eitaa logo
امام جمعه شهرغرق آباد-مرکزی
88 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
73 فایل
دراین کانال مطالب اجتماعی ،سیاسی،فرهنگی وفعالیت های دفترامام جمعه بارگزاری می گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺اخلاق مهدوی🌺 🔸یکی از کسانی که محضر امام زمان (عج) مشرف شد علی بن مهزیار اهوازی بود.او همواره در انتظار مراسم حج بود که به حج برود تا امام زمانش را ببیند بیست سفر حج به مکه رفت و آقایش راندید. کم کم نا امید شد و گفت اگر قرار باشد مولایم امام زمان (عج)را نبینم سفر حج نمی روم. 🔸در عالم رویا به او گفتند امسال برای بیست و یکمین بار به سفرحج بیا که امسال مولا و امام زمان (عج) خودت را می بینی. 🔸دوباره سال بعد شد حساب و کتاب هایش را کرد و پول های شرعی را حساب کرد و همراه کاروان به سمت خانه خدا رفت اعمال را انجام داده صحرای عرفات بودند، اعمال سه روز حج تمتع را انجام دادند و حج تمام شد ولی علی بن مهزیار محضر امام زمان (عج) نرسید. 🔸با خودش گفت در رویا این ها را به من گفتند و از آن طرف مراسم حج تمام شده ،پیش خودش گفت اشکال ندارد یک هفته دیگه هم در مکه می مانم و اعمال عمره انجام می دهم شاید امام زمان (عج) را ببینم. 🔸 یک هفته گذشت و اعمال را انجام داد، در کنار خانه خدا طواف انجام می داد و توسل و راز و نیاز می کرد که یک جوان خوش سیمایی از داخل خانه بیرون آمد. 🔸به علی بن مهزیار گفت از کجا هستی،گفت از عراق هستم.کدام بخش عراق ،گفت از اهوازش هستم. گفت که چه چیزی می خواهی ،گفت دیدار مولایم حضرت حجت بن الحسن امام زمان(عج) را می خواهم بعد آن فرد به علی بن مهزیار ،گفت امام زمان (ع) از شما پوشیده وپنهان نیست بلکه این گناهان و کردار شماست که باعث شده که امام زمان (ع) از شما پوشیده و پنهان باشد. ◀️ اکثر کسانی که محضر امام زمان (عج) مشرف شدند همین را شنیدند،چیزی که باعث شد نتوانیم محضر امام زمان برسیم و امام زمان (عج)را ببینیم،گناهان ماست که باعث میشود محضر امام زمان نرسیم و دور باشیم. و اکثر آن افرادی که امام زمان (عج) را دیدند تقوا راحفظ کردند و گناه نکردند تا به محضر ایشان رسیدند. 🔸آن فرد به علی بن مهزیار گفت که به سمت کاروانت برو،وقتی خورشید غروب کرد و ستاره ها آشکار شدند بین رکن صفا و مروه منتظر تو هستیم. 🔸علی بن مهزیار رفت و بعد وقتی که غروب شد به سمت صفا و مروه رفت ، آنجا آن فرد را دید و سوار بر شتر شدند و به سمت خیمه امام زمان (عج) رفتند. 🔸 نیمه های شب شد گفت برخیز تا با هم نافله شب را بخوانیم از شتر پیاده شدند و نافله شب را خواندند (این ارزش نافله شب را می رساند که ،حتی وقتی انسان محضر امام زمان (ع)هم می خواهد برسد نباید از نافله شب باز بماند) 🔸می گفت دشت ها را پشت سر هم طی کردیم و به جایی رسیدیم که از دور یک خیمه ای مشخص بود ، آن فرد به من گفت: علی بن مهزیار آن خیمه ای که الان می بینی خیمه ی امام زمانت است. باید از این جا از شتر پیاده بشوی و بروی. 🔸علی بن مهزیار می پرسد اگر من از شتر پیاده بشوم افسار شترم را کجا ببندم؟ بعد آن شخص می گوید این حریم امام زمان (عج)حریمی است که جزء مومنین نمی توانند وارد آن بشوند.( می خواست به علی بن مهزیار بگوید وقتی می خواهی به محضر امام زمان برسی نباید به ظواهر و مادیات فکر کنی،. شتر تو ارزشی ندارد مهم نیست.ا باید تعلقات مادی را رها کنی و به محضر امام زمانت برسی.) 🔸گفت افسار شتر را رها کردم رفتم بالای آن تپه ای که خیمه امام زمان(عج) وجود داشت.در خیمه را باز کردم و... ‌‌‌‌@noruolmahdi1397
🌸محبت مهدوی🌸 🔶هر لحظه امام زمان ارواحنافداه دارند ما را می‌بینند. هر عملی را که انجام بدهیم «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» (توبه/١٠۵). 🔶همان لحظه‌ای که در خانه‌ات نشسته‌ای و داری با همسرت صحبت می‌کنی، اگر یک صحبتی از روی مهر و محبت باشد، آقا خوشحال می‌شوند و می‌فرمایند در این خانه شیعیانِ من آرامش دارند. اما اگر تندی کنی آقا ناراحت می‌شوند. 🔶چقدر آقا از رفتار و حرکات ما خون دل بخورند؟ دیگر بس است. بیاید این‌قدر آقایمان را نرنجانیم. حداقل در این دنیایی که امام زمانِ ما غریب و مظلوم و بی‌پناه است، آقا از طرف ما اَمان داشته باشند. ما به آقا اَمان بدهیم. 🔶آقا بفرمایند این شیعه‌ی من خوب می‌داند چطور عمل کند، ماشاءالله، احسنت، خیالم از بابت این شخص راحت است. 🔶مثلِ یک پدری که در خانه دائم غم و غصه‌ی بچه‌هایش را دارد. یک بچه‌ کوچک است نمی‌داند چکار کند، باید آن را بگیرند آرامش کنند. به یک بچه‌ای که عقل دارد، رشد کرده و به سن بلوغ رسیده است می‌گوید: آفرین بابا، تو دیگر غم مرا زیاد نکن، تو هم بیا کمک من باش. 🔶امام زمان ارواحنافداه پدر مهربان است. «والد شفیق» پدرِ دلسوز و مهربانی است که می‌بیند همه‌ی بچه‌هایش دارند با آتش بازی می‌کنند، سَمّ مُهلکِ گناه را سر می‌کشند، یکی آتش‌بازی می‌کند، یکی لبِ پرتگاه رفته است. غم و غصه‌ی همه را دارند. 🔶حالا ما طوری باشیم که آقا به ما بفرمایند: آفرین، تو هم بیا کمکِ من باش. یک خورده این خواهر و برادرانت را نصیحت کن، جمع و جورشان کن، حفظشان کن. دیگر من غصه‌ی تو را نمی‌خورم، از بابت تو خیالم راحت است. @nourolmahdi1397
@eitaa_Ostadaali1_781982207.mp3
زمان: حجم: 5.54M
⏪یه وقتهایی رو برای خودمون خلوت بگذاریم ☘سجده کنیم ☘با خدا حرف بزنیم ☘با امام زمان حرف بزنیم... ‌‌‌‌@nourolmahdi1397
‌🌸محبت مهدوی🌸 🔶هر لحظه امام زمان ارواحنافداه دارند ما را می‌بینند. هر عملی را که انجام بدهیم «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» (توبه/١٠۵). 🔶همان لحظه‌ای که در خانه‌ات نشسته‌ای و داری با همسرت صحبت می‌کنی، اگر یک صحبتی از روی مهر و محبت باشد، آقا خوشحال می‌شوند و می‌فرمایند در این خانه شیعیانِ من آرامش دارند. اما اگر تندی کنی آقا ناراحت می‌شوند. 🔶چقدر آقا از رفتار و حرکات ما خون دل بخورند؟ دیگر بس است. بیاید این‌قدر آقایمان را نرنجانیم. حداقل در این دنیایی که امام زمانِ ما غریب و مظلوم و بی‌پناه است، آقا از طرف ما اَمان داشته باشند. ما به آقا اَمان بدهیم. 🔶آقا بفرمایند این شیعه‌ی من خوب می‌داند چطور عمل کند، ماشاءالله، احسنت، خیالم از بابت این شخص راحت است. 🔶مثلِ یک پدری که در خانه دائم غم و غصه‌ی بچه‌هایش را دارد. یک بچه‌ کوچک است نمی‌داند چکار کند، باید آن را بگیرند آرامش کنند. به یک بچه‌ای که عقل دارد، رشد کرده و به سن بلوغ رسیده است می‌گوید: آفرین بابا، تو دیگر غم مرا زیاد نکن، تو هم بیا کمک من باش. 🔶امام زمان ارواحنافداه پدر مهربان است. «والد شفیق» پدرِ دلسوز و مهربانی است که می‌بیند همه‌ی بچه‌هایش دارند با آتش بازی می‌کنند، سَمّ مُهلکِ گناه را سر می‌کشند، یکی آتش‌بازی می‌کند، یکی لبِ پرتگاه رفته است. غم و غصه‌ی همه را دارند. 🔶حالا ما طوری باشیم که آقا به ما بفرمایند: آفرین، تو هم بیا کمکِ من باش. یک خورده این خواهر و برادرانت را نصیحت کن، جمع و جورشان کن، حفظشان کن. دیگر من غصه‌ی تو را نمی‌خورم، از بابت تو خیالم راحت است. @noruolmahdi1397
‌🔴 یک حس گمشده در فرهنگ ما «احساس مسئولیت اجتماعی» است 👈🏻 معنویت و احساس مسئولیت اجتماعی (ج۱) ➖ احساس مسئولیت اجتماعی نیاز به یک بلوغ و کار تربیتی خاص دارد؛ اگر انسان رها شود در لاک فردیت خود می‌رود ➖ مسئولیت اجتماعی داشتن، یعنی «حس پدری» داشتن نسبت به جامعه، یعنی عاشق رشد جامعه بودن ➖ حسّ پدری و دیگردوستی که شهدا به آحاد جامعه داشتند موجب می‌شد راحت برای دیگران جان بدهند ➖ چرا کمتر کسی از باب احساس مسئولیت اجتماعی، دنبال انتخاب شغل و تشکیل خانواده می‌رود؟ ➖ دعا برای ظهور، منهای «عشق به خلق خدا» معنا ندارد 🔹 یکی از اموری که در معنویت و تربیت انسان، خیلی باید به آن توجه بشود «احساس مسئولیت اجتماعی» است؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به جامعه و کسانی که در کنار ما زندگی می‌کنند. 🔹 احساس مسئولیت اجتماعی، یک «حس گمشده» است در فرهنگ زمانۀ ما و حتی در فرهنگ دینی ما. این احساس فرق دارد با اینکه صرفاً روابط من با دیگران خوب باشد و یا اینکه نسبت به دیگران رفتار خودم را کنترل کنم که مبادا به دیگران ظلم کنم. 🔹 احساس مسئولیت اجتماعی نیاز به یک بلوغ و یک کار تربیتی خاص دارد و الا اگر انسان را رها کنید، در لاک فردیت خودش قرار می‌گیرد. به این انسان اگر دین و معنویت را اضافه کنید، دین و معنویت را هم می‌گیرد و آن را به سیاهچال فردیت خودش می‌برد. 🔹 اگر انسان را به دین دعوت کنید اما کار تربیتیِ خوب و حساب‌شده‌ای انجام ندهید و دین را درست برایش تعریف نکنید، دین را در فضای فردیت خودش تنظیم می‌کند و به جامعه هم فقط تا آنجایی کار دارد که به جامعه صدمه نزند و جامعه هم به او صدمه نزند. 🔹 افراد وقتی می‌‌خواهند شغل انتخاب کنند، غالباً دنبال موفقیت خودشان هستند، همچنین وقتی می‌خواهند برای خودشان زندگی تشکیل بدهند، دوباره منافع فردی خودشان را در نظر می‌گیرند. 🔹 الان کمتر کسی از باب حس مسئولیت اجتماعی، این‌طور می‌گوید «من الان باید ازدواج کنم با خانمی که بتواند زیاد فرزند بیاورد، الان جامعه نیاز دارد که فرزندآوری زیاد بشود» یعنی وقتی نیاز جامعه را می‌بیند، سلیقۀ خود و خیلی از خواسته‌هایش را کنار می‌گذارد. این‌‌طور مسئولیت اجتماعی داشتن، یعنی حالت پدری یا حالتِ مادری پیدا کردن برای جامعه. 🔹 مسئولیت اجتماعی داشتن یعنی انسان عاشق رشد جامعه باشد، یعنی به جای اینکه صرفاً دنبال این باشی که «من موفق بشوم، من حرمت و عزّتی پیدا بکنم» دنبال این باشی که جامعۀ من چه رشدی پیدا می‌‌کند؟ 🔹 در بسیاری از گفتگوها و دل‌نوشته‌ها (که در فضای مجازی و... می‌ببینیم)، حرف‌ها اکثراً فردی است و اگر کسی بخواهد به معنویت و دین‌داری هم بها بدهد، به همین ادبیات فردی یک رنگ خدایی می‌دهد. این آن چیزی نیست که اساس دین و اساس عامل تقرب به خدا را تشکیل می‌دهد. 🔹 «فناء فی‌ الله» تعبیری است که برای اهل معرفت به‌کار می‌‌رود و نشان می‌دهد که چقدر ذوب در پروردگار شده‌اند. اگر بخواهید شاخص فنای فی الله را بررسی کنید، می‌‌شود فنای در مردم یا فنای در بشریت یا غصۀ انسان‌ها را خوردن. 🔹 امام سجاد(ع) به یکی از یارانش فرمود: مسلمین را باید به منزلۀ خانوادۀ خودت بدانی، بزرگ‌شان را مثل پدرت بدانی و کودکان را فرزند خودت بدانی. کسانی که هم‌سن خودت هستند را برادر خودت بدانی...( احتجاج/ج2/ص320) البته داشتن این احساس، خیلی دل بزرگی می‌‌خواهد. 🔹 بندگان خدا در واقع قصد پروردگار از خلقت عالم هستند. چطور می‌شود که دلت برای خدا و از خوف و خشیت خدا بلرزد ولی بندگان خدا را هیچ حساب نکنی؟! 🔹 فرض کنید امام زمان(ع) فرزند خودش را به شما بسپارد که از او نگهداری کنی. آیا همۀ کارهایت را تعطیل نمی‌کنی که به او رسیدگی کنی؟ حالا خداوند می‌فرماید: «الخلقُ عیالی»؛ همۀ مردم مثل بچه‌های من هستند. عرفان یعنی اینکه همین را شهود کنی. 🔹 شهدا و رزمندگان ما در اوج معنویت، این حس را پیدا می‌کردند؛ این حسّ دیگردوستی، این حسّ پدری نسبت به تمام آحاد جامعه؛ حسّ مسئولیت فوق‌العاده‌ای که حاضر است برای دیگران راحت جان بدهد. 🔹 دعا برای ظهور، منهای عشق به خلق خدا، مزه و معنای حقیقی خودش را ندارد. از امام صادق(ع) پرسید: ما که یاران شما امام غریب هستیم اجرمان بیشتر است یا یاران آخرین امام وقتی ظهور کند؟ فرمود: ثواب شما بیشتر است چون در غربت هستید. گفت: پس چرا برای ظهور دعا کنیم؟ فرمود: آیا نمی‌خواهید مردم نجات پیدا کنند و با حق آشنا بشوند؟ (کافی/ج2/ص139) @nourolmahdi1397
‌🍀اخلاق مهدوی🍀 🔸کثرة الورع🔸 ◀️ هر چقدر انسان با تقواتر باشد، عدالت بیشتری را در اعمال و رفتارش محقق می‌کند. ◀️ به‌طور مثال، اگر تا دوسال قبل روابطی و كار پارتى بازى می‌کردم و هم اکنون نیز چنین می‌کنم معلوم است هیچ تلاشی در جهت کثرت ورع و تقوا صورت ندادم. هر چقدر ورعِ انسان افزایش پیدا کند، فردِ عادل‌تری خواهد بود. ◀️ ما می‌گوییم زمان ظهور، در جامعه عدالت حاکم است. وقتی خمیرۀ من با ظلم است، نمی‌توانم عدالت امام زمان‌ را تحمّل کنم. ◀️باید به خود نهیب زنیم اگر حضرت ولیعصر به ما بگویند فلان مالی که در تصرف توست، عادلانه نیست و باید برگردانی، آیا می‌پذیریم یا نه؟ پس باید در زمینۀ تحقق عدالت در درون خود و جامعه ممارست به‌خرج دهیم تا تحمّل جامعۀ عادلانۀ زمان حضرت را داشته و با جان و دل پذیرای آن باشیم. ◀️اگر عادل نباشیم، جزء کسانی قرار می‌گیریم که شمشیر قتل امام زمان را به کمر می‌بندیم. ‼️خواهیم گفت: آقا گفتم بیا؛ اما قرار نبود منافعم را از من بگیری! با هر کس هر کاری می‌خواهی برخورد کن؛ اما با ما نه، ما تحمّل نداریم! ‼️ بگویی این زمین‌هایت مشکل دارد، خانه‌ات مشکل دارد، مقامت مال تو نیست! و عدل این است‌ که همه از تو گرفته شود. ◀️اگر می‌خواهیم منتظر حقیقی باشیم، باید خود عادل باشیم. آن کسی که در انتظار مُصلِح است خود نیز باید صالح باشد. صالح نباشد نمی‌تواند تبعیت و دستورالعمل‌ها را رعایت کند، و کارش به مقابله می‌انجامد. ◀️ عدل صبوری می‌خواهد، دائم تیر بارانِ ملامت می‌شوید؛ ولی نباید اهمیت بدهید. می‌گویند دافعه‌تان زیاد است بگویید: نه! اتفاقاً جاذبه‌ام هم زیاد است. شما فقط دافعه را می‌بینید. قانون بخواهد اجرا شود اذیت هم زیاد دارد؛ ◀️همین استقامت، روابط دیگرانی که ملامتت می‌کردند را با تو خوب می‌کند. همین دیگرانی که ملامت می‌کردند وقتی بفهمند تو غرض شخصی نداری، با تو خوب می‌شوند. ◀️بدیهی است اجرای عدالت باید با حُسن نیت باشد نه برای طرح منیّت و عناد و لجاجت. ◀️نکته: اولین جلوۀ صالح بودن ما این است که عدالت را پیاده کنیم. کسانی می‌توانند عدالت را پیاده کنند که از تعالیم پیامبر، معارفی را کسب کرده باشند. ◀️خیلی از کم گذاشتن‌های ما علامت صالح نبودن ماست. مثلاً من در اینجا سخنرانی کنم؛ اما از خانه‌داری و همسرداری خود کم بگذارم، به اندازه‌ای كم بگذارم که بسط العدل نباشد. ✅ ادامه دارد... @nourolmahdi1397