هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
⛔️چطور یک دروغ بزرگ را باور می کنیم؟
#خطای_تائیداجتماعی
#خطای_انسجام
یکم. برخی به خودشان آمدند و متوجه شدند در سالگرد دوم شلیک به هواپیمای اوکراینی یک فرضیه جدید مطرح شده است و آن هم اینکه جمهوری اسلامی از عمد هواپیمای اوکراینی را ساقط کرده است.
دوم. عده ای به خودشان آمدند و متوجه شدند در آبان 98 جمهوری اسلامی انسان های بی گناهی را به رگبار بسته است.
سوم. به خود آمدند و متوجه شدند در زندان های جمهوری اسلامی آدم می کشند مثل آب خوردن.
چهارم. به خود آمدند و متوجه شدند میخواهند بخشی از خاک ایران را به روسیه و چین بفروشند و این گلشیفه فرهانی است که با افشاگری توافق 25 ساله اجازه نداده است.
پنجم. متوجه شدند جمهوری اسلامی سیاست اش تغییر کرده است و حاضر است با دشمن تعامل و همراهی کند.
و ....
بازهم فهرست کنم؟
اما چطور می شود برخی باور می کنند؟ بعد تکرار می کنند؟ و بعد ترویج می کنند؟
این بحث مناسب سوادرسانه ای است و بیش از این کارکردی ندارد. غرضم پرداختن به این دست موضوعات نیست.
سوال اصلی و مساله متن اینست: در چه فرآیندی آنچه باور نداشتیم را باور کردیم و دروغ بزرگ را حقیقت مسلم دانستیم؟
1⃣یکم. خطای انسجام
فرآیند باور کردن یک دروغ بزرگ از خطای انسجام شروع می شود. خطای انسجام چیست؟
خطای انسجام دو بخش دارد.
🔸بخش اول. در بخش اول کافیست رسانه، پازل های یک دروغ بزرگ را به صورت قطره چکانی به شما منتقل کند؛ به نحوی که شما این قطعات ظاهرا نامرتبط را دارای انسجام ببینید. مثلا این چند خبر را ببینید: مسئولین به خانواده کشته شده ها سر نمی زنند/ متهمین با وثیقه یا بدون آن آزادند/ کانادا درخواست دادگاه بین المللی کرده و ایران مخالف است/ ایران به دنبال فرار از پرداخت غرامت است/ سپاه باقی مانده های هواپیمای اسقاطی را فورا جمع کرده است....
این اخبار فارغ از درستی یا نادرستی به صورت جداگانه اهمیت ندارد. مهم نیست هرکدام را به تنهایی باور کنید یا نه. حتا اگر تکذیب شود هم اثرش را روی شما خواهد داشت. به چه نحو؟ این اخبار در کنار هم یک پازل را کامل می کند و آن ایجاد شک است. گویا خبری است در نهان که جمهوری اسلامی نمی خواهد انرا بگوید. این اخبار نه جداگانه و بلکه در کنار هم یک پیام منسجم می سازد و آن همان دروغ بزرگی است که ممکن است روز اول گفته نشود و دو سال بعد شکل بگیرد.
🔸بخش دوم. بخش دوم انسجام چیست؟ انسجام دروغ با شما. رسانه رصد می کند تا ببیند سمت و سوی مخاطب وجامعه به چه نحوی است. به هر سمتی کشش بیشتر پیدا کند اخبار فیک خود را متناسب با همان زمینه اجتماعی می سازد. اینجاست که فرد احساس می کند بین آنچه اعتقاد دارد با اخبار منتشر شده انسجام وجود دارد. ولو خبر دروغ باشد. او از این انسجام درونی و بیرونی لذت می برد. بنابرین به باور خود یقین پیدا می کند. حال آنکه، هم زمینه درونی اولیه و هم اخبار تزریقی بیرونی، همه اش در یک سناریوی منسجم فرد را مسخ کرده است.
2⃣ دوم. خطای تائید اجتماعی
بعد از خطای انسجام نوبت به خطای تائید اجتماعی می رسد. خطای تائید اجتماعی چیست؟ شما در آن چیزی که نه زمان و نه انگیزه و نه مهارت لازم برای بررسی اش را داشته باشید تلاش می کنید به نظردیگران توجه کنید. اینکه دیگران چه می گویند. تعداد نظرات هم شکل و هم راستا نیز است. شاید این ادعای مرا تکذیب کنید اما شما در برخی از موارد، واقعا از کامنت های یک دست و یک شکل یک پست اینستاگرامی اثر می گیرد و این تاثیر کاملا ناخودآگاه است. وقتی همه یک حرف می زنند، مخالفان نیز دچار مارپیچ سکوت می شوند و همین باعث می شود توهم باور اکثریت ایجاد و مسلط شود. اینجاست که رسانه ها تلاش می کنند نشان دهند خبر دروغ شان باور اکثریت است و شما اگر می خواهید مورد تائید اجتماعی قرار بگیرید و منزوی نشوید باید با اکثریت همراهی کنید. حال آنکه نه تنها خبر دروغ است، بلکه باور اکثریت به خبر نیز، دروغ است و تنها توهمی از اکثریت نمایی است.
رسانه در این مدل اولا یک پیام را به شیوه های گوناگون از زبان دیگران تکرار و سپس تلاش می کند با اخبار جهت دار نظر مخاطبین را یک دست و هم راستا نشان دهد. خطای تائید اجتماعی عجیب مسخ کننده است.
✅اما چه باید کرد؟
یک جمله: هوشیار باشیم. در رسانه های اجتماعی، ما تنها از رسانه های مرجع اثر نمی گیریم. از یک کامنت و لایک و ریت هم اثر می گیریم. از سویی دیگر اگر هوشیار بودیم، باید فعال باشیم. یک کامنت و لایک و ریت شما، روی باور دیگران اثر گذار است. شاید تا به حال توجه نکرده باشیم، اما یک وقت هایی سکوت هم در ترویج دروغ های بزرگ موثر است؛ پدیده مارپیچ سکوت.
پس راوی حقیقت باشیم که در یوم تبلی السرائر برای یک لایکی که زدیم و یا حتا نزدیم باید جوابگو باشیم.
✍ محسن مهدیان
ــــــــــــــــ
🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش...
👈پاسخبهشبهاتفــجازی👇
🆔 @Shobhe_ShenaSi
⛔️چطور یک دروغ بزرگ را باور می کنیم؟
#خطای_تائیداجتماعی
#خطای_انسجام
یکم. برخی به خودشان آمدند و متوجه شدند در سالگرد دوم شلیک به هواپیمای اوکراینی یک فرضیه جدید مطرح شده است و آن هم اینکه جمهوری اسلامی از عمد هواپیمای اوکراینی را ساقط کرده است.
دوم. عده ای به خودشان آمدند و متوجه شدند در آبان 98 جمهوری اسلامی انسان های بی گناهی را به رگبار بسته است.
سوم. به خود آمدند و متوجه شدند در زندان های جمهوری اسلامی آدم می کشند مثل آب خوردن.
چهارم. به خود آمدند و متوجه شدند میخواهند بخشی از خاک ایران را به روسیه و چین بفروشند و این گلشیفه فرهانی است که با افشاگری توافق 25 ساله اجازه نداده است.
پنجم. متوجه شدند جمهوری اسلامی سیاست اش تغییر کرده است و حاضر است با دشمن تعامل و همراهی کند.
و ....
بازهم فهرست کنم؟
اما چطور می شود برخی باور می کنند؟ بعد تکرار می کنند؟ و بعد ترویج می کنند؟
این بحث مناسب سوادرسانه ای است و بیش از این کارکردی ندارد. غرضم پرداختن به این دست موضوعات نیست.
سوال اصلی و مساله متن اینست: در چه فرآیندی آنچه باور نداشتیم را باور کردیم و دروغ بزرگ را حقیقت مسلم دانستیم؟
1⃣یکم. خطای انسجام
فرآیند باور کردن یک دروغ بزرگ از خطای انسجام شروع می شود. خطای انسجام چیست؟
خطای انسجام دو بخش دارد.
🔸بخش اول. در بخش اول کافیست رسانه، پازل های یک دروغ بزرگ را به صورت قطره چکانی به شما منتقل کند؛ به نحوی که شما این قطعات ظاهرا نامرتبط را دارای انسجام ببینید. مثلا این چند خبر را ببینید: مسئولین به خانواده کشته شده ها سر نمی زنند/ متهمین با وثیقه یا بدون آن آزادند/ کانادا درخواست دادگاه بین المللی کرده و ایران مخالف است/ ایران به دنبال فرار از پرداخت غرامت است/ سپاه باقی مانده های هواپیمای اسقاطی را فورا جمع کرده است....
این اخبار فارغ از درستی یا نادرستی به صورت جداگانه اهمیت ندارد. مهم نیست هرکدام را به تنهایی باور کنید یا نه. حتا اگر تکذیب شود هم اثرش را روی شما خواهد داشت. به چه نحو؟ این اخبار در کنار هم یک پازل را کامل می کند و آن ایجاد شک است. گویا خبری است در نهان که جمهوری اسلامی نمی خواهد انرا بگوید. این اخبار نه جداگانه و بلکه در کنار هم یک پیام منسجم می سازد و آن همان دروغ بزرگی است که ممکن است روز اول گفته نشود و دو سال بعد شکل بگیرد.
🔸بخش دوم. بخش دوم انسجام چیست؟ انسجام دروغ با شما. رسانه رصد می کند تا ببیند سمت و سوی مخاطب وجامعه به چه نحوی است. به هر سمتی کشش بیشتر پیدا کند اخبار فیک خود را متناسب با همان زمینه اجتماعی می سازد. اینجاست که فرد احساس می کند بین آنچه اعتقاد دارد با اخبار منتشر شده انسجام وجود دارد. ولو خبر دروغ باشد. او از این انسجام درونی و بیرونی لذت می برد. بنابرین به باور خود یقین پیدا می کند. حال آنکه، هم زمینه درونی اولیه و هم اخبار تزریقی بیرونی، همه اش در یک سناریوی منسجم فرد را مسخ کرده است.
2⃣ دوم. خطای تائید اجتماعی
بعد از خطای انسجام نوبت به خطای تائید اجتماعی می رسد. خطای تائید اجتماعی چیست؟ شما در آن چیزی که نه زمان و نه انگیزه و نه مهارت لازم برای بررسی اش را داشته باشید تلاش می کنید به نظردیگران توجه کنید. اینکه دیگران چه می گویند. تعداد نظرات هم شکل و هم راستا نیز است. شاید این ادعای مرا تکذیب کنید اما شما در برخی از موارد، واقعا از کامنت های یک دست و یک شکل یک پست اینستاگرامی اثر می گیرد و این تاثیر کاملا ناخودآگاه است. وقتی همه یک حرف می زنند، مخالفان نیز دچار مارپیچ سکوت می شوند و همین باعث می شود توهم باور اکثریت ایجاد و مسلط شود. اینجاست که رسانه ها تلاش می کنند نشان دهند خبر دروغ شان باور اکثریت است و شما اگر می خواهید مورد تائید اجتماعی قرار بگیرید و منزوی نشوید باید با اکثریت همراهی کنید. حال آنکه نه تنها خبر دروغ است، بلکه باور اکثریت به خبر نیز، دروغ است و تنها توهمی از اکثریت نمایی است.
رسانه در این مدل اولا یک پیام را به شیوه های گوناگون از زبان دیگران تکرار و سپس تلاش می کند با اخبار جهت دار نظر مخاطبین را یک دست و هم راستا نشان دهد. خطای تائید اجتماعی عجیب مسخ کننده است.
✅اما چه باید کرد؟
یک جمله: هوشیار باشیم. در رسانه های اجتماعی، ما تنها از رسانه های مرجع اثر نمی گیریم. از یک کامنت و لایک و ریت هم اثر می گیریم. از سویی دیگر اگر هوشیار بودیم، باید فعال باشیم. یک کامنت و لایک و ریت شما، روی باور دیگران اثر گذار است. شاید تا به حال توجه نکرده باشیم، اما یک وقت هایی سکوت هم در ترویج دروغ های بزرگ موثر است؛ پدیده مارپیچ سکوت.
پس راوی حقیقت باشیم که در یوم تبلی السرائر برای یک لایکی که زدیم و یا حتا نزدیم باید جوابگو باشیم.
✍ محسن مهدیان
ــــــــــــــــ
🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش...
👈پاسخبهشبهاتفــجازی👇
🆔 @Shobhe_ShenaSi