25.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عملیات شجاعانه دیگری توسط دلاورمردان هوایی ایران در دفاع مقدس
یک هفته پس از آغاز جنگ در اولین درگیری های هوایی یک فروند اف ١۴ ایران یک فروند میگ ٢٣ عراق که مأمور بمباران جزیره خارک بود را سرنگون میکند.
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
22.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۷ مهر ماه ۱۳۶۲
ٱغاز عملیات والفجر ۴ در منطقه عملیاتی مریوان🌹
نبرد رزمندگان سپاه اسلام با دشمن بعثی و سپاه یکم ارتش عراق و گارد ریاست جمهوری🌻
در منطقه مرزی پیشرفتگی دره شیلر عراق در سرزمین ایران و در شمال مریوان .🌸
این منطقه، منطقه ای کوهستانی است که از نظر عملیات نظامی از جمله صعبالعبورترین مناطق بین ایران و عراق به شمار میرود، اما رزمندگان ما توانستند شکست سنگینی به دشمن بعثی وارد کنند🌺
بخشی از تصاویر اختصاصی عملیات والفجر چهار در این فیلم دیده می شود🌼
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
خاطرات اسارت 🌸
قسمت ۱۷۰ 🌼
موضوع : زخمی شدن من همراه با اسارت 🌺
باز پرسید کدام لشگر و یگان بودی؟ به دروغ گفتم : ما لشگر که نداشتیم ..گفت پس چه سازمانی داشتید؟ باز به دروغ گفتم ما یه گردان مستقل بودیم ..گفت اسم گردان؟ ۱۴ معصوم .. اسم فرمانده؟ اینو درست گفتم : حسين محبی . چند گروهان بودید ؟ اینو درست گفتم : ۳ گروهان . اسم فرمانده گروهان ها ؟ اینهارو دروغ گفتم یکی مهدی شایان و یکی مسعود شفائی و یکی هم حاج آقا رضوانی . البته آخری رو درست گفتم . هر گروهان چند دسته داره ؟ اینو درست گفتم : ۳ دسته . هر دسته چند نفر هستند ؟ اینو درست گفتم : بین ۲۵ تا ۳۰ نفر . گفت نفرات مسئولیتشون چیه در سازمان ؟ اینو درست گفتم :۳ نفر آرپی جی زن هر نفر ۲ کمکی و ۳ تیربارچی هر نفر ۲ کمکی و ۱ امدادگر و ۱ تخریب چی و فرمانده دسته و معاونش و یک بیسیم چی و کمکیش . مابقی هم تک تیرانداز🥴 از این جهت درست میگفتم که این اطلاعات رو غالباً خودشون داشتند...گفت خب بگو ببینم شما چه جوری پشتیبانی و تغذیه میشدید ؟ اینو دروغ گفتم : به وسیله یه رابط ..اسم رابط چیه ؟ اینو دروغ گفتم : مصطفی نصر . گفت خُب از کجا پشتیبانی میشدید؟ اینو دروغ گفتم : قرارگاه حمزه . گفت قرارگاه حمزه کجاست ؟ اینو درست گفتم : شهر ارومیه . تو از کجا میدونی ارومیه هست ؟ اینو درست گفتم : از رادیو شنیدم . چه جوری از رادیو میشنیدی ؟ اینو درست گفتم : زمانی که در غرب عملیات میشد اطلاعیه هاش از قرارگاه حمزه بود من از رادیو میشنیدم...بعد به افسره گفتم چطور تو نشنیدی 😂 عجیب خودم زده بودم به گیج بازی و مُنگل بودن و بَلا نسبت شما به خَریت ..گفت خَب بگو ببینم گردان شما توی کدام منطقه مستقر بود ؟ اینو دروغ گفتم : منطقه میله مرزی . ..منطقه میله مرزی دیگه کجاست ؟ همونجا که میله مرزی هست ما پُشتش بودیم ..یه وقت گفت کلب ابن کلب ( پدر سگ )این منطقه همه اش میله مرزیه شما کجاش بودید؟؟ بخدا قسم همونجا که میله مرزی هست ما پُشتش بودیم😂
ادامه دارد....🌹
راوی :محمدعلی نوریان 🌻
تکریت ۱۱🌺
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
شاعر و رزمنده دوران دفاع مقدس 🌻
مرحوم شهریار 🌸
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
و اینچنین مدافعین حرم مظلومانه شهید شدند تا ما در امنیت کامل زندگی کنیم🌸
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
خاطرات اسارت 🌻
قسمت ۱۷۱ 🌾
موضوع : زخمی شدن من همراه با اسارت 🌺
آقا بهم گفت ببینم تو توی منطقه ما چکار داشتی ؟ اینو دروغ گفتم : بهش گفتم هیچ کار😂 من سر پُست داخل سنگر نگهبان بودم فرمانده ما به من گفت دنبال اینها برو مراقبشون باش🙃 گفت چند نفر بودید ؟ اینو درست گفتم ..گفتم ۷ نفر ..گفت بقیه چی شدند ؟ اینو درست گفتم : گفتم ۳ نفر کُشته شدند و ۳ نفر فرار کردند و منم زخمی شدم که حالا اینجا پیش شما هستم😂 گفت خُب اینها چکار داشتند ؟ اینو دروغ گفتم ..گفتم من چه میدونم چکار داشتند من فقط مراقبشون بودم ...گفت تو ازشون نپرسیدی شما چکار دارید و کجا میرید ؟ اینو دروغ گفتم ..چرا من ازشون سوال کردم درجوابم گفتند تو فضولی نکن فقط مراقب ما باش😂 گفت مگه تو چه اسلحه ای داشتی که مراقبشون بودی ؟ اینو درست گفتم ...گفتم هیچی من یه اسلحه کلاشینکف داشتم و یک خشاب ۳۰ فشنگی و یک نارنجک چهل تکه ای🙃 گفت آنها چه سلاحی داشتند ؟ اینو دروغ گفتم ..گفتم هیچ نداشتند فقط یه دوربین داشتند که بعضی مواقع داخلش نگاه میکردند.. گفت توهم داخل دوربين نگاه میکردی ؟؟ مَردک به اصطلاح زرنگ میخواست ببینه منم اطلاعاتی هستم یا نه!!🥴 بهش گفتم نه بابا اصلاً به من دوربین ندادند به من میگفتند تو مراقب ما و اطراف باش🧐 یه موقع زد جاده خاکی 😂 و گفت خُب بگو ببینم تو چندمین دفعه هست که میای جبهه ؟ باز دروغ گفتم ...گفتم اولین مرتبه هست...حالا تا اینجای کار که من اسیر شده بودم ۵۰ ماه سابقه جبهه داشتم و حدود ۱۰ عملیات در گردانهای خط شکن شرکت کرده بودم🥴 گفت خُب چه طوری اومدی جبهه ؟ گفتم هیچی من کارگر کارخانه ریسندگی بودم بهم ۳ ماه ماموریت دادند بیام جبهه...گفت این کارخانه آدرسشو دقیق بگو ؟؟ دیدم اِیی خاک بر سَرم اومدم بهترش کنم بدتر شد حالا چه دروغی سرهمبندی کنم تحویلش بدم😂🥴
ادامه دارد....🌹
راوی : محمدعلی نوریان 🌸
تکریت ۱۱ 💐
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
شاعر رزمنده شهیدعلی اصقر ربیع فتاح🥀
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🌻
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
آخرین سجده عشق ❤️😢
در میدان نبرد🥀
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat💐
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
خاطرات اسارت 🌻
قسمت ۱۷۲ 🌸
موضوع : زخمی شدن من همراه با اسارت🌺
آقا وقتی افسر بازجو از من سوال کرد آدرس دقیق کارخانه ای که داخلش کارمیکردی رو بده ..من دیدم خدایا آخه من چه آدرسی بدم ..اصلاً کارخانه ای در کار نبوده🥴 من بدون معطلی گفتم اول شهر نجف آباد قرار داره ...گفت کدام سمت ؟؟ گفتم همون سمتی که داخل شهر میشی 😂 گفت جهتشو بگو مثلاً شرق یا غرب؟؟ منم باز با دروغ گفتم شمال شهر ...توی برگه ای که همراه داشت یاداشت کرد..البته تمام سوال هارو یاداشت میکرد و بعضی هاشون رو باز با سوالات قبل مطابقت میکرد ببینه من یه سوالی رو جابجا نگفته باشم🥴 حقیقتش منم خداوند از لطف و کرَمش به من عنایتی کرده بود که عجیب مغزم باز شده بود و مثلا کُل سوالها رو میدونستم کجاشو دروغ گفتم کجاشو راست گفتم که باز اگه پرسید همون رو جواب بدم🙃 گفت خاب بگو ببینم چه جوری اعزام شدی ؟ اینو دروغ گفتم .. گفتم با سپاه مهدی صاحب الزمان ..گفت سپاه مهدی چند نفر بودید ؟؟ اینو راست گفتم ..گفتم صد هزار نفر ..آخه سپاه مهدی صدهزار نفری بود خودشون هم اطلاع داشتند چون از صدا و سیمای ایران تبلیغ میشد..گفت خُب برام کامل توضیح بده ...اینو دروغ گفتم ...بهش گفتم دو اتوبوس از نجف آباد بودیم که اومدیم اصفهان بعدشم رفتیم میدان امام اصفهان... گفت خُب بعدش چی ؟؟ باز دروغ گفتم ..بعدشم نیروهای اصفهانی و شهر های دیگر اومدند اونجا توی میدان تجمع کردیم و شعار دادیم و سینه زنی کردیم 😂 گفت خُب بعدش چی ؟؟ باز دروغ تحویلش دادم ...بعدشم دوباره سوار اتوبوس شدیم اومدیم تهران رفتیم استادیوم آزادی...گفت اونجا چکار داشتید ؟؟ باز دروغ روی دروغ 🤥 هیچی اونجا رزمنده ها از تمام شهر های ایران اومدند اونجا تا شدیم صد هزار نفر..بعدش باز دوباره آهنگران اومد برامون نوحه خواند ماهم سینه زدیم 😂 گفت خُب بعدش چی شد ؟؟باز دوباره دروغ گفتم.. هیچی بعدشم دوباره سوار اتوبوس شدیم اومدیم سمت اهواز..یه موقع گفت هر صد هزار نفر اومدید سمت اهواز؟؟باز دروغ گفتم...نه بابا فقط حدود ۱۰۰ اتوبوس اومدیم ..🥴 گفت بقیه اتوبوس ها کجا رفتند؟؟ بازهم دروغ روی دروغ تحویلش دادم ..گفتم من چه میدونم کجا رفتند من یه مقدار راه رو توی اتوبوس خواب بودم متوجه نشدم کجا رفتند😂
ادامه دارد......🌹
راوی : محمدعلی نوریان 🌸
تکریت ۱۱ 🌼
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
21.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
سرود ای ایران مرز پُر گهر 🌸
گوش کنید حالتون بهتر بشه🌻
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
سلام و عرض ادب و احترام 🌹
کارهای یواشکی جوانهای دهه ۶۰🌸
ما هم تو جوونی کارهای یواشکی انجام می دادیم.🌾
تو مترو تجریش شهرری ، ی جوون بهم گفت حاجی مثل اینکه اهل جبهه و جنگ بودی ، آیا زمان شما هم کارهای یواشکی داشتید؟ گفتم اوه ، تا دلت بخواد. میگه میشه یواشکی بهم بگی؟ بهش میگم : ما یواشکی برای جبهه ثبت نام کردیم 🌷، دست تو شناسنامه مون بردیم. بدون خداحافظی رفتیم جبهه 🌻، آموزش رزمی را دیدیم و ندیدیم ، اعزام شدیم ، طول تفنگ با سر نیزه اش از قدمون بلندتر بود.🌸 جنگیدیم ، زخمی شدیم ، بستری شدیم ، از بیمارستان فرار کردیم و دوباره برگشتیم جبهه 🌼، نماز شب خون شدیم ، وصیت نوشتیم ، جای دیگری نگهبانی دادیم ، ظرف ها رو شستیم ، کفش ها را واکس زدیم 🌺، توالت ها را تمیز کردیم ، دعا کردیم ، گریه کردیم ، ترسیدیم ، دلتنگ شدیم ، خندیدیم ، خدا حافظی کردیم ،🥀 حلالیت طلبیدیم ، چند باره رفتیم جبهه ، مسئولیت گرفتیم، مسئولیت را پس دادیم 🌹، خوابیدیم ، بیدار ماندیم ، تشنگی کشیدیم ، گرسنگی کشیدیم ، مهمات از ارتش کش رفتیم ، به سنگر تدارکات تک زدیم ،💐 بجای دیگری اسیر شدیم و حتی به جای دیگری شهید شدیم ، اسیر شدیم ، مفقود شدیم ، جانباز شدیم 🌾، به میدون مین زدیم ، شلیک کردیم ، موج گرفتمون ، موجی شدیم ، یدفعه نمی فهمیم چرا داریم خونواده مون را کتک می زنیم ،🌼 اذیت میکنیم ، خانمم میگه دوباره موجی شدی ، بچه هارو نزن ، فقط منو بزن ، بعد که حالم جا میاد ، گریه می کنم و دلم به حال فرزندانم می سوزه، دخترم میگه بابا وقتی تو اون حالت مارو می زنی ، ما هم ثواب جبهه را می بریم؟؟🌺 بعضی وقت ها تو کوچه و خیابون مسخره ام می کنند ، رانندگی کردیم ، قول شفاعت گرفتیم ، قول شفاعت دادیم ، خبر شهادت دادیم ، خبر اسارت دادیم ، خبر مجروحیت دادیم ،🌻 ترک پست کردیم ، اشتباه کردیم ، تلفات دادیم ، شهید دادیم ، مجروح دادیم ، ولی همیشه خودمون را به عملیات می رساندیم ،🌷 حقوق برامون معنی نداشت ، چه معنی داره که داری خدمت می کنی و در قبالش حقوق بخواهی؟؟🥀 غرب رفتیم ، جنوب رفتیم و یواشکی بعد از جنگ هم سکوت کردیم ، البته اسم بعضی از رفقامون را هم روی خیابون ها و کوچه ها گذاشتند و البته با جنگ و دعوایی که در شورای شهرها بوده ، آنجا گفته بودند چقدر شهید شهید ، 💐 به حاشیه رانده شدیم ، نادیده گرفته شدیم ، انگ خوردیم ، دروغ شنیدیم ، شعار شنیدم ، جفا دیدیم ، زخم زبان خوردیم ،🌻 ی روز از جبهه برگشتیم ، مثل پل های عملیات خیبر دیگه به درد نمی خوردیم، رفتیم نماز جمعه ، بهمون گفتن جلمبر ، می فهمی جلمبر یعنی چی؟ یعنی ژولیده ، ژنده پوش ، عقب مونده ، کهنه پوش ،🌾 فتنه های دنیا طلبی رو تو دهه 70 و 80 و 90 دیدیم ، تو شهرها با منافقین ، سلطنت طلب ها ، بریده ها ، و با سربازان دشمن و جمع یواشکی کاران که دیگه علنی کار می کردند ، جنگیدیم.🌷 دوباره تو میدون اومدیم ، رفتیم و...... برای ثبت نام بچم تو مدرسه نگفتم رزمنده ام ، دخترم گفت بابا میشه اصلأ نیای در مدرسه دنبالم ،؟🌸 اصلأ نیا یا اگر میای با پراید نیا ، دخترم میگه بابا پس کی ما میتونیم هرچی دلمون خواست بخریم؟؟🥀 ما هم مریض میشویم ، هممون ی جایی از تنمون به وسیله انفجار گلوله ها و یا اصابت گلوله ، جای حک ترکش و عبور گلوله وجود دارد 🌺، بیمار شدیم ، بستری شدیم ، ترخیص شدیم ، البته ناله هم کردیم ، اینقدر رفتیم بیمارستان که موزائیک های آنجا هم ما را میشناسند ، سنم زیاد شده ، بعضی هامون پولمون هم زیاد شد ، علممون هم زیاد شد ، بعضی هامون جبهه را فراموش کردیم ،🌷 جلمبری هم یادمون رفت. محتاط شدیم ، یهو یواشکی مردیم و یواشکی هم دفن شدیم. اصلأ نسل ما نسل طلایی یواشکی ها بود.ازش پرسیدم حالا اگر میشود تو یواشکی هاتو بگو،🌾
دیدم سرشو انداخت پائین و داره یواشکی گریه می کنه.🌹🌸😭
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🥀
19.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام و عرض ادب و احترام 🌻
فیلم معرفی عملیات والفجر ۴🌺
صحبت های شهید ابراهیم همت، فرمانده لشگر ۲۷🌸
روایتگر رویدادهای دفاع مقدس
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
دهه۶۰🌻
https://eitaa.com/nurian_khaterat
@nurian_khaterat🌹