مرا ببخشید بابت این ها
مدت ها بود می خواستم بنویسم و ننوشتم خجل بودم از روی حجت
امشب اما نمی دانم چه شد عنان از دست دادم..
پارسال همین روز ها بود که بیت الزهرا شد این خانه
بیت الزهرا شد و چند روز بعد اولین مهمان هایش زوار اربعین شما
با گرد راه شما وارد خانه ام شدند
یک سال گذشت و امسال هم درست در سالگرد همان روز ها بیت الزهرایم اولین و آخرین موکب زوارت شد..
قبل از اینکه راهی شوم
در دل می گفتم میزبان نور چشمی های مادرم هستم _در کربلا_ غافل از آنکه عزیز مادرم
سخت بیمارم می کند و برم می گرداند با دل شکسته برم می گرداند و بعد بابت مرهم زائر هایش را می فرستد که غبار راه از سر و جانشان بگیرم..
چقدر دلم شکسته است
چقدر حس جاماندگی دارد خفه ام می کند
چقدر دلم مانده کنار عمه ای قد خمیده با شتری مرکب دار، بدون رقیه..
چند ساعت دیگر
زینب می رسد به برادر..
این دهه ای که گذشت روضه های بسیار شنیدیم
در تمام آن روز ها
کسی در گوش من می خواند
عمه جانم.. عمه جانه.. قد کمانم..
این محرم به نام زینب گذشت
تصدقت شوم به فدای قلب محزون و غمگینت
چه بر سر قلبت آمده
که قلبم دارد از دهانم بیرون می آید
کجا اشک هایت دارد آبیاری می کند غصه های امیر المؤنین را که این گونه گریه می کنیم ما..
کجایی الان عزیز زهرا
در خرابه یا حوالی گودال؟
کنار عمه ای یا فرات؟
کجایی ای کسی که احاطه اش بر کل مخلوقات است؟
کدام صحنه پیش چشمت جان گرفته الان؟
قرآن روی نیزه یا عمه ای که بدون هیچ محرمی باید سوار مرکب شود؟
بازار یا خرابه شام؟
کجا..
کجا این چنین قلبت را سوخته
که دارد همهٔ وجودم می سوزد
_این را دوست ندارم
اینکه اعضا بیشتر از بازدید ها هستند
اینکه ویو اینقدر پایین آمده
با پایین آمدن ویو مشکلی ندارم
مشکلم الکی نگه داشتن کانال است در گوشی بعضی در حالی که حتی یک پیام راهم نمی خوانند
این هم یک جور حق الناس است
باور کن
_از وقتی که برگشتم
از همان زمانی که جگرم سوخت برای حسرت زیارت مانده بر دلم
کانال های بسیاری را دیدم که خادمین شان بسیاری را یاد کرده بودند در کنجی از حرم یا قسمتی از مشایه..
نام ما هیچ کجا نبود
البته کانال معین را نباید جا انداخت
در هنگام مواجه با همهٔ آن پیام ها که فلان جا به یادتان بودیم و اسم ما هیچ کجا نبود و کسی به یاد مان نبود
جهت مرهم به دل سوخته ام می گفتم
آدم خوب است امامش به یادش باشد، آدم هارا می خواهی چکار؟
دلت را بفرست پیش دلش خودش از روی محبت هم که شده رو سیاه را یاد می کند..
خواستم همین را بگویم!
اگر جایی دل تان سوخت از نبودن تان و اینکه کسی سراغی از تان نگرفته یا یادی ازتان نکرده
دلتان را بدهید به دل امام
بسپرید خودش هر جا که می رود به یادتان باشد
آن وقت می بینید
ظهر هوای مشایه به سرتان می زند
بعد از ظهر کربلا
شب نجف
و نیمه شب کاظمین و سامرا..
#دلگویه
سلام به خانواده صبور 🌱
پیامی نیست؟ یا اینکه لینک باز حسود بازی در آورده؟
https://daigo.ir/pm/bZrve9
برای من پیامی نیست
اگر پیامی فرستادید و مطلبی بوده محبت کنید مجدد بفرستید، شرمنده شما نشم