eitaa logo
⏳نوستالژی⌛
1.8هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
7.5هزار ویدیو
12 فایل
‌ ‌‌نوستالژی، چیزی بیشتر از یادآوری کردن است. 🌸 نوستالژی یک حس است، ❤️ گرماست،🔥 کپی باذکر منبع👌 مدیر: @Rahmatdost تبادل: @TheProvider تبلیغات با قیمتی مناسب انجام میشود برای اطلاعات بیشتر 👇👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/2439840089C0fe482916e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⌛️روزهای عمر در ما می‌گذرند بی‌آنكه ديده شوند؛ ازبس همزاد يكديگرند: همه تكرار يک نُت و يک تصوير مكرر، كه نه شنيدنی است نه ديدنی، عبور شبحی بی‌صورت و صوت در مه، و آينده‌ای عكس‌برگردان گذشته و زمان حالی خالی! در اين ميان روزهای كمی "گذرای ماندگار" اند زيرا طرحی و رنگی دارند كه در خاطرمان نقش می‌بندند و ما از بركت وجود آن‌ها از خلال پوسته‌های خاطره، منزلگاه‌های عمر را به ياد می‌آوريم، صاحب گذشته می‌شویم و از اين راه به زمان حال خود -خوب يا بد- معنا می‌دهیم. 📖 روزها در راه 📝 شاهرخ مسکوب 📸 سولماز وطن‌خواه ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
گويند در گذشته دور، در جنگلي شير حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم نماينده حيوانات در دستگاه حاکم بود. با وجود ظلم سلطان، تاييد خر و حيله روباه همه حيوانات، جنگل را رها کرده و فراري شدند، تا جايي که حاکم و نماينده و مشاورش هم، تصميم به رفتن گرفتند. در مسير گاه گاهي خر گريزي مي زد و علفي مي خورد. روباه که زياد گرسنه بود به شير گفت اگر فکري نکنيم تو و من از گرسنگي مي ميريم و فقط خر زنده مي ماند، زيرا او گياه خوار است، شير گفت: «چه فکري داري؟» روباه گفت: «خر را صدا بزن و بگو ما براي ادامه مسير به رهبر نياز داريم و بايد از روي شجره نامه در بين خود يکي را انتخاب کنيم و از دستوراتش پيروي کنيم. قطعا تو انتخاب مي شوي و بعد دستور بده، تا خر را بکشيم و بخوريم.» شير قبول کرد و خر را صدا زدند و جلسه تشکيل دادند، ابتدا شير شجره نامه اش را خواند و فرمود: «جد اندر جد من حاکم و سلطان بوده اند!» و بعد روباه ضمن تاييد گفته شير گفت: «من هم جد اندر جدم خدمتکار سلطان بوده اند.» خر تا اندازه اي موضوع را فهميده بود و دانست نقشه شومي در سر دارند گفت: «من سواد ندارم. شجره نامه ام زير سمم نوشته شده، کدامتان باسواد هستين آن را بخوانيد.» شير فورا گفت: «من باسوادم.» و رفت پشت خر تا زير سمش را بخواند. خر فورا جفتک محکمي به دهان شير زد و گردنش را شکست. روباه که ماجرا را ديد رو به عقب پا به فرار گذاشت، خر او را صدا زد و گفت: «بيا حالا که شير کشته شده بقيه راه را باهم برويم.» روباه گفت: «نه من کار دارم.» خر گفت: «چه کاري؟» گفت: «مي خواهم برگردم و قبر پدرم را پيدا کنم و هفت بار دورش بگردم و زيارتش کنم که مرا نفرستاد مدرسه تا باسواد شوم وگرنه الان به جاي شير گردن من شکسته بود‍!» 📚مثنوي معنوي ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─ ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
⌛️مهربانان خوشبختی نگاه خداست در این روز زیبا دعا میکنم خدا هیچوقت چشم ازتون برنداره روزو روزگارتون خوش خوبیهاتون مستدام درپناه خدا ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
تنها با همین یک جمله میتوان تا آخر عمر با خیال راحت زیست: تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمی کند.. ✨🤍 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
28.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باز این چه شورش است...نوحه نوستالژیک دهه شصتی ها🏴🏴🏴
خونه دار و بچه دار زنبیل و بردار و بیا😁
کسانی که دوران بچگی این ضبط رو روی طاقچه خونشون دیدن گذر عمر رو درک می‌کنند... ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امواج زندگی را بپذیر حتی اگر تو را به عمق دریا ببرند آن ماهی آسوده که بر سطح دریا میبینی مرده است!...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
”پیر مرد از صدای خر و پف پیر زن هر شب شکایت داشت. پیر زن هرگز نمی‌پذیرفت. شبی پیر مرد آن صدا را ضبط کرد که صبح حرفش را ثابت کند. اما صبح پیر زن دیگر هرگز بیدار نشد. و آن صدای ضبط شده لالایی هر شب پیر مرد شد… قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم خیلی زود دیر خواهد شد شبتون دور از غم ودلتنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔲شهادت حضرت علی بن حسین امام زین العابدین علیه‌السلام تسلیت باد قطره قطره اشکام یار لحظه‌هامه همدم چشامه دونه دونه زخمام یادگاره شامه عمریه باهامه
چای بعد ناهارمامان پز چقد بهت می‌چسبید 🤤 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
الان خیلی دوره‌ زمونه‌ی خوبیه، زمان ما آنقدر کمبود پسر بود من روی این بزرگوار کراش داشتم😎😍 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
این روزها بدجور هوایِ یک جایِ دنج به سرم زده . جایی شبیهِ خانه ی مادربزرگ که صبحش بویِ سادگیِ قاجار می دهد و شب ، بساطِ آوازِ جیرجیرک ها میانِ حیاطش پهن است . می شود کنارِ حوض نشست و با عطرِ گل هایِ گلدانِ لب پریده ی شمعدانی اش مست شد ، می شود رویِ تخت چوبیِ کهنه اش لم داد و با صدایِ قارقارِ خش دار و جانانه ی کلاغِ بی پروایِ روی درخت ، عشق کرد . می شود ساعت ها نشست و زندگیِ مورچه هایِ سرخوشِ تویِ باغچه را تماشا کرد ، می شود کودکانه شاد بود ، می شود نفس کشید ! من برایِ دلخوشی ام نه ثروت می خواهم ، نه عشق ... من با همین چیزهای ساده خوشبختم ! ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
⏳قدیما خونه ها حیاط داشت با همین چهار چرخه تو حیاط خوش بودیم یادش بخیر 😍🙂 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
┄┅┅┅┅┅┅┅┅┄❅🔴❅┄┅┅┅┅┅┅┅┅┄ 💔 ┄┅┅┅┅┅┅┅┅┄❅🔴❅┄┅┅┅┅┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرچی ک دوس داری و هوس کردی و برای خودت تهیه کن و حالشو ببر لذت ببر از زندگیت همین لحظه دیگه برنمیگرده صبح بخیر ❤️ ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
⏳نوستالژی⌛
این هم تقدیم به مادران وپدران دهه ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ ❤️ ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝