اون روزا خودمون کوچیک بودیم، آدما رو بزرگ میدیدیم... فک میکردیم وقتی آدم بزرگ بشیم اختیار همه چی رو داریم!!! هرکاری دلمون بخاد میکنیم ولی حالا که بزرگ شدیم فک میکنیم اونموقع ها خوشحالتر بودیم یادمون رفته از حال الانمون لذت ببریم عادت کردیم تو گذشته سیرو سیاحت کنیم و نگران آینده باشیم...

بیا برگردیم به قدیم تر ها دلم سادگی مطلق میخواهد❤️

خاطره ای بگم معلممون گفت هر کی بیست بگیره براش جایزه یه پاک کن میدم. روز بعد معلم اعلام کرد که ۳ نفر ۲۰ گرفتن منم بودم تو این لیست ۳ نفره. به معلمم گفتم قولتونو یادتونه؟ گفت اره فرداش اومد دیدیم پاک کن رو نیاورده ما هم شبش منتظر بودیم صبح بشه این پاک کن رو بیاره ما هیچی نگفتیم همون روز از روز بعد شروع کردیم به معلم که آقا شما پاک کن رو فراموش کردین اینقدر هر روز گفتیم تا آورد 😍 منظور از دلخوشی هایی که داشتیم و چیزی تو دلامون نبود و متوجه نبودیم کار درستی نیست. هم از این جهت هم از جهت نوع جایزش که به بچه الان اگه پاک کن بدی قهر میکنه و نگات نمیکنه #ارسالی رحیمی از تربت جام

میرعلی سیدکریمی استان آذربایجان شرقی شهرستان عجب شیر #ارسالی

شاید اون کسی که دوربین عکاسی رو اختراع کرد هیچ وقت نمی دونست عکس ها میتونن چه قدرتی داشته باشند!!! نمی دونست آدمها میتونن با دیدن عکسها برگردن به روزهای شیرین کودکی...! به یه روز خاص و ثانیه به ثانیه اش رو مرور کنند...! نمیدونست یه روز آدمها می نشینند پای آلبوم عکس هاشون و تازه می فهمند زمان سریعتر از چیزی که فکر میکرده گذشته...! با یه عکس میشه خونه هایی رو دید که سالها پیش خراب شده! به آدمهایی نگاه کرد که مدتهاست کنارمون نیستند! نمی دونست گاهی نگاه کردن به یه عکس میتونه احساسات قدیمی رو زنده کنه؛میتونه باعث خنده و گریه شون بشه...! آدمهایی که از عکس گرفتن فرار میکنن؛همونایی هستند که بهتر از هر کس از قدرت عکس ها باخبرند! اونا میدونن عکس توی لحظه ثبت میشه ولی برای یه عمر خاطره میسازه...!.

معلمم وقتی روز آخر اسفند به هر کدوممون یه ۵ تومنی طلایی عیدی داد انگار تمام عید و برامون طلایی کرد... #ارسالی

یاد اون روزهایی که میرفتیم حموم عمومی و مادرمون میگفت باز صابون جا گذاشتم اون هم از اون صابون های ریز خوشگل ومجبور می شد یک قرون دراورد و۵تا صابون کوچک بامزه بخرد یادش بخیر . هر عید ما کرسی داشتیم و لباس های نو برامون میخربدن و میگفتند تا عید بعدی خبری از لباس نیست ........وهمیشه مسافرت میرفیتم اگر پدر یا مادرمان شهرستانی بودند .... یادش بخیر اون روز ها سر صبح در صف کلاسی ناظم با خط کش میومد اگه ناخونمون یا موهامون بلند بود ۱۰۰بار با اون خط کش ما رو میزد یادش بخیر .....۴۰سال می گذرد اما من هنوز باور ندارم که گذشته است . امیررضا باوندی از مشهد مقدس❤ #ارسالی

دختری شیرینی فروش یادتونه؟ فیلمی طنز به کارگردانی و نویسندگی ایرج طهماسب محصول سال 1380 بود درباره دختر و پسری که 20 به خاطر اختلاف بین خانواده ها نمیتوانند ازدواج کنند

خلاف سنگین دهه شصت و هفتادی ها😄

دلمان تنگ است برای روزهای کودکی برای برف و سرمای زمستان و چکمه‌های رنگی پلاستیکی که همیشه سوراخ بود برای صدای پارو زدن‌های پدر و آش خوشمزه‌ی مادر در یک روز سرد زمستانی برای چسبوندن پاهای یخ زده به بخاری و چراغ علاالدین...ì

آیفون تصویری دهه شصت و هفتاد 😁

الو الو من جوجوام به کارگردانی مرضیه برومند من جوجوام دیگه😅

از این اسباب بازی داشتی .. .. .. ..

به خاطر یه شکلات😄

واقعا😅😅 . . . . .

هر کسی از این جامدادی ها نداشت😉 . . . .

مشهد اون قدیما . . . .

#دخترونه #کتاب

الان تنها دردِ من پیشِ شما نبودنه .. . .

این خانه همه چیزش بوی گذشته میدهد از چراغ نفتی که گرمایش در سرمای زمستان مثل آن روزهاست رختخواب های گوشه اتاق که وسیله بازی کودکانه ما بودند... ظرف نارنگی که رنگ و بویش مثل آن روزهاست... حتی اتویی که وزنش به سنگینی غم از دست دادن آن روزهاست...

¦→🍊🔗 • همہ‌ےقافیہ‌هـٰاتابـ؏ِزلفش‌بودند، چادرش‌ࢪاڪہ‌بہ‌سرڪردغزݪ‌ریخت‌بهمッ • 🍊🔗¦←#چادرانه

#نظامی #استوری

جانم به فدایت سید علی خامنه ای😍 #مرگ_بر_منافق✊

😍✌️🏻 #مرگ_بر_منافق✊

#لبیک_یا_خامنه_ای ✨تا نور ولا بــه سينه‌ی ما تابيد نفرت ز منافـــق به دل ما روييد... ✨ما جمله فدایی ولايـت هستيم تا کور شود هر آنکه نتواند ديد... #مرگ_بر_منافق✊

#عکس #رفیقونه

#جانم_به فدایت_سید_ علی_ خامنه ای ماهمه اهل تواییم هرکس تورا دوست ندارد به جهنم #مرگ_بر_منافق ✊🏻 #مرگ_بر_رجوی✊🏻

✌️🏻

فرمانده ۍ قلبم، تو فقط فرمان ده دستور که نه، اشاره اۍ هم کافۍ است✊🏼 #مرگ_بر_منافق #لبیک_یا_خامنه_ای