❤️ یک نکتهٔ
نگارشی-ویرایشی
🟨 مطابقت نهاد و فعل
🟦 اگر نهاد جمله اسم جمعِ «ملت» باشد، فعل هم به صورت مفرد و هم به صورت جمع مي آيد:
✅ ملت از صعود تیم ملی به جام جهانی خوشحال شد. (درست)
✅ ملت از صعود تیم ملی به جام جهانی خوشحال شدند. (درست)
@noshamim❤️
نوشَمیم:
کانال ادبی
و آموزش تخصصیِ
«نویسندگی»
و
«ویراستاری»
۲۰ فروردین
۲۰ فروردین
۲۰ فروردین
❤️ عکس و مکث
هر شکستی
به پایان رسیدن نیست!
گاه
آغاز یک زندگی جدید
است!
@noshamim❤️
۲۰ فروردین
۲۰ فروردین
❤️ آموزش
ویراستاری☝️
🟨 «تأثیرگزاری»
یا
«تأثیرگذاری»؟☝️
🟩 «گزاردن» به معنای به جا آوردن، ادا کردن، انجام دادن، گزارش کردن و مانند آن است.
پس مثلاً باید گفته شود:
نمازگزار؛ یعنی کسی که نماز را به جا میآورد.
🟦 «گذاردن» به معنای گذاشتن، نهادن، قرار دادن، وضع کردن و مانند آن است.
پس مثلاً باید گفته شود:
امانتگذار؛ یعنی کسی که امانت را نزد دیگری میگذارد.
با توجه به آن چه گفته شد،
در متن بالا:☝️
⛔️ «تأثیرگزاری»
غلط
و
✅ «تأثیرگذاری»
درست
است.
@noshamim❤️
نوشَمیم:
کانال ادبی
و آموزش تخصصیِ
«نویسندگی»
و
«ویراستاری»
۲۰ فروردین
۲۰ فروردین
۲۱ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ پارسی را
پاس بداریم
@noshamim❤️
۲۱ فروردین
✅ زندهیاد استاد
عمران صلاحی،
شاعر و طنزپرداز،
شعری دریارۀ «ویرایش»
سروده است:
«من زبان فارسی را پاسداری میکنم»
چون که دارم روز و شب ویراستاری میکنم
میکنم اقدام لازم را علیه «برعلیه»
هرکجا گنجشک میبینم قناری میکنم
حرفها و جملهها را میکنم زیروزبَر
با قلم آبِ روان را آبِ جاری میکنم
گر «هلیکوپتر» ببینم مینویسم «چرخبال»
«پارک»ها را «بوستان»های بهاری میکنم
میگذارم روی کاغذ «کَرد» را جای «نمود»
هرکجا «ماشین» بیاید من «سواری» میکنم
«می» اگر چسبیده باشد، میکنم آن را جدا
«ها» اگر دیدم جدا شد، وصلهکاری میکنم
گر کنم با جملهٔ ویرایشی اِبراز عشق
دلبر بیچاره را از خود فراری میکنم
گر ببینم یک غلط، کوبم دودستی بر سرش
کلّهٔ الفاظ را از موی، عاری میکنم
شیر را وامیکنم، در دست میگیرم شلنگ
گلشن باغ ادب را آبیاری میکنم
✅ زندهیاد استاد
رضا بابایی
به استقبال
شعر عمران صلاحی
رفته و اینچنین
سروده است:
«من زبان پارسی را پاسداری میکنم»
از شراب واژه هر دم میگساری میکنم
میکنم مس را طلا و سنگ را لعل عقیق
بس خر و اَستَر که چون اسبِ سواری میکنم
دشمنم با هر که قانون را «پیاده میکند»
خستهام از این بلیهایی که آری میکنم
دائماً این «بیتفاوت»ها عذابم میدهند
ای بسا شبها که جای «عیش» «زاری» میکنم
از کجا آمد «توسط»؟ من نمیدانم، ولی
تا نریزم خون او را بیقراری میکنم
«است» را تا هست، «میباشد» نباشد خوبتر
«پایمردیِ» غلط را «پایداری» میکنم
«درب» را «در» میکنم، «کنکاش» را «کاوشگری»
همچنین «تحکیم» را من «استواری» میکنم
بیپدرمادرتر از ابنزیاد است این «زیاد»
از چنین ننگی زبان را پاک و عاری میکنم
با که گویم من نمیخواهم تو «همیاری» کنی
بچهجان، آدم شو و بنویس «یاری میکنم»
گو چنین کردم، مگو «انجام دادم» آنچنان
گر چنین گویی تو را خدمتگزاری میکنم
ای خدا داد مرا بستان از این «لازم به ذکر»
مُردم از بس مُرده را بیمارداری میکنم
پارسی گو، گرچه تازی نیز گاهی خوشتر است
من بدین رو «تعزیت» را «سوگواری» میکنم
معصیت بالاتر از «در راستا» و «ارتباط»؟
از گناهی این چنین پرهیزکاری میکنم
شد زبان ویران از این «مورد»نویسان مَشنگ
در ره «مورد»زدایی جانسپاری میکنم
گرچه عمران صلاحی متصل میکرد «ها»
من بهجِد خودداری از این وصلهکاری میکنم
ای دریغا، عصر رایانه است و فصل واژهها
وصل میجستم ولی ویراستاری میکنم
یا الهی، گر ز ویرایش رها گردانیام
من تو را «تقدیر» نه، بل «حقگزاری» میکنم
بعدِ عمری کار فرهنگی و ویرایش، کنون
از برای پاچهخواری، پاچهخاری میکنم
در حساب جاریام یک نقطه میبینی و بس
گرچه عمری نقطه و ویرگولگذاری میکنم
زندگی مانند جمله، مرگ همچون نقطه است
دیدن این نقطه را لحظهشماری میکنم
۲۱ فروردین
❤️ آموزش
ویراستاری☝️
⛔️ بی ادب👈✅ بیادب
⛔️ آدم ها👈✅ آدمها
⛔️ مودب👈✅ مؤدب
⛔️ زبون باز👈✅ زبونباز
@noshamim❤️
نوشَمیم:
کانال ادبی
و آموزش تخصصیِ
«نویسندگی»
و
«ویراستاری»
۲۱ فروردین