eitaa logo
نوحه خوان
61 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت علیه السلام 💠وصیت آخر لحظه وداعه شده وقت سفرم بیا کنارم پسرم می‌خوام بگم برا تو از وصیتای آخرم وقت کفن، پیکر خسته مو بپوشون، با سه تا جامه (1) کاش نباشه تنِ شهیدی نه بی کفن نه بی عمامه قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا (2) مظلومٌ عطشانٌ بکربلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بگو که برام گریه کنن گریه کنا تا ده سال توی منا (3) گریه کنن برای من با روضه‌های کربلا گریه کنن آخه یه عمره یاد غمش دل و سوزونده گریه کنن برا شهیدی، که بدنش رو خاکا مونده شهیدی که شد، چشمای آسمون، غرق اشک عزاش عمریه روضه خوندم براش قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا مظلومٌ عطشانٌ بکربلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حالا که نمونده رمقی توی پاهام از اثر زهر هشام یادم میاد مصیبت اسیری کوفه و شام آبله بود، به روی پاها، لاله می‌ریخت به روی خاکا روضه می شد دوباره بر پا، هر کی می‌گفت کجایی بابا می رسید به گوش، از روی نیزه ها، آیه آیه صداش عمریه روضه خوندم براش قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا مظلومٌ عطشانٌ بکربلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1) امام صادق علیه السلام فرمود: أَوْصَى مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ أَمَرَهُ أَنْ يُكَفِّنَهُ فِي بُرْدِهِ الَّذِي كَانَ يُصَلِّي فِيهِ الْجُمُعَةَ وَ أَنْ يُعَمِّمَهُ بِعِمَامَتِهِ وَ أَنْ يُرَبِّعَ قَبْرَهُ وَ يَرْفَعَهُ أَرْبَعَ أَصَابِعَ وَ أَنْ يَحُلَّ عَنْهُ أَطْمَارَهُ عِنْدَ دَفْنِه؛ پدرم فرمود بنویس! وصيت می‌كند محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى‌دهد كه او را به جامه بُردى كه هر جمعه در آن نماز مى‌خواند كفن كند و عمامه‌ اش را بر سرش ببندد و قبر او را چهار‌گوشه کند و با فاصله چهار انگشت از زمين بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى كفن او را باز كند.(الكافي ، ج1، ص307) (2) امام باقر علیه السلام فرمود: لَقَدْ قُتِلَ بِالسَّيْفِ وَ السِّنَانِ، وَ بِالْحِجَارَةِ وَ بِالْخَشَبِ وَ بِالْعَصَا؛ امام حسین علیه السلام با شمشیر و نیزه و با سنگ و با چوب و با عصا کشته شد.(الأصول الستة عشر، چاپ دار الحديث، ص339) (3) امام صادق علیه‌السلام فرمود: قَالَ لِي أَبِي يَا جَعْفَرُ أَوْقِفْ لِي مِنْ مَالِي كَذَا وَ كَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِي عَشْرَ سِنِينَ بِمِنًى أَيَّامَ مِنًى؛ پدرم فرمود از مال من مقدار معینی را برای گریه کنان قرار بده تا ده سال در ایام حج در منا برای من گریه کنند.(الكافي، ج5، ص117) 🔹 @nouhekhan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخه چرا سر به زیری پیش زهرا زانوتو بغل می‌گیری پیش زهرا غربت تو رو نمی‌تونم ببینم مدینه می‌خواد که من از پا بشینم تویی که بودی مظهر صبر، دنیا برات شده مثه قبر مرهم غصه‌هات می‌شه زهرا دوباره ذوالفقارو بردار، برای تو می‌شم علمدار فاطمه تنها یارِته مولا ای یل نام‌آورم یاحیدر، سایۀ روی سرم یاحیدر تا دم آخر منم یار تو، ای ولی و رهبرم یاحیدر «رُوحی لِرُوحِکَ الفِداء، یا حیدر نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء، یا حیدر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه همۀ مدینه روبرومه پای علی جون‌سپردن آرزومه مگه می‌ذارم امامم خون‌جگر شه زهرا برای علی باید سپر شه حتی با پهلوی شکسته‌م، هرجا که باشی با تو هستم نبینم آقا اشک چشماتو نبینمت که بی‌قراری، نگو که یاوری نداری فاطمه هست و می‌مونه با تو ماه شب تار من یاحیدر، مونس و غمخوار من یاحیدر در همه‌جا فاطمه‌ست یار تو، ای همه‌جا یار من یاحیدر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا منو داری غم و غصه خیاله خستگیِ من تُو راه تو محاله تا تو رو دارم من از هر غصه دورم یه عالمه غم باشه بازم صبورم من با همین قدِ کمونم، غمتو می‌خرم به جونم سختیِ واسه تو چه شیرینه اگه شکسته پهلوی من، اگه کبوده بازوی من سند بندگیِ من اینه دین من آیین من یاحیدر، عشق تو تسکین من یاحیدر یاور دیرین تو من هستم، یاور دیرین من یاحیدر «رُوحی لِرُوحِکَ الفِداء، یا حیدر نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء، یا حیدر» نغمه‌پرداز: شعر بند1: محمدرضا رضایی شعر بند2و3:
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_زینب علیهاالسلام #زمینه 🔹لا تَنسانِی فِی نافِلَةِ اللَّیل🔹 هنوزم بعد یه سال و نیم، حرفِ تو یادم هست، اون شب آخر که گفتی «لا تَنسانِی فِی نافِلَةِ اللَّیل» ای عزیز خواهر بعد تو دیگه شب تاره هر شب جون خواهر تو رسیده بر لب گریه شده قنوت وِتر زینب اسمتو تو قنوت وِترم بردم غصۀ پیرن خونیتو خوردم از غم تو روزی هزار بار مردم چشام می‌باره تو نماز آخرم دعام همینه که بیای برادرم چشم انتظارم برسی بالاسرم، حسین من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هنوزم بعد یه سال و نیم، شام غریبونه هر شبِ زینب هنوزم بعد نمازِ شب، روضۀ عاشوراست رو لبِ زینب بعد عاشورا و یه دنیا غربت مهر نماز منه خاکِ تربت تسبیحات لبمه ذکر روضه‌ت زینب و نماز نشسته، ای وای زینب و یه دل شکسته، ای وای زینب و قافله‌ای خسته، ای وای سرت رو نیزه سایه‌بون من می‌شد پر از ستاره آسمون من می‌شد «سه‌ساله» هر شب روضه‌خون من می‌شد، حسین من شاعر و نغمه‌پرداز: #محمدرضا_رضایی 🌐 shereheyat.ir/node/4545 ✅ @ShereHeyat_Nohe
هدایت شده از نوحه خوان
علیه السلام 🔹ذی السّاقِ الْمَرْضوض🔹 موندم بی یار و غریب بی کس و بی آشنا کنج زندون بلا راحتم کن ای خدا ای خدا کسی خبر نداره از ناله بی صدای من خدا خبر داره فقط از غم و غصه های من اشک چشای آسمون هر شب و روز، جاری میشه برای من همدم شبهام سوز دل و غم غربته این غل و زنجیر شاهد اینهمه غربته یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عَجِّلْ وَفاتِي شده خواهش چشم ترم آرزوی آخرم مثل زهرا مادرم، ای خدا یاد غمش می سوزم و چیزی نمونده از تنم آخه اومد عیادتم مثل همیشه دشمنم همراه تازیونه و زخم زبون اومده باز به دیدنم همدم مادر زخم زبون و تنهایی بود ای خدا کاشکی یاس نبی نمی شد کبود ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ذی السّاقِ الْمَرْضوض* فقط خطی از مرثیه مه یک نشون از کربلاست از حسین ارثیه مه، يا حسين اشهد آخرم شده یاد شهید کربلا ديگه نمونده جون برام نایی نمونده تو صدا جاری شده خون از پاهام از اثرِ این غل و زنجیر ای خدا میشه با این آه مقتل کربلا، کاظمین ده نفر گفتن "نَحْنُ رَضَضْنا صَدْرَ الْحُسَیْنِ"** ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان از سید ابن طاووس، صلواتی برای موسی بن جعفر علیه السلام نقل کرده که در فرازی از آن می خوانیم: ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ، یعنی کسی که ساق پایش به وسیله حلقه های زنجیر خرد و کوبیده شده بود. ** بعد از واقعه کربلا ده نفر پیش عبیدالله زیاد آمدند و جایزه طلب کرده و گفتند: نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ؛ ما بوديم كه پشت و سپس سينه حسین را(با اسب هایمان)خرد كرديم. اللهوف ص١٨٢. 🔹 @nouhekhan
هدایت شده از نوحه خوان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از نوحه خوان
شهادت علیه السلام 🔹قنوت آخر🔹 با دل خون آروم چشماشو بست یه گوشه‌ای رو به قبله نشست توی قنوت آخر، دیگه موسی بن جعفر به یاد مادر بغضش رو شکست صدا زد: خدایا به حرمت اشک زهرا الهی و ربی عَجِّل وَفاتِی سَریعا ارث مادرم زهراست من هم سیلی خوردم زخم کُند و زنجیرو ارث از عمه بردم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خسته و دلگیر، تشنه بی‌قرار تا اذون مغرب چشم‌انتظار چشمارو پُر بارون کرد، دل فلک رو خون کرد دعای افطارِ این روزه‌دار صدا زد خدایا رهام کن از کنج زندون الهی و رَبّی خَلِّصنِی مِن سِجنِ هارون صورت رضا هرشب تُوو اشکام معلومه لحظه سفر هستم دلتنگ معصومه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ توی سیاهچالش غم بود غم روز و شبش تاریک و مثل هم مشغول یا رب گفتن، یه دفعه اومد دشمن خلوتشو با دشنام زد به هم همون‌جا قسم داد خدارو به حقّ زینب پریشون! صدا زد: الهی خلصنی یا رب کربلا مصیبت بود اما ای وای از شام توی کوفه غربت بود اما ای وای از شام 🔹 @nouhekhan
هدایت شده از نوحه خوان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹شب آخر🔹 حال و روزمو می‌بینی، زهرا کَلّمِینِی دوباره نصیب حیدر، شد خونه‌نشینی سی ساله شده پرِ غربت دنیای علی بعد از تو علی بی‌قراره، زهرای علی این شبِ آخر داره می‌باره چشمای دخترت زنده شده باز پش چش من فاطمه جان شبِ آخرت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حال و روزمو می‌بینی، با خونه‌نشینی منو می‌کشه سکوتت، زهرا کَلّمِینِی من بی‌تو کسی رو ندارم، ای یار علی بعد از تو دیگه بی‌قرارم، ای یار علی رفتی و گفتی لحظۀ آخر با غم و اشک و آه باشه قرار و وعدۀ ما تُو کربلا، گوشۀ قتلگاه شاعر و نغمه‌پرداز: 📎 آثار سروده شده به این سبک👇🏻 🌐 shereheyat.ir/node/4619@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹قسم به اسماءِ حُسنی🔹 قسم به اسماءِ‌ حُسنی، به آل یاسین و طاها به اشک توی چشمام، تو دستمو می‌گیری، می‌دونم به یاد شب‌های مشهد، نوایی رو لبم اومد چه حالی داشتم اون شب، همون مناجاتو باز می‌خونم «من آمدم ای خدا درد خود دوا کنم رخصت بده ای کریم تا خدا خدا کنم مهر من، ماه من، مهربان اله من جان مولا علی بگذر از گناه من» به حیدر بیا دستامو بگیر اَجِرنا مِنَ النّار یا مُجیر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قسم به اسماءِ حُسنی، به حرمت نام زهرا به قبر پنهونی که، با حسرت دیدارش دلخونم قسم به عمر کوتاهش، به اشک و گریه و آهش به حرمتش تُو محشر، تو دستمو می‌گیری، می‌دونم شرمنده از غفلت و غرق در خجالتم محبت فاطمه‌ست توشۀ قیامتم پر شد از، اشکِ غم، هر سحر نگاه من جان زهرا بیا بگذر از گناه من به زهرا بیا دستامو بگیر اَجِرنا مِنَ النّار یا مُجیر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قسم به اسماءِ حُسنی، به خامس آل طاها به ساکن کربلا، که عمریه از داغش گریونم قسم به روز میقاتش، به لحظۀ مناجاتش به آیۀ رو لب‌هاش، تو دستمو می‌گیری، می‌دونم به روی دوشم ببین کوله‌بار سیئات بیا نجاتم بده با سفینة النجات یا رحیم، یا رئوف، رب من پناه من بالحسین، بالحسین، بگذر از گناه من به حق حسین دستامو بگیر اَجِرنا مِنَ النّار یا مُجیر شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4649@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹اعتبار شیعه🔹 نداره توی آسمونش ستاره مدینه شهر غصه‌ها شد دوباره دیگه همیشه باغ ما بی‌بهاره دوباره با غم تو خون شد، دل پر از شرارِ شیعه آخه به مکتبت مدیونه، تموم اعتبار شیعه می‌باره چشم ما دریا دریا آوارۀ غمت هستیم مولا «فدای غربتت یابن ‌الزهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه دنیا غم بازم نشسته رو سینه تموم نمیشه قصه‌های مدینه حکایتاش با اشک حسرت عجینه زبونه می‌کشه آتیش از، بهشت خونۀ تو آقا زبون می‌گیره دل با حسرت، به یادِ روضه‌های زهرا چی دیدی توی کوچه یا مولا چه کرده با دل تو این غم‌ها «فدای غربتت یابن ‌الزهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌گفتی روشنی دل‌ها حسینه نشون شیعه بودن ما حسینه برکت زندگی دنیا حسینه می‌گن که روضۀ جدّت بود، همیشه توی خونه‌ت برپا می‌گن که زنده می‌شد هربار، برات مصیبت عاشورا تو هم غریبونه موندی تنها می‌خوندی روضه با اشک چشما «فدای غربتت یابن ‌الزهرا» شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4677@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام الله علیها 🔹یا شَقیقَ فُؤادی🔹 نگاه کبودم، همه‌ش سوی نیزه‌ست الهی نباشم ببینم سرت روی نیزه‌ست دلم گرمه سایه‌ت مونده هنوز رو سر من دلم تنگه اما می‌خونه چشم‌تر من یا هِلالاً لَمّا استَتَمَّ کَمالا * غالَهُ خَسفُهُ فَأَبَدا غُروبا 1 ـــــــــــــــــــــــــ کجا فکر می‌کردم که از تو جدا شم کجا فکر می‌کردم تو بری و من زنده باشم کجایی که زینب با قد خم می‌ره بی تو ببین روزی صدبار از غصه می‌میره بی تو ما تَوَهَّمت یا شَقیقَ فُؤادی کانَ هذا مُقَدَّراً مَکتوبا 2 ـــــــــــــــــــــــــ ببین که سکوتت دلش رو شکسته با صد آرزو روبروی سر تو نشسته دل دختر تو این روزا از دنیا سیره بخون آیه آیه تا قلبش آروم بگیره يا أخی فاطِمَ الصَّغيرَةَ کَلِّمها فَقَد کادَ قَلبُها أن يَذوبا 3 ـــــــــــــــــــــــــ * اشعار منسوب به حضرت زینب علیهاالسلام هنگام دیدن سر برادر بحار الأنوار، ج45، ص115 1. ای ماهی که چون بدر کامل شد ناگهان خسوف او را ربود و غروب کرد. 2. پاره ی دلم گمان نمی کردم سرنوشت ما این باشد، ولی مقدر و مکتوب چنین بود. 3. ای برادر، با دختر کوچکت فاطمه سخن بگو، نزدیک است دلش از غصه و ناراحتی و فراق تو آب شود. 🔹 @nouhekhan