✳️ فاطمه ی شهر قم ✳️
📗کتاب #فاطمه_شهر_قم بازنویسی بیست حکایت از کرامات حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها است که با تکیه بر وقایع مستند برگرفته از کتاب کراماتی از کریمه ی اهل بیت(ع)نوشته ی علیرضا سبحانی نسب ارائه شده است.
📌 برشی از کتاب:
به شوق دیدار برادر از مدینه راهی مرو شد. در این سفر برخی بستگان نزدیکش نیز او را همراهی می کردند. بیابان های حجاز را به سرعت پشت سر گذاشت و به خاک ایران رسید. تا رسیدن به مرو بسیاری از مناطق ایران را هم باید می پیمود…
🔶این اثر به قلم حجت الاسلام #ابوالفضل_هادی_منش و تصویر گری خانم خدیجه حسینی می باشد.
💳 قیمت: ۲۷.۰۰۰ 👈 ۲۶.۰۰۰ تومان
📝نویسنده: ابوالفضل هادی منش
🔹 ۱۲۸ صفحه / قطع رقعی
🔖 آیدی جهت مشاوره و سفارش👇
@mosafer_1979
💠 ترویج کتابهای سالم و ارزشی همراه باشید
✳️ فاطمه ی شهر قم ✳️
📗کتاب #فاطمه_شهر_قم بازنویسی بیست حکایت از کرامات حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها است که با تکیه بر وقایع مستند برگرفته از کتاب کراماتی از کریمه ی اهل بیت(ع)نوشته ی علیرضا سبحانی نسب ارائه شده است.
📌 برشی از کتاب:
به شوق دیدار برادر از مدینه راهی مرو شد. در این سفر برخی بستگان نزدیکش نیز او را همراهی می کردند. بیابان های حجاز را به سرعت پشت سر گذاشت و به خاک ایران رسید. تا رسیدن به مرو بسیاری از مناطق ایران را هم باید می پیمود…
🔶این اثر به قلم حجت الاسلام #ابوالفضل_هادی_منش و تصویر گری خانم خدیجه حسینی می باشد.
💳 قیمت: ۲۷.۰۰۰ 👈 ۲۶.۰۰۰ تومان
📝نویسنده: ابوالفضل هادی منش
🔹 ۱۲۸ صفحه / قطع رقعی
🔖 آیدی جهت مشاوره و سفارش👇
@mosafer_1979
💠 ترویج کتابهای سالم و ارزشی
🌟 کراماتی از حضرت #فاطمه_معصومه (س) - {۱۵}
🕌 عنایت حضرت معصومه به زائران مرقدش
⚜ آقای شیخ عبدالله موسیانی از حضرت آیه الله مرعشی نجفی نقل کردند که:
🛌 شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی شدم؛ خواستم حرم بروم، دیدم بی موقع است، آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد خواب نمانم، در عالم خواب دیدم خانمی وارد اتاق شد (که قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم) به من فرمود:
🌹 «سید شهاب! بلند شو و به حرم برو؛ عدّه ای از زایران من پشت در حرم، از سرما هلاک می شوند، آنها را نجات بده.»
🕌 ایشان می فرمایند: من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت درِ شمالیِ حرم (طرف میدان آستانه) عدّه ای زایران اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباس های مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند می لرزند، در را زدم، حاج آقا حبیب (که جز خدّام حضرت بود) با اصرار من در را باز کرد، من از مقابل و آنها هم از پشت سر من وارد حرم شدند و آنها در کنار ضریح آن حضرت مشغول زیارت و عرض ادب بودند؛ من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجّد وضو ساختم. (١)
📚 پی نوشت:
١. فروغی از کوثر، ص ۵۵.
📗 کتاب پرتوی از روی دوست! کرامات حضرت معصومه (ع) در کلام علمای دین، اسماعیل کرمانشاهی