میدانم اشک کافی نیست!
میدانم گریه دوای درد نیست!
میدانم ولی می آیم
شاید از همین قطره های کوچک
دلم دریایی شود و موجش مرا به خودم آورد،،،
شاید همان شوم که میخواهی...!
🥺
#یا_صاحب_الزمان_عجل_الله
#روضه
#هیئت
🍃منتظر انتقادات و پیشنهادات
•┈┈••••✾••✾•••┈┈•
📚۷۵
✍🏻 @novin_nevis
خیلی حرص میخوردم!
سعید هر جا میخواست میرفت ، هر موقع میخواست بیدار میشد
هر کاری میخواست انجام میداد...
ولی من مثل زندانی ها تو یک اتاق صبح تا شب خوراکم شده بود تست و آزمون
ده سال بعد اومد مطبم برای ویزیت
دستاش حسابی پوسته پوسته شده بود!
گفتم: چی شده مرد؟
گفت: هر روز حتی جمعه ها هم میرم سر کار.
گفتم : برای چی ؟
گفت : مجبورم تا خرج زن و بچم رو بتونم در بیارم...
پ . ن :
حضرت علىعلیه السلام : «ماخیر بخیر بعدها النّار»
خیر و خوشىهایى که به دنبال آن آتش باشد، ارزشى ندارند.
لذّتهاى کوتاه مدّت و عذاب ابدى براى کافران، ولى سختىهاى موقّت و آرامش وآسایش ابدى از آنِ مؤمنان است.
بحار، ج 8، ص 199
🍃منتظر انتقادات و پیشنهادات
•┈┈••••✾••✾•••┈┈•
📚۷۶
✍🏻 @novin_nevis
نوین نِویس...
خیلی حرص میخوردم! سعید هر جا میخواست میرفت ، هر موقع میخواست بیدار میشد هر کاری میخواست انجام میدا
میدونم ربطشون زیاد و واضح نبود
ولی خودتون یک جوری ربطش بدید😁
گاهی پیاده حسرت سواره را میخورد
گاهی سواره حسرت پیاده را
پ.ن: وقتی در ترافیک سنگین شهر گیر میکنی
از ته دل آرزو میکنی کاش پیاده بودی تا به مقصدت برسی!
🍃منتظر انتقادات و پیشنهادات
•┈┈••••✾••✾•••┈┈•
📚۷۷
✍🏻 @novin_nevis
گاهی باید پا گذاشت
گاهی باید بر لذت ها پا گذاشت
هر چند خواندن قرآن باشد
گاهی عبادت آن نیست که ما فکر میکنیم
گاهی خواباندن فرزند
گاهی رسیدن به همسر
بالاترین عبادت میشود
و خدا چه زیبا این عبادت را مزد میدهد...!
۲۶ دی ۱۴۰۳
۱۵ رجب
اعمال ام داوود
🍃منتظر انتقادات و پیشنهادات
•┈┈••••✾••✾•••┈┈•
📚۷۸
✍🏻 @novin_nevis
بچه که بودم با هر وسیله ای که دستم میومد بازی میکردم
با قاشق چنگال های آشپز خونه ، با مداد رنگی ها، با اسباب بازی های که خراب شده بودن و...
گاهی ساعت ها مینشستم به بازی کردن.
راستش را بخواهید فکر میکنم دنبال #وقت_پر_کردن بودن!
اما الان دنبال #وقت_خالی_کردن برای رسیدن به کار های عقب مانده ام...
تفاوت کودکی با بزرگسالی ، تفاوت زمین تا آسمان است...
🍃منتظر انتقادات و پیشنهادات
•┈┈••••✾••✾•••┈┈•
📚۷۹
✍🏻 @novin_nevis
#اعتکاف بودیم، داشتم حاضر میشدم برم غذا بگیرم.
درحالی که داشتم جوراب هامو میپوشیدم
یک نفر بهم گفت:«حالا کی پاهای تو رو مبینه؟
من گفتم: #خدا_که_میبینه!
مهم اینکه ببینه به عنوان یک بنده، دارم به حرفاش گوش میدم.
درسته اونجا خیلی شلوغه و کسی به کسی کار نداره،،،
اما من به خودم کار دارم ، من باید نفسم رو تربیت کنم.
اینجا شل بگیرم بعدا شل تر هم میشه.
#شیطان قدم قدم آدمو لب #پرتگاه میبره!
🍃منتظر انتقادات و پیشنهادات
•┈┈••••✾••✾•••┈┈•
📚۸۰
✍🏻 @novin_nevis
سپاس از همراهی شما تا این لحظه ❤️
خوشحال میشم نظرتون رو برام ارسال کنید 👇
@talabe_98
🔺#یادداشت های که میدونید مفید هست رو
به نیت #جهاد_تبیین #نشر بدید
و دوستاتونم به کانال #دعوت کنید...🌸
May 11
به خدا
نگو «چرا؟»
بگو «علتــــش چیه؟»
پ.ن: توصیه زیبای یکی از اساتید اخلاقی حوزه،،،میگفتن اینطوری مودبانه تره و حالت توبیخی نداره.
🍃منتظر انتقادات و پیشنهادات
•┈┈••••✾••✾•••┈┈•
📚۸۱
✍🏻 @novin_nevis
خدا بخاطر یک تار آدمو نمیره جهنم!
خدا برای هزار تا هم نمیبره...
بحث حرمت نگه داشتن
بحث مخالفت با خداست.
🍃منتظر انتقادات و پیشنهادات
•┈┈••••✾••✾•••┈┈•
📚۸۲
✍🏻 @novin_nevis
دیروز یک لحظه یاد یخچال مغازه پدربزرگ مرحومم افتادم...
هنوز نتونستم از حسش بیرون بیام
بچه بودیم وقتی میرفتیم خونه بابا بزرگم اولین کاری که می کردیم میرفتیم مغازه و سراغ یخچال و چندتا نوشمک قرمز و نارنجی برمیداشتیم...
وای چه بویی داشت چه حس قشنگی بود وقتی سرمای ملایم یخچال به صورتمون میخورد..😌
اصلا غیر قابل توصیف
خدای چکار کنم تا دوباره برگردم به اون لحظه های ناب؟؟؟🥺