحُسَينَ عليه السلام قَميصَهُ ، وأخنَسُ بنُ مَرثَدٍ ، وحَكيمُ بنُ طُفَيلٍ السَّبيعِيُّ ، وعُمَرُ بنُ صَبيحٍ الصَّيداوِيُّ ، ورَجاءُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِيُّ ، وسالِمُ بنُ خَيثَمَةَ الجُعفِيُّ ، وصالِحُ بنُ وَهبٍ الجُعفِيُّ ، وواحِظُ بنُ غانِمٍ ، وهانِئُ بنُ ثُبَيتٍ الحَضرَمِيُّ ، واُسَيدُ بنُ مالِكٍ لَعَنَهُمُ اللّه ُ ،
😭فَداسُوا الحُسَينَ عليه السلام بِحَوافِرِ خَيلِهِم ، حَتّى رَضّوا ظَهرَهُ وصَدرَهُ .
▪️قالَ الرّاوي : وجاءَ هؤُلاءِ العَشَرَةُ حَتّى وَقَفوا عَلَى ابنِ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ ،
▪️فَقالَ اُسَيدُ بنُ مالِكٍ أحَدُ العَشَرَةِ:
😭نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبوبٍ شَديدِ الأَسرِ
▪️فَقالَ ابنُ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ : مَن أنتُم ؟
▪️قالوا : نَحنُ الَّذينَ وَطِئنا بِخُيولِنا ظَهرَ الحُسَينِ حَتّى طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ .
▪️قالَ : فَأَمَرَ لَهُم بِجائِزَةٍ يَسيرَةٍ .
▪️قالَ أبو عُمَرَ الزّاهِدُ:
فَنَظَرنا إلى هؤُلاءِ العَشَرَةِ ، فَوَجَدناهُم جَميعا أولادَ زِنىً، وهؤُلاءِ أخَذَهُمُ المُختارُ ، فَشَدَّ أيدِيَهُم وأرجُلَهُم بِسِكَكِ الحَديدِ ، وأوطَأَ الخَيلَ ظُهورَهُم حَتّى هَلَكوا.
__
🔻سپس عمر بن سعد ، ميان يارانش ندا داد كه :
😭چه كسى حاضر است بر حسين ، اسب بدواند؟
▪️از يارانش ، اين ده تن حاضر شدند : اسحاق بن حَوبه ـ كه پيراهن امام عليه السلام را به تاراج برده بود ـ ، اخنس بن مرثد ، حَكيم بن طُفَيل سبيعى ، عمر بن صبيح صَيداوى ، رجاء بن مُنقِذ عبدى ، سالم بن خَيثمه جُعفى ، صالح بن وَهْب جُعفى ، واحِظ بن غانِم ، هانى بن ثُبَيت حضرمى و اسيد بن مالك .
😭 اينان ـ كه خدا لعنتشان كند ـ با سُم اسب هايشان ، حسين عليه السلام را چنان لگدكوب كردند كه پشت و سينه اش را خرد كردند .
▪️اين ده تن ، [پس از پايان كار] آمدند و در برابر ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ ايستادند و از ميان آنان ، اسيد بن مالك گفت :
😭ما بوديم كه پشت و سپس سينه[ى او] را با همه اسب هاى بزرگ و تيزتك ، خرد كرديم .
▪️ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ گفت : شما كه هستيد؟
▪️گفتند: ما كسانى بوديم كه بر پشت حسين ، اسب دوانديم تا آن كه سينه و 😭گلوى حسين را آسياب كرديم .
▪️ابن زياد ، فرمان داد جايزه اندكى به آنان بدهند .
✳️ابو عمر زاهد مى گويد : ما به اين ده تن نگريستيم و همه آنان را زنازاده يافتيم .
▪️مختار ، آنان را دستگير كرد و با زنجيرهاى آهنين ، دست و پاهايشان را بست و بر پشتشان اسب دواند تا به هلاكت رسيدند .
📚منبع: تذكرة الخواصّ، سبط ابن جوزی: ص ٢٥٤
🔻تذكرة الخواصّ : قالَ عُمَرُ [بنُ سَعدٍ] : مَن يوطِئُ الخَيلَ صَدرَهُ ؟
🔹فَأَوطَؤُوا الخَيلَ ظَهرَهُ وصَدرَهُ ، ووَجَدوا في ظَهرِهِ آثارا سودا، فَسَأَلوا عَنها ،
🔸فَقيلَ : كانَ يَنقُلُ الطَّعامَ عَلى ظَهرِهِ فِي اللَّيلِ إلى مَساكِنِ أهلِ المَدينَةِ .
✳️ترجمه: تذكرة الخواصّ : عمر [بن سعد] 🔻گفت : چه كسى اسب بر سينه او (حسين) مى دوانَد ؟
🔹ترجمه: آنان بر پشت و سينه ايشان ، اسب دواندند و در پشت ايشان ، لكّه هاى كبودى يافتند.
✳️😭چون در اين باره پرسيدند ، گفته شد : او بر پشت خود ، شبانه، گندم به درِ خانه بينوايان مدينه مى برد.
#حضرت_حسین علیه السلام
#روز_عاشورا
🌿سلام بر حسین
سَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ،
🌿سلام بر آن لب هاى خشکیده،
السَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ،
🌿سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد ،
أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ،
🌿سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست
سَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر،
🌿سلام بر آن مظلومِ بى یاور
📖زیارت ناحیه مقدسه
🏴🏴🏴
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
🥀تیر از بس که خورده بود حسین بر تنش مثل پیرهن شده بود
نفسش بین راه بر میگشت موقع دست و پا زدن شده بود😭😭
نیزه هاشان تمام شد کم کم موقع سنگ ریختن شده بود😭😭
بودم اما جلو نمی رفتم شمر آنقدر بد دهن شده بود😭😭
تکه ای را ربود هر کس که روبه رو با حسین ِمن شده بود😭😭
هرچه کردند رو به قبله نشد یعنی آنقدر پاره تن شده بود
زیر انداز خانه های دهات کفن شاه بی کفن شده بود😭😭
🏴🏴🏴
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب😭😭
نه قوتی نه توانی ميان آنهمه دشمن
نه مرهمی که نشیند به قلب مضطر زینب😭😭
به حیرتم ز چه عالم ، بهم نمی پاشد
که روی نیزه نشسته ، تمام باور زینب😭😭
نمانده تن که نلرزد ، نمانده تن که نسوزد
مگر ز قتلگه آید صدای مادر زینب😭😭😭
نه مرکبی ، نه رکابی ، امان ز ناقه عریان
چرا دوباره نیامد امیر لشگر زینب😭😭😭
🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
آجرک الله یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ....
🖤آقا جان...
میدانیم این چند روز
میزبان عزاداران جد
غریبت هستی
از این مجلس به آن مجلس
نگاه خیس و بارانیت را
از ما دریغ نکن
مولای غریب
ما هم در غم شما شریکیم آقا
اگر لایق بدانید
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_علیه السلام
🏴🏴🏴
🏴 اشعار #شام_غریبان
بیش از ستاره زخم و ، فلک در نظاره بود
دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود😭😭
لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها
دشتی ز سوز سینه زینب شراره بود😭😭
می خواست تا ببوسد و برگیردش زخاک
قرآن او ، ورق ورق و پاره پاره بود😭😭
یک خیمه نیم سوخته ، شد جای صد اسیر
چیزی که ره نداشت درآن خیمه ، چاره بود😭😭
در زیر پای اسب ، دو کودک ز دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود😭😭
آزاد گشت آب ، ولیکن هزار حیف !
شد شیردار مادر و ، بی شیرخواره بود😭😭
چشمی - برآنچه رفت به غارت - نداشت کس
اما دل رباب - پی گاهواره بود😭😭
یک طفل با فرات ، کمی حرف زد ولی
نشنید کس ، که حرف زدن با اشاره بود😭😭
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر ، چهره ی هر ماهپاره بود😭😭
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از گوش ها بپرس که بی گوشواره بود😭😭😭
🏴🏴🏴
🏴 اشعار #شام_غریبان
#حضرت_زینب
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم😭
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم😭
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم😭
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم😭
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم😭
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم😭
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم😭
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم😭
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم😭😭😭
🏴🏴🏴