eitaa logo
⏳نوستالژی⌛
1.8هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
7.6هزار ویدیو
12 فایل
‌ ‌‌نوستالژی، چیزی بیشتر از یادآوری کردن است. 🌸 نوستالژی یک حس است، ❤️ گرماست،🔥 کپی باذکر منبع👌 مدیر: @Rahmatdost تبادل: @TheProvider تبلیغات با قیمتی مناسب انجام میشود برای اطلاعات بیشتر 👇👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/2439840089C0fe482916e
مشاهده در ایتا
دانلود
⏳نوستالژی⌛
این هم تقدیم به مادران وپدران دهه ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ ❤️ ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
هر مامان ایرانی وقتی میبینه همه از غذا خوششون اومده: هول هولکی شد دیگه ببخشید :))😁😁
صدای برگزیده تابستان به هم خوردن تیکه های یخ در لیوان شربت!😍
هر کی تو دهه شصت اینو سوار نشده از ما نیست 😁👌
⌛️یادش بخیر😉
یادش بخیر کیا مسافرت رفتن باهاش؟😄😄 ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها بدجور هوایِ یک جایِ دنج به سرم زده . جایی شبیهِ خانه ی مادربزرگ که صبحش بویِ سادگیِ قاجار می دهد و شب ، بساطِ آوازِ جیرجیرک ها میانِ حیاطش پهن است . می شود کنارِ حوض نشست و با عطرِ گل هایِ گلدانِ لب پریده ی شمعدانی اش مست شد ، می شود رویِ تخت چوبیِ کهنه اش لم داد و با صدایِ قارقارِ خش دار و جانانه ی کلاغِ بی پروایِ روی درخت ، عشق کرد . می شود ساعت ها نشست و زندگیِ مورچه هایِ سرخوشِ تویِ باغچه را تماشا کرد ، می شود کودکانه شاد بود ، می شود نفس کشید ! من برایِ دلخوشی ام نه ثروت می خواهم ، نه عشق ... من با همین چیزهای ساده خوشبختم ! ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• داغِ ابراهیم بر دل ماند و اسماعیل رفت، یک‌ خبر تسکینِ‌ این‌ درد است: اسرائیل رفت !!!!
• قَتَلتُم ضَیفَنا؛ فانتَظروا رَدَّنا مهمان ما را کشتید! منتظر پاسخ باشید...!
تصویری جالب  از خیابان لاله زار تهران، ۲۰ آوریل ۱۹۴۶ میلادی مطابق با ۳۱ فروردین ۱۳۲۵ هجری شمسی ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝
باورمندی نظامیان قزلباش به شاه اسماعیل[اولین پادشاه صفوی] به حدی بود که او را چون معبودی دوست داشتند و تکریم و تعظیم می کردند. بسیاری از نظامیان بی زره و جوشن به جنگ می رفتند و راضی بودند که در راه او کشته شوند و حتی بر این باور بودند که اسماعیل در جنگ نگهدار آنان خواهد بود. از این رو، با سر دادن فریاد «شیخ، شیخ» و با سینه های برهنه به پیش می تاختند. آنان اسماعیل را موجودی جاوید و نامیرا می دانستند. منبع: در سفرنامه های ونیزیان در ایران،ترجمه منوچهر امیری، ص ۴۵۶ ╔✯══๑ღღ๑══✭╗     @nostalgiy ╚✮══๑ღღ๑══✬╝