البته بچه های خوبم امسال با سال های گذشته یه فرقی داره،اونم اینکه امسال با ایام فاطمیه مصادف شده،باخانواده مون، قصه می خونیم، خوراکی هامون،البته به اندازه ی نیازمون😅 می خوریم،ولی حواسمون هم به این مطلب باش😊🌺🤗
شب یلدااومده🌃زمستون از راه اومده❄️
ننه سرما توی راهه🌺داره پیداش میشه باز
رو سرش چتره سیاهه☂داره پیداش میشه باز
ننه سرما این روزا زمستونو میاره☁️
همه جا ابری میشه برف و بارون میباره⛈
دونه دونه برف میاد میشینه روی شاخهها🌧
گنجشکا پر میکشن میرن توی لونهها🐤
پاشو ابراروببین☁️ننه سرما رو ببین
روی اون کوهای دور🌄همه برفا رو ببین همه برفا رو ببین🌸
#شب_یلدا
🍂💦🍂💦 🍂 💦🍂💦🍂 💦🍂
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
بچه های عزیزم می دونید چرا این شب شب،خاصیه؟
🍉شب یلدا یکی از رسم هاوآداب ملی است. در قدیم تاریکی و ظلمت رو نا مبارک می دونستند وچون 30آذر طولانی ترین شب🌌 سال هست وازفردای اون شب،روزها🌅بلندتر میشه مردم به شوق دیدن😍 خورشید 1دی که شروع بلندتر شدن روزهاست و کوتاه شدن تر شدن تاریکی هاست تا صبح بیدار می موندند تا طلوع خورشید🌄رو ببینند.
🍉بچه ها روشنایی و نور خورشید انقدر برای مردم مهم هست که برای طولانی تر شدن روزها جشن میگیرندوتا طلوع خورشید بیدار می موندند .🌞
🌞🌞اما یه خورشیدی هست که تابنده ترو روشن تر و مهمتر از خورشید آسمان هست. ☺️ آیا این خورشید تابان رو میشناسید؟🧐
🌞🌞بله بچه های خوبم، خورشیدی که درون انسان ها رو روشن میکنن،دل های انسان ها رو روشن تر میکنه❤️،اون روشنایی و تابندگی حضور 🕊💚امان زمانمان💚🕊 هست.
❣به نظرتون ما از شوق حضور و ظهور اماممون چه کار می کنیم؟🤔
آیا شده شبی به انتظارشون تاصبح بیدار باشیم؟
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
🍂💦🍂💦 🍂 💦🍂💦🍂 💦🍂
#یلدای_مهدوی
#شب_یلدا
#امام_زمان
✔️ #آموزش_حدیث_عجله 🔻
❇️ امام على علیه السلام می فرمایند :
🔖 العَجَلَةُ نَدامَه
عجله کردن پشیمانی آور است.
صبور و باحوصـله باش هول نشو و شتاب نکن
کاری که صبر نیاز داره با عجلــــــه خراب نکن
✍شاعر:سید محمد مهاجرانی
#شعر_کودکانه
🗓آشنایی با روزهای هفته
🎡چرخ چرخ عباسی خدای من چه نازی
🎠شنبه شد و یکشنبه منم خدا رو بنده
⛲️دوشنبه روز بازی خدای من چه نازی
⛵️سه شنبه روز ورزش چهار شنبه روز نرمش
🛵پنجشنبه نزدیک شده کارهای ما نیک شده
🚀ای کودک توانا فرزند خوب و دانا
🗺سرود جمعه ها را می خوانیم ما یک صدا
🕋جمعه روز نظافت تمیزی و عبادت
قهرمان من.pdf
3.41M
❄️❤️🖤❄️❤️🖤❄️❤️🖤❄️
مشخصات سوره ناس
ناس به معنی مردم 👨👩👧👦 است.
سوره ناس صد و چهاردهمین و آخرین سوره قرآن است.
سوره ناس در جزء 0⃣3⃣ قرار دارد.
سوره ناس دارای 6⃣ آیه است.
سوره ناس در مکه🕋 بر پیامبر نازل شده است.
سوره ناس به همراه سوره فلق به سورههای «مُعَوَّذَتین» معروف است که با «قل اعوذ…» شروع میشود.
سوره ناس جزو سورههای چهارقل است.
❄️❤️🖤❄️❤️🖤❄️❤️🖤❄️
#ذکر_روز_پنجشنبه
🌹هست ذکر پنج شنبه ها
🌹شکوه و لطف خدا
🌹لا اله الا الله
🌹خدایی نیست جز الله
🌹ملک الحق المبین
🌹لطف خدا رو ببین
🌹لا اله الا الله المَلِکُ الحَقُ المُبین🌹
#حضرت_زهرا 🌱
تو دختر محمّد
تو ماه آسمانی
شنیدهام که خیلی
بزرگ و مهربانی
برای او همیشه
تو مادری نه دختر
به خاطرت سروده
خدا سرود کوثر
تو مثل گل شکُفتی
میان باغِ بابا
گلی قشنگ و خوشبو
گلی به نام زهرا
گردآوری: حیاط خلوت
👧🏻🧒🏻 یکی از مهمترین علتهای پر حرفی در کودکان، حس کنجکاوی و تمایل به دانستن همه چیز هست. كودكان باهوش زياد سوال ميپرسن.
🔸یکی دیگه از علتهای پرحرفی در کودکان، نیاز به جلب توجه هست.
🔸گاهی ترس کودکان هم باعث میشه زیاد صحبت کنن.
🔸اگه والدین به فرزندشون به اندازه کافی توجه کنن و واسش به طور اختصاصی وقت بذارن، اما باز هم فرزندشون به طور غیر عادی صحبت کنه، باید به دنبال ریشههای روانی قضیه بگردن.
#تربیت_فرزند
#تربیت_دینی
◼️❄️◾️❄️
❄️◾️❄️
◾️❄️
❄️
اول هر کار خود
بگو به نام خدا
یاد خداوند باش
در همه لحظه ها
❄️بسم الله الرحمن الرحیم❄️
❄️
◾️❄️
❄️◾️❄️
◼️❄️◾️❄️
◼️❄️◾️❄️▪️❄️▪️❄️◾️❄️◼️
#داستان انار
روزی حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بستری شد. علی علیه السلام به نزد او آمد.
فرمود: زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟
گفت: من از شما چیزی نمی خواهم.
حضرت علی علیه السلام اصرار کرد.
فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود.
علی علیه السلام فرمود: ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم.
فاطمه علیها السلام گفت: اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است.
حضرت علی علیه السلام برخاست و برای فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت. در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در کجا پیدا می شود؟ آنها گفتند: یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود. حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علی علیه السلام ماجرا را گفت و افزود که برای خریداری انار آمده ام. شمعون گفت: چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان کردم. آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علی علیه السلام داد. آن حضرت چهار دِرهَم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم دِرهَم است.
امام فرمود: همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم دِرهَم مال خودت و سه دِرهَم و نیم هم مال همسرت.
آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صدای ناله درمانده ای را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردی غریب و بیمار و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است، حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟ گفت: ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است.
امام فرمود: من یک انار برای بیمار عزیزم می برم، ولی تو را محروم نمی کنم و نصفش را به تو می دهم. حضرت انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود! علی علیه السلام نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظی با آن جوان بیمار به سوی خانه حرکت کرد. در حالی که از شدت حیا غرق در فکر بود به در خانه رسید، ولی حیا کرد وارد خانه شود. از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده کرد فاطمه علیها السلام تکیه کرده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟
فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است.
♥️#حضرت_زهرا
◼️❄️◾️❄️▪️❄️▪️❄️◾️❄️◼️