فقط یک خبرِ!
قرار نیست حتما اتفاق بیوفته
یا حتی اتفاق نیوفته
فقط یک خبر واقعی یا غیر واقعی
یک خبر شیرین
#اینستاگرام امروز
خانواده صبور 🇵🇸🕊
فقط یک خبرِ! قرار نیست حتما اتفاق بیوفته یا حتی اتفاق نیوفته فقط یک خبر واقعی یا غیر واقعی یک خب
یک خبر واقعی!
واقعا حزب الله اولتیماتوم داده که اگر بمبارون رو تا قبل از سخنرانی رژیم غاصب تموم نکنه
پشیمون میشه!
و تو سخنرانی این معلوم میشه...
https://eitaa.com/ehtezaar/92
بعد مدت ها خیلی چسبید
زیارت قبول خانواده صبور
اعضای پیج اینستاگرامم برایم غریبه اند.
آن ها را می توانم ببینم.
می توانم وارد صفحه شان شوم، عکس هایشان را ببینم، نظراتشان را بخوانم.
شما را اما نمی بینم، پیام هم اگر بدهید گمنام هستید و می مانید..
پس چرا اینگونه برای قلبم آشنایید؟
چرا اینقدر می شناسمتان؟
چرا تک تک تان در سینه ام جای دارید؟
چرا هرکجا که می روم حرف هایتان به یادم می آید، گریه کردن هاتان، بغ کردن هاتان، تنها بودن هاتان، در میان جمع بودن و تنها بودن هامان.
آیا جز این است که قلوب اجماعی دارند و بهم پیوند خورده اند؟!
این تنها قربانی است که من می توانم بکنم
عزیز ترین و محبوب ترینش
آن هم فدای شما
شاید می پسندی ابراهیمی بشوم..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصفهانی ها!
پاییز شهرتون عجیب دیدنی بود..
اینکه نامهٔ شما به جوان های اروپایی اولین ذرات روشنایی طلوع صبر است، قلبم را گرم می کند..
در مدار امام قرار گرفتن جوری می شود که حتی محبت کردن هایت هم با درد ها و علایق او از آن یکدیگر هستند..
خانواده صبور 🇵🇸🕊
در مدار امام قرار گرفتن جوری می شود که حتی محبت کردن هایت هم با درد ها و علایق او از آن یکدیگر هستند
اصلا بالا برویم
پایین بیایم
حرفم همان حرف
آن روز است
ما جزئی از
امام هستیم
جزء گمشده را
به صاحبش
برگردانیم..
دیشب چپه¹ شده بودم
پسر ها آمدند محبت خرجم کنند
قایمکی بساط شام را آماده کردند
بیدار شدم، غذا را خوردیم
هی زیر زیرکی به آشپزخانه بی نوا نگاه کردم
هی این ها گفتند
غمت نباشد، خودمان ردیفش می کنیم
هی نگاه کردم
هی این ها امید دادن
حالا صلاة ظهر هم گذشته است
یکی شان از دانشگاه آمده
و آن یکی سر کار است
از آشپزخونه می پرسی؟
از دیشب چندین برابر آشفته تر شده است..
خوب آخه با مرام ها
من ترجیحم این بود که یک املت به خورد خودمان بدهم اما اینطور دستم در پوست گردو نماند وسط این همه کار...
وضعیت آچمز کنی است..
آهان راستی
*¹چپه شدن در فرهنگ لغت کلامی من
یعنی اوج کم توانی ام است و یک گوشه افتاده ام😐
خانواده صبور 🇵🇸🕊
دیشب چپه¹ شده بودم پسر ها آمدند محبت خرجم کنند قایمکی بساط شام را آماده کردند بیدار شدم، غذا را
دلتان یک وقت نخواهد که خوش به حالش ها
یکی هست بساط خوراک را فراهم کند ها..
مدیون منید اگر اینطور فکر کنید!
دیشب معلوم نبود کدام شان هوس کرده
و کدام شان هوای آشپزی در سرش چرخیده که اینطور رو دستی زدند!
وگرنه که...
آره خواهر جان، من هم همان!
خانواده صبور 🇵🇸🕊
در مدار امام قرار گرفتن جوری می شود که حتی محبت کردن هایت هم با درد ها و علایق او از آن یکدیگر هستند
حالا که فکر می کنم می بینم
محبت به خواهر و همسر هم همین است!
باید با درد ها و علایق او یکی بشود 😂
وگرنه می شود وضعیت من 😕
چی بدتر از همهٔ این هاست؟
دل و دماغ نداشتن..
اما چه کنم محبوب ما
این خانه باید همیشه تمیز و آراسته باشد
تا اگر روزی در خانه ی مارا زدی لحظه ای هم در گشودن به تعلل نیوفتد
اینجا اصلا بیت الزهرای شماست!
خانواده صبور 🇵🇸🕊
چی بدتر از همهٔ این هاست؟ دل و دماغ نداشتن.. اما چه کنم محبوب ما این خانه باید همیشه تمیز و آراست
این ها را گفتم برای همین!
که کار های خانه یکی از مقدس ترین عبادت هاست.
هدف هم می تواند همین باشد...
یکی بود برایم تعریف می کرد که
چهارشنبه هفته پیش
آنقدر احساس ظهور به قلبش نزدیک شده بود
که برای اینکه جمعه آماده باشد
چهارشنبه کل خانه آب و جارو کرده بود!
آدم ها از زمان مرگ شون خبر ندارن
اما اگر با خبر بشن
روز های آخر مشغول به همون کاری میشن که بیشترین میزان نور و خیر براشون داره
بعضی شروع می کنن به حلالیت گرفتن
بعضی شروع می کنن به قضا کردن عبادت هاشون
بعضی...
مادر ما¹، نعم العون همسرش امیرالمؤمنین، یومای اباعبدالله و زینب کبری...
روز آخر
با همان حال و شدت جراحات شروع کردن به رسیدگی امور بیت شون
خونه تمیز کردن
حیاط آب و جارو کردن
نون پختن
هرچی هم فضه و امیرالمؤمنین خواهش کردن به استراحت
قبول نکردن و تا جای توان انجام دادن..
بعد نشستن پای سجاده و عبادت..
خانواده صبور 🇵🇸🕊
مادر ما¹، نعم العون همسرش امیرالمؤمنین، یومای اباعبدالله و زینب کبری... روز آخر با همان حال و شدت
مقامی مثل حضرت زهرا
روز های آخر
ساعت های آخر
دقیقه های آخر
چه بسا کل عمر
مشغول به عملی هستن که نه تنها بیهوده نیست، بلکه عبادت مقدسی..
#عبادت_مقدس
خانواده صبور 🇵🇸🕊
مادر ما¹، نعم العون همسرش امیرالمؤمنین، یومای اباعبدالله و زینب کبری... روز آخر با همان حال و شدت
اینکه مادر ما را اولین صفت نوشته ام جز حقیقت نیست و عمدی بود
*¹زهرا اصلا راضی به این دنیا شد که مادری کند برای خلق..