eitaa logo
نسخه‌های حکیمانه
371 دنبال‌کننده
538 عکس
320 ویدیو
9 فایل
ارتباط با ما @hakimanehadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
❣اهمیت و آداب عیادت بیمار❣ ♻️ در میان اسباب ششگانه سلامت (سته ضروریه)، اعراض نفسانی و حالات روحی و روانی مثل غم و شادی و امید، مهمتر از اسباب جسمی و مادی(خوردن و آشامیدن،خواب و بیداری و ...)است. عیادت کردن از بیمار، با دادن روحیه و امید به بیمار، موجب تقویت سیستم ایمنی بیمار شده و روند بهبودی را سرعت می‌بخشد. 🔹 پیامبر(ص): «عیادت کننده‌ی بیمار در راه بهشت گام می‌نهد.» امام صادق(ع): «هر مومنی که مومن بیمار دیگری را در زمان بیماری عیادت کند، هفتاد هزار فرشته او را همراهی کنند و برایش آمرزش می‌طلبند.» 🔸 آداب عیادت: 🔹پس از سه روز بیمار عیادت شود: سه روز اول آغاز بیماری فرد، به عیادتش نروید. 🔹 هنگام عیادت برای بیمار هدیه ببرید: در روایت توصیه شده برای بیمار سیب و به هدیه ببرید. 🔹مهربانی و دعا برای بیمار: پیامبر(ص): هنگامی که به عیادت بیمار رفتید، دست بر پیشانی یا دست بیمار قرار دهید و برای طول عمر بیمار دعا کنید، احوال او را بپرسید و از بیمار بخواهید برایتان دعا کند، چرا که دعای بیمار مانند دعای فرشتگان برای عیادت کننده مستجاب است. 🔹 کم نشستن نزد بیمار: زمان عیادت باید کوتاه باشد، بهترین و پر پاداش ترین عیادت، کوتاهترین آن است. 🔹 نخوردن چیزی نزد بیمار: پیامبر از غذا خوردن نزد بیمار نهی فرمودند. 🔹 عیادت کنید کسانی را که به عیادت شما نیامده‌اند: جواب بدی را با بدی ندهید. 🔹 یک روز درمیان بیمار را عیادت کنید. 🔹به عیادت شراب خوار نروید. 📚منبع احادیث: دانشنامه احادیث پزشکی فصل ششم @HAKIMANEHORGANIC 🧡💙💛💚♥️💜🖤
🔴قحطی در ایران اوايل دهه شصت تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود. تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می كردیم و اگر شانس یارمان بود و از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی كیف میكردیم. سس مایونز كالایی لوكس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی كودكی بود. صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت! بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كامیون در محله ها توزیع میشد...خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب. جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی... نبود پتو در بازار، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پوشیدن كفش آدیداس یك رویا بود. همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و ... اما كسی از قحطی صحبت نمیكرد. یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه میشد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود. همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود. و اما امروز.... امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم میخورند و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست. از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و ... داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا تا بستنی با روكش طلا! و حال، این تن های فربه، تكیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت از شنیدن كلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم میبریم. مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید! مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود! صورت های دستکاری شده جراحی های بیهوده دلهای اجاره ای متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است! ورشكسته شدن انتشارات و تعطیلی مراكز ادبی فرهنگی و هنری برایمان مهم نیست ولی راستش از گران شدن ادكلن مورد علاقه مان سخت نگرانیم! میشود در این باره كتابها نوشت... خلاصه اینكه این روزها لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی به خشم. فقط كافیست یك ذرّه احساس كنیم كه یكى مخالف نظر ماست آنوقت چنان نابودش میكنیم كه انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم. قحطی امروز که ما ایرانیان در این روزگاران آن را به وضوح لمس میکنیم: قحطى اخلاق است! قحطی همدلیست! قحطى رفاقت است! قحطی عشق است! قحطی انسانیت است ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻤﺎﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻓﻬﻢ ﺍﺳﺖ... ببار ای ابر آگاهی....😔ببار