eitaa logo
موسسه جهادی نـــورالرضــــا 🪴🪴
938 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
✨موسسه جهادی نورالرضــــــا 🪴حمایت از دانش آموزان ایتام و نیازمند و فرزندان آسیب دیده اجتماعی و کودکان کار شماره مجوز موسسه : 84391044📧 راه ارتباطی باما: 👇 شماره تماس :09166538725📞 💳شماره کارت جهت واریز صدقات و نذورات :6104337623589064
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از عملیات خیبر ؛ فرماندهان را بردند زیارت امام رضا(ع) وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بودیم برایم سوغاتی جانماز و دو حبه قند و نمک تبرکی آورده بود. نمکش را همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان. اما مهدی حال همیشگی را نداشت! گفتم: «تو از ضامن آهو چه خواسته‌ای که این چنین شده ای!! نابودی کفار؟ پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟» چیزی نمی‌گفت. به جان امام قسمش دادم، گفت: فقط یک چیز. گفتم: چه چیز؟ گفت: «مصطفی! دیگر نمیتوانم بمانم. باور کن. همین‌را به امام‌رضا(ع) گفتم. گفتم: واسطه شو این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد». عجیب بود. قبلا هروقت حرف از شهادت می‌شد، می گفت برای چه شهید شویم؟ شهادت خوب است؛ اما دعا کنید پیروز شویم. صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنی‌چه؟ اما دیگر انقطاعی شده بود.... امام رضا (ع) هم خیلی معطلش نکرد و بدر شد آخرین عملیاتش.... راوی: مصطفی مولوی کتاب: نمی توانست زنده بماند خاطراتی از شهید مهدی باکری نویسنده: علی اکبری ناشر: صیام ،صفحه ۹۸٫ 🌺 روز 29 خرداد 1402 https://eitaa.com/joinchat/3092709572C1a2c2c5d5a
🔹ناظم مدرسه گفت: چقدر این بچه شجاع است... 📝روز اول مدرسه رسول به ناظم مدرسه می‌گوید اجازه می‌دهید سر صف قرآن بخوانم ناظمشان هم از این کار استقبال می‌کند و بعد‌ها به من گفت: از حرکت رسول خیلی خوشم آمد چه قدر این بچه شجاع است. خیلی از بچه‌ها روز اول مدرسه گریه می‌کنند. از همان موقع به بعد قرآن سر صف را رسول می‌خواند. 👌به نقل از مادر شهید رسول خلیلی