بهرحال این ینی تو الان یه اوسی از سونیک داری-میتونی داشته باشی.
بیوگرافیشو بساز و سرگذشتهشو:>
هدایت شده از Personology 2
نمیدونم چرا یه مدته اصن وخ نمیشه بنویسم
کلی ایده تو ذهنمه همش
تازه تحلیل کارتاام هست با اون دوسه تا چیزی که علامت گذاشته بودم
اصلنم مود نیس
نمیدونم چرا یه مدته اصن وخ نمیشه بنویسم کلی ایده تو ذهنمه همش تازه تحلیل کارتاام هست با اون دوسه تا
بنویسسسس
بنویسششششش
من زخم خوردم ایده داشتم به چه خفنی ولی کلا یادم رفتش و فقط یادمه خیلی چیزای خفنی بودن
وقت نمیکنی بنویسی حداقل ضبط کن
بابام برای اولین بار خودش پرتقال پوس کند بهم داد با اینکه صد بار گفتم نمیخوام- چون داشت خراب میشد:>
هدایت شده از خونهٔ دایی اپادا
یه چیز جالب بگم
تاریخ فردا
۰۳/۰۲/۰۱
جلل خالق نیست؟
اصلنم مود نیس
یه چیز جالب بگم تاریخ فردا ۰۳/۰۲/۰۱ جلل خالق نیست؟
منتظر بچههای بدبختی که فردا بدنیا میان درحالی که وقتشون نرسیده یا گذشته باشید🤝
دو نفر جا موندن- البته تقصیر خودشونه دیر فرستادن ولی الان که نه، مدتی پیش حسش دوباره اومد نوشتمشون.
اصلنم مود نیس
خوابم نمیاد- گشنمه😔💔
خب اینجا بیشتر از اینکه خوابم بیاد گشنم بود و سردرد داشتم واسه همین ننوشتم-
درمورد یه دختر نوجوون فضایی که اهل کشف و ماجراجویی و اینجور چیزاس و یه سفینه گونده هم داره-مدیونی فک کنی همهشون دارن!- خلاصه اینم میخواد پاشه بره فضا رو بگرده و اینا. منتها اینا یه قانون که نمیشه گفت، یه جور هشدار دارن درمورد سیارههای اکسیژندار که نباید برن اونجا چون بعد مدتی تنفس اکسیژن خواهند مرد. اینم میگه باشه و میرود.
سیارههای زیادی رو میگرده که اکثرنم بیخودن بدون تمدن خاصی یا اصلا اعضای خاصی تااا اینکه میرسه منظومه شمسی و زمین- سفینهش شناسایی میکنه که دادا اینجا اکسیژن داره، من اونجا نمیتونم خودمو بارگذرای کنم و از اینجور حرفا ولی این دختره میگه مهم نی، بریم و میرن... و اینجوری یَک تمدن که چه عرض کنم چندصد تمدن کشف میکنه و میگرده و کلا داستان راجع به چیزایی که تو زمین میبینه و بیشتر روابطش با آدمایی که میبینس. توصیف بیشتر ازین ا من نخواین🛐
اما ته داستان اینکه سفینه طبق پیش بینی از کار میوفته اینم پرپر میشه میمیره.