♦️‌آمریکا در تسخیر آدم فضایی ها! 🔹‌دولت آمریکا اینطوری جامعه ی خودشو در تحجر و جهالت فرو برده تا سرمایه دارهای یه درصدی، همه چیزو بدست بگیرن 🔹‌جامعه ی هم جنسبازان و دگرباشان هم نتیجه ی همین تفکر سرمایه داری و برده داریه

♦️‌مردم آمریکا حسرت یه زندگی معمولی رو دارن! 🔹‌کاش یه شروین طوری داشتن که براشون«برای» میخوند

استاد_شجاعی هر وقت تحمل کسی برات غیرممکن شد، قبل از هر واکنش یا اقدامی، اول باید یه چیزی رو بررسی کنی!

°•~🌻 أَیْنَماکانَ‌اسم‌الحُسَیْن فَهُناکَ‌الجنّة _هرکجا نام حسین است... همانجاست بهشت.‌.. شبتون در پناه حق🌱

🏕تهران، دماوند، دریاچه‌ی زیبای تار ایران_وطنم 🇮🇷

🔴 اگر اراذل دانشگاه شریف تو امریکا بودن این طوری گونی‌پیچ میشدن..

🔴 تنها فیلم بجا مانده از پدر رهبر معظم انقلاب. ببینید و لذت ببرید. آقا فرزند این عالم بزرگ است.

↬ @Zekreshefa ↫ ا💮💮💮 ا💮💮      ❀~﷽~❀ ا💮 #بسیارزیباست 🌸 مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل با تبسم به عروسش گفت: تو توانستی در عرض سی روز، پسرم را ملتزم به خواندن نمازهایش کنی؛ کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم! و اشک در چشمانش جمع شد... 🌺 عروس جواب داد: مادر، داستان سنگ و گنج را شنیده‌ای؟ می‌گویند: سنگ بزرگی، راهِ رفت و آمد مردم را سد کرده بود، مردی  تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد، با پتکی سنگین، نود و نه ضربه به پیکر سنگ وارد کرد و خسته شد؛ 🌼 مردی از راه رسید و گفت: تو خسته شده‌ای، بگذار من کمکت کنم... مرد دوم، تنها صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست؛ اما ناگهان چیزی که انتظارش را نداشتند، توجه هر دو را جلب کرد. 🌷 طلای زیادی زیر سنگ بود! مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود گفت: من پیدایش کردم، کار من بود، پس مال من است! مرد گفت: چه می‌گویی؟! من نود و نه ضربه زدم، دیگر چیزی نمانده بود که تو آمدی! مشاجره بالا گرفت و بالاخره دعوای خویش را نزد قاضی بردند و ماجرا  را برای قاضی تعریف کردند. 🍁 مرد اول گفت: باید مقداری از طلا را به من بدهد زیرا من، نود و نه ضربه زدم و سپس خسته شدم؛ و دومی گفت: همه‌ی طلا مال من است، خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم. 🍀 قاضی گفت: مرد اول، نود و نه جزء آن طلا از آنِ اوست؛ و تو که یک ضربه زدی، یک جزء آن، از آنِ توست؛ اگر او نود و نه ضربه را نمی‌زد، ضربه‌ی صدم نمی‌توانست به تنهایی سنگ را بشکند. 🌟 و تو مادر جان! سی سال در گوش فرزند، خواندی که نماز بخواند، بدون خستگی... و اکنون من فقط ضربه‌ی آخر را زدم! 💫 چه عروس خوش‌بیان و خوبی که نگذاشت مادر، در خود بشکند؛ و حق را، تمام و کمال به صاحب حق داد؛ و نگفت: بله مادر، من چنینم و چنانم، تو نتوانستی و من توانستم... این گونه، مادر نیز خوشحال شد که تلاشش بی‌ثمر نبوده است. ✨ اخلاقِ اصیل و زیبا از انسانِ اصیل و با اخلاق سرچشمه می‌گیرد. جای بسی تفکر و تأمل دارد، کسانی که تلاش دیگران را حقِ خود می‌دانند، کم نیستند اما خداوند از مثقال ذره‌ها سؤال خواهد كرد. 🌹 پیامبر اکرم(ص) فرمودند: کامل‌ترین مؤمنان از نظر ایمان، کسی است كه اخلاقش نیكوتر باشد؛ و خوشرویی، دوستی و محبت را پایدار می‌کند 🌼🍁🌼🍁 🌹 «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَاحْشُرْنا مَعَهُمْ وَ العَنْ أعْدَاءَهم» 🌹   💮 💮💮 💮💮💮

آواز زیبای ایرانی 🌹🌸

♦️۶ مرزبان ایرانی دقایقی قبل آزاد شدند 🔹ساعاتی پیش، منابع محلی از ولایت فراه اعلام کردند که شش مرزبان ایرانی از سوی طالبان در منطقه مرزی‌ میلک فراه بازداشت شده‌اند یک منبع آگاه اظهار کرد: 🔹۶ نیروی مرزبان ایرانی که ساعتی قبل توسط نیروهای طالبان در جنوب شرق کشور بازداشت شده بودند با انجام اقدامات لازم آزاد شدند.

زندگی همیشه پر از فراز و نشیبه... پراز روزهای خوب و روزهای بد و حتی خیلی بد...اما چیزی که مهمِ اینه که بدونی تمومش میگذرن.... لحظه های خوب میگذرن و خاطره ش میمونه و لحظه های بد هم میگذرن و تجربه ش میمونه چیزی که تموم این سالها فهمیدم اینه که موضوعی که الان به خاطرش غصه میخورم دو سال دیگه برام خنده داره و هیچ اهمیتی نداره میگذره...همه چی میگذره...فقط نباید کم آورد خدای مهربون و صدا کن و دستت رو بذار تو دستش و پرقدرت ادامه بده زندگیتون سرشار از موفقیت و خوشبختی... H🌺🍃

✍️ ما کارگرا امکانات بیشتری داریم یا پادشاهان تاریخ؟ 🔹 نادرشاه افشار با کوزه و خمره و وسایل دیگه برای آشپزخانه و حمامش آب می آوردند، آن هم آب تصفیه نشده. اما ما خیلی راحت از آب لوله کشی تصفیه شده، ظرف و بدنمان را می شوییم. 🔸ملکشاه سلجوقی لباسش که کثیف می شد باید می سپرد خدمه اش با دست و در تشت، لباسش را کلی بسابن و بشورن تا تمیز شود. اما ما لباسهایمان را توی ماشین لباسشویی می اندازیم و فقط یک دکمه می زنیم. 🔹سلطان محمود غزنوی زمستان که می شد، برای گرم کردن قصرش منقل پر از زغال و آتش برایش می آوردند و بعد از کلی دود خوردن و کثیف کاری و سیاه کاری، تازه کمی گرمش می شد. اما ما بخاری گازی و پکیجمان را با یک دکمه روشن می کنیم و تخت می خوابیم. 🔸 کریم خان زند برای رفتن به سفر از اسب و کجاوه استفاده می کرد آن هم در جاده های خاکی و پر از چاله چوله ی آن زمان، با کلی غبار خوردن و سرما و گرما. نه کمر برایش می ماند و نه اعصاب. اما ما با پراید گرم و نرممان از این سر ایران تا آن سر ایران را یک روزه می رویم. 🔹 جمشید جم برای دستشویی کردن باید آفتابه دست می گرفت و روزی چند بار به حیاط قصرش می رفت و با آب سرد دستشویی می کرد. ولی ما در دستشویی آپارتمان اجاره ای مون در طبقه دوم و هفتم و دهم و بیشتر، با دستشویی دو قدم فاصله داریم و خیلی راحت قضای حاجت می کنیم. 🔸«قارون» هرگز نمی دانست که روزی کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن گنجهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند ما را به آسانی بی نیاز میکند. 🔹 فرش زیر پای فرعون فوقش پوست گاو و شتر بود و پشم گوسفند که کلی کثیفی داشت و بو هم می داد و شپش هم می زد. نمی دانست که ما موکت تمیز داریم و از سمساری محله، راحت قالی دست دوم می خریم و بچه هایمان روی آن غلت می زنند. 🔸خشایارشاه در خواب هم نمی دید که ما چهارفصل انواع میوه و پیاز و گوجه و خیار و سیب زمینی و هویج و بادنجون و کاهو و کلم داشته باشیم. شاید اصلا نمی دانست موز و کیوی و آناناس چیست. 🔹 پادشاه اشکانی وقتی کباب می خورد و مردمش گشنگی، هیچ وقت فکر نمی کرد که حتی کارگرای امروز ما گوشت گوساله و گوسفند و مرغ و ماهی کم و بیش در خانه هایشان هست و می خرند و می خورند. 🔸«خسرو» پادشاه ایران نمی دانست که مبل ساده خانه ما که از سمساری خریده ایم، از تخت حکومت او نرمتر است. 🔹« قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند، کولرهایی را که در اتاقهایمان هست را ندید. 🔸«هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالی حسرت میخوردند هیچگاه طعم آب خنکی را که ما در یخچالهایمان می چشیم، نچشید. 🔹 «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را با یک پیچ تنظیم میکنیم حمام نکرد. 🔸 پادشاهان هخامنشی هیچ گاه فکرش را هم نمی کردند که در بقالی سر کوچه ما صدها نوع خوراکی و پوشاک و وسایل ریز و درشت زندگی در دسترس ماست. 🔹 اینها فقط چند نمونه است. امکانات ما خیلی بیشتر از اینهاست. 🔻 خلاصه اینکه طوری راحت زندگی می کنیم که حتی پادشاهان قدیم هم زندگی نمی کردند. اما شاکر این همه نعمت نیستیم و نداشته هایمان را فهرست می کنیم و مدام غر می زنیم. خدایا ناشکری مان را ببخش و شاکرمان کن. نگذار رسانه ها این همه نعمت را در چشم ما ناچیز جلوه دهند. خدایا شکرت! ✍️ امضاء: کارگر خدا