🔥 #خواندنی | داغ و برشته، انتخاب رشته
👌 حالا که با اعلام نتایج کنکور سراسری تنور انتخاب رشتهها هم حسابی داغ داغ است، ما هم از اهلفن و از مشاوران تحصیلی خبره مشورت گرفتیم، دلمان میخواست هرچه بیشتر کمکتان کنیم تا انتخاب بهتری داشته باشید.
همراه این مطلب بیایید تا در مورد #انتخاب_رشته_مسئولانه و عاقلانه بیشتر باهم صحبت کنیم.
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=13123
🗓5 مهر سالروز وفات جناب سلمان فارسی
#ماجرا | *سلمان محمدی*
🇮🇷 * چند روایت کوتاه از زندگی سلمان فارسی*
🌻 حتما نام سلمان فارسی را شنیده اید. سلمان، یکی از اصحاب پیامبر بود که پیامبر اسلام او را از خود (اهل بیت) خواند و به سلمان محمدی شهرت یافت. در جنگ خندق، او پیشنهاد داد خندقی عمیق دورتادور مدینه حفر شود تا دشمن نتواند از آن عبور کند و سرانجام مسلمانان در این جنگ پیروز شدند. در ادامه با سلمان و زندگی او بیشتر آشنا میشوید:
🔻 برای خواندن 13 روایت کوتاه دیگر به سایت یا *#نرم_افزار_موبایلی نو+جوان* مراجعه کنید👇
https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=14740
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏅 انتشار برای اولین بار
♨️ #ویژه | چشمههای استعداد
😎 #اختصاصی نو+جوان
نمایندگان مجلس دانشآموزی در تاریخ ۱۲مهر ۱۳۸۰ با رهبر انقلاب دیدار کردند. نو+جوان برای اولینبار فیلم بیانات این دیدار را منتشر میکند. آقا در این دیدار با اشاره به امید و اعتقاد فراوان ایشان به نسل نوجوان و جوان تأکید کردند: نوجوانان و جوانان، در پرتو تلاش بسیار جدی برای آموختن علم و دانش، تعمیق دین و معنویت و فراگیری ارتباط صحیح و سالم اجتماعی، آینده روشن کشور را پایهریزی خواهند کرد.
💎 #نقشه_گنج
فیلم کامل این بیانات را در سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان ببینید 👇
🌱 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?video&ctyu=18606
😌 #خواندنی | روی شانههای نسیم
🕯 ده روایت خواندنی از زندگانی امام دهم علیهالسلام
1️⃣ صدایش میلرزید. سخت ترسیده بود. هراسان به چهرۀ امام نگاه کرد و گفت: «خانه و زندگیام را به شما میسپارم». امام آرام نگاهش کرد: «یونس! چه خبر شده؟» یونس درمانده گفت: «وزیر خلیفه نگین گرانبهایی را به من داده بود برای حکّاکی. داشتم کار میکردم که ناغافل شکست و نصف شد. باید فرار کنم».
💍 امام علیبنمحمد گفت: «آرام باش. برگرد خانهات. انشاءالله درست میشود». یونس میدانست علم آسمانها و زمین پیش امام است. دلش هنوز نگران بود، اما «چشم» گفت و برگشت به خانه.
فردا وزیر او را خواست: «میان همسرانم دعوا شده! برو آننگینی را که به تو سپرده بودم، نصف کن و با آن، دو انگشتر بساز؛ مثل هم. مزدت هم دوبرابر!»
🔻 برای خواندن 9️⃣ روایت کوتاه دیگر به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16301