گفت:
"میدونی چرا دوران بچگی شیرینه!؟ چون تو بچگی گذشتهای وجود نداره. هرچه هست آیندهست. بار سنگین گذشتهست که ما آدما رو خسته میکنه".
واسه بچههامون گذشته شیرینی رو به یادگار بگذاریم🌱.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️یوسف سلامی خبرنگار صداوسیما: تصویری که از رییس جمهور در بالگرد به یادم مانده این تصویر است...بعد از بازدید از مناطق سیل زده سیستان و بلوچستان این تصویر را ثبت کردم...
🔹قرار هم بود سفر استانی بعدی آقای رییسی به سیستان و بلوچستان باشد...
#رئیسی
#خادم_مردم
#شهید_جمهور . .
شهادتت مبارک سید محرومان🖤🦋🌹
و ما خاطرات را
چونان میخی زنگ زده از دل دیوار بیرون میکشیم،
و تو میدانی
که هرگز هیچ میخی تماما از هیچ دیواری
بیرون نیامده؛
لااقل تکه ای از آن
لااقل رنگِ سرخِ زنگ زدگی آن
لااقل حفره ای بر قلب دیوار
همیشه به جا مانده است...
#بابک_زمانی
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
خانه بیبی سریال قصههای مجید
سریال قصههای مجید ساخته کیومرث پوراحمد یکی از مجموعههای پرطرفدار دهه شصت تلویزیون بود که بر اساس داستانی به همین نام نوشته هوشنگ مرادی کرمانی در اصفهان ساخته شد.
این خانه که در محدوده خیابان احمدآباد واقع شده، در حال حاضر بازسازی و آماده تبدیل شدن به خانه بومگردی است.
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی کوتاه از تهران قدیم، مربوط به اواخر دوره احمدشاه، که در آن دروازه گمرک در غرب تهران و در کنار آن خندق ناصری مشاهده میشود
سال فیلمبرداری : 1303
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
خدایا شکرت،،
برای وقتایی که
بی تابِ مهدیِ فاطمه شدیم،
و آروم زیر لب زمزمه کردیم:
"اللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک الفَرَج"
تعجیلدرظهوروسلامتیمولا،شفابیماران
#پنجصلوات📿
بهرسموفایهرشب بخوانیم
#دعایسلامتیوفرجحضرت💌
♡
💐🌾🍀🌼🌷🍃
🍃🌺🍂
🌾🍂
🌿
پنج راه برای بهتر کردن حال خودت 🤍
یک؛
احساساتت رو بروز بده با انجام کارهایی مثل حرف زدن، نوشتن ،فعالیت داشتن (ورزش کردن و رقصیدن) یا فریاد زدن
اینکارا کمک میکنه سیستم عصبیت رو تنظیم، و احساسات منفی ت رو آزاد کنی
دو؛
هر کاری که میتونی انجام بده تا از نظر فیزیکی راحت باشی
مثلا دوش آب گرم بگیر و تصور کن احساسات بدت داره شسته میشه و میره ،شایدم همینکه راحت ترین لباستو بپوشی و زیر یه پتوی نرم دراز بکشی ، کافی باشه
سه؛
نفس عمیق بکش
چهار ثانیه نفست رو بده داخل (دم) چهار ثانیه نگهش دار ، هشت ثانیه نفست رو بده بیرون (بازدم) بعد، چهار ثانیه صبر کن و دوباره چرخه رو تکرار کن
چهار ؛
دنبال کارایی باش که فوری آرومت میکنن ،
مثل نوشیدن یه نوشیدنیه گرم یا تماشای فیلم مورد علاقت یه بازی یه شمع یا آهنگ مورد علاقت
پنج؛
با خودت تکرار کن ،من میتونم احساسی که در حال حاضر دارم رو تغییر بدم ، من میتونم از خودم مراقبت کنم ، من میتونم آروم باشم
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
یادش بخیر سادگیهای قدیم رو...
بوی عطر چای خونهیِ مادربزرگ!
نعلبکیهای گل دارِ شیک...
کاش زمان نمیگذشت
روزتون بخیر 🏡🤩
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
هدیه خاص شهید رئیسی به دختر بچه 5 ساله
در سفر قبلی آقای رئیسی به آذربایجان شرقی، دختربچهای 5 ساله برای ایشان نامهای نوشت و درخواست "چادر گلگل صورتی و یک سنجاق روسری" کرد و رئیسجمهور نامهاش را با ارسال این هدیه پاسخ داد.
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
اواخر دهه ی چهل اوایل دهه ی پنجاه سینمای معنا گرا مقابل فیلم فارسی قد علم کرد،
وقتی راگو وژیگو جای آبگوشت و اشکنه رو گرفت و شد نماد تجدد،
و کلاه مخملیا و داش مشتیا و مردای میان سال لوطی مسلک جاشون عوض شد با جوونای قد بلند و لاغر اندام با شلوارای جین دم پا گشاد و پیراهنای گلگلی،یقه های موشکی و کت جین و کفشای لژ دار،موی هیپی و ریش کوبایی
و وقتی که فارغ التحصیلای دانشکده ی هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران و ملی شدن نویسنده و کارگردان و منتقد
اون وقت بود که سینمای فردین و ظهوری و ناصرخان و بهمن خان و فروزان و چهچه ی ایرج و صدای اغوا گرایانه ی عهدیه شد سینمای ابگوشتی.
اصن فکرشم نکن که بشه سینمای آبگوشتی و از یاد برد.
بعضی از سکانسای همین فیلمای آبگوشتی نقطه ی عطف سینمای ایران هستن،
اون آدمای خوشتیپ با چهره های جذاب و داستانهای با مزه و اون همه خاطره.
سینمای آبگوشتی دقیقأ یعنی زندگی آدمای عادی،
ادمای خیلی خیلی معمولی مثل همه ی ما
چه ابگوشت چه فیلمای آبگوشتی یادمون میاره چه روزایی ،چه آدمایی تو چه خونه ها...
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
خانه قدیمی خراب شد و خانههای جدید از تل خاکها سر برآورد،
همه چیز عوض شد و هیچ چیز مثل قبل نماند
مادربزرگ دیگر مثل قبل نمیخندید...
انگار چند سال پیرتر شده بود،
خانه جدید یجورایی با خودش غم آورده بود و تنهایی و دلتنگی نیمه شب
خانه قدیمی که خراب شد انگار شادی و آسایش و دلخوشی را هم با خودش برد،
آن دورهمی های شاد و گرم و صمیمی
انگار کارگرها با بیل و کلنگشان به تن تکیده رویاها و خاطراتمان افتاده بودند،
راستش من فکر میکنم یک چیزهایی نباید خراب شوند،
چیزهایی مثل خانههای قدیمی
که خراب کردنشان روح و روان ما را برای همه عمر زخمی میکند...
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
صفا آمدی! خرداد ۱۳۱۳ - صفحه اول روزنامه ترکیه درباره سفر رضاشاه پهلوی به آن کشور. این سفر تنها سفر خارجی رضاشاه در دوران حکومتش بود.
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
این ماشین گرانترین بنز ایران و شاید جهان باشد!! هدیه رایش سوم به شاه ایران!
مرسدس بنز k500 که هیتلر در سال ۱۹۳۵ آن را به رضاشاه هدیه داد یکی از گرانترین خودروهای کلاسیک جهان است که به طرز باورنکردنی هنوز در ایران مانده و در موزه ملی خودرو تهران نگهداری میشود!
مرسدس بنز 500K یک مرسدس اسپرت بود که در سالهای 1934 تا 1936 تولید شد. طراح آن فردریش گیگر طراح بزرگ مرسدس بود. 500K معروف به سلطان جادهها با برخورداری ویژگیهای فنی خاص از جمله تجهیز به کمپرسور یا همان سوپرشارژر از جمله خاصترین و زیباترین مدلهای مرسدس در دهه 30 به شمار میرود
گفته میشود شرکت بزرگ «دایلمر» که از غولهای خودروسازی دنیاست ، بارھا و بارھا برای خرید این خودرو پیشنهادھای چندین میلیون یورویی داده است تا آن را برای نمایش در موزه مرسدس بنز در اشتوتگارت خریداری نماید اما ایران زیر بار نرفته است!
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝
این مجسمه بدون سر متعلق به کریستف کلمب، کاشف قاره آمریکا در شهر بوستون آمریکاست که در اعتراضات اخیر به نشانه اعتراض سرش از بدنش جدا شد! حالا چرا؟ چون کریستف کلمب یک بردهدار و نژاد پرست بود! این متن بخشی از نامه کریستف کلمب به ملکه اسپانیا پس از کشف قاره آمریکاست:
“این مردم بسیار نجیبند و نمی دانند بدی چیست. هیچ نوع سلاحی ندارند، نه یکدیگر را می کُشند و نه از هم سرقت می کنند. اگر اعلیحضرتین دستور فرمایند، می توانم تمام آنها را در همین جزیره (دومینیکا) به اسارت گیرم. پنجاه مرد کافیست تا کل این مردم را تحت انقیاد در آورید و به انجام دادن هر کاری وادار سازید...”
📚منبع: سفرنامه کریستف کلمب
بعضی غذاها عجیب خاطره دارن...
وقتی درستشون میکنی و بوش تو خونه میپیچه؛
کلی خاطره برات زنده میشه...
مثل آبگوشت که
منو یاد خونه ی مادربزرگم میندازه...
یاد اون وقتها که صبح زود زنگ میزد و میگفت: ننه آبگوشت گذاشتم پاشین ناهار بیایین اینجا منتظرم...
بعدم یادش میرفت خداحافظی کنه و قطع میکرد...
وقتی ظهر میشد و می رفتیم پیشش درو که باز می کردیم روبروی در به پُشتی همیشگیش تکیه داده بود و خوشحال از اینکه بچه هاش همه دورش هستن...
هنوزم مزه ی آبگوشت و اون ترشی مخلوطای خوشمزش که کنار آبگوشت میاورد زیر دندونمه...
.
من دلتنگم...دلتنگ گذشته...
دلم کمی که نه خیلی قدیم میخواهد...
╔✯══๑ღღ๑══✭╗
@nostalgiy
╚✮══๑ღღ๑══✬╝